آیا واقعا اقای کرزی مشت منافقین را باز کرد؟!
قضیه انتخابات برای دومین دوره ریاست جمهوری در پرتو قانون اساسی جدید کشور از مدت بیشتر از یکسال است که مورد بحث های داغ حلقات ذیعلاقه قرار گرفته، زد وبند ها ، پیش بینی ها و دور اندیشی های مختلفی را همراه داشت. در ین میان سردرگمی کمیته برگذاری قانون اساسی در مورد تعیین دقیق تاریخ برگذاری انتخابات، آب بیشتری در اسیاب حدس وگمانها فرو ریخت.
کمیته برگذاری انتخابات هم خودرا بمثابه قوه چهارم دولت ( اگر خودرا جزء دولت بداند)، ویا قوه مجزاء از دولت که اراده أش مافوق اراده دولت و نص صریح قانون اساسی کشور میباشد، تبارز داده هربار نظرات گنگ و مبهمی در قسمت برگذاری انتخابات و تاریخ ان ارائه میکرد.
این کمیته در طول چندین سالی که ببهانه انجام این منظور دفتر و دیوانی را مصروف نگه داشته بود، چنان نشان داد که وی را به قوانین و تعهدات ملی، که بالای همه انها قانون اساسی قرار دارد، هیچ دخل و غرضی نیست، و الا قانون اساسی در مورد زمان برگذاری انتخابات ریاست جمهوری صراحت کامل دارد ومخالفت با قانون اساسی اصلا جای بحث و گفتگو را ندارد.
اینکه دلائل ارائه شده از جانب کمیسیون مستقل انتخابات، مبنی بر تأخیر برگذاری انتخابات ریاست جمهوری از موعد تصریح شده ان در قانون اساسی کشور، تا کدام اندازه بجا بود، چیزی است که باید افراد متخصص در قانون به ان برسند، اما نکاتی هم است که به هر هموطن ما و از جمله برای من هم جای بحث را در ان باز نگه میدارد، اینست : که چرا رئیس جمهور منحیث فرد اول دولت، در طی چند هفته گذشته از موضعی به موضعی در خیز و پرش بود؟!.
انچه از نشست خبری اقای کرزی ( تاریخ 7 مارچ / آژانس اطلاعاتی باختر) معلوم میشود، اینست که اقای کرزی در این حرکات و ژستهایی که گرفت خواست تا مشت عده یی را در برابر مردم و تاریخ باز نماید.
انگاهی که زمزمه های تأخیر در موعد برگذاری انتخابات شنیده شد، بگوش ما همزمان مخالفت عده یی، چه فردی و یا هم گروپی بلند گردید. وزمانی که این تأخیر از جانب کمیسیون مستقل(( ؟!! )) انتخابات اعلان گردید، سرو صداها هم بلند تر شده، هواخواهان (( حقیقی یا تقلبی )) قانونیت در افغانستان خواهان احترام بقانون اساسی کشور شدند و مخالفت با ان را، کاری غیر اصولی و خلاف دانستند.
بنظر من این قانون پسندان در فکر این بودند که اقای کرزی ازین تأخیر سود میبرد، لذا بنا بر منطق و شخصیت های عقده یی خود مخالفت با ان را شروع کردند.
چندی بعد ظاهرا اقای کرزی خودرا در مخالفت با قرار و فیصله کمیسیون انتخابات نشان داده، خود را مطابق درخواست معترضین، حامی قانون اساسی ساخته و فرمانی را در این زمینه صادر کرد که : انتخابات باید مطابق قانون اساسی، قبل از ختم دوره ریاست جمهوری برگذارگردد!. بلافاصله همان مخالفین قبلی از هر گوشه یی صدایی در مخالفت با این فرمان بدر کرده ، اینبار فرمان کرزی ( رئیس برحال دولت ) را در تطبیق قانون اساسی ، کار غیر قانونی دانسته و برای ان حجت و برهان اوردند که کرزی از این کار ( انتخابات مطابق به صراحت قانون اساسی) بنفع خود استفاده میبرد. وطبعا موقف و وضعیت هواخواهان تطبیق قانون اساسی هم تغییر کرد، زیرا این قماش افراد دیگر هیچ غم و همّی ندارندمگر مخالفت!، برایشان مصلحت عموم مردم، وطن، و حتی نسل های اینده هم مطرح نیست، اینها منتظر اند تا حریف! را ببینند که چه میکند، انگاه در تضاد با حریف موضع خود را محکم میگیرند، و برای نظر و فکر خویش قطاری از دلائل و علل را پیهم میبندند.
بازهم کرزی موضع خودرا تغییر داد و صراحتا از فیصله کمیسیون انتخابات، پشتیبانی خود را اعلام داشت، اینجا همانگونه که از محتوای صحبت های کرزی معلوم میشود، هدف وی بر ملاکردن چهره های حرفوی مخالفینش بوده است ، چون کرزی خودش هم از ابتدا ( بنا بر گفته های وی در نشست خبری اش) طرفدار تأخیر انتخابات بود.
در این جار و جنجال انتخابات، چند نکته برازنده، تجلی خاصی برای خود دارد:
1 – موضعگیریهای متناقض و عقده یی، گروهها و افرادی که دائما خود را درتریبون اپوزسیون میخ میکنند ، همیشه با حریف شان روی مصالح فردی و گروپی در تضاد و مخالفت قراردارند. از دید ایشان هرگز و هیچگاهی حریف شان کار درست انجام نمیدهد، و خودشان هم هیچوقتی کار نادرستی نکرده و نمیکنند!!. ویا اینکه تازمانیکه نفع میبرند و یا در کرسی های بلند نصب شده اند، هیچ مخالفتی ندارند، اما همینکه از منافعشان کاسته شد سر مخالفت و ناسازگاری را میگیرند.
قابل یاد اوری است ، انعده افرادی که مخالفت شان نه روی مصالح فردی و گروهی است، حسابشان از افراد یاد شده در بالا جدا است. اینگونه مخالفین و معترضین در صورت عدول حریف شان از نظر خود، پشتیبانی صریح خودرا از وی اعلان میکنند، نه اینکه بازهم مخالفت را دوام دهند.
2 – استفاده کرزی از وضعیت نا منسجم مخالفین قسم خورده اش، با تغییرات تاکتیکی در تحدید تاریخ انتخابات ، قسمی که از جانبی دست و دهان حریف را ببندد، و از جانبی هم دوره ریاستش را تا ختم انتخابات رنگ قانونی بدهد، آنهم با استفاده از موضعگیری های قبلی مخالفین خود، و این حرکات کرزی میرساند که وی هم روی حسابات شخصی خودش، بخاطر تطبیق قانون اساسی کشور میگریست نه بخاطر قدسیت قانون اساسی.
3 – موضعگیری قوت ها و قدرت های صاحب نفوذ بین المللی و کشورهاییکه زیر نام کمک به افغانستان، میخواهند در افغانستان حکومتداری کنند.
در اینجا به موقف حکومت امریکا که در تصریح وزارت خارجه شان، مخالفت خود را با فرمان رئیس دولت یک کشور بخاطر پیاده کردن قانون اساسی ، ابراز مینمایند و بجانبداری از کمیته برگذاری انتخابات داخل معرکه میشوند، میتوان اشاره کرد. این کشورها نباید بخود اجازه دهند تا در هر قضیه داخلی کشور دیگری ببهانه اینکه ما چند پولی میدهیم، مداخله نمایند. اینها اگر خواهان خیری برای ما میبودند باید کمیته برگذاری انتخابات را با دادن بودجه مورد ضرورت شان در وقت مناسب ان( که ان کمیته درینمورد شکایت ها داشت)، تعقیب پروسه کاری آن کمیته، تا کارش را بوقت معینه ان، همانگونه که قانون اساسی کشور حکم میکند انجام دهند. و هم چنان در ایجاد فضای مطمئن برای انتخابات در کشور، که تعهد اوردن یک فضای ارام را در افغانستان کرده بودند و برای ان اینهمه ساز و برگ نظامی را در کشور ما اورده اند، با کارهای سود مند و زیر بنایی میکوشیدند. نه اینکه با بمباردمانهای وحشیانه بر قراء و دهات ما فاصله میان مردم و دولت ایجاد نموده ، سبب تقویت صفوف مخالفین گردند، و در نتیجه مردم ما در یک جحیم از بد بختی ها سرگردان باقی بمانند.
حمید عطا ا دم