استاد احمد جاوید عارفی
در بخش های گذشته خواندیم که غیبت از گناهان کبیره است، و دانیستیم که فرد غیبت کننده نزد خداوند متعال معاقب خواهد شد، و خطیر بودن این گناه به دو علت است:
۱– این گناه تعدی به حق الناس است بنابراین خطر آن زیاد بوده چرا که نوعی ظلم به مردم است.
۲- غیبت کردن برای بیشتر مردم سهل و آسان است مگر برای کسی که خداوند متعال به وی رحم کرده باشد،
در حالیکه این گناه نزد خداوند بزرگ و مبغوض است.
از اینرو مسلمان باید مواظب این آفت زبان باشد و خود را از گناهٔ بزرگ آن نجات دهد، و عادت کردن زبان به غیبت مسلمانان تنها باعث فزونی بار گناهان غیبت کننده خواهد شد،
منحیث یک مسلمان چی باید کرد تا این مرض مهلک وساری را از دور و بر ما ریشه کن کنیم ؟
همین غیبت، که پُلی بسوی جهنم است و جامعهٔ ما را بسوی بی ثباتی، جنگ ، نزاع و خونریزی های دوامدار کشانیده و تخم نفاق و شقاق را میان، زن و مرد، دوست و دشمن، حاکم و شهردار، و بقیه اقشار جامعه، کاشته است.
دراینجا یک سلسله خودگذری های همه جانبه و طرح خلص ولی کارگری را برای برادران و خواهران در نظر گرفته ام که با کاربرد آن هم خود و هم جامعه را میتوان بسوی اصلاح سوق داد.
۱– منحیث یک مسلمان اولین اصلاح را از خود شروع میکنیم تا سرمشق دیگران شده، پند پذیر شوند.
۲– تصمیم میگیریم که از همین حالا مواظب زبان خویش باشیم و به خود اجازه ندهیم غیبت کسی را برزبان آریم.
۳– کسی غیبت و سخن چینی کرد، اورا نصیحت میکنیم و از این کار اورا نهی میکنیم و به هیج وجهه نباید حرف سخن چین را باور کنیم و نباید آنرا تصدیق کنیم.
۳– بخود اجازه نمیدهیم نسبت به برادر و خواهر غائب مان سوءظن و گمان بد داشته باشیم، این خود شرایط غیبت را فراهم میکند.
۴– به خود اجازه نمیدهیم که حرف سخن چین را بازگوئیم، و نباید بگوئیم فلانی این چنین گفته است، چون با این کار، خود ما هم سخن چین میشویم و هم داخل گناه.
نباید هر چیزی را که شنیدیم، به دیگران بگوئیم چون پیامبر صلی الله علیه وسلم میفرماید:
«کفی بالمرء إثماً أن یحدث بکل ما سمع». روایت مسلم (5) و لفظ از اوست.یعنی:
برای گناهکار بودن شخص همین کافی است که هر چیزی را شنید بازگوید.
اینها، مسایلی است که اگر انسان با جان و دل بدانها پی ببرد، دیگر مجالی برای سخن چینی دیگران باقی نمیماند.
امروزه قضیه، برعکس است و اگر اندکی در وضعیت بیشتر مردم بنگریم، مشاهده خواهیم کرد که آنها:
۱– به سخن چین و غیبت و بدگوییهای غیبتکننده در مورد شخص مسلمان با دقت گوش میدهند. حتی از مسافهٔ دور، پشت پرده و عقب دروازه و کلکین.
۲ـ نهتنها به غیبت گوش فرا میدهند، بلکه از شنیدن غیبت لذت هم میبرند و همواره مشتاق آن هستند که سخنان و اخبار ناپسند بیشتری دربارهٔ شخصی که از او غیبت میشود، بشنوند و هر چه عاجل تر به دیگران افشأ کنند.
۴ـ بد تر از همه، علاوه برآن چه میشنوند، یک مقدار راست و دروغ بر آن اضافه میکنند،
وخود نیز به ذکر اوصاف (منفی) از شخص میپردازند که او را ناخوشایند است و بدین ترتیب جدا از شنیدن غیبت، خودشان نیز به غیبت مشغول میشوند.
۵ ـ سخنان سخن چین را تأکید و بلکه تحسین میکنند و بر مسلمانی که حضور ندارد، طعنه میزنند.
و دیگران را که در آن مجلس حضور دارند به این عمل قبیح تشویق میکنند.
و براستی جبران آن همه گناه که قسمتی از آن حق الناس است سخت و دشوار است.
اما در مورد کفارهٔ غیبت لازمست که به بعضی از نکات مهم توجه کرد:
کفارهٔ غیبت، دعای خیر کردن و طلب آمرزش و استغفار از خدا برای کسیست که غیبت او شده است.
باید دانست که دعا و استغفار برای غیبت شونده بعنوان کفارهٔ غیبت او به تنهایی کافی نیست، زیرا اصل بر این است که گناهان جز با توبهٔ صادقانه و پشیمانی قلبی و عدم بازگشت به آن گناه پاک نمی شود،
بعد از آن امید است که خداوند متعال توبه اش را بپذیرد و گناهش را ببخشد و وی را عفو نماید.
اما پایمال کردن حق الناس، جز با طلب عفو و حلالیت از کسی که به وی تجاوز و ظلم شده است، و سرانجام عفو و بخشش از طرف او پاک نخواهد شد، دلیل آن حدیث صحیحی از پیامبر صلی الله علیه وسلم است که می فرماید:
«مَنْ کَانَتْ لَهُ مَظْلَمَةٌ لِأَخِیهِ مِنْ عِرْضِهِ أَوْ شَیْءٍ فَلْیَتَحَلَّلْهُ مِنْهُ الْیَوْمَ قَبْلَ أَنْ لَا یَکُونَ دِینَارٌ وَلَا دِرْهَمٌ ، إِنْ کَانَ لَهُ عَمَلٌ صَالِحٌ أُخِذَ مِنْهُ بِقَدْرِ مَظْلَمَتِهِ ، وَإِنْ لَمْ تَکُنْ لَهُ حَسَنَاتٌ أُخِذَ مِنْ سَیِّئَاتِ صَاحِبِهِ فَحُمِلَ عَلَیْهِ ». بخاری (2449).یعنی:
«هرکس به برادرش ظلم کرده خواه از جهت ناموس یا غیر آن، همین امروز از او طلب بخشش کند قبل از آنکه روزی فرا رسد که دینار و درهم در آن روز پذیرفته نمیشوند،
اگر عمل صالح داشته باشد به اندازهٔ ظلمی که کرده از آن برداشته میشود و اگر کار نیک و حسنه ئی نداشته باشد از گناهان شخص مظلوم برداشته میشود و بر گناهان او اضافه میشود».
در این حدیث امر به حلالیت خواستن و طلب بخشش از مردم و جبران ظلم وارد شده بر آنها قبل از وفاتشان شده است،
چرا که در روز قیامت جبران مظالم با حسنات و سیئات خواهد بود نه درهم و دینار و براستی که این خسارتمندی واقعی است.
پس کسی که می خواهد نفس خود را از گناه غیبت مبرا و خلاص کند باید در طلب بخشش و حلالیت خواستن از کسی که غیبتش را کرده است سعی و تلاش جدی کند،
یعنی از او طلب عفو و گذشت کند، و با سخنانی نرم و نیک از وی معذرت خواهی کند و تا می تواند در این راه دریغ نورزد،
حتی اگر شده و لازم شد برای وی هدایای با ارزشی بخرد تا دل وی را بدست آورد، و علما تمام این موارد را جهت بدست آوردن حلالیت جایز دانسته اند.
در اخیر این مضمون دعا میکنیم تا خداوند دروغ، غیبت، سخن چینی و بیهوده گوئی را از میان افراد و جامعهٔ ما بردارد،
از بارگاهٔ رب ذوالجلال طلب مغفرت میکنیم، با خود عهد میبندیم که از همین حالا در خود، فامیل، اقارب ، دوستان و بالاخره جامعه تغییر مثبت آورده، مراقب زبان و کلام خود خواهیم بود تا روزی که حشر میشویم، از این اعمال مدهش خجل و سرخم نباشیم.
اللهم اغفر وارحم و انت خیر الرحمین.
ا.ج.ع
۵ شنبه ۱ می ۲۰۱۴
https://www.facebook.com/meydanestid