فلسفه زکات
مولوی عبدالصمد«منیب»
زکات در اسلام عبادت مالی است حکمت اساسی آن را پاک نمودن نفسها از بخل، خود پسندی، دوستی مال، تجاوز بر حقوق ناداران و سنگدلی، تزکیه و نمو، بابرکت ساختن مال، خوشنودی خداوند از زکات دهنده و قبول آن، در نزد خدا، همدردی با ناتوانان، دعاهای آنها به زکات دهنده است، خداوند این حکمت بزرگ و اساسی را در قرآن تذکر داده است و به پیامبر ج چنین میفرماید:
﴿خُذۡ مِنۡ أَمۡوَٰلِهِمۡ صَدَقَةٗ تُطَهِّرُهُمۡ وَتُزَكِّيهِم بِهَا وَصَلِّ عَلَيۡهِمۡۖ إِنَّ صَلَوٰتَكَ سَكَنٞ لَّهُمۡۗ وَٱللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ ١٠٣﴾ [التوبة: ۱۰۳].
«از اموال آنان صدقهاى بگیر تا به وسیله آن پاک و پاکیزهشان سازى و برایشان دعا کن زیرا دعاى تو براى آنان آرامشى است و خدا شنواى داناست».
در پرداختن زکات دو مصلحت در نظر گرفته شده است یکی آن مربوط به خود شخص است که با پرداختن زکات نفس او پاک شده بخل و چشم تنگیاش از بین میرود. و مصلحت دیگر آن به جامعه تعلق میگیرد که خواه ناخواه در جامعه عاجزان و نیازمندان وجود دارند که از این طریق کمک میشوند در واقع زکات به مثابه موسسه اجتماعی است که حقوق کلیه اشخاص و گروههای را که در جامعه اسلامی حیات به سر میبرند در نظر میگیرد تا زندگی با کرامتی را برایشان محقق سازد.
زکات سرمایه داران را وادار میسازد که ثروت خود را در بخشهای سرمایه گذاری بکار اندازند که این خود رشد اقتصادی را بار آورده و به پیکر فرسوده اقتصادی جان میبخشد، هرگاه ثروتمندان به سرمایه گزاری نپردازند و از آنجا که زکات همه ساله پرداخته شده و از راه آن دونیم درصد سرمایه ثروتمندان به سود فقیران و ناداران میافتد و ثروتمندان در مدت چهل سال همه ثروت و دارای خود را از دست خواهند داد، بنابر آن زکات طبقه ثروتمند را به سرمای گزاری تشویق مینماید، تا از نابودی و زوال ثروت شان جلوگری به عمل آید.) (۴ص۱۲۱)
هر دين و مكتبي براي اداره جامعه و حفظ آن نيازمند به امور مالي و بودجه است و اسلام زکات را براي تأمين مستمندان و رفع نابساماني هاي جامعه و اداره امور ديني و نشر معارف آن وضع كرده است
دادن زكات براي وحدت جامعه و روابط حسنه ميان مستمندان و ثروتمندان بسيار مؤثر بوده و در پاكي ثروتمندان از بخل، حرص، دنياپرستي، غرور نقش قابل توجّهي داشته و در پديد آوردن روحيه بخشندگي، تعاون، نوع دوستي و احساس مسئوليّت همگان و در نتيجه تكامل فكري، عملي، اخلاقي، ثروتمندان آثار ارزشمندي خواهد داشت
زکات، تنها حق پرداختنی در مال شخص مسلمان نیست، بلکه یک حق مکرر و معین و معمولی است. در ثروت، حقوق دیگری بااقتضای شرایط و نیازها و براساس اعتقاد به وجدان فرد مسلمان و احساسات پاک اسلامی او وجود دارد که اندازه و زمان محدود معینی ندارد.
از انس بن مالک روایت شده است که مردی از بنی تمیم نزد پیامبرصآمد و گفت: یا رسولالله، من ثروت فراوانی دارم و دارای قبیله و مال و سرزمینی میباشم، میگویید: چکار کنم و چطور انفاق نمایم؟ رسول خدا(ص )فرمود: مقدار زکات را از مالت جدا کن تا تو را پاکیزه گرداند و به خویشاوندان خود رسیدگی کن و حق مسکین و همسایه وسائل را بشناس و بجاآور [۲۰۷]. و بدینسان، رسیدگی به خویشان به وسیلۀ مال و درک حق مسکین و همسایه و درخواست کننده را حقوقی افزون بر زکات قرار داده است. خداوند راجع به حقیقت نیکی و عناصر تشکیل دهندۀ آن فرموده است:
﴿۞لَّيۡسَ ٱلۡبِرَّ أَن تُوَلُّواْ وُجُوهَكُمۡ قِبَلَ ٱلۡمَشۡرِقِ وَٱلۡمَغۡرِبِ وَلَٰكِنَّ ٱلۡبِرَّ مَنۡ ءَامَنَ بِٱللَّهِ وَٱلۡيَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِ وَٱلۡمَلَٰٓئِكَةِ وَٱلۡكِتَٰبِ وَٱلنَّبِيِّۧنَ وَءَاتَى ٱلۡمَالَ عَلَىٰ حُبِّهِۦ ذَوِي ٱلۡقُرۡبَىٰ وَٱلۡيَتَٰمَىٰ وَٱلۡمَسَٰكِينَ وَٱبۡنَ ٱلسَّبِيلِ وَٱلسَّآئِلِينَ وَفِي ٱلرِّقَابِ وَأَقَامَ ٱلصَّلَوٰةَ وَءَاتَى ٱلزَّكَوٰةَ وَٱلۡمُوفُونَ بِعَهۡدِهِمۡ إِذَا عَٰهَدُواْۖ وَٱلصَّٰبِرِينَ فِي ٱلۡبَأۡسَآءِ وَٱلضَّرَّآءِ وَحِينَ ٱلۡبَأۡسِۗ أُوْلَٰٓئِكَ ٱلَّذِينَ صَدَقُواْۖ وَأُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡمُتَّقُونَ ١٧٧﴾[البقرة: ۱۷۷].
«نیکی آن نیست که روی خود را به سوی مشرق و مغرب کنید، آن کسی نیک است (یا نیکی در آن کسی است) که به خدا و روز قیامت و ملائکه و کتاب و پیامبران، ایمان آورده و مال را با وجود علاقه داشتن بدان، به نزدیکان و یتیمان و درماندگان و دور از وطنان (براه مانده) و برای آزادی بردگان بدهد و نماز بپای دارد و زکات بپردازد و نیز پایبندان به عهد و پیمان خویش و صبرکنندگان در سختی و زیان و هنگام جنگ. اینها هستند کسانی که راست گفتند و اینهایند تقواپیشگان».
در این آیه یکی از عناصر نیکی را، دادن مال به نزدیکان و دیگران، در کنار زکات و همراه با نماز قرار داده است.
نشانۀ دوراندیشی و ژرفنگری ممتاز اسلام اینست که زکات را فقط برعهدۀ دارندگان اموال بیشتر از حد نصاب قرار نداده بلکه تقریباً بر همۀ مسلمانان واجب گردانیده است. دوراندیشی و حکمت مزبور در تشویق مسلمان به بخشش و آموزش انفاق به او هر چند که در فقر و سختی باشد، و آگاه ساختنش از بزرگواری و شخصیت خود، در حالی که دستش را به عنوان بخشنده و نه درخواست کننده دراز میکند، نمایان میشود. بدینجهت از جمله ویژگیهای متقین که خداوند، بهشتی به پهنای آسمانها و زمین را برایشان مهیا کرده، این است که آنان؛
﴿ٱلَّذِينَ يُنفِقُونَ فِي ٱلسَّرَّآءِ وَٱلضَّرَّآءِ﴾[آل عمران: ۱۳۴].
«کسانی هستند که در گشایش و سختی، انفاق میکنند».
وقتی که این حکمت والا را دریافتیم، از این که این زکات را کسی هم که خود مستحق زکات است، میپردازد و زیانی هم نمیکند، در شگفت نخواهیم بود. زیرا که وی از یک طرف میدهد و از چندین طرف میگیرد.