گرامي داشت اﺯجايگاه ومقام مادران ،خواهران،همسران
نویسنده: مولوی عبدالصمد منیب
قرآن گاهی می فرماید: ﴿وَٱذۡكُرۡ فِي ٱلۡكِتَٰبِ مَرۡيَمَ إِذِ ٱنتَبَذَتۡ مِنۡ أَهۡلِهَا مَكَانٗا شَرۡقِيّٗا ١٦﴾
(ای پیغمبر!) در کتاب (آسمانی قرآن، اندکی) از مریم سخن بگو: آن هنگام که در ناحیه شرقی (بیتالمقدّس برای فراغت عبادت) از خانوادهاش کناره گرفت.
«وَاذْکُرْ فِی الْکِتَابِ إِبْرَاهِیمَ» (مریم 41)
(ای پیغمبر!) در کتاب (آسمانی قرآن، اندکی) ازابراهيم سخن بگو.. )
اى پیغمبر! تاریخ ابراهیم را فراموش نکنی؟ اى پیغمبر! تاریخ مریم را فراموش نکنی؟
درحقیقت تاریخ زن نمونه و قهرمان همانند تاریخ مرد در قرآن بیان شده است.
عبدالصمد” منيب”
هشت مارچ هرساله از روز جهانی همبستگی زنان ( 8 مارچ ) از گوشه و کنار جهان تجلیل بعمل میآید. در افغانستان نیز بیش از یک دهه بدین سوی از این روز تجلیل می گردد.
به مناسبت هشتم مارچ روزجهانی همبستگی زنان جهان، که در افغانستان از سوی نهادهای مدنی و نیز حکومت تجلیل بعمل می آید باید این پرسش مطرح گردد که دست آورد واقعی این همه محافل و همایش های گوناگون که در ارتباط با حقوق زنان و حمایت از آنان برگزار گردیده است چیست؟
چرا میزان جرم و خشونت و تبعیض علیه زنان روبه افزایش است؟
آیا مشکل در روش های حکومت است یا عدم حاکمیت قانون؟
چرا نگرانی ها نسبت به وضعیت زنان هر روز در حال افزایش است؟
نقش و کارکرد نهادهای حقوق زن و نهادهای مدنی در این رابطه چیست؟
این مسیر دشوار و راه طولانی هنگامی به پایان خواهد رسید که زنان جامعه خود به آگاهی و بیداری اسلامي دست یافته و مبارزه جدی دربربراستعمارگران،استثمارگران …. وياوه گويان دروغين استفاده جوي حقوق زن در پیش گیرند
پیشینه و پیدایش روز زن در اسلام وغرب،
الف :زن در فرهنگ غرب بعنوان موجودات واشیاء فاقد عقلانیت وشعور به آنها گریسته می شود، وگاه نیز این باور پدید می آید که با ارزشترین خصلتها همان ویژگىهایى است که به زنان اختصاص دارد واز زنان نیز بیشتر جذابیت های فیزیکی وبدنی آن مورد توجه قرار می گیرد.
در تفکر مردان روم باستان، موقعیت وجایگاه اجتماعی زن، در پاین ترین مرحله خود فروکاسته بود، بگونه ای که هیچ حق انسانی به آنها قائل نبودند ،مثلا از حقوق اجتماعى برخوردار نبودند ،
از ارث محروم بودند،
پس از مرگ شوهر،
زن مانند سایر اشیاء، به ورثه منتقل میشد.
هرچند روم باستان به تدریج به پیشرفت های فکر وفرهنگی نائل شدند اما زنان به حقوق بایسته خود نرسیدند، بلکه افکار عامه نسبت به زنان، متمایل به خشونت و سختگیرى بود. در دمکراسى آتن، زنان با بردگان …. برابر بودند و حق رأى و مالکیت اقتصادى نداشتند، به گونهاى زنان را موجود فاقد عقلانیت ودرایت می دانستند که اجازه خرید و فروش در اشیاء گرانتر از «بیست من جو» نمىدادند.
تأثیر رنسانس در جایگاه زنان غربی:
تأثیر رنسانس بر فرهنگ وجامعه غرب، بگونه ای روشن وغیر قابل انکار بود، که گویا غربی جدید بافرهنگ جدید متولد شده است
زوایای فکری رنسانس و برآیند اجتماعی آن، نشان می دهد که این چرخش را نمی توان تحول مثبت در جایگاه زنان دانست؛زیرا در بخش های از پیدایش وتکامل رنسانس، به نزول وسقوط مجدد زنان می توان اشاره کرده که تهاجمات بسیار خصمانه علیه زنان صورت می گیرد و اوج این تهاجمات در قرنهاى پانزدهم و شانزدهم میلادى بود.
در این دوران تاريخ زنان خلاق در عرصه علم و هنر و ادبیات، مجبورند آثارشان را با نامهاى مردانه به بازار عرضه کنند. در قرنهاى هفدهم و هیجدهم میلادى، جایگاه وشرافت انسان بخصوص زنان به میزان تولید کالا و پس اندازهاى مادى او تنزل کرد.
این همه بطورعموم باعث شد عده ی زیاد با اعتراض دربرابرمردان فروخفته در شهوات واستعمار گری واستثمار گری ….، که تا روزی را بنام روز زن نام گزاری کرده و در باره حقوق واقعی خود سخن بگویند.
ب ) پیشیه وپیدایش جایگاه زن در فرهنگ اسلامی غنی اسلام عزیز:
زن مادراست،زن خواهراست،زن همسر است وزن نيم پيكرجامعه راتشكل داده است،
فرهنگ غني اسلامی، این افتخار را دارد که نه به قیمت سوختن وخاگسترشدن زنان، بلکه به افتخار شگفتن از مقام شامخ زن تجلیل وپاسداشت به عمل می آورند. روز زن در غرب، برای زنان غربی، یادآور نوستالوژی جنسیت و محرومیت ومظلومیت است که روح وجان آنان را می آزارد، اما دراسلام برای زنان مسلمان، روایت گری برازندگی وبالندگی در جایگاه ارزشمندی است که از سوی اشرف مخلوقات، حضرت محمد پیامبر اکرم (ص) به « ام ابیها» ( يعني فاطمه رض ،مادر پدرخود)لقب گرفت.
دراسلام عزيز ملاک دستیابی به حیات سعادتمند تفاوت در جنسیت یا نژاد و رتبه اجتماعی نیست، بلکه تنها ملاک راستین، ايمان و عمل صالح معرفی فرموده است.
«يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَ أُنْثى وَ جَعَلْناكُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَليمٌ خَبيرٌ»
«اي مردم، ما همهي شما را از زن و مرد آفريديم و آنگاه شعبههاي بسيار و فرقههاي مختلف گردانيديم، تا بدانيد که اصل و نژاد، مايهي افتخار نيست و بزرگوارترين شما نزد خدا کسي است که با تقواتر است، خداوند به کار نيک و بد مردم آگاه است.»
ارشادفوق قرآني در حقيقت بيانگر ردادعاي كساني است كه براي زن مقامي پايينتر از مقام انساني مرد قائل بودند ثابت ميکند که اسلام مردمحوربرتري زن نيست!
قرآن زن را همان گونه می بیند که در طبیعت وخلقت هست.
از این رو هماهنگی کامل میان فرمان های قرآن و فرمان های طبیعت برقرار است.
در واقع زن و مرد دو ستاره اند در دو مدار مختلف و هر کدام باید در مدار خود و فلک خود حرکت نمایند ” نه خورشید را سزد که به ماه برسد و نه شب بر روز پیشی جوید و هر کدام در سپهری شناورند” (سوره یس آیه 40)
پس شرط اصلی سعادت هر یک از زن و مرد و در حقیقت جامعه بشری این است که دو جنس، هر یک در مدار خویش به حرکت خود ادامه بدهند.
آزادی و برابری آنگاه سود می بخشد که هیچ کدام از مدار و مسیر طبیعی و فطری خویش خارج نگردند. آنچه در هر جامعه ای ناراحتی آفریده است قیام بر ضد فرمان فطرت و طبیعت است.
عدم توجه به وضع طبیعی و فطری زن، موجب پایمال شدن حقوق او می گردد.
اگر مرد در برابر زن جبهه ببندد و بگوید تو یکی و من یکی، کارها، مسئولیت ها، بهره ها، پاداش ها، کیفرها، همه باید متشابه و هم شکل باشد، در این صورت زن در کارهای سخت و سنگین باید با مرد شریک شود و به فراخور نیروی کارش مزد بگیرد، توقع احترام و حمایت از مرد نداشته باشد، تمام هزینه های زندگی خودش را بر عهده بگیرد و در هزینه فرزندان با مرد شرکت داشته باشد و … که در این وقت است که زن در وضع سختی قرار خواهد گرفت، زیرا نیروی کار تولید زن بالطبع کمتر از مرد است و استهلاک ثروتش بیشتر.
پس با در نظر گرفتن وضع طبیعی و فطری هر یک از زن و مرد، با توجه به تساوی آنها در انسان بودن و حقوق مشترک انسانها، زن را در وضع بسیار مناسبی قرار می دهد که نه شخصش کوبیده شود و نه شخصیتش.
در آيه مذكور کريمه نيز زنان و مردان هم رديف يکديگر قرار داده شده، و خداوند سبحان از نظر پاداش فرقي بين آنها نگذاشته است. بلکه قلم قرمز بر تمام امتيازات ظاهري و مادي کشيده و اصالت و واقعيت را به مسأله تقوا و پرهيزکاري رقم زده است.
همچنان در آيات فوق تصریح شده است که زن و مرد در ماهيت انساني و بدون در نظر گرفتن تفاوت جنسيت!
يعني همانطور که مردان از استعدادهاي متنوع برخوردارند و طبعاً ميتوانند اين استعدادها را به فعليت برسانند، زنان نيز بدون هيچ کاستي داراي اين استعدادها خداوندي هستند و ميتوانند اين استعدادها را به فعليت رسانند.
به عبارت ديگر، زن و مرد در فطرت خداشناسي، کسب معرفت، رسيدن به قرب الهي و ديگر استعدادها، همسانند و قابليت اين را دارند که به کمال و درجهي نهايي انسانيت دست یابند.
پس اكنون به برخی از حقوق زن با توجه به آیات قرآن اشاره کنیم:
حق اول:زندگی
الله متعالی می فرماید:«وَإِذَا الْمَوْوُودَةُ سُئِلَتْ بِأَیِّ ذَنبٍ قُتِلَتْ»
سوره تكوير آيه 8
و هنگامي كه از دختر زندهبگور پرسيده ميشود .
حق دوم:آموزش
از نظر اسلام زن ها حق دارند آموزش ببینند «طلب العلم فریضة علی کلّ مسلم و مسلمة».
حق سوم:آبرو وعزت
آبروی زن و مرد مهم است. اما خدا برای زن ها حساب جداگانه باز کرده، می فرماید:«إِنَّ الَّذِینَ یَرْمُونَ الْمُحْصَنَاتِ الْغَافِلَاتِ الْمُوْمِنَاتِ لُعِنُوا فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَةِ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِیمٌ» (نور 23)
آنهایی که به زنان پاکدامن تهمت می زنند و می گویند:او دوست دارد، او رفیق دارد، او با فلان مرد آشناست، آنهایی که به زنان آبرومند تهمت می زنند، در دنیا و آخرت از رحمت حق به دور هستند.
حق چهارم:توجه وخيرخواهي
﴿وَٱلۡمُؤۡمِنُونَ وَٱلۡمُؤۡمِنَٰتُ بَعۡضُهُمۡ أَوۡلِيَآ يَأۡمُرُونَ بِٱلۡمَعۡرُوفِ وَيَنۡهَوۡنَ عَنِ ٱلۡمُنكَرِ وَيُقِيمُونَ ٱلصَّلَوٰةَ وَيُؤۡتُونَ ٱلزَّكَوٰةَ وَيُطِيعُونَ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥٓۚ أُوْلَٰٓئِكَ سَيَرۡحَمُهُمُ ٱللَّهُۗ إِنَّ ٱللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٞ ٧١﴾
سوره توبۀ آيه 71
مردان و زنان مؤمن، برخی دوستان و یاوران برخی دیگرند. همدیگر را به کار نیک میخوانند و از کار بد باز میدارند، و نماز را چنان که باید میگزارند، و زکات را میپردازند، و از خدا و پیغمبرش فرمانبرداری میکنند. ایشان کسانیند که خداوند به زودی ایشان را مشمول رحمت خود میگرداند. (این وعده خدا است و خداوند به گزاف وعده نمیدهد و از وفای بدان هم ناتوان نیست. چرا که) خداوند توانا و حکیم است.
حق پنجم:همواره گرامي داشت جايگاه ومقام زنان
قرآن گاهی می فرماید:«وَاذْکُرْ فِی الْکِتَابِ إِبْرَاهِیمَ» (مریم 41)
گاهی می فرماید:«وَاذْکُرْ فِی الْکِتَابِ مَرْیَمَ» (مریم 16)
درحقیقت تاریخ زن نمونه و قهرمان همانند تاریخ مرد در قرآن بیان شده است.
پیغمبر! تاریخ ابراهیم را فراموش نکنی؟ پیغمبر! تاریخ مریم را فراموش نکنی؟
حق ششم:الگو بودن
آیا زن الگوی مردها است یا الگوی زن ها؟ قرآن کریم می فرماید:الگوی هر دو تا است.
و یک مثل و یک نمونه بیان می کند «وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِّلَّذِینَ آمَنُوا اِمْرَأَةَ فِرْعَوْنَ» (تحریم 11) خدا برای تمام زنان و مردان تاریخ نمونه بیان کرده است. این نمونه «زن فرعون» است.
قرآن زن را همان گونه می بیند که در طبیعت هست.
حق هفتم:شخصیت زن واحترام به مقام والاي زن دراجتماع
آیا می شود زن را مسخره کرد؟ قرآن می فرماید:«لَا یَسْخَرْ قَومٌ مِّن قَوْمٍ …» قومی قومی دیگر را مسخره نکند. شاید آن کسی که تو او را مسخره می کنی از تو بهتر باشد. بعد می فرماید:«وَلَا نِسَاء مِّن نِّسَاء» (حجرات 11) زنی هم حق ندارد زنی را مسخره کند. شخصیت هر کسی محترم است.
حق هشتم:مسکن
قرآن می فرماید:«أَسْکِنُوهُنَّ مِنْ حَیْثُ سَکَنتُم مِّن وُجْدِکُمْ» (طلاق 66)
به خانم ها مسکن بدهید همانطور که خودتان مسکن دارید.
حق نهم:آزادی
قرآن می فرماید:اگر نمی توانید با زن ها سازش کنید طلاقشان بدهید.
حق نهم:نفقه
قرآن کریم می فرماید:«لِیُنفِقْ ذُو سَعَةٍ مِّن سَعَتِهِ وَمَن قُدِرَ عَلَیْهِ رِزْقُهُ فَلْیُنفِقْ مِمَّا آتَاهُ اللَّهُ …» (طلاق 7)
هر مردی باید نفقه همسرش را به اندازه توانایی خود بدهد.
حق دهم:مهر
قرآن کریم می فرماید:مهر زنان را (به طور کامل) به عنوان یک عطیه (الهی) به آنان بپردازید ولی اگر آنها چیزی از آن را با رضایت خاطر به شما ببخشند حلال و گوارا مصرف کنید «وَآتُواْ النَّسَاء صَدُقَاتِهِنَّ نِحْلَةً فَإِن طِبْنَ لَکُمْ عَن شَیْءٍ مِّنْهُ نَفْسًا فَکُلُوهُ هَنِیئًا مَّرِیئًا». (نساء )
قرآن کریم ویژگیهای سرنوشت ساز فردی زنان رادرجامعه بر میشمرد که برخی از آنها عبارتاند از:
الف- زن عنصر مهمي واساسي جامعه انساني
زن نقش عظيمي در ايجاد آرامش و محبت در زندگي و نقش پرورش جنين سالم و تربيت صحيح فرزندان در مسير الهي، ميتواند داشته باشد.
و به خاطر همين است که اسلام تأکيد بيشتر برحفظ جايگاه عظيم انساني زن دارد.
در تاريخ شاهد آنيم که مردان بزرگ جهان، موفقيت شان، مرهون پاکي ولادت آنها و تربيت سالم آنها در زندگي بوده است
کاستی ها وامتیاز زن در فرهنگ اسلامی:
زنان در گفتمان وآموزه های اسلامی، جایگاه متناسب وبایسته خود را دارد، که می توان گفت هیچ آ ئین وفرهنگی،بخصوص فرهنگ غرب، از این جهت به هیچ عنوان با اسلام قابل مقایسه نیست. در اسلام تمام زوایای فکری وشخصیتی زن به رسمیت شناخته شده و با حفظ کرامت وحرمت انسانی زن، حکم متناسب بدان، تعریف شده است.
کاستی ها
اما در فرهنگ اجتماعی، ناصداقتی در گفتار ورفتار مردان مسلمان دیده می شود.
آنچه در جوامع اسلامی جریان دارد، برخلاف چیزی است که در اسلام نهادینه وسفارش شده است. نگاه مردان در جوامع اسلامی، متأثر از برداشت های دوران تملک گرایانه جاهلی دوران صدر اسلام وپیش از آن است، که حق انتخاب واختیار به زنان داده نمی شود، وزنان بیش از چارچوبه فکر مردان خود ( پدر، برادران، شوهر و…) حق تفکر و تفریح وسیاحت را ندارند.
کاستی ها،درجوامع غرب
متأسفانه باید گفت که فلسفه ومبنای معرفتی غرب نسبت به زنان، دچار ضعف ها وکاستی های نا بخشودنی است. جایگاه ورسالتی که فلسفه غرب برای زنان در جامعه تعریف کرده است، هرچند حق آزادی وحق حضور در جامعه برای آنان قائل شده است، اما این بیش از آنکه منجر به حفظ شخصیت وکرامت زنان شود، آنها را تبدیل به عروسک های بی خاصیت وبی شخصیت کرده است که بیش از ارزش های انسانی ومعنوی، به ارزش ها وجذابیت های فیزیکی وبدنی آنان بهاء داده می شود. حضور مدیریت ناشده زنان در جامعه مدرن غربی، باعث شد تا استعمارگران واستثمار گران جنسی، دامی برای بردگی مدرن و در نهایت به مسلخ کشاندن شخصیتی وارزشی زن پهن کنند، در واقع تلفیق مدرنیته و سرمایهداری وهویت اجتماعی ناقص برای زنان تعریف کرده که بهترین جایگاه زن را در ساخت و فروش فیلمهای پورنوگرافی، تبلیغ وفروش کالاهای تجارتی ولوازم آرایشی و….. می توان یافت،
هشت مارچ را چرا روز زن میگویند؟
از سالیان درازی به اینسو در اکثریت دوران ها و حکومت های قبلی و حکومت اسلامی فعلی هر سال تاریخ هشت مارچ را بنام روز جهانی زن نامیده و از آن روز به نام یک روز مقدس و تاریخی تجلیل بعمل میاید و گویا حقوق زن فقط به آنروز منحصر شده و مردها خواسته و ناخواسته باید به زن ها چه مادر و چه همسر و یا اقارب و نزدیکان باید آن روز را تبریک گفته و حتی تحفه ها نیز باید بدهند ولی اگر از اکثر زنها پرسیده شود که:
خواهر مسلمانم این روز را چرا تجلیل میکنید و چرا بنام روز زن این روز را انتخاب کرده اید ؟
در جواب میگویند نمیدانم !
واقعا جای تأسف است .
ما مردم افغانستان بدون هيچ آگاهی به تقلید از آن، زير نام هشت مارچ را تجلیل میکنیم .
در حالی که ما افغانها ی مسلمان هزارها هزار زن مسلمان خود را در راه اسلام از دست داده ایم و نه یک بار بلکه بارها مرد ها و زنها و حتی اطفال مسلمان و هموطن ما بخاطر حفظ حقوق نسل خویش و حقوق کشور و ملت و دین خویش سرکوب شده و به خاک و خون کشانیده شده اند ولی تو ای خواهر مسلمان و افغان چرا یکی از آن روزها را بنام روز زن تجلیل نمیکنید ؟
چرا روزی را که ملالی قهرمان در میدان نبرد در میوند جان داد چرا آنروز را بنام روز زن تجلیل نمیکنید و چرا ملالی قهرمان را الگو به خود قرار نمیدهید اگر افغانى و ملت دوست هستید ؟
و اگر از اسلام بگویم و بر گردیم به 1400 سال قبل، در آن زمان مردم عرب تولد شدن دختر را در خانه شان شرم و ننگ میپنداشتن و دختر خود را با دست خود زنده بگور میکردند تا از بدنامی و سر خمی و شرمساری زمانه رهايی یابند، در آن زمان زن آنقدر پست و مرتبه پایين داشت که حتی پدر آن دختر از شرم روی خود را از دیگران پنهان میکرد. ولی زمانی که حضرت محمد صلى الله عليه و سلم به پیامبری مبعوث شد و خداوند این آیه را در سوره بنی اسرائیل (اسراء) نازل کرد که ترجمه آن چنین است: «و مکشید اولاد خود را از ترس تنگ دستی ما روزی میدهیم ایشان را و شما را هر آینه کشتن ایشان هست گناه عظیم» بعد از آن حقوق واقعی، عزت وحرمت و کرامت و مقام اصلی زن به او داده شد. چرا ای خواهر مسلمان من، آنروزی که این آیه خداوندی به خاطر حفظ مقام و حرمت تو نازل شد چرا آنروز را بنام روز زن تجلیل نمیکنید ؟ در حقیقت آنروز روز زن باید باشد که تو را از زنده بگور شدن نجات داد و مقام برابری با یک مرد را داد، آن روز روز جهانی زن باید باشد و زن های قهرمان دین اسلام چون حضرت خدیجه، صديقه عایشه و… آنها باید مانند یک الگو براى شما زنهای مسلمان باشند نه یک زن کافر آمریکايی و نه یک تاریخی نصرانيت.
تاکی و تا چه وقت باید از عادات و رسوم غیر اسلامی دیگران تقلید کنیم در حالی که ما دین کامل داریم، رسم و رسوم اسلامی کامل داریم و خداوند هیچ کمبودی در این دین نگذاشته که ما کمبودی احساس کنیم و ناچار به رسم و رسوم مذاهب و ادیان دیگر رجوع کنیم و گاهی هشت مارچ را جشن بگیریم و گاهی سال نو نصرانيت را جشن بگیریم. ولی این کمبود و نادانی از خود ما است که بجاى اينكه راه اسلام را در پیش گیریم بر عکس چشم و گوش ما بطرف کشورهای اروپايی و آمریکايی است تا ببینیم که آنها بما چه جيزى را یاد میدهند تا همان را عمل کنیم و مهم نیست که با دین و ایمان ما در تضاد باشد یا نه .
ای خواهر مسلمان ام، تجلیل از هشت مارچ و بر گذاری محافل در آن روز هیچ سودی به مقام تو و عزت و حرمت تو ندارد بلکه اگر خواهان حقوق خود و عزت و سرفرازى و حرمت خویش در جامعه باشید صرفا از طریق ستر و حجاب اسلامی امکان پذیر است و بس، نه اینکه تا توانی سر برهنه و نیمه برهنه در بازار گردش کنید و بگوید که این است حقوق یک زن، و نه اینکه چسپانترين و کوتاهترین لباس را به تن کرده و در میان جوانان بگردی و بگويی که حقوق زن داده شده، بلکه این حقوق زن نیست و در عوض این شیوه و طریقه خاص کفار است تا به اینطریق بتوانند زنان با حجاب و با ستر مسلمان را از دایره اسلام خارج کرده و چون بازیچه در دست گرفته و از آنها لذت ببرند و دروازه های فحشاء را برایشان باز کنند ولی نه بنام یک زن بدکاره بلکه بنام یک زن آزاد و یک زن دموکراسی و یک زن کامل، چنانچه ملت ما شاهد چنین چالش ها ی حقوق زن بوده و هستند .
پس ای خواهران مسلمان، بیایید بیشتر از این فریب بیگانه گان را نخورده و نگذاریم که آنها به بهانه حقوق زن، آزادی و دموکراسی زن، در میان فامیل ها و خانواده ها رخنه ایجاد کنند و دختران ساده و پاک ما را با این نام ها به فحشاء بکشانند .
وماعليناالاالبلاغ