زلمي خليل زاد مسؤل راه بردي برنامه هاي كوتاه مدت ودرازمدت آمريكا درافغانستان،
ﭘﻼﻥ اﺳﺘﺮاﺗﻴﮋﻳﻚ ﺁﻣﺮﻳﻜﺎ دراﻓﻐﺎﻧﺴﺘﺎﻥ چه خواهدبود!؟
نویسنده: مولوی عبدالصمد”منيب”
زلمی خلیلزاد براي خوش خدمتي ووفاداري براي آمريكا وتطبيق برنامه هاي خيالي خود(آمريكا) پنجاه سال پیش مترصد بودند
اكنون ممثلین اصلی داستان خيالي روی صحنه آمدند، نويسنده داستان و گردانندۀ این تمثیل ظهره هاي شان شناخته شد.
هدف اصلی مأموریت قاصد مكار تطبيق عملي طرح سياستهاي پوشیده هژده سال قبل تحت نام صلح باطالبان مي باشد .
استعمار جهانخوارکهنه کارباكمال وقاحت بمنظورخرید غلامان جديد وايجادبسترمتفاوت
دیگر تلاش دارد،تايكبارديگراين سرزمین دشمن ستيز وسلحشوررا با نیرنگ ونحوترفنده ديگر بي آزمايد.
هژده سال پیش وعدۀ آزادی، دمو کراسی، ایجاد قوای ثلاثه، تأمین عدالت اجتماعی، عمران آبادی،امنيت وثبات و …….نموده بودند.
این نويد دهندگان كاذب با تزويروسياستهاي شيطاني،بطورآشكار واردصحنه شدند بمنظوراغفال مردم باشعارهاي تحقق آزادی بيان، دمو کراسی، ، تأمین عدالت اجتماعی، عمران آبادی،امنيت وثبات و ……ايجادزمينه شغل همچو شعار هاي كمونستها،كور،كالي،دودي بسا دلکش و امیدوار کننده تجاوزراتحت قواي بين المللي توجيه وداخل اين كشور شدند.
مردم این ها را متجاوز، استعمار گرواشغال گر نه پنداشتند و به وعده های شان با نهایت خوش بینی باور کرده و تخیلات رؤیایی در دل و دماغ پرورانده و گمان بردند که کمک های مالی شان وسیلۀ رفاه و آسایش و بهبود حال وطن خواهد بود.
ولی خلاف همه توقعات، انتظارات و امید واری هاي فرزندان این مأوا ه ،به دستور مقام ارشدمتجاوزين وتوسط معامله گران تعیین سرنوشت و تطبیق این وعده های پوشالی و منافقت آمیز را به جانیها،غاصبان وتشگان قدرت وتباه كار و….سپردند، که با زور وقدرت دالر و نیروی نظامی اشغال گران وقرباني كردن بي موقع فرزندان ساده لوح ودلباخته افغانستان، به حیث بردگان خریداری شده و غلامان حلقه به گوش بدون هیچ گونه اهلیت بر اریکه قدرت تکیه داده شدند.
ازطرف ديگر گروهی افغان الاصل،أمريكائي واروپائي را با روحيه دموكراسي آمريكاوغرب وفارغ وتربيت،شده از حوزه های علم و دانش كشده آمريكاو….. به حیث مجریان و مبلغین تأمين امنيت وتحقق برنامه هاي دموكراسي و بازار آزادي لجام گسیخته آوردند تابرنامه هاي ساخته وپرداخت باداران خودرا عملي وبراي تحقق اهداف شوم آنها بپردازند.
حالانكه در کلیه بنا ها و ساختار ها، در واقعیت، اثر و خبری از دموکراسی، عدالت اجتماعی و اقتصادی، حاکمیت ملی و خدمت راستین و توجه به حال رقت بار مردم نبوده همه نام نهاد و تقلبی و عوام فریبانه بود.
فساد به گونۀ غیر قابل تصوردرنهایت مصونیت و حتی حمایت علنی به نحو بی سابقه و بی نظیر متداول شد.
همه مداخلۀ علنی را در سه انتخابات مشاهده نمودند.
تحلیل هر بخش زندگی اجتماعی، اقتصادی و سیاسی وطن مستلزم نوشتن مقالات نی بلکه کتب است.
باشندگان داخل وطن همه اوضاع و احوال را عملاً تجربه نموده و به چشم سر دیدند، در بیرون مملکت آنانی که علاقه به دریافتن حقایق داشتند از برکت پهناوری فنون اطلاعاتی از لای اخبار، اسناد و مدارک منابع معتبر داخلی و خارجی از گزارشات و رویداد ها بی خبر نماندند.
«ځلمی خلیلزاد»به ادامه نوكري خود، بار بسا سنگین و ننگینی را بر شانۀ این ملت گذاشت و در سیاه چاهی تیله اش داد و مصائبی آفرید که برایش مجال قد آراستن نبوده هرچه دست و پا می زند راه بیرون رفت نمی یابد.
كه منشأکلۀ این همه بدبختی ها و سیاه روزی های فلاکت بار روزافزون افغانستان توسط یک شناس نامۀ طبیعی باز در این وطن پدیدار گشت و این بار به نام قاصد صلح و میانجی آشتی انداز آمد.
باز ما مردم ساده دل ، خوش باور و زود فراموش به این مأموریتش دل بستیم و چون از دل و جان ختم جنگ و تأمین صلح،ازخواهانيم می واز آن اسقبال کردیم.
اما تحولات اخیر و تحمیل خواسته های خلیلزاد به وضاحت مبین یک واقعیت تلخ است که وی(امریکا) بار دیگر سرنوشت این وطن تسخیر شده را به دست مزدوران جديدوبارنگ وصبغه متفاوت می سپارد که در سال2098 بستررا ايجادودرسال 2001
خوشخدمتان رااستخدام نموده و ضعف وناكامي كه ازطرف اجيران بي كفايت،خود احساس نمودند و برای تضعیف و کنار بردن شان شيوه وبارزي ديگري راروي دست گرفتند.
پيامدهاي جلسۀ اسرار آمیزاماسکورا چه كسي ميداند!
پوتین روی کدام دلیل بسترملاقات
طالبان واحزاب سياسي جهادي رامساعدنمودند!
بلی!
اسرار این جلسه را صرف خلیل زاد ميداند،
ورازهاي سياسي اين جلسه ميان آمريكاوروسيه مي باشد
وديگراينكه جلسه به ابتکار حکومت روسیه منعقد گردیدبود، نه افغان هاي كه در روسیه انجمنی دارند و نه صلاحیت و استقلال سیاسی و نه توان مالی آنرادارند!.
در دیدار نمایشی، عکس برداری، سخن رانی و نماز خوانی،درحقيقت یک نیرنگ سیاسی بود، كه هركدام مكاران استعماري درقبال اين نشست هدف هاي خاصي خودراداشتند،
از جمله انعقاد لویه جرگۀ مشورتی ، گشایش دفتری سياسي طالبان در داخل افغانستان تذکر رفت، بدون رسیدن به کدام توافقی برای صلح جلسه پايان يافت.
رئيس جمهوراشرف غنی باالهام ازآدرس پروژه داده شده خودبادرنظرداشت موقف،روشن حكومتش درمخالفت نشست مسكو، هردو شرط ،طالبان را قبول و گفت:به سرچشم” هم لویه جرگه را اعلام کرد و هم ایجاد دفتر را برای طالب قبول نمود.
خلیلزاد باتلقين به اشرف غنی، صبر کن هنوز گپ هادرجايش باقيست ، تو باید در ترکیب هیأت صلح تغییر وارد کنی ورنه جلسات آينده مثل جلسۀ ماسکو تکرار شده و به نمایندۀ موردنظرت حق اشتراک داده نخواهد داده شود.
منظور از تغییر در ترکیب هیأت صلح چیست؟
در ترکیب هیأت صلح مطابق طرح خلیلزاد علاوه بر یکی دونفر منتخب حکومت، باشمول عده ای از ماسکو رفتگان به رهبری حامد کرزی پیش بینی شده که مسلماً در آن شمول عطاء محمد نور، محمد محقق، اسمعیل خان و فرزندان مجددی صاحب و گیلانی صاجب در نظر است، این که چه تعداد دیگری از چهل نفر به آن اضافه می شود معلوم نیست.
در این مورد دو ملاحظه معقول و مرتبط دانسته می شود.
یکی که آیا پیشنهاد چنین ترکیب جدید شرط طالبان است؟
و یا تدبیر خلیلزاد، اگر شرط طالبان باشد این به وضاحت مخالف تعامل هرنوع مذاکرات بین دو طرف معامله است.
انتخاب اعضای مذاکره از صلاحیت عام و تام مذاکره کننده است بدین معنی که حکومت افغانستان حق ندارد به طالبان بگوید که باید در هیأت مذاکرات جانب شما پسر ملا محمد عمر، ملا برادر و مولوی عبدالمنان شامل باشد و طالبان هم حق تعیین اعضای مذاکره چکومت را مطابق میل خود ندارند.
دومی این ترکیب پیشنهادی، بگفتۀ محمد محقق (یک هیأت فراگیر) زادۀ تدبیر و دانش خلیلزاد است که ارمغان آن جز تباهی و بربادی افغانستان ثمری دیگری نداشته درتحت چنین شرائط صلح پایدار و آبرو مندانه میسر نحواهد بود.
سوابق، اعمال، کردار، جایگاه و پایگاه و اهلیت حقوقی خلیلزاد جداً مورد سؤال بوده و توقع هرنوع بهبود ورسيدن به صلح فریبی بیش نیست.
ولي اين يك تحليل ويك نظراست، اوضاع سياسی كشور ما طور است كه به صورت دقيق نميتوان پيش بين بود، كدام أشخاص و أفراد بعنوان معامله گر جديد و بازی جديد با امريكا وشركای منطقه شان قطعه نامه راأمضاخواهند كرد !
اما تا جايكه در طول چند دهه ما شايد دولت های دست نشانده مزدور و خائن هستيم كه توسط كشور های مطرح و متجاوز در افغانستان از جمله بطور خاص امريكا و روسيه به شمول همسايه های نا أهل بوده ايم بعد از اين هم با يك روش ديگر و چهر ه های منفور ديگر برای يك مدت روی صحنه خواهند امد ،بناً كشور ما بازهم دستخوش يكتعداد از چپاولگران سياسی و غلامان حلقه به گوش خواهندرفت، اما تا زمانيكه ما از نقط نظر اقتصادی يك اندازه خودكفانشويم ويا كدام كشور ديگر درتقسيم أوقات آينده اين متجاوزين برنامه ريزی نشده باشد ،
چال ونیرنگ امریکا درمنطقه از دیر زمان آغاز شده ودرکشور ما از زمان اشغال اتحاد شوروی سابق تااكنون و به خاطر شکست دادن اتحاد شوروی سابق به جای اعلان جنگ مستقیم با آنها از گذینه جنگ نیابتی با شراکت چند کشور خصوصأ کشور انگلیس که هردو مقصدشان شکست روسها بود وباشراکت عرب ها که آنها میخواستن ومیخواهند افغانستان سنتی وزیرتاثیر فرهنگی شان بماند وبا شراکت پاکستان که از روز تاسیس اش اقتصاد را در پروژه های جنگی امریکا وانگلیس جستوجو کرده وهدف دوم پاکستان وهدف اصلی اش ایجاد یک امپراطوری اسلامی وگسترش آن تا آسیا میانه بود که آغاز آن اشغال افغانستان بودکه دراین شراکت امریکا تقریبأ پیروز میدان شد تا زمانی جنگ را درافغانستا ن ادامه داد که اگر بتواند منطقه را ناامن سازد واین ناامنی فشاری باشد بالای روسها چینایها ایران وحتي پاکستان !
تااینکه امریکا از سر تصمیم که در ناامنی منطقه داشت گذشت ودر این مورد هم گذینه دوم را که دراین گذینه امنیت وصلح در افغانستان است ومهم تر آنکه امنیت منطقه را نیز در بر میگیرد میباشد امنیت منطقه معنایش این است که کشور های منطقه چون بالای امریکا بی اعتبار شده اند میخواهند زمانی ما به صلح در افغانستان تن میدهیم که شما امریکا یها از افغانستان خارج شوید و این سخنان را از زبان طالبان که در اصل سخنگویان تمامی این کشورها میباشد وچون این یک جنگ نیابتی است به گوش امریکا رسانیدن چون امریکا در حال حاضر در صدد پایان جنگ ویک صلح که در آن امریکا عقلاأ پیروزمیدان اعلان شود به خروج تعداد از سربازانش درنشست مزاکرات صلح تن خواهد داد ملا برادر به خاطر اعتبار که نزد گروه طالبان ونزد کشور های منطقه دارد وخصوصأ فشار که بالایش پاکستان دارد وپاکستان میخواهد درنشست مزاکرات صلح طرف وامتیاز پاکستان بیشتر مد نظر گرفته شود از زندان پاکستان رها شده وعازم دوحه شده وپایین وبالا دویدن خلیل زاد به همین منظور که هم امریکا پیروز میدان براید هم منطقه وهم افغانستان از برنامه ی کلان که امریکا در منطقه داشت در اثر فشار های کشورهای منطقه از آن صرف نظر نموده و به اصطلاح ديگر امریکاه از آبی گذشت وبه للمی تن داده است وتلاش دارد که همین گزینه به کامیابی برسد .
فكر نميكنم به اين زودی ما به يك صلح دايمی و پايدار وداشتن يك رهبر صادق ، كه خادم ملت باشد برسيم
يك جمله از حكيم مشرق زمين سيد جمالدين افغان بيادم امد (
احزاب سیاسی بهترین دواء اند اما در مشرق زمین در اًغلب حالات به بدترین درد و مرض تبدیل می گردد) كه واقعاً اين جمله شان درمورد احزاب سياسی كشور ما صدق ميكند كه هركدام از اين سياسيون به يك مرض خطرناك برای ملت مظلوم ما مبدل شده اند