به مناسبت روز سیاه وننگین هفتم ثور سال 1357
سرودۀ: محمد عزیز( عزیزی)
دیریست درخیال پریشان چنین گذشت
از تلخیِ زمان که به ما سهمگین گذشت
بنوشت روزگار زهر کارِ زشت وخوب
بر ملک ما ویا که به هر سرزمین گذشت
ظلم وستم زدست هلاکــــو وتیمــــورش
بر خلق ما واین وطن ِ نازنین گــــذشت
ا ز دست انگلیس و تزار قــدیم روس
وزآن تجاوزات شوم دیگرغاصبین گذشت
از کودتای ثور ومرحلۀ شش جَدی ِآن
کشتار مردمان به َحـدِ آخرین گذشت
دید یم زخون خواری اردوی بلشویک
سیلاب خون به کشورافغان زمین گذشت
هر قلب داغ دار مردم ما میکند بیان
تیری که از کمان خم ِملحدین گذشت
احوالِ کشتگان وطن َکــی رود ز یاد
بر گور های دسته جمعی در زمین گذشت
تنــها ز بسملان وطن میتوان شنید
ازآنچه بهر شان به دم ِ واپسین گذشت
بعد از شکست روس وزوال نظام جور
غمهــای دیگری بدل این غمین گذشت
تاریخ گواه روشن این مـــدعــا بود
آن ننگ ونفرتی که بر ِ ظالمین گذشت
بنگرهمیشه چهرۀ زشت ِستمــگران
بر دفتر زمانه سیاه اینچنین گذشت
هرگز به آب جُو نتوان شستشو نمود
بر خائنین که لکۀ ننگ بر جبین گذشت
ثبت است بر صحـیفـــۀ اوراق روزگار
هرکس به کار خوب وبدِ خود َرهِین گذشت
دیدم به روزگار مردم هردم شهید خود
ایام خوش نبــوده ویا کمتـرین گذشت
کی از دماغ وخاطر من دور میرود
آن لحظه های گرم که باهمنشین گذشت
هر گزسخن بغیر حقیقت مگو« عزیز»
زیرا به اهل دل سخنت ، دلنشین گذشت
پــــــا یــا ن
——————————————
محمد عزیز( عزیزی)