شـیـطـان خــبـيـث
تتبع ونګارش :امــیــن الـدیــن» سعـیـدی – سعید افـغــانی«
مـدیـــر مرکزمطـالعات سـتراتیژیک افـغان ومسؤل مرکز کلتوری دحـــــق لاره- جــرمـنی
اعوذ بالله من الشيطان الرجيم
بسم الله الرحمن الرحيم
یا أَیُّهَا النّاسُ کُلُوا مِمّا فِی اْلأَرْضِ حَلالاً طَیِّبًا وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّیْطانِ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبینٌ
«ای مردم! از آنچه در زمین است، حلال و پاکیزه بخورید! و از گامهای( راه ) شیطان، پیروی نکنید! بخاطر اینکه او دشمن آشکار شماست.» ( سوره بقره، آیه ۱۶۸ ) .
اکثریت مطلق علماء زبان شناسی بدین عقیده وباور اند که «شيطان» اصلآ کلمه ای عربى است و از ماده «شطن» مشتق شده است. شطن به معناى دور شدن است و به هر متمرد یاغی وباغی اعم از انس و جن و حيوانات که باشد ، خطاب (شيطان ) برایش کرده میشود.
ولی «شاطن»به معناى خبـيث است و به ابليس و ذريه (خانواده) و اعوان ( مساعدین ) او به مناسبت همان تمرد و عصيانگرى و خباثت و وسوسه گرى، شيطان خبيث اطلاق ګردیده است .
این کلیمه به آنعده از انسانهای که با شیطان همدستی وهمکاری میکنند در قرآن عظیم الشان بنام شیطان خطاب شده است. ( و اذاخلوا الى شياطينهم قالوا انا معكم ) ( سوره بقره آیه : ۱۴ ) (و منافقان زمانیکه با شياطين خود خلوت مى كنند، مى گويند ما با شما هستيم) ویا هم طوریکه قرآن عظیم الشان در سوره انعام آیه ۱۱۲ ) میفرماید : (و كذلك جعلنا لكل نبى عدوا شياطين الانس والجن ) ( و همچنين براى هر پيامبرى دشمنى قرار داديم از شيطانهاى انس و جن ).
کلمات ”الشیطان“ و ”الشیاطین“ و ”شیطاناً“ بیشتر از ( ۹۰ ) بار در سوره هاي مختلفي از قرآن عظیم الشان تذکر رفته است . که در همه موارد از : شیطان به عنوان دشمن و بدخواه انسان یاد آوری بعمل آمده است.
در رویات آمده است که : شیطان به طور طعن آمیز میګوید :
پروردګارا ! بندگانت تورا دوست دارند ، ولی با آنهم نافرمانی تو را می کنند. ولی بر عکس مرا دشمن خویش می شمارند ولی از من فرمانبرداری میکنند.
ميګویند در مقابل جواب داده میشود:
من عفو كنم فرمانبرى آنان را از تو، به خاطر دشمنى كه با تو دارند، و ايمان آنان را مى پذيرم اگر چه مرا فرمانبرى نكردند به دوستى كه با من دارند.
برخی ازاوصاف خبیثه شیطان درقرآن:
اولین صفت: که برای شیطان خبیث در قران عظیم الشان داده شده است همانا دشمنی سرسخت شيطان به انسان واولاده انسان است. ( ان الشيطان للانسان عدو مبين ) (همانا شيطان براى انسان دشمنى آشكار است) (سوره يوسف آیه : ۵ )
دومین صفتی: که برای شیطان در قرآن داده شده است همانا صفت : اغواگری،دسیسه بازی گمراه كننده شیطان است: ( قال فبعزتك لاغوينهم اجمعين ) (شيطان گفت: به عزت تو قسم كه همه آنها را اغوا خواهم كرد.( سوره ص آیه : ۸۲ )
سومین صفت: شیطان در قرآن همانا صفت زشت وبدی تکبر وغرور است : ( يعدهم و يمنيهم وما يعدهم الشيطان الاغرورا ) (به آنها وعده مى دهد و آنها را به آرزو وادار مى كند و شيطان به آنها جز غرور وعده نمى دهد. (سوره : نساء آیه : ۱۲۰ ).
چهارمین صفت: شیطان در قرآن اینست که : شيطان اعمال انسانها را در نظر انسانها زیباء وبطور زينت جلوه داده ، واز همین طریقه میخواهد انسانها را از راه راست واز راه حق دور ومنحرف سازند : (و زين لهم الشيطان اعمالهم فصدهم عن السبيل ) (و شيطان اعمال آنها را در نظرشان زينت داد پس آنها را از راه حق باز داشت.) ( سوره:نمل آیه ۲۴ ).
پنچمین صفت: شیطان در قرآن اینست که : شيطان انسانها را همیشه امر به فحشاء و گناه مى كند: ( الشيطان يعدكم الفقر و يامركم بالفحشاء ) (شيطان به شما وعده فقر مى دهد و شما را به فحشاء امر مى كند. ) ( سوره : بقره آیه : ۲۶۸ ).
ششمین صفت: شیطان در قرآن اینست با اینکه : شيطان حيله گر و مكار است ولى كيد وحیله او ضعيف است: (ان كيد الشيطان كان ضعيفا ) (همانا كيد و حيله شيطان ضعيف است ) ( سوره نساء آیه : ۷۶ ).
هفتمین صفت: شیطان در قرآن اینست که : شيطان باعث فراموشى مى شود: ( فانى نسيت الحوت و ما انسانيه الا الشيطان ) (من ماهى را فراموش كردم و آن را از ياد من نبرد مگر شيطان ) ( سوره :كهف آیه : ۶۳ ).
(فانساه الشيطان ذكر ربه ) (شيطان ذكر خدا را از ياد او برد. ) ( سوره :يوسف آیه : ۴۲ ).
هشتمین صفت: شیطان در قرآن اینست که : شيطان ذريه دارد و تولد تناسل دارد 🙁 افتتخذونه و ذريته اولياء من دونى و هم لكم عدوّ ) (آيا او (شيطان) و ذريّه او را اولياء خود قرار مى دهيد در حالى كه آنها براى شما دشمن هستند ) ( سوره : كهف آیه : ۵۰ ) .
نهمین صفت: شیطان در قرآن عظیم الشان اینست که : ( گاهى شيطان با تيرهاى آسمانى هدف قرار مى گيرد: ( ولقد زينا السماء الدنيا بمصابيح و جعلناها رجوماً للشياطين ) (ما آسمان نزدیک را با چراغهایی ( به نام ستارګان ) زينت داديم و آنها را تيرهايى براى شياطين كرديم. ( سوره : ملك آیه : ۵ ).
پروردګارا ما را از شر شیطان خبیث و الرجیم نګاه دار
پروردګارا ما از شر شیطان به تو پناه میبریم
هدایت ورهنمود قرآن در مقابله با شیطان:
قرآن عظیم الشان طوریکه قبلآ تذکر دادیم در آيات متعددي از شيطان به عنوان دشمن آشكار انسان نام برده و ميـفرمايد: ان الشيطان للانسان عدو مبين؛ «شيطان دشمن آشكار انسان است.» و در هشداري ديگر ميفرمايد، بني آدم شيطان شما را فريب ندهد آن گونه كه پدر و مادر شما را از بهشت بيرون كرد.
قرآن عظیم الشان به انسان هشدار میدهد وبرای انسان همیشه زنګ خطر را به صدا در می اورد ميـفرمايد: «هر كس شيطان را به جاي خداوند به عنوان ولي و سرپرست خود انتخاب كند زيان آشكاري وبزرګی را مرتکب خواهد شد . ».
همچنان قرآن درباره پـيروان شيطان مـيـــفرمايد: «هر آينه جهنم را از تو و بندگاني كه از تو پيروي كنند پر خواهم كرد.» در اينجا يك سؤال مطرح ميشود و آن اينكه با توجه به اين همه هشدارهاي قرآني وبا وجود همه هشدار های که توسط آنبیا وعلما ء که در مورد پيامدهايي خطر ناک شیطان خبیث صورت میګیرد چرا انسانها به اين هشدارها بي توجه هستند؟
در جواب باید ګفت: که این بی توجهی انسانها در چند عامل ذیل خلاصه میګردد:
عامل اول: نفوذ شیطان آنچنان مخفی وتحت پلان دقیقی مخفی کاری در انسان صورت میګرد ، كه انسان فكر ميـكند اين خود اوست كه چنين تصميمي را گرفته است و دشمني کسی را احساس نميكند.
عامل دوم: فوري نبودن نتايج پيروي از این دشمن خطرناك. این بدین معنی است که اغلب انسانها که از نفس اماره و شيطان پیروی میکنند ، چنان فوري نيست كه انسان با چشيدن طعم تلخ آن در برابرش مقاومت ورزد.
عامل سوم: لذت گرايي افراطي كه در نتیجه قواي مقاومت را از انسان سلب میکند .
عامل چهارم: تنوع و انعطاف پذيري شگفت انگيزي كه در شيطان وجود دارد از جمله عوامل تاثيرپذير انسان از پرګرام های شيطان است. بادر نظر داشت که شیطان در قرآن عظیم الشان بحیث دشمن آشکاری انسان معرفی ګردیده است .
چرا پروردګار به شيطان اجازه وسوسه را داده است؟
قبل از اینکه بجواب سؤال بپردازم میخواهم کمی به عقب برګشته وداستان را از دید قرآن عظیم الشان بطور مختصر از اوال آغازکرد .
زمانیکه شیطان به علت نافرمانی از درگاه الهى شيطان رانده شد ، از پروردګار مهلت خواست و خداوند هم تا وقت معينى به او مهلت داد و شيطان پس از گرفتن این مهلت اظهار داشت : كه فرزندان آدم را وسوسه خواهد كرد و آنها را وادار به انجام كارهاى بد خواهد نمود.قرآن در آیات ( ۳۶ تا آیات ۴۰ سوره حجر ) در مورد چنین میفرماید :
«قال رب فانظرنى الى يوم يبعثون قال فانك من المنظرين الى يوم الوقت المعلوم قال رب بما اغويتنى لأزينن لهم فى الارض و لأغوينهم اجمعين الاّ عبادك منهم المخلصين ».
(شيطان) گفت: پروردگارا تا روزى كه مبعوث مى شوند به من مهلت بده خداوند گفت: تو از مهلت داده شده گانى تا روز وقت معين. شيطان گفت: پروردگارا به سبب اينكه تو مرا گمراه نمودى، (اعمال فرزندان آدم را) براى آنها زينت خواهم داد و همگى آنها را گمراه خواهم ساخت مگر بندگان خالص تو را.
در جواب سؤال میتوان ګفت:
خداوند انسان را آفريد وبه او اختيار و آزادى انتخاب داد به طورى كه انسان در انتخاب خير و شر آزاد است او مى تواند راه انبياء را در پيش گيرد و به سعادت ابدى دست یابد. وهم میتواند از خدا وند و پيامبر فاصله بگيرد و به گناه و معصيت و شرّ روى آورد.
در اين ميان خداوند با ارسال پيامبران و كتب آسمانى، انسان را به سوى خير وسعادت دعوت كرد لازم بود نيرويى هم باشد كه انسان را به سوى شر و بديها دعوت كند تا آزادى انسان در اختيار و انتخاب از بين نرود و او بر سرد و راهى قرار بگيرد آنگاه با انتخاب راه درست، كمال خود را به ثبوت برساند. باید به دقت ګفت که این امتحان و انتخاب کار و ضرورت بنده است.
بنابراين، وسوسه هاى شيطان براى افراد باايمان نه تنها زيانبخش نيست بلكه باعث تكامل بيشتر آنهاست و انتخاب راه خدا با وجود وسوسه هاى شيطان، بسيار ارزشمند است و افراد با ايمان با مبارزه با وسوسه هاى شيطان به مراتب بالايى از كمال مى رسند.
اساساً وجود دشمن، انسان را آماده تر و قويتر مى سازد و او را وادار مى كند كه از تمام امكانات خود استفاده كند و در عزم و اراده خود ثابت قدم باشد.
ضمناً توجه كنيم كه وسوسه شيطان در حد الزام و اجبار نيست و شيطان هرگز نمى تواند و اجازه ندارد كه انسان را به ارتكاب گناه و معصيت مجبور كند. كار او تنها وسوسه است و شخص با ايمان وقتى چند بار با آن مبارزه كرد ديگر مخالفت با آن كار دشوارى نخواهد بود . طوریکه قرآن عظیم الشان این مطلب را در ( آیات ۹۹ – ۱۰۰ ) با زیبای خاص خویش چنین بیان میدارد : « انه ليس له سلطان على الذين آمنوا و على ربهم يتوكلون انما سلطنه على الذين يتولونه »(همانا شيطان را بر كسانى كه ايمان آورده اند و بر پروردگارشان توكل كردند، تسلطى نيست. تسلط او تنها بر كسانى است كه ولايت او را پذيرفته اند.).
همچنين قرآن در جاى ديگر از زبان شيطان نقل مى كند كه در روز قيامت در جواب كسانى كه شيطان را مسؤل گمراهى خود مى شمارند، خواهد گفت:
« و ما كان لى عليكم من سلطان الا ان دعوتكم فاستجبتم لى فلا تلو مونى و لو موا انفسكم » (سوره ابراهيم آیه : 22)
( مرا بر شما تسلطى نبود جز اينكه شما را دعوت كردم و شما مرا اجابت نموديد پس مرا مذمت نكنيد بلكه خود را مذمت كنيد. )
خلاصه اينكه وسوسه شيطان الزام آور نيست و همين وسوسه گرى هم موجب پيشرفت و تكامل مؤمنان است.
درخاتمه دعا میکنیم:
پروردګارا ! ما رااز وسوسه هاى شيطان رجيم، واز اعمال شيطانى، خبیثانه وابليسانه آن ، واز فريب هاى شيطان مكار، « الذى يوسو س فى صدور الناس، واز شر وسوسه گران خناس ،در حفظ وامان خود داشته باشی .
پروردګارا ! از شر شیطان خبـیث به تو پناه ميبريم وبه بانگ رسا اعـــــلام ميداريم :
« قل اعوذ برب الفلق ، من شر ما خلق، ومن شر غاسق اذا وقب ، ومن شر النفاثات فى العقد ، ومن شر حاسد اذا حسد . » ( الهى ما به تو كه پروردگار سپيده صبح هستى پناه ميبريم، پناه ميبريم از شر مخلوقات واز شر شب تار كه فرا رسد، واز شر جادوگرانى كه در گره ها دمند ، واز شر هر حاسد كه حسد ورزد.).
پروردګارا ! تو رحمان ورحيم وبخشنده اى ! لطف ومر حمت را از بند ه گنا ه ګارت در يـــغ مفرما .
آمين يارب العالمين
نام مقاله : شـیـطـان خــبـيـث
تتبع ونگارش: امـین الدین « سعیـدی– سـعـیـد افـغـانی »
مـدیـر مرکز مطالعات ستراتیژیکی افغان ومسؤل مرکز فرهنگی دحـق لاره – جرمنی
آدرس ارتباطي : بــريـښــنا ليک : saidafghani@hotmail.com