یک بام و دو هوا !! ، برای آزادی بیان
یکی از خبر های داغی که در وسائل ارتباط جمعی بنشر رسید حاکی از این بود که پولیس بین المللی (انترپول) بنا به در خواست کشور سویدن در پی دستگیری اقای جولیان اسنج (مدیر مسؤل سایت ویکی لیکس) میباشد.
پولیس انترپول از مامورین خویش در ۱۸۸ کشور عضو خواسته است تا آقای جولیان اسنج تبعه ۳۹ ساله آسترالیایی را که مدیر مسؤل مشهورترین سایت افشاء کننده اسناد محرمانه میباشد و در سویدن متهم به اذیت و تجاوز جنسی شده است، ګرفتار نمایند.
آقای اسنج که تمام اتهامات وارده را تکذیب نموده ، دلیل دستور ګرفتاری اش را دسیسه ای برای انتقامګیری حکومت امریکا از وی بخاطر افشاګری های اخیرش که صدها هزار اسناد محرمانه دولتی امریکارا در سایت ویکی لیکس نشر نموده بود، خوانده است. اسنج به این عقیده است که حکم دستگیری و اتهام وارده بروی جزء یک توطئه برعلیه او بوده و این ادعا و دستور توقیفش را سیاسی تلقی مینماید.
وی از طریق سایتش خبر داده است که وی قربانی آزادی بیان و دفاع از حق و حقیقت شده است. بګفته وی دیروز کوشش های صورت ګرفت تا سایت وی (ویکی لیکس) را از انترنت حذف نموده و برای علاقمندان و بازدیدکننده ګان غیر قابل استفاده سازند و لی این کوشش ها بکامیابی نرسیده و توانستند بعد از نیم ساعت دوباره آنرا بروی بازدیدکننده گان بگشایند.
آنچه بنظر میرسد جرم اقای جولیان اسنج و امثال ایشان فقط بخاطر قرارگرفتنش در مقابل خواست و اراده زور گویان و (( مقدسین )) است که خودرا تابع هیچ قانونی ندانسته بلکه مقام خود را بلند تر از هر قانون و قاعده میشمارند.
مگر وی جرمی جز افشای خلاف کاری های قدرتمندانی که همیشه خودرا بالاتر از قانون میدانند انجام داده است که چنین مورد خشم و غضب قرار میگیرد؟ .
مگر احترام به آزادی بیان در قسمت افشا و حتی تشهیر ضعیفان و ناتوانان ولو که غیر مستند هم باشد مجاز بوده اما زمانی که با زور مندان مرتبط میشود بجرم مبدل میشود؟.
چه زمانی همگی باید احترام به قانون و احترام به زندگی دیگران ؛ بهمه انسانها و حتی هرپدیده کونی را جزء حتمیات روز مره خود قرار میدهیم؟ .
ایا اگر این افشا گری ها درمورد کشور های عقب افتاده و کم توان که بنام جهان سوم یاد میشود خلاصه میشد ، جولیان اسنج را چنین تحت هجوم قرار میدادند و یا اینکه همین اسناد را دلیل بر محکومیت قطعی متهم دانسته و مدالهایی بر سینه افشاگر میزدند ؟. مگر در این صورت شعار دفاع از آزادی بیان ، دفاع از حق و حقیقت، و دهها دلیل دیگر سرلوحه کاری این مدافعان دیموکراسی و ازادی بیان را تشکیل نمیداد ؟. مگر فاعل تنصت در دفاتر سازمان ملل متحد و کار مندان آنرا دلیل بر نقض تمام مواثیق این سازمان و بی حیایی شرم اور نمیدانستند؟، قطعا که چنین میکردند !. ولی اکنون چون پای خودشان در این بند گیر کرده است همه چیز دگرگون گردیده و جولیان اسنج را باید جزا دهند همانگونه که در صحبت های افراد زیادی اظهار شده است.
در اینجا باید یقین داشت که در معادله قدرت مندان ، موارد حقوقی و اخلاقی دو مفهوم مختلف و حتی متضاد باهم را دارا میباشند که نظر به طرف متهم یکی از آن مفاهیم را مورد استفاده قرار میدهند ، یعنی همان ضرب المثل مشهور کشورمان را که گویند یک بام و دو هوا را عمل میکنند.