اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
آبادی بتخانه زویرانی ما است
تقریضی بر نوشته ای بسیار ارجدار وگران سنگ توحیدی جناب فضیلت مآب (آ قائ موحد )
عبدالله عابد کابلی
ان االحمد لله والصلا ت والسلام علی رسول االله وعلی آ له واصحابه ومن تبع بهدیه الی یوم الدین ونعو ذ باالله من شرور انفسنا وسیآ ت اعمالنا من یهده الله فلا مضل له ومن یضلل فلن تجد له ولیا مرشدا .ونشهد ان لا اله ا لاالله ونشهد ان سیدنا محمدا عبده و رسوله وبعد:
فان اصد ق الحدیث کتاب الله وخیرالهدی هد ی محمد وشر الامور محد ثا تها وکل محد ثه بد عه وکل بدعه ضلاله وکل ضلاله فی النار. قال الله الحکیم فی فرقانه العظیم :
( الَّذِينَ يُبَلِّغُونَ رِسَالاتِ اللَّهِ وَيَخْشَوْنَهُ وَلا يَخْشَوْنَ أَحَدًا إِلا اللَّهَ وَكَفَى بِاللَّهِ حَسِيبًا-احزاب- 39 )
فضیلت مآب محترم ودانشمند گرامی جناب آقائ موحد:
حفظکم الله تعالی و السلام وعلیکم ورحمت الله تعالی وبرکاته
طول عمر وتوفیق مزید حضر تعالی وسایر رسالتمداران علم ودانش را در امر ابلا غ رسا لت وپیام توحیدی قرآن وسنت حضرت ختمی مرتبت ( ص ) مسئلت داشته وامید وارم تا همه ای علما واندیشمندان فار سی زبان فرصت را مغتنم شمرده و در زمینه ای اساسی ترین ومهمترین بنا هائ توحید ی و اعتقادی مسلمانان که نیاز مبرم زمان معاصر است ادائ مسئولیت کنند . تا انشا ء الله در زیر سایه ای کلمه توحید ووحدت کلمه همه ای مسلمانان در کنار هم قرار گرفته وباز دوباره بتوانند مجد وعظمت از دست رفته ای خویشرا باز یابند . آمین یارب العالمین .
از آ نجائیکه فلسفه رسالت و اسا س دعوت همه ای پیا مبران الهی ( ع ) ر ا دعوت به تو حید ربوبیت وتوحید عبودیت و واجتناب ودوری مردم از شرک و طاغوت بوده است وچنانچه :
قر آ نکریم میفر ماید :
وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَّسُولًا أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ ۖ فَمِنْهُم مَّنْ هَدَى اللَّهُ وَمِنْهُم مَّنْ حَقَّتْ عَلَيْهِ الضَّلَالَةُ ۚ فَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ ﴿٣٦﴾ ﴿النحل: ٣٦﴾
{«و هرآينه در ميان هر امتي پيامبري را برانگيختيم براي برپاداشتن حجت بر آنان، با اين پيام: (كه خداوند را بپرستيد و از طاغوت بپرهيزيد) يعني: هر معبودي بجز الله ـ مانند شيطان، كاهن، بت و هر كسي را كه بهسوي گمراهي دعوت ميكند ـ ترك كنيد.
سپس حق تعالي موضوع مشيت را در چارچوب درست آن قرار داده ميفرمايد: «پس، از آنان» يعني: از آن امتهايي كه خداوند پيامبرانش را بهسويشان فرستاد «كسي بود كه خدا او را هدايت كرد» بهسوي دين حق و توحيد خويش و اجتناب از طاغوت، به سبب انتخاب خود وي اين هدايت را و شايستگي وي براي اين هدايت «و از آنان كسي بود كه گمراهي بر وي ثابت شد» يعني: واجب و لازم شد، به سبب اصرار وي بر كفر و عناد و انتخاب اين راه و روش و نهايتا استحقاق وي براي گمراهي در حاليكه واجب ذمه آنها اين بود كه فرمان خداي عزوجل را اطاعت كرده و دعوت او را لبيك گويند، نه اينكه به ستيز و جدال رو آورده و حجتهاي بيپايهاي ـ مانند حجت ياد شده ـ را پيش كشند. بنابراين، خداوند متعال همگي را به ايمان امر ميكند اما هدايت را فقط براي بعضي اراده ميكند نه براي همه زيرا اگر او هدايت را براي همگان اراده ميداشت، ديگر كسي كافر نميشد.
خلاصه اينكه: «مشيت تشريعي» كفر در حق حق تعالي منتفي است، يعني هرگز مراد حق تعالي بر كفر نميباشد زيرا او بر زبان پيامبرانش مردم را از كفر نهيكرده است. اما «مشيت كوني» وي بر تمكين دادن بعضي از مردم بر كفر ومقدر كردن آن برايشان به محض اراده خودشان ثابت است ولي اين امري است كه اجباركننده آنها بر كفر نيست بنابراين، مشيت كوني براي آنان حجت و دستاويزي بوده نميتواند.
«پس در زمين سير كنيد» به سيري عبرتآميز «و بنگريد كه فرجام تكذيبكنندگان» از امتهاي پيشين مانند عاد و ثمود «چگونه بوده است» در آن هنگام است كه ويرانههاي برجايمانده از آنان را مشاهده ميكنيد و در مييابيد كه آخر كارشان به نابودي خودشان و خرابي دار و ديارشان انجاميده است«}
پس در شرایط امروزی ضرورت این امر بیش از پیش احسا س میگردد تا امت مسلمه در قدم اول اساسات اعتقادی خویش را درست درک نموده و از دستبرد وتحریف بدور داشته واز خطراتیکه بنیانهائ اعتقادی وفکری مجتمع اسلامی را منهدم میسازد محفوظ ومصئون بدارند .
اگر ما در طول تاریخ رسالت انبیا ء کرام علیهم السلام بد قت نظر اندازیم هیچگاهی دعوت پیامبران الهی در برابر بی خدایان وملحد ین (کسانیکه به هیچ خدایی عقیده ندارند) آنچنان زیاد بمشکلات عظیم مواجه نبوده اند ، مثلیکه در برابر مشرکین ومنحرفین اعتقادی به شدت وحدت مواجه شده شده بودند . وبزر گترین مخالفتها ، دشمنیها وستیزه گریها هم از نا حیه ای کسانی بود که به نحوی خودرا معتقد ومنقاد بخدا ی باطل (طاغوت) ویا خدایان متعد د (طاغوطان) میدانستند وزدودن اینگونه افکار با طل و جایگزین ساختن تفکر توحید ی خالص بزرگترین چالشها را در برابر رسالت انبیا کرام قرار داده بود که همان عظمت وشان بالائ انبیاء کرام بود که ازین میدانهائ بزرگ وابتلاء ات خطرناک موفقانه بدر آمد ند .
در ادوار مختلف تاریخ رسالت همه ای انبیائ الهی خاصتا تمام پیامبران اولی العظم الهی ( ع ) از سید نا نوح (ع ) وتا سید تا ابراهیم ( ع ) و تا سید نا موسی( ع ) و سید نا عیسی( ع ) وسر انجام تا آ خرین و عظیم ترین مشعل دا ر رسالت حضرت خاتم النبیین محمد مصطفی صلی الله علیه وسلم وبا قی همه پیامبران ورسالتمداران ماقبل نیز با بزرگترین وپر مخاطره ترین فتنه ها و امتحانها در برابر خدایا ن با طل( طاغوتان) ومشرکین ( کسانیکه به طاغوطان تسلیم بودند واز آنها فرمانبرداری میکردند) قرار داشتند . وچه بسا از این بزرگ پرچمداران رسالت با مصایب وشداید کثیر مواجه شدند ، عده ای از رسالتمداران با اره دونیم شده ، عده ای هم از سرزمینهائ شان رانده ومهاجر شدند و عده ای هم با بزرگترین فشار ها
وتعذ یبهائ جسمی وحصر اقتصادی روبرو وحتی کسانی هم زنده در آ تش انداخته شده اند .
که اگر در با ب زحما ت ومشقا تیکه ، این مشعلداران توحید بآن مواجه شده بودند ،سخن بمیان اوریم ، کتاب خانه های تاریخی بزرگی از آ ن بمیان خواهد آ مد که درینجا مجال باز کردن آنها نیست .
ونقطه ای مهمی که اشاره ای آن را ضروری میدانم اینست که بعد از اینکه سید نا حضرت رسو ل ( ص) دعوت را آغاز وبا همه شداید ومشقات این رسالت را اعلام داشتند اندک افرادی به دعوت توحیدی پیامبر لبیک گفتند . و در طول 13 سال دوران مکی کمترین کمیت از مجتمع شرک آ لود مکه دعوت پیامبر را پذیرفتند . و آ نهایکه با شرک وبت پرستی میانه نداشتند به کمترین زمان ممکن دعوت را لبیک گفتند وآنهایئکه با افکار شرک آ لود سر وکار داشتند به سختی پذیرائ دعوت توحیدی می شدند . البته همین کمیت اندک که دعوت رسول ( ص)را لبیک گفته بودند کسانی، بودند که هر کدام شان پیش آ هنگ وجلودار این حرکت توحیدی شدند ومانند مشعلهائ تابناک محیط تاریک وظلمانی شرک آ لود مکه را درخشان ومنور ساختند ، تا اینکه بندگان طاغوت ومشرکا نیکه خدایان ومعبودان خودرا بخطر د ید ند از خطرناکترین وهولنا کترین وسا یل وابزار فشار، کار گرفتند تا از تشعشع انوار توحید جلو گیری کنند که کار گر نیافتاد تا اینکه به بزرگترین ونهایی ترین قوه ای قهریه وسلاح متوصل شدند تا به این حرکت خاتمه بد هند . که مشیت الهی بر آ ن رفته بود که :
کَمْ مِنْ فِئَةٍ قَلِيلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً كَثِيرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ وَاللَّهُ مَعَ الصَّابِرِينَ ﴿البقرة: ٢٤٩﴾
تا این دعوت نجات بخش بعد از قبول مصا یب ومشکلات زیاد دوران مکی و رنج هجرت و سپس دوران مختلف جهاد ، سر انجام بساط طا غوطان وپیروان شانرا از آ ن سرزمین پاک ساخته وانوار آ فتاب رسالت الهی در ظرف زما ن ده سال بعد از هجرت درشبه جزیرت العرب بخش ودر زمان سی سال دوران خلفائ راشدین بر قسمت زیادی از کره ای خاکی از غرب تا شرق واز شما ل تا جنوب پخش گردید .
شکست امپراطوری فارس ( ساسان قدیم) وامپراطوری روم بدست سپاهیان توحید ونفوذ اسلام در قلب اروپا وتا دور ترین نقاط شاخ افریقا ، ودر شرق تاسرحد چین و…… امریست که نظیر آن در تاریخ بشری ، صورت نگرفته است که دعوتی فقط با قوت کتاب و میزان وقدرت منطق وبرهان بر بزرگترین بر ج وباروی شرک وخرافات وظلم وستم وتبعیض بمارزه بر خیزد وکسی را جز تسلیم ، یارائ مقاومت در برابر آ ن نباشد .
واین نظام وسیستم توحیدی در هر سرزمینی که حاکم گردیده است بنائ خیر وآ بادانی وتمدن تاریخی را از خود بجا گذاشته است ومردم در سایه آن به آزادی حقیقی وخلاصی از بند بندگی انسانها دست یا فته وبه ومدینه ای فا ضله ای ایده آل دست یا فته اند که اساس وبنائ آن تمدن بد ست خود حضرت رسول ( ص ) در شهر یثرب گذاشته شده بود. وحتی امروز که 1431 سال از از بدو تاسیس این تمدن گذشته است هنوز مظاهر وآثار جاودانه ای آن همچون نگینهائ درخشان الماس در اندلس ( هسپانیه امروزی) ، شام ، بغداد ، آ سیائ میانه ، ایران ، افغانستان ، هندوستان و…وغیره جاها میدرخشد . وبشریت در برابر آ ن تمکین مینماید .
اگر ما علت اصلی کامیا بی وپیشرفت اصلی این حرکت نبی کریم (ص ) ویاران وسروران بعد از ایشان را درست از لحاظ فکری وعملی ارز یابی کنیم در خواهیم یافت که علت ا لعلل ا صلی این حرکت پیروزمند در یک اصل اساسی نهفته بود وآ ن کلمه ای توحید ووحد تیکه بر اساس آن بنا یافته بود یعنی وحدت کلمه بود .زیرا بر اساس همین اندیشه بود که مسلملنان بدون از خدا به هیچ قوت وقدرت وناصر ومد د گاری دیگری متکی نبوده و نصرت ، قدرت ، عزت وشکوه و….و همه اعطا وبخشش را فقط ومنحصرا بخداوند مربوط دانسته وبه توحید خالص اعتقاد داشتند . وبغیر از خداوند هیچ قدرت وشخصی را در مقام وعظمت خداوند قرار نداده وبا ایمان وتوکل وتوسل واستغاثه برآ ن به بزرگترین پیروزیها وکا میابی ها نایل شدند . واگر در مسیر حرکت بر موانع ومشکلات هم بر خورد میکردند ، فورا طرزالعمل ها واعما ل شان را مور ارزیابی مجد د قرار میداد ند تا پیداکنند که مشکل کار در کجا است ونقص وعیبی که در عمل و منش شان وجود داشت بر آن تجدید نظر کرده وخودرا اوهمد یگر را اصلاح میسا ختند .
البته در تاریخ ما شاهد لشکر کشیهائ زیادی هم بودیم که با استفاده از بزرگترین قدرتهائ نظامی وقهریه وکشتار ملیونی انسانها وویرانی آ بادیها وتمدنها مناطقی را اشغال وانسانهارا به بند کشیده شهر هارا ویران وبآ تش کشیده واز کله هائ انسانها مناره ها ساخته واز خون مردم آ سیا ب هارا به حرکت انداخته اند . که لشکر کشیهائ اسکندر، چنگیز مغول ، تیمور لنگ ، جنگهائ صلیبی ، لشکر کشیهائ استعمار انگلیس، فرانسه وسایر کشورهائ استعماری را میتوان باز گو کرد .
ودر قرن گذشته ما نیز تها جم اردوگاه کمونیزم را بر قسمت زیادی از بلاد آسیائ میانه، کشور هائ اسیایی واروپایی، افریقای و….وغیره را شاهد بودیم .
و ا مروز ما نیز با تکرار تاریخ دوران فرا عنه و تاریخ استعمار کهن کشورهائ اروپایی ، شاهد تها جم ویورش نظامیگرانه ای مجدد اردوگاه امپریالزم به سر کردگی امریکا ،بر جهان سوم خا صتا بلاد اسلامی هستیم که چطور بر استقلال وتمامیت ارضی کشور ها تا خته .یکی را پی دیگری اشغال ومنابع آ نهارا غارت ومردم آنهارا به بندگی وبر دگی میکشند واز کشتار مردم بیگناه پشته ها میسازند وبرائ اهداف توسعه طلبانه واستعماری خویش پایگاه ها ومراکز نظامی خویش را بر این کشور ها توسعه وگسترش داده ودر هر گوشه وکنار دنیا حکومتهائ عمیل ومزدور بر ملتها حاکم میسازند تا تمام هستی وما یملک شان را غارت کنند .
اگر ما علل پیروزیها وپیشرویهائ کشور هائ استعماری را هم درست ومنطقی ار زیابی کنیم در خواهیم یافت که این قدرت سیاسی وسلطه نظامی وپیشرفتهائ علمی وتکنیکی وحتی اقتصادی شا ن عامل اصلی وعلت العلل پیشروی شان نیست بلکه علت ا لعلل کامیابی ایشان برضعف اعتقادی مسلمانا ن وحتی انحراف اعتقادی ایشان ودور بودن ایشان از بنیانهائ اصلی فکری این مکتب نجات بخش بوده است . البته قدرت نظامی- سیاسی – اقتصادی وتخنیکی اثرات مهم بر همه ای حرکتهائ نظامی واجتماعی دارد . اما اگر بدقت فکر شود اینها بعنوان عامل اساسی شکست وعقب ماند گی مسلمانان نبوده است بلکه علت اصلی را میتوان در ضعف ایمان واراده آنها جستجو کرده واعمال خرافی وانحرافات وارده بر تاریخ مسلمانان سبب شده است تا جلوداران وسر دمداران کشور هائ ا سلامی را بعنوان جانشینان حکومت خدا در زمین وولی امر مسلمین قلم داد کرده وتمام مقدرات مسلمانها وکشور هائ اسلامی بایشان تفویض نمایند وهیچ کس هم صلا حیت ایستاد شدن در برابر اینگونه حکومتها را ندارد . وعلا وتا اساسات اعتقادی وفکری وتاریخ مسلمانان را با خرا فات ، جعلیات و…. مسخ کرده ومردم را به تسلیم ، قناعت ، صبر ، ترک دنیا ، عزلت وگوشه گیری ، درویش صفتی ، فقر ،مذلت ، افکار شرک آلود خرافی ، مرده پرستی ، زیارت پرستی وا داشته است .
احیاء مجددرسم ورواج جا هلی و عصبیتهائ قبیلوی ، نژادی ، زبانی ومذهبی وهزاران مرض مهلک دیگر در جوامع اسلامی را می بینیم که روز تاروز ترویج میگردد . البته با ید یاد کرد که چه بسا از مفاهیم بسیار اساسی وزندگی ساز دینی واعتقادی اسلامی را نیز تعا بیر غلط وناروا کرده حتی با کلام خداوند هم بازی کرده اند . چنانچه از مفاهیم قناعت ، صبر، رضاء – توکل وتوسل وده ها کلمه ای قرآنی دیگرتعابیر غلط وشرک آ لود صورت میگیرد تا وسیله ای گمراهی مردم فراهم شود. و متاسفانه که استعمار با جا بجایی ونصب عوامل ومهره هائ خویش در بلاد اسلامی بزرگترین ضربت را بر مسلمانان وارد ساخته است.
امروز ما عملا می بینیم که اکثر جلو داران کشور ها در بلا د اسلامی ، در برابر طاغوت ها کرنش کرده عزت وافتخار وشرف اعتقادی ، تاریخ وتمدن با افتخار گذشته ای خویش را در زیر پای ستوران استعمار گر خرد وخمیر میکنند .اگر بتاریخ گذشته ای اشغال سرزمینهائ اسلامی شرق میانه وافریقا نظر اندازیم و نیز اگر به تاریخ اشغال فلسطین و عراق وحتی اافغانستان هم مرور کنیم بوضوح می بینیم که بزرگترین عامل پیشرفت استعمار واشغالگران فقط همان عناصری از قماش مردم این سر زمین بوده اند و خودرا هم مسلمان پنداشته واهل و تبعه ای این ملتها بحساب می آ ورند ، در حالیکه جلوداران ونوکران وخدمتگذاران اشغالگران و استعمار گران بوده ا اند .
واین مسئله محتاج به کنکاش عمیق نیست وعملکرد همه ای سران کشورهائ همچون تعدادی از بلاد عربی مانند مصر ، اردن ، عراق , افغانستان ، پاکستان ، وحتی جمهوری باسم اسلامی ایران را که بزرگترین آ لت فعل و همکار پر وپا قرص استعمار اند بوضوح میتوانیم مشاهده کنیم .
دراشغال سرزمین فلسطین وادامه واستمرار آن نقش خاینانه ومنافقانه ای بعض از سران کشورهائ عربی همچون مصر واردن و… وغیره را نمیتوان از نظر دور داشت وحتی خیلی جالب است که: سال قبل در برابر هولوکاست غزه اردن وخاصتا رژیم مزدور مصر ، همکاری استخباراتی واطلاعاتی در جنگ غزه برائ رژیم صهیونیستی داشته اند. واکنون در حالیکه یکسال از بزرگترین جنایت نسل کشی اسرائیل میگذرد وقریب دو ملیون انسان بی خانه و بی سر پناه ، بی نان وبی غذا ودوا فریاد شان در غزه بلند است ودر محاصره ای مطلق اقتصادی وغذایی قرار دارند وتنها معبر ارتباط شان بخارج از طریق معبر رفح در مصر است و آنهم بدستور اسرائیل و موافقه محمود عباس رئیس تشکیلات خود گردان فلسطین از دوسال باینطرف مسدود است .
رژیم مزدور حسنی مبارک حتی اجازه ای دخول مواد غذایی وکمکی ایکه از طرف مسلمانان و حتی غیر مسلمانان با احساس ارسال میشود ، موانع ایجاد میکند و این مردم محاصره شده در طول دوسا ل از یگانه راهی که میتوانستند لقمه ای نانی برائ نمردن بیابند از زیر زمین ونقب بود که از داخل مصر میتوانستند با هزار زحمت بآ ن دست یابند .
امروز متاسفانه بامر بزرگترین طاغوت زمان رژیم فرعونی امریکا واشاره فرزند نامشروع غرب ( رژیم صهیونیستی ) در مرز مشترک مصر با غزه ، طرح تاسیس دیوار فولادی به عمق سی متر در زیر زمین روئ دست گرفته شده است که کار آن جریان پیدا کرده است . وهزینه ای مصارف آ نرا امریکا می پردازد. واین عمل جنایتکارانه خاص برائ استفاده وکار برد دیگری از نسل کشی است که با مر طاغوت زمان و اسرائیل و بدست ولی امر مسلمین در مصر ؟؟؟!!!جناب آ قائ (حسنی مبارک ) انجام میشود .
و قریب دو ملیون انسان از نبود ن مواد غذایی وحصر کامل اقتصادی یا باید بمیرند ویا اینکه به فرعون زمان بدون قید وشرط تسلیم شوند .
وخیلی جا لب است جلو داری این حرکت ضد انسانی به امر بزرگترین مرکز طاغوت زمان ( امریکا) قرار داشته ومجری آن حکومت نا مبارک مصر است که بر یکی از مراکز وقلب امت اسلامی بحمایه ای مستقیم طاغوت زمان قریب سی سال است با دیکتاتوری وارعاب حکم میراند وهیچ کس را یارائ انتقاد و قدرت تنفس نیست . هر چند مدعیان دروغین دموکراسی اشغال کشور هارا بزور و قوه قهریه صدور دموکراسی می نامند .اما رژیم ها ئ دیکتاتور – دودمانی – ستمگر وغیر مردمی را که به نوکری آ نها تن بدهند با تمام توان مالی ونظامی حمایه وپشتیبانی میکنند وآنرا دمو کرات هم می خوانند . ؟؟؟!!!.
اینست نمونه ای از نماد سران ممالک باصطلاح اسلامی ؟؟؟!!!
البته تنهااین رژیم مصر، اردن ،تونس ومراکش نیست که به اشاره ای ابروی طاغوت زمان مردم واتباع خویش وحتی کشور خویش را و دیگر مسلمانان را قر بانی خواسته هائ استعمار میسازند ، متاسفانه آنهائیکه بنام اسلا م وانقلاب اسلامی هم گوش جهان را کر کرده اند هم همان نقش خائنانه را نسبت بکشور هائ اسلامی ومسلمانان وحتی اتباع خویش دارند .
درین زمره ما از جمهوری باصطلاح اسلامی پاکستان آنقدر گله نداریم زیرا انها گاهی ادعا نکرده اند که ما مجری حکومت اسلامی میباشیم وحتی طی سالهائ دراز ومتمادی می بینیم که دربرابر کسانیکه خواستار احکام شرعی هستند با توپ وتانگ بر خور د میکنند واین لقب جمهوری اسلامی ایکه ، یدک کش نام پا کستان شده است ، از همان بدو تاسیس فقط جنبه ای سیاسی داشته است وبس. وامروز عملا ملت پاکستان ومسلمانان بدستور اجانب وبیگانگان و بدست حکام مزدور آ ن تصفیه گردیده وکشور شان ویران میگردد که هر روز ما شاهد بخاک وخون کشیدن صدها انسان بیگناه در آ نجا بوده وهستیم .
واما ببینید که رژیم ایران که گوش مسلمانان وبشریت را با شعار هائ دروغین اسلامی خود کر ساخته ودر اغراق وگزافه گویی وچرندیات واراجیف خویش نه تنها نظام خلفائ راشدین را نفی وطرد میگنند وبلکه بقول زعما ئ منحرف وگمراه شان موفقیت رسالت خود پیغمبر ( ص ) را هم زیر سوال برده اند وعملا دیده ومی بینیم که برائ مسلمانان جهان وحتی ملت خود چه تحویل داده و میدهند .این رژیم که در اثنائ ظهور خود بنام اسلام تبارز کرده بود ، حمایت اکثریت قریب باتفاق تمام مسلمانا ن جهان را بدست آ ورد. زیرا همه ای مسلمانان فکر میکردند که این رژ یم براستی بر خواسته از جایگاه اندیشه یی ومکتبی اسلام راستین بوده ومسلمانان خواهند توانست که دوباره مجد وشکوه وعظمت گذشته ای خویش را با نمونه ومودل جدید حکومت اسلامی در قرن بیست در دنیا بنمایش بگذارند . اما هنوز سالی سپری نشد گه هویت اصلی نفاق و استعماری بودن ووابسته بودن بودن این رژیم شیطانی که بنام اسلام تبارز کرده بود برملا شد . واولین قربانی این نظام متعصب ومنحط انحرافی ، تاریخ اسلام وخلفائ ر شدین ویاران راستین پیامبر وبهترین اسوه هائ بشری بعداز پیا مبرعظیم الشان اسلام بود . رژیم بان اکتفا نکرده با کمال بی حیایی وخبث طینت خویش حتی رسالت نبی کریم ( صٌ) را هم زیر سوال برد ، که گویا نعوذ با لله حضرت پیغمبر ( ص )توفیقی چندانی نداشته است .؟؟؟!!!
غدر و خیانت رژیم بآ ن بسنده نکرد وبر علیه تمام جنبشهائ اسلامی معاصر و حتی بزرگترین فاتحین جنگهائ ضد استعمار ی وصلیبی مانند امیر عبدالقادر الجزایری وامیر نامدار تاریخ مقاومت اسلا می استاد صلاح الدین ایوبئ و…. را هم با بغض وعداوت بآنها برخورد کردند چنانچه در اوایل انقلاب ایران جوانهائ با ایمان که باسلام بعنوان دین واحد ، مینگریستند وهنوز در لجن زار متعفن تعصب صفویه غرق نشده بودند برائ تقدیر از جایگاه شا مخ ورفیع شیخ المجاهدین استا د صلاح الدین ایو بی سروده ها ی زیبا ئ بنام (قدس) سا ختند وپخش هم کردند .
قدس ای قبله ای اولی مان – ای عضو جدا از پیکر مان
بشکیب اینک تا باز آ ید – ایوبی هائ دیگر مان
بیت کعبه رمز وحدت – هم قطب آ مد هم محور مان
زبلال حبش، زاوویس قرن- وز سلمان به باور مان
و…………………….. وبه همین قسم این سروده که در آ ن محوریت کعبه بعنوان قطب واز قاید کبیر آ زادی قدس که صلا ح ا لدین ایوبی بود ذکر شده بود. چون این قاید نا مدار سنی وکرد مسلمان بود ، سروده هائ ایشان راممنوع و از بازار ها جمع آ وری کردند . و همچنین تمام
آ ثار ونوشته جات پیش آ هنگان جنبشهائ اسلامی راکه از ایشان و تر جمه ای آ ثار ایشان آ موخته بودند با آ نها پشت گشتانده وبعدا بر علیه ای ایشان به نوشته جات وتبلیغات انحرافی دست زدند وتمام آ ثار ایشان را جمع کرد ه وخود را بعنوان اولین وآ خرین حرکت اسلام ناب محمدی خطاب کرده وبر تما م ولی نعمتان و آ موزگاران دینی وانقلابی خویش در داخل و خارج پشت گشتاندند . وبا لا خره هویت دروغین اسلامی بودن خویش را بجهانیان وخاصتا مسلمانان که بانها دل بسته بودند نشان دادند .
وبعد معلوم شد که این انقلاب اسلامی نبود بلکه حرکت سیاسی مذهبی متعصبا نه وتنگ نظرانه ای بود که فقط برائ تخریب بیشتر امت اسلامی تاسیس شده است . وخط مشی آ ن نیزهمان خط مشی قا جاریه و صفویه با روش نوین بود.
دست آوردیکه این نظام از همان اوایل خویش به بشریت وخاصتا مسلمانان ارائه کرد ، این بود که بدستور استعمار وتل ابیب ، جنگ خانمان سوز وویران گر عراق بود که با تحریک عده ای مزدور درداخل عراق قصد ترور صدام وبر اندازی حکومت آنرا روی دست گرفتند. که بعدا منجر بجنگ تمام عیاری شد که آ فت آن هم ویرانی کامل ایران وعراق و تخریب روابط اسلامی بین همه ای بلاد اسلامی بود . واین خواست اساسی استعمار بود که انجام شد . خیلی جالب بود در شرایطیکه افغانستان توسط روس وعوامل آن اشغال نظامی شده بود عوض اینکه از جها د برحق ملت قهرمان افغا نستان پشتیبانی و حمایت کنند تمام سر مایه هائ نظامی واقتصا دی وقوائ بشری ، دو کشور اسلامی (ایران – عراق) برائ ازبین بر دند .
بیاد دارم که : در کنفراسی دریکی از مملک اسلامی از یکتن زعمائ جهاد در آندوره سوال شده بود که نظر شما در مورد جنگ عراق و ایران چیست؟
او در جواب گفته بود که :
«« براستی اگر خمینی مسلمان است ، نباید این سرمایه ملت مسلمان ایران را برائ گشتن مسلمانان ایران و- عراق بکار ببرد . بلکه ضرور است تا ازین سرمایه ای کشور اسلامی برائ آزادی افغانستان استفاده کند .
وهمچنین اگر صدام حسین مرد غیرت مدار عرب است ( حتی صدام را نگفته بود که اگر مسلمان است ، زیرا صدام در آن وقت با تقیه خودرا مسلمان خطاب نمیکرد .وبه ناسیو نالیزم عربی معتقد بود ) واز کیان عرب دفاع میکند ، این امکانات کشور اسلامی را برائ کشتن مردم مسلمان عراق وایران نباید استفاده کند بلکه برائ آ زادی فلسطین بکار اندازد .»» وهمان بود که این رهبر جهادی آنوقت مغضوب حکومت خمینی قرار گرفت واز آن تاریخ تا حال تا حال هم بر علیه آن در داخل وخارج ایران تبلیغ میکند.
هر چند وساطت ها ی مسلمانان و علما ی جهان اسلام وشخصیتهای اسلامی درداخل وخارج ایران برائ خاتمه ای این جنگ کار گر نیافتاد .وخمینی مصرانه میگفت:
«« صلح با صدام مخالف اسلام، مخالف قرآن ومخالف ایده ای انبیاء است»» ویا : «« صلح با صدام معنی ندارد»» و«« ما مثل حسین در جنگ وارد شدیم وباید شهید بشویم»» و «« راه قدس از کربلا میگذرد»» .و«« صدام حیوان دیوانه است وباید مهاربشود»» ویا ««آنهائیکه میگویند صلح کنید یا دیوانه اند ویا از اسلام خبر ندارند»» ومثل اینگونه صدها شعار فقط از زبان خمینی بر در ودیار وروزنامه وتلویزیون و رسانه ها ئ ایران نوشته وبلند می شد .
و بعد ازینکه دوکشور اسلامی را بویرانه تبدیل کرد ، خمینی باز بدستور استعمار حاضر به صلح شد و جام زهرا سرکشید و بازبه تقیه اعلام کرد که:
«« اگر آبروی هم داشتم با خدا معامله کردم»»
وهنوز مدت کوتاهی از انقلاب ایران نگذشته بود که ، عملا وعلنا دشمنی وعداوت خویش را با ثلث نفوس جمعیت ایران را که اهل تسنن بود نشان داد ند ، وجمعی را به زندان انداخته وبعضی را به جوخه هائ اعدام سپردند.
وبرائ پیشرفت وتوسعه ای این حرکت انحرافی در داخل وخارج بسرمایه گذاری وسرباز گیری پرداختند . وبغرض نیل باین آ رمانهائ شوم در قدم اول به حذ ف تمام اهرم هائ فکری ایکه این حرکت شا نرا نمی پسند ید ند اقدام کردند . درین مقطع تنها اهل تسنن نبود که قربانی اهداف نا مقدس رژیم متعصب ولایت فقیه قرار گرفت بلکه تمام آ نهائیکه با سیاستهائ رژیم هم سویی نداشتند ولوکه شیعه هم بودند تصفیه شدند . چنانچه شریعتمداری، شیرازی وده ها تن از باصطلاح ایشان ازآیات عظام خلع لباس ومحاکمه شده وشخصیتهائ مانند مهندس مهدی بازرگان (اولین صدر اعظم)و بنی صد ر( اولین رئیس جمهور) که مسلمان وشیعه وحتی از معلمین انقلاب ایران بودند عزل گرد یده وصد ها تن مانند قطب زاده ها و هاشمی ها و.. وغیره ها هم علنا اعدام شدند .
ناگفته نباید گذاشت که خمینی بعد ا زآنکه بقدرت رسید، با مجمو عه ای از مقربان وخوا صان خود طرح نظریه ای ولایت فقیه را مطرح کرد وهمه صلاحیتها واختیارات کلی نظام وتصمیم گیری در امور مملکت ومقدرات مردم را شخصا بدست گرفت وبر مبنائ آن هرکسیکه مسئله ای ولایت فقیه را قبول نداشت صلاحیت احراز هیچ پست ومقامی را هم در دولت نداشت ، وحتی صلاحیت کا ند ید شدن را هم نداشت . وچه بسا از علمائ ارشد شیعه مشهد ، تهران ، قم ، اصفهان و… تقریبا اکثر ولایات ایران وقشر دانشگاهی وروشنفکر وحتی اهل نظرکه این مقوله را قبول نداشتند ،جبرا از بدنه ای نظام خذ ف شدند . وخیلی جالب است که در زندگی خود خمینی حتی ««قایم مقام رهبری – آیت حق منتظری »» هم از نظام طرد شد وآن کسیکه خمینی در وصفش میگفت که :«« من در وجود آقائ منتظری خلاصه شده ام و…..»» سر انجام در خانه اش زندانی وحتی از حلقه ای درس شا گردان خود هم ممنوع شد .
البته آ قائ منتظری شخصیتی بود که دانش فقهی – سیاسی وحتی مبارزاتی آن کمتر از خمینی نبود و در بعضی جها ت خاصتا از جهات دانش فقهی وسیاسی ومردم داری بمراتب از خمینی روشن تر وبا صلا حیت تر بود . وخمینی واطرا فیان آن که بر دیکتا توری واعمال زور بر مردم حکومت میکرد ند، آقائ منتظری را با فهم بالا و نظر وسیعتر آن نتوا نستند قبول کنند ، هر چند شیعه ای اثنا عشریه بود . و متاسفانه آقائ منتظری بعداز بیشتر از دو دهه زندانی بودن در خانه اش دو هفته قبل وفات کرد ومرگ آ ن با بدرقه ای بزرگترین شعار هائ بت شکن بلند بالائ مردم ایران همراه بود :
«« خامنه ائ قا تل است – رهبری اش باطل است »»
همان طوریکه گفته آمد ، بعد از مرگ خمینی ا ین سلسله دیکتا توری به شاگرد خلف آن خامنه یی تکیه کرد . ودر ظرف مدت زمان اندکی. فرزند خمینی بشکل مرموزی مرد. وخامنه یی با دست باز ویدون حریف بر قدرت تکیه زد . خامنه یی نه صلا حیت دانش حوزه ای وآ خوندی داشت ونه هم از لحاظ سنی برائ مردم خاصتا آخوند ها و مقامات روحانی جا ذبه داشت . همان بود که مراجع قم ومشهد وغیره حوزه هائ دینی اهل تشیع ایران، بنامبرده در حد طلبه ای مبتدی نگاه میکردند و نه بعنوان مرجع دینی وز یاعامت سیاسی . وهمان بود که تا شیوه دیکتا توری ولایت فقیه دوره ای خمینی تبدیل به نظام پولیسی واطلاعاتی واعدام وحتی ترور هائ خیابانی مخالفین ودیگر اندیشان شد که هرسال ماشاهد صدها ترور خیابانی واز بین بردن کسانی بودیم که به ولایت دیکتا توری خامنه یی معتقد نبودند . واین جوخه هائ ترور واعدام بعد از خمینی تا حال ادامه داشته چنانچه درین سالهائ اخیر شاهد کشته شدن صد ها نفر بشکل مخفیانه ترور های خیابانی بودیم و در دو سه ماه اخیر نیز شاهد به تیر بستن تظاهر کنند گان در تهران وقم بود ه ایم
که تا حال هم جریان دارد .وده ها نفر تا حال در خیابانها برگبار بسته شده ویا در زندانها اعدام شدند. دوروز قبل ما شاهد بودیم که ، تعدادی از هوا داران خا منه ای در مجلس خواستار بمحاکمه کشاندن وتصفیه ای خاتمی رئیس جمهور اسبق، میر حسین موسوی صدر اعظم اسبق وکروبی رئیس مجلس اسبق ایران( دردوره هائ خمینی وخامنه یی) گردیدند . ونیروهائ نظامی وپولیس هم اخطار کردند که با تمام قوت هر مظاهره ای را به تیر بسته وهر مخالف ویا دگر اندیشی را تصفیه خواهند کرد .
حال مجددا بر میگردیم به عملکرد رژیم در سطح منطقه ای و بین المللی که از ابتدائ ظهور خود چه اعما ل ناروائ را انجام داده است .
رژیم ایران در سطح جهانی بر علیه تمام هواداران ووابستگان جنبش بین الملل اسلام درکردستان عراق – سوریه – مصر اردن – افغانستان وغیره بلاد اسلامی شروع به تخریب وتوطئه نمود . واولین قربانیان خویش را از جمع مسلمانان مبارز کردستان همچون کا که احمد مفتی زاده وسایر دعوتگران اهل تسنن ایران انتخاب کرد . وبه تعقیب آن به ترور واعدام بزرگترین علمائ اهل سنت در زاهدان وسیستان وبلو چستان ، چا بهار ترکمن صحرا ، کردستان ، خراسان وغیره جا ها دست زد .
بعد از ان دیگر شعار حکومت اسلامی به شعار دروغین تشیع علوی رنگ بدل کرد که تشیع صفوی وعملکرد شاه اسماعیل ، شاه عباس و… را با کار نامه هائ خویش رو سپید کرد .
وامروز که سی سال واندی از عمر این رژیم میگذرد در طول این مدت ، آتش فتنه – نفاق – دشمنی – اختلاف – احیائ سنتهائ جاهلی ورسم ورواجهائ خرافی ،ترویج اندیشه هائ استحماری ،پیشبرد اهداف سلطه گری، وهزارن بلائ خانما نسوز ضد وحدت واستقرار بلاد اسلامی را تحت برنامه صدور انقلاب به همه کشور هائ اسلامی پیش کش نمود .
در راه اندازی جنک مذهبی درپاکستان (بین سپاه صحابه وسپاه محمد) که بدستور مستقیم استعمار است هدایت وتمویل مستقیم یکطرف آن ( سپاه محمد ) حکومت ایران است . درتمام جنگهائ داخلی احزاب افغان ها ( حتی جنگهائ ذات البینی احزاب اهل تشیع افغانی) هم خارجیها نقش اساسی داشتند و یکطرف دیگر عامل این جنگها رژیم ولایت فقیه ایران بوده است .
درفاجعه ای عظیم اشغال عراق در آ غاز قرن بیست ویکم و ازبین بردن آخرین نماد تاریخی خلا فت اسلامی ( البته از جهت تاریخی ) وتاراج بزرگترین تمدن تاریخ بشری درعاشور وکلده وکشتار بیش از یک ملیون مسلمان عراقی ومهاجرت هفت ملیون ان بخارج باز هم نقش ایران را در ایجاد( فرقه هائ موت -سپاه بدر- جیش مهدی و…..) هیچ کس نمیتواند انکار کند . که در یائ از خون شیعه وسنی توسط ولایت فقیه تهران در عراق جاری شده است .
ودر اشغال کامل عراق بدست استعمار گران نقش منافقانه ای رژیم ایران محرز است . همسویی وهم جهتی با اشغال گران عراق ، تخریب بنیانهائ اقتصادی – مدنی- وحتی کشتار مردم از طریق تاسیس جوخه هائ اعدام را هم نمیتوان انکار کرد .چنانچه از طریق جابجایی بزرگترین افراد وکادرهائ نظامی سپاه واطلاعاتی وحتی ارتش ایرا ن در داخل عراق امریست که حتی حکومت مزدور وعمیل مالکی را هم متاثر ساخته است . وبهترین سند همکاری این رژیم با استعمار گران طی دوهفته قبل اشغال منطقه ای نفتی فکه عراق بود که اظهر من الشمس گردید. وامروز بز گترین چالش را در پارلمان عراق بجود آ ورده است.
جالب ایجا است که در کشوریکه تمام مقدرات آن بدست استعمار واشغال رقم زده میشود وبیش از یکصد وپنجاه هزار ارتش خارجی ودر راس امریکا وجود دارد ، چطور ایران میتواند ، کادرهائ نظامی ، اطلاعاتی، اقتصادی ، و… خویش در داخل رژیم وحتی خارج از رژیم عراق بگمارد و اخیرا منطقه ای نفتی ( فکه )ای عراق را اشغال نماید . «« فا ا عتبرو ا یا اولی الا بصار»».
هم چنین جنگ ویرانگری که فعلا در منطقه صعده ای یمن در جریان است و با ارسال کشتی هائ سلاح ولایت فقیه دامنه ای آن هم بدا خل سعودی کشانده شده است . وهر روز ما شا هد تباهی وبر بادی وتخریب کشور یمن هستیم .
تجزیه ای کشور اسلامی لبنان بدو قطب شیعه هائ جنوب لبنان وسنیها واجازه ندادن اتحاد نیرو مند بین فرق اسلامی از اهداف ناروائ شیطانی ولایت فقیه است .
دخالت فعلی ایران در امور افغانستان ، تاجکستان ، پاکستان ، .حتی سنگا پور ومالیزی وکشورهائ افریقایی ، چون سیرالیون ، گابون ، سودان ، صومالی ، با در نظر داشت اینکه درین این کشور ها یکنفر شیعه مذهب وجود ندارد ، میرساند که برائ صدور آ تش فتنه ای ولایت فقیه ، تهران با تمام توان کار میکند . وچنانچه داد مخالفت علمائ اعلام جهان اسلام وحتی روسائ جمهور این کشور هارا نیز برانگیخته است .
از انچه گفته آ مد باید کشور ها وملتهائ مسلمان وخاصتا جوانان ، روشنفکران ، اهل قلم وزبان وبیان بدانند که علت اصلی شکست وعقب ماندگی مسلما نا ن در دو امر بزرگ مضمر بوده است.
اولا – اکثر حکومات وروسائ بلاد اسلامی که با زانوزدن وتسلیم شدن باستعمار ویا با قبول نوکری وفر مان بر داری از اجانب بزرگتری خیانت تاریخی ، ملی واسلامی را باین کشور ها روا داشته اند و پسمانی وعقب ما ند گی اصلی مسلمانان را سبب شده اند .
ثانیا – تر ویج افکار واندیشه هائ شرک آلود، خرافی ، عصبیتهائ جاهلی ، غیر علمی مبتذل ، بیگانه پرستی و….. غرب زدگی شرق زدگی و هزاران مرض فکری وذهنی دیگر یکه در بین امت اسلامی ، توسط استعمار ابتکار گردیده و با الوسیله ای عوامل آن در بین مما لک اسلامی تر ویج میشود . ومردم این کشور هارا از فکر کردن به نیاز هائ اساسی وضرور ی شان باز نگه داشته است . واین قسمت دوم بر می گردد به اینکه:
در حقیقت ما از اساسا ت ومبانی زندگی ساز این دین نجات بخش که عامل نجات ، استقلال ، قوت وتوان مندی مان می شد غافل نگهد ا شته شدیم تا ضعیف وعقب مانده بمانیم .
وبر عکس دیگران تمام قوت وصلابت وهیبت خویش را از ضعف ، پسمانی وعقب ماندگی مان کما یی کردند . . بامید آنروزیکه ما هم بتوانیم بخود بیاییم ودوباره مجد وعظمت از دست رفته را باز یابیم . آ مین یا رب العا لمین
عبد الله – عابد ( کابلی)