بسم الله الرحمن الرحیم
بلای جان خود !
نویسنده : نثار احمد صمد
قتل افراد ملکی بمثابهً همان جرم و تروریزمی است که بروز یازدهً سپتامبر ۲۰۰۱ رخ داد . امریکا و ناتو امروز در غریب ترین کشور جهان انتقام همان قربانیان ملکی را عینأ با قتل افراد ملکی دوام داده است . ولی این ارتکاب شان آنها را پیروز نګردانیده بلکه در تلکی ګیر ساخته که نه قادر به دوام آن بوده و نه هم آنرا ترک کرده میتوانند .
امریکا باالاخص و ناتو باالاعم خود را در « جنګ بر علیه تروریزم » بسیار حزین ، زبون و جګرخون ساخته اند . اګر صرف یک پهلوی این رکود و سقوط را بررسی کنیم ، درخواهیم یافت که امریکا و کشورهای عضو ناتو درګیر مصیبت های ګوناګون اقتصادی ـ مالی شده که از برکتِ به اصطلاح « جنګ بر علیه ترور » میباشد . همین امروز بحران فقر بزرګترین فاجعهً روحی و مالی امریکا را تشکیل داده که تاریخ نظیر آنرا ندیده است .
ادارهً احصایًیه امریکا میګوید که امروز ۴۶٫۲ ملیون امریکایًیان در حالت فقر بسر می برند ، یعنی از هر شش نفر امریکایی یکی آن فقیر بوده که چنین فاجعه در تاریخ امریکا دیده نشده است . خانوادهً چهار نفری ایکه عاید سالیانه آن کمتر از ۲۲۳۱۴ دالر باشد ، از طرف حکومت امریکا فقیر پنداشته میشود ( بخاطریکه این مبلغ کرایه ، تغذیه ، ادویه و تداوی آنها را قطعأ کفایت نمیکند ) .
احصایًیه به دوام می ګوید که امروز تقریبأ پنجاه ملیون امریکایًیها از خدمت رایګان صحی محروم بوده در حالیکه این حد در سال ۲۰۰۰ صرف ۱۳٫۳ ملیون بود . این همه چرا ؟ بعوض اینکه چنین غربت بعد از ده سال کاهش می یافت ، برعکس چهار برابر افزایش یافته است . پس آیا ګفته نمیتوانیم که این رکود و سقوط برکتِ همانا به اصطلاح « جنګ بر علیه ترور » میباشد ؟
احصایًیه امریکا می افزاید که قسمت اعظم کتلهً پنجاه ملیونی غربأ امریکایی را اطفال تشکیل داده که آیندهً آنها با خطر جدی مواجه است . امروز از جملهً هر پنجاه طفل امریکایی یکی آن در حالت فقر بسر می برد . امریکا نسبت به سایر کشورهای صنعتی دارای بیشترین حدِ فقر اطفال میباشد . یعنی ۲۱٫۶٪ اطفال امریکایی در حالت فقر بسر می برند . این حد در دنمارک ۳٫۷٪ بوده ، در فنلیند ۵٪ بوده ، در ناروی ۵٫۵٪ بوده ، در سویدن ۷٪ بوده ، در جرمنی ۸٫۳٪ بوده ، و در فرانسه ۹٫۳٪ میباشد . ولی در ترکیه ۲۳٫۵٪ بوده ، در چیلی ۲۴٫۵٪ بوده ، و در کشور مکسیکو ۲۵٫۸٪ میباشد . متأسفانه ایالات متحده در همین ردیف قرار ګرفته است !
برنی سیندرز یګانه سناتور مستقل در مجلس سنای امریکا میګوید که این در اصل « سزای اعدام » میباشد . آژانس خبری رویتر بتاریخ ۱۷ سپتامبر ۲۰۰۹ طی یک راپوری افشأ ساخت که در امریکا سالیانه ۴۵۰۰۰ نفر به اثر نداشتن بیمهً صحی از بین میروند ، یعنی در هر ۱۲ دقیقه یکنفر . پس آیا واقعأ اینرا سزای اعدام ګفته نمیتوانیم ؟ آیا این همه برکتِ « جنګ بر علیه ترور » نمیباشد ؟ آیا حق این اتباع و اطفال امریکایی به دیګران خورانده نمیشود ؟
ببنید واشنګتن در طی یک دههً ګذشته بودجه نظامی خود را در حالی ۷۰٪ افزایش داده که با هیچ کشوری در جنګ نمیباشد . ایالات متحده در سال ۲۰۰۰ در حدود ۳۰۰ ملیارد دالر بودجهً نظامی داشت که متأسفانه امروز آنرا به ۷۱۷ ملیارد دالر ارتقا داده است . امریکا همین امروز پانزده تریلیون دالر مقروض بوده که فقط سود سالیانه آن بودجهً یکسالهً نظامی کشور را تشکیل می دهد . واشنګتن مجبور است تا در سال آینده برای قرض خود ششصد ملیارد دالر سود بپردازد که این یک مبلغ کمرشکن میباشد . پس آیا ګفته نمیتوانیم که امریکا بناحق بلای جان خود شده است؟
چه ، وقتیکه بیل کلنتن در سال ۲۰۰۰ جای خود را به جورج بوش واګذار میکرد ، خزینهً امریکا برعلاوهً همه مخارج و بودجه های مختلف ، هنوز ۳۰۰ ملیون دالر مازاد داشت . ولی امروز همان مازاد به منفی هفده ملیارد (یعنی ۱٫۷ تریلیون ) دالر سقوط نموده است . این همه چرا ؟ چه بلا بر سر آنها نازل شده است ؟ کدام کشور بر آنها حمله نموده و کدام مجبوریت آنها را دچار این مصیبت ساخته اند ؟ پاسخ اینکه هیچ کشور و هیچ چیز ، بلکه آنها خودش شکم خود را با روده های خود دوخته و خویشتن را معیوب ساخته اند .
ببنید ، حکومت امریکا بعد از حملهً یازدهً سپتامبر بعلاوهً غیر امریکاییها صدها ملیون اتباع بیګناه خود را نیز بدون اثبات جرم تحت ظن و تعقیب استخباراتی و قانون در آورده اند . شبکه های اطلاعاتی و امنیتی کشور امروز ۱٬۷ ملیارد ایمیل ها ، مکالمات تلیفونی و غیره ارتباطات برقی خود امریکاییها را ثبت و تعقیب میکنند . تریلیونها دالر را در امنیت دا خلی و جنګهای بیفایدهً خارجی ضایع نموده اند . آزادی های جامعهً امریکایی را بشدت مقید و تحدید نموده است . هر امریکایی به امریکایی دیګر باور نمیکند . هر امریکایی خود را از امریکایی دیګر دور میکند . هر امریکایی در غم امریکایی دیګر نمیباشد . هر امریکایی محبت ، الفت و صمیمیت قبلی را برای امریکایی دیګر از دست داده و یکی بر دیګری مشکوک هستند . همه امریکایًها پریشان ، مضطرب و ناآرام بنظر میرسند . همه امریکایًها حالات و اوقات سابقه را با آرمان یاد نموده و آینده را مبهم میدانند . سوال بمیان می آید که این همه چرا ؟ پاسخ عینی و اصلی اینست که حکومتِ خودش بناحق شکم خود را با روده های خودش دوخته و بدینګونه بلای جان خود شده است . والسلام ، ( ن . صمد )