بنام خداو ند بخشندۀ مهربان
هفت ثور وهشت ثور (قسمت اول)
عقاید وافکار ، مقاصد واهداف ، دستآوردها و پیامد ها
یار نجرابی
خداوندی که ( به مجاهدین ) توفیق بخشید تا بزرگترین ابرقدرت جهان را که چیزی نمانده بود تا در روی زمین ادعایی خدایی کرده وچنین تصور کند که حریف ورقیبی در جهان ندارد ، از پا در آورده و به زباله دان تاریخ بسپرند . ابر قدرتی که از هیبت آن شرق و غرب به خود میلرزید ، و از فردای نامعلوم و یا رویارو یی ممکن با آن ، در اضطراب و نگرانی دایمی بسر می برد .
جریان پیروزی و موفقیت مجاهدین را شاید بتوان به دلایل و انگیزه ها و اسباب و علل گوناگون نسبت داد ، اما چیزی که واضح و روشن است ، همان نصرت و امداد آ شکار خداوندی به این جریان تاریخی است ، که نقشه ای جهان را عو ض کرد ، و یک فکرو اندیشه و مکتب شیطانی را که فقط درمقابله و رویارویی با اسلام و مسلمین و سایرمستضعفین جهان طراحی گردیده بود ، به دست مجاهدین مسلمان و پا برهنه افغانستان ازپا درآورد ، چیزیکه یکباره جوامع انسانی را قادر ساخت تا نفسی براحت کشیده و خود را از چنگال یک هیولای عظیم
، آزاد و رها احساس کنند.
کودتای هفت ثور که گردانندگان و حامیان و طراحان اصلی آن در کرملین از آن به عنوان انقلاب هفت ثور نام میبرند ، حرکتی بود که نه تنها افغانستان و پاکستان را شامل اهداف خود میساخت ، بلکه رسیدن به آبهایی گرم و سلطه بر کشود هایی خلیج و منطقه و منابع نفت و گاز آنرا در بر میگرفت.
طرح وپلان یک ابرقدرت خون آشام را باهمه سیاستهایی پیدا و پنهان آن و با آن افکا ر واندیشه هایی زیر بنایی و…. آن ( مارکسیسزم و کمونیزم ) و با همه آن اهداف استعماری و استثماری آن که در قالب کودتای هفت ثورشکل گرفت ، آنرا با جریان هشت ثور ، یعنی جریان داخل شدن مجاهدین به کابل مقایسه کردن نه تنها نا بخردانه که خیلی هم احمقانه است . زیرا جریان هفت ثور ، طرح و پلان حساب شدۀ یک ابر قدرت زمان بود که بعد ازسالها طرح و برنامه ریزی دستگاهها ی استخبارا تی و نظامی و سرمایه گذاری هایی عظیم با یک کودتای عسکری خونین به منصۀ اجرا در آمد و پیامد هایی آن در طی بیش از یک دهه ، بیش از دو ملیون شهید ویکنم ملیون معلول و هفت ملیون مهاجر و ویرانی کل کشور را بهمراه داشت.
هفت ثور آتشی که کل کشور را دربرگرفت و جنگی که دربین کمونیست و مسلمان ویا کمونیزم و اسلام خلاصه نمیشد بلکه هدف اساسی، استعمار و استثمار ملتهایی مسلمان وسایر مستضعغان جهان بود .
و اما هشت ثور سرآغاز جنگی پنهانی وخطرناک بین شرق و غرب ازیک جهت و بین ایران و پاکستان وحامیان منطقه ای و بین المللی آنها ازجانب دیگر وبین خاد وثارندوی و جنرالهای اردوی نجیب و ملیشه هایی مستقردرکابل وکندک هایی قومی که از کل کشور به کابل پناه آورده بودند با ده ها حزب و گروه سیاسی وقومی ونژادی و مذ هبی که جدیدا ًداخل کابل گردیدند از جانب دیگر بود .
نجیب طرح ویرانی کابل را بعد از خروج نیروهایی شوروی ، به همکاری روسها ، خود تدارک دیده و آماده کرده بود و چنانچه بارها از چنین رخدادهایی در کابل برحذرمیداشت و می گفت که اگر بروم کابل خراب میشود و آنچه غیر قابل انکاراست ، اهداف و برنامه ها و طرح هایی ویرانگرایانه و سازماندهی و نظم و تشکیلات حزب حاکم و اردو و خاد به اشتراک( کا- جی – ب) که در زمینۀ (تخریب کامل کابل) نقش اساسی ایفا کردند.
طرح آنگونه بود که باسقوط و نابودی نجیب و حکومت وی ، کابل هم باید نابود وویران گردد زیرا که نباید مجاهدین به آسانی و بدون دغدغه وارد کابل گردیده و حکومت و نظام دلخواه خود را تشکیل دهند ؛ و چنانچه وضعیتی مشابه با کابل در هیچ نقطه و در هیچ ولایت و السوالی دیگری درکشوربمیان نیامد ؛ که مجاهدین با هم درگیری کرده باشند ؛ ولی در کابل که پایگاه مهم و اصلی و مرکز قوت و قدرت وحکومت نجیب و پایگاه مرکزی روسها بود ، چنین فاجعۀ ببار آمد که بقایای رژیم نجیب از آن بهره برداری کرده و چنین وانمود نمودند که این مجاهدین بودند که کابل را خر اب کردند .
ما جهت روشن شدن قضایای فوق، موقف و موقعیت وموضع گیری ، گروه هایی خلق وپرچم و همچنین گروه هایی اسلامی و جهادی را در دو بخش مورد ارزیابی قرارداده وبخدمت تقدیم میداریم .امید است که مورد استفاده قرار گرفته و به بعضی ازپرسشها ، جواب مناسب داده شده باشد.
ومن الله التوفیق
یار نجرابی