آیا میدانیستید؟
﴿سلسله ی مضامین امراض ساری در جامعه﴾:
نظر به تقاضای مکررِ اکثریت علاقمندان صفحه، تصمیم گرفتم تا سلسله ی مضامین امراض ساری در جامعه را که از اهمیت خاصی برخوردار است، دوباره ویرایش داده، در ماه مبارک رمضان، برای اصلاح جامعه، دوباره نشر کنم.
زمانیکه این سلسله را آغاز نمودم، تعداد اعضای صفحه از ۳۰۰ عضو کمتر بود، و امروز، بفضل و مرحمت الله سبحانه و تعالی ۱۲۷۰۰۰ عضو در فیسبوک و اضافه از ۴۳۰۰ عضو در گروپ های وتس اپ از این مضامین بهره میبرند.
جهت رسانیدنِ پیام حق به خانه های هر مسلمان، نشر دوباره ی این سلسله ی مضامین را خیلی ضروری و مبرم میدانم.
اینک، شما، و سلسله ی مضامین امراض ساری در جامعه:
﴿مرض اول﴾
﴿دروغ، دروغگو و دروغ پردازی از دیدگاهٔ اسلام﴾:
﴿بخش اول﴾:
لفظ دروغ همانگونه که از نامش پیداست، بدنامترین ولی متأسفانه، وبا کمال معذرت، معمول ترین عادت و پديدهٔ انكار نا پذیر در جامعهٔ ماست، و به كثرت در حال گسترش است.
بدبختانه دروغ میان انسان ها آنقدر معمول است که اکثریت بدان عادت کرده، حتی نمیپندارند که دروغ میگویند، در حقیقت چنین فکر میکنند که آنچه میگویند جز راست نیست،
چون با این پدیده عادت کرده اند و به دماغ انگیزه ی پذیرش این پدیده را با جبر قبولانده اند.
دماغ انسان از طفولیت با تذریق حق وناحق قابلیت جذب و تحلیل را دارد، ولی والدین، اطرافیان، محیط و ماحول نقش مهمی را در انحطاط فکری اطفال و تشکیل شخصیت آیندهٔ شان، بازی میکند.
اگر به افرادی که دراطراف تان هستند خوب توجه کنید، درخواهید یافت که بسیاری از آنها در طول روز دروغ های فراوانی می گویند.
در واقع این مسئله گویای این است که تقریباً همه افراد دراین سیاره به شیوه های متفاوتی درزندگی دروغ می گویند.
آنها بر این باورند که غالب شدن شرایطی درآن لحظه افراد را وادار به دروغگویی می نماید.
دربسیاری از موارد، افراد برای حفظ علایق شخصی خود دروغ می گویند.
اما افرادی هم هستند که برای فریب و بازی دادنِ دیگران دروغ می گویند.
گروه دیگری از افراد نیز به دروغگویی معتاد شده اند. خیلی ها هم به این دلیل دروغ می گویند که از هرگونه مورد انتقاد قرار گرفتن دراجتماع دور باشند.
بسیاری از ما حتی بدون اینکه لحظهای فکر کنیم دروغ میگوییم و حتی گاهی خودمان هم دلیلش را نمیدانیم.
البته گاهی هم اشخاص برای اینکه نظر دیگران را از موضوعی که واقعیت دارد منحرف کنند یا بیشتر جلب توجه کنند دروغ میگویند.
عدهای دیگر هم به دلیل نداشتن اعتمادبهنفس لازم، مجبور میشوند در بسیاری از موارد راجع به خود دروغ بگویند.
در واقع، انسانها دروغ را به عنوان یک ابزار دفاعی نامطمئن به جای برطرف کردن بعضی مشکلات شان مانند خودکمبینی، احساس حقارت، نیاز به تأیید دیگران، حسادت، ترس و… که از مهمترین عوامل دروغ گفتن هستند، استفاده میکنند تا از این مشکلات فرار کنند و خود را به نوع مطلوب دیگران جلوه دهند.
اما زمانی مشکل حاد میشود که شخص دروغگو، کمکم خودش هم این دروغها را باور میکند.
یکی از مهمترین عوامل برای حفظ یک ارتباط صحیح و برای برخورداری از یک دوستی لذتبخش در جامعه، این است که، انسانها، واقعاً صداقت داشته باشند.
بسیاری از ما در مورد اهمیت صداقت در روابط خود بسیار سخن میگوییم و از لزوم آن کاملاً آگاهیم، اما واقعاً چند نفر از ما در ارتباطات اجتماعی یا کاری خود صادقانه برخورد میکنیم.
شاید هرکدام از ما برای اینکه راست نگوییم دلایل خاصی داشته باشیم که البته گاهی هم اقدام به این کار میتواند جنبه ی منفی نداشته باشد.
در بعضی موارد شخص به خاطر مصلحت خود یا کس دیگری دروغ میگوید و شاید در پارهای موارد قرار گرفتن شخص در بعضی شرایط باعث شود که او برای متقاعد کردن دیگران به دروغ پناه ببرد.
در خیلی مواقع هم، بعضی انسانهای دروعگو چنین می پندارند که، یک دروغ میتواند به کنترل شرایطی خاص کمک کند تا مشکل از آن چیزی که هست بدتر شود.
اما نباید فراموش کنیم که طبق قوانین الهی، از دروغ گفتن دوری کرد، چون تأثیراتِ بد آن به گونهای است که گاه غیرقابل جبران است و اعتماد افراد را نسبت به یکدیگر کاهش میدهد.
مثلاً وقتی افراد در مورد وضعیت خانوادگی، شغلی، تحصیلی و… خود به طرف مقابل شان دروغ میگویند، جلب اعتماد دوباره از سوی آنها کار بسیار سختی به نظر میرسد، در صورتی که فرد هنگام دروغ گفتن، اصلاً به عواقب مخرب غیرقابل جبرانی که ممکن است بر رابطهاش تأثیر بگذارد توجهی نمیکند!
در بسیاری از موارد، فرد از ترس اینکه موقعیت کنونی خود را از دست بدهد و دیگران در موردش قضاوت درستی نکنند، ترجیح میدهد سکوت کند یا حتی دروغ بگوید.
در بسیاری از موارد، فرد از ترس اینکه موقعیت کنونی خود را از دست بدهد و دیگران در موردش قضاوت درستی نکنند، ترجیح میدهد سکوت کند یا حتی دروغ بگوید.
بنابراین ریشه ی اغلب دروغها مانند بسیاری از مشکلات رفتاری دیگر، ترس است؛ ترس از اینکه خوب به نظر نرسیم، ترس از اینکه ما را فرد ضعیفی بدانند، ترس از دست دادن چیزهایی که داریم و… پس در مقابله و ریشهیابی بسیاری از رفتارهای ناپسند میتوان علت آنها را در ترسهایی یافت که در لایههای زیرین ذهن ما جا گرفتهاند.
شاید این ترسها از همان کودکی در وجود ما نهادینه شده باشند، اما هر چه هست، اگر بخواهیم میتوانیم از شر آنها رها شویم؛ البته این کار چندان آسانی هم نیست ولی واقعاً لازم است، زیرا ترسهای نهان ما قبل از اینکه باعث ناراحتی برای دیگران باشند، خود ما را آزار میدهند.
گاهی به اشتباه برای اینکه رابطه ی بهتری با دیگران داشته باشیم دروغ میگوییم؛
این کار ممکن است در کوتاه مدت نتیجه به ظاهر خوبی به ما بدهد، اما مطمئناً در آینده مشکلساز خواهد بود و نخستین چیزی که باعث قطع یک ارتباط میشود، آشکار شدن همان دروغهای اولیه است!
اخیراً تعدادی از دانشمندان و محققین که بالای این مضوع پژوهش نمودند، با عکس برداری از مغز انسان متوجه شدند مرکز دروغگویی و راستگویی در قسمت پیش روی مغز یا پیشانی قرار دارد و وقتی کسی دروغ می گوید،
قسمت های پیشانی یا ناصیهٔ مغزش فعالیت بیشتری را انجام می دهد و آن قسمت مسئول مستقیم دروغگویی در انسان است.
در حالی که قرآن کریم در سورهٔ علق آیات سیزده تا شاجزده به این موضوع سالیان قبل اشاره کرده؛
أَرَأَیْتَ إِنْ کَذَّبَ وَ تَوَلَّى.أَ لَمْ یَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ یَرى.کَلاَّ لَئِنْ لَمْ یَنْتَهِ لَنَسْفَعاً بِالنَّاصِیَةِ.ناصِیَةٍ کاذِبَةٍ خاطِئَةٍ.
به من خبر ده اگر (این طغیانگر) حق را انکار کند و به آن پشت نماید (آیا مستحق مجازات الهی نیست)؟! آیا او ندانست که خداوند (همه اعمالش را) میبیند؟!
چنان نیست که او خیال میکند، اگر دست از کار خود برندارد، ناصیهاش [= موی پیش سرش] را گرفته (و به سوی عذاب میکشانیم)،
همان ناصیه دروغگوی خطاکار را!
دروغ گفتن یکی از قبیح ترین گناهان است، عبدالله بن مسعود رضی الله عنه می گوید:
پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمودند:
«إِنَّ الصِّدْقَ یَهْدِی إِلَی الْبِرِّ، وَإِنَّ الْبِرَّ یَهْدِی إِلَی الْجَنَّةِ، وَإِنَّ الرَّجُلَ لَیَصْدُقُ، حَتَّی یَکُونَ صِدِّیقًا، وَإِنَّ الْکَذِبَ یَهْدِی إِلَی الْفُجُورِ، وَإِنَّ الْفُجُورَ یَهْدِی إِلَی النَّارِ، وَإِنَّ الرَّجُلَ لَیَکْذِبُ حَتَّی یُکْتَبَ عِنْدَ اللَّهِ کَذَّابًا». بخاری (۶۰۹۴) ومسلم (۲۶۰۷) .یعنی:
«همانا راستگویی، انسان را بسوی نیکی و نیکی، انسان را به بهشت می رساند. و شخص، به اندازه ای راست می گوید که در زمره ٔ صدیقین قرار می گیرد.
و همانا دروغگویی انسان را بسوی فسق و فجور سوق می دهد. و فسق و فجور انسان را به جهنم می کشاند. و شخص، به اندا زه ای دروغ می گوید که نزد خداوند، در زمرهٔ دروغگویان نوشته می شود»
بلی عزیزان من!
دروغ انسان را به فسق، فجور و فتنه سوق میدهد، و آیندهٔ زیبای فرد را وارونه میسازد.
برادران و خواهران گرانقدر:
سلسلهٔ مضامین امراض ساری در جامعه از اهمیت زیادی برخوردار است که بایستی همه، آن را مرور و بدیگران ابلاغ نمایند.
بسا دوستان سوالاتی را مطرح میکنند که جواب مشرح هر سوال در لابلای مضامین گنجانیده شده.
تا حال ۲۱ مرض تباه کننده را که در جامعهٔ ما سرایت کرده، تحقیق و به رشتهٔ تحریر درآورده ام، تا شما عزیزان از آن استفادهٔ اعظمی نموده،در اصلاح جامعه تا نهایت امر بکوشید، تا جامعهٔ زیبای خود را بسوی صلاح و فلاح سوق داده، و هم وجیبه ئی بر دوش ما است انجام دهیم.
در تهیه، تحقیق، تدقیق، تقنین و تقریر هر مضمون نهایت کوشیده ام تا مضامین را از جهات مختلف مورد بحث قرار داده، با استناد آیات تفاسیر و احادیث زیبای رسول کریم (ص) آن را به رشتهٔ تحریر آورم.
لطفاً این مضامین را جهت تنویر اذهان عوام، به تمام دوستان تان برسانید و اجر دارین را از آن خود سازید!
نیکخواهٔ شما
ا.ج.ع
ادامـــه دارد….
دوشنبه بیست و سوم شعبان ۱۴۳۶
سی ام می ۲۰۱۶
https://www.facebook.com/meydanestid
و از طریق گوشی های موبایل!
m.facebook.com/meydanestid