👈 هزاران درود وسلام بر شما و اهل ییت شما عزیزان خوش قلب و دوستداران صفحه ی آیا میدانستید!
در بخش قبلی این مضمون، در مورد گام هفتم که ﴿شناخت نفس ، تدارک و راه اندازی اسبابِ غلبه بر آن﴾ بود، صحبت کردیم.
📍در اخیر مضمون در مورد صاحبانِ نفس های سرکش، نفس های متزلزل و نفس های مطمئنه اشاره کردم و مثالهائی از گرایش نفس در مردان و زنان برای تان آوردم.
نمیدانم، کار خانگی را که برای تان داده بودم انجام داده اید یا خیر؟
👈 بلی! از شما عزیزان خواهش کردم تا قلم و کاغذ بردارید و لست مکملی را، از تمایلات نفسانی تان تهیه کنید.
حال که این لست را جلو چشمان تان دارید، در این بخش، راه های غلبه برنفس و مساعد ساختنِ شرایطِ رام کردنِ نفس را خدمت تان تقدیم میکنم.
عزیزان گرانقدر!
👈 عمر در گذر است و زمان و وقت لحظه به لحظه سپری میشود، و هر روز یک خشتِ گرانبهائی از اعمارِ زندگی مان را به دور می افگنیم، تا آنکه، روزی میرسد که دیگر اعماری بچشم نمیخورد، و آخرین لحظات زندگی را با حضور ملک الموت، به آخر میرسانیم.
👈 طفلکان روبه نمو، جوانان رو به پيری و پيران رو به مرگ، همه پيش می روند.
در طی سال هائی که گذشت، همه ميدانيم چقدر کارو تحصيل كرده و درس خوانده ايم، و چقدر گناهانی را مرتکب شده ایم و لیکن اگر از خود سوال کنیم، که راجع به تهذيب نفس، مقابله با نفسِ اماره و شهوات چه كرده ايم و چه قدم مثبتی برداشته ايم؟ شاید جواب اندکی مثبت، اکثریت منفی و بعضی ها لاجواب بمانیم.
👈 تا نيرو و اراده ی جوانی هست ميتوان هواهای نفسانی را از خود دور ساخته و به جنگِ سخت با نفس و شيطان رفت، چرا كه قلب جوان، لطيف، و ملكوتی است و انگيزه های فساد در آن ضعيف ميباشد،
📍اما، این حقیقت را، عزیزان گرانقدر، بایستی بدانید که هر چه سن بالاتر میرود ريشه ی گناه در قلب انسان قوی تر و محكم تر میگردد تا جائی كه كندنِ آن از دل ممكن نيست.
👈 اشخاص میانسال و پیر را در اطراف مان سراغ داریم که ریشه ی گناهان در قلب شان خیلی قوی است و هنوز هم گناه را بر حسنات ترجیح میدهند، بدزبانی، چشم چرانی، دروغ، غیبت و شاید هم، چون به خلوت میروند، آن کارِ دیگر را نیز انجام دهند، و اینها مثالهائی از عدم توجه به تهذیبِ نفس در جوانی این اشخاص است.
📍حال، شما نیز، اگر بی دریغ و بیدرنگ به ارتکاب گناهان ادامه دهید، ریشه ی این گناهان، در سرزمین قلب تان قوی شده، بعد ها، کندنِ آن، خیلی مشکل و صعب خواهد بود.
زمانی که انسان به مرحله ی بلوغ و تکليف می رسد و حتی قبل از آن تا هنگام مرگ، تحت تأثير هجوم و حمله ی نفس اماره که هوی نفس و اميال شهوانی است، قرار می گيرد .
👈 اين نفس، انسان را به بدی ها و زشتی ها امر کرده و به ارضای خواهش ها و خواسته های بی پايان فرمان می دهد.
🔹بي شک نفس (سركش) آدمی را بسيار به بدی فرمان می دهد.
الله سبحانه وتعالی انسان را برای عالمِ ديگری آفريده و انسان مسافرِ ديارِ ابد و جاويد است .
👈 چگونه یک مسافر بخودش اجازه میدهد، که از نفس سرکش اطاعت کند، ولی از اطاعتِ خالقش ابأ ورزد؟
📍گذرانِ چند صباح در سرای فانی دنيا، به منظور به دست آوردن کليد گنج سعادت و خوشبختی ابدی در آن عالم است و آزمون های الهی برای به فعليت رسيدن استعداداهای نهفته در انسان و به کار گيری آن در اين راه مبارک و نورانی است.
👈 انسان معجونی از جسم و روح و دارای دو جنبه ی مادی و معنوی است .
چون انسان موجودِ خاکزاد است و در دامانِ دايه ی دنيا رشد و نمو می يابد و از سينه ی عالَمِ طبيعت شير مینوشد، دنيا برای انسان ﴿نمودِ عينی، لمسِ حضوری، و جذبِ شهودی﴾ دارد.
👈 و این ﴿نمود و لمس و جذبِ دنیا و دنیا داران﴾ ، باعث میشود انسان به راحتی به سويش جذب شود و محبتِ اجسام و اشیای فانی ( همان جنبه ی مادی که در بالا بدان اشاره نمودم) در دلش جوانه ميزند و آن را بدون واسطه باور ميکند و در اصالت و حقانيت ان شک و ترديد به خود راه نميدهد.
👈 دلیلِ عشق و عاشقی امروزی میان جوانان، همین بُعدِ ﴿ نمود، لمس و جذب﴾ جانب مقابل است،
📍ورنه در افریقا دختران سیاه پوست، و در هرجای دیگر، زنان مسن، و یا هم دخترانی که از محاسن و زیبائی جسمی برخوردار نیستند، خیلی زیاد است، و عاشق شدن بالای آنها را به آن جنونی که با کسی که محاسن فزیکی جذابی دارد، محال میبینم.
👈 همان گونه که برای رشد و رستگاری انسان، دو دسته عوامل درونی و بیرونی وجود دارد، وجدانِ اخلاقی، عقل، فطرت و گرایشهای عالی، انسانی از درون و، تدبر، تفکر، آموزش، و عمل به قرآن وسنت، انسانها را به سوی کمال و سعادت دعوت میکند.
📍مسلمان وقتی میخواهد نفسش را تهذیب کند، بدون تردید تحت تأثیر دو عاملِ بزرگ قرار میگیرد که این دوعامل، اولین سدِّ خطرناک برای رشد و کمال معنوی انسان شمرده میشود.
👈 این دوعاملِ اساسی که انسان را دست و پاچه میکند، و پدیده ی تصمیم گیری انسان را برای ارتکاب اعمالِ غیر و زشتی ها اغوای میکند، ﴿نفسِ﴾ خود انسان و دشمن قسم خورده ی او ﴿ شیطان﴾ لعین است.
📍نفس انسان، همانطوری که در آیه ی ۵۳ سوره ی یوسف آمده است، انسان را بسوی اطاعت از شهوات، حُبِّ لذات، ارضای خودش، زشتی ها، و بدی ها میکشاند، تا حدی که شیطان را اجازه ی ورود به حریم قلبِ انسان را میدهد، و با ارتکاب گناهان، شیطان، این قلب را محل اقامتش میسازد و خوش ندارد از آن خانه خارج شود.
👈 چون، صاحبِ خانه، عزتش را میکند، به اوامرش اطاعت و به وسوسه هایش گوش فرا میدهد، امر به منکر و نهی از معروف را بخوبی انجام میدهد، شیطان از این خانه ی بهتر ندارد که در آن بایستد.
📍بعضی ها اشتباهاً چنین میپندارند که شیطان همان هوای نفس است، در حالیکه، شیطان در قرآن کریم به معنای هوای نفس، یا نفس امّاره یا قوه ی واهمه یا یکی دیگر از قوای نفس ذکر نشده است، بلکه قرآن کریم، شیطانِ لعین را، موجودِ مستقل از انسان و از نسل جنّ را خطاب میکند.
👈 دشمنِ خارجی، یعنی ابلیس لعین، بدون هماهنگی با مهرههای داخلی و بدون داشتن زمینه و پایگاه درونی نمیتواند بر صاحب قلب مسلط شود و او را به اطاعت از اوامر خودش وادار کند.
📍این، انسان است که با اطاعت از هوای نفسش، زمینه را برای دسیسه های بعدی شیطان مساعد ساخته، خودش را طعمه ی حملات تهاجمی شیطان میسازد.
📍برای مؤفق شدن به برداشتنِ گامِ هفتم، در این سلسله ی ﴿ قدم بقدم بسوی نور﴾ مسلمان راستین، بایستی با نفسش شناخت حاصل کند، او را زیر و رو کند، با او سخن بگوید، از او سوال ها کرده، با نفسش استدلال کند و در شناختِ عمیقِ او، شب و روز در تلاشِ راه ها و اسبابِ رسیدن به حقیقتِ نفس شود.
👈 مشکلاتِ امروزی انسانها، در تمام عرصه های زندگی، اطاعت از نفس، بدون وقت گذاشتن به پی بردنِ حقیقتِ نفس است.
برای شرح عمیق موضوع، محاوره ی نفس را با انسان ﴿ یعنی شما خواننده ی عزیز﴾ و میانجیگری شیطان را میان انسان و نفسش، در خواب و بیداری، خدمت شما عزیزان پیشکش میکنم:
📍شیطان: خواب هیجانی و جذابی را در انسان القأ میکند، اما خودش نامرئی است.
👈 نفس: خواب کن، خسته هستی، دیشب هم ناوقت بخواب رفتی، نمازت را بعداً قضائی ادأ کن، این ماجرای ( خواب شما) را تا اخیر تعقیب کن….
📍انسان: (در حالیکه ضربانِ قلبش با دیدن این رؤیا خیلی سریع میتپد) به آواز پدر و مادر، و یا یکی از اعضای خانواده، که او را برای ادای نماز بیدار میکنند، اعتنائی نمیکند، و بخوابش ادامه میدهد.
👈 شیطان: تو بایستی این رؤیا را تعقیب کنی، باید بدانی که آخرِکار چی میشود.
📍نفس: اووووف، چقدر خسته هستی، سرت نیز درد دارد، کمی بخواب، با لحاف خودت را بپوشان که هوا سرد است..
👈 انسان: چرا پدر و مادرم مرا اینقدر اذیت میکنند، مادر، بگذار، لحظه ای بخوابم….
📍شیطان که یک دشمن بیرونی است و به عزت الله تعالی قسم خورده که درصدد وسوسه و گمراه کردن انسانها برمیآید هرگز نمیتواند بدون همراهی نفسِ درونی و خواستههای نفسانی،کمترین مؤفقیت به دست آورد.
📍ابلیس لعین، تلاش میکند انسانها را از راه وسوسه کردن به گناه وادار کند، اما زحمات او با استغفار انسانها برباد میشود،
👈 زمانیکه شیطان توبه واستغفار گناهکاران را میبیند، راه دیگری را در پیش میگیرد، و آن، هواهای نفسانی انسانهاست که آنان را سخت به زمین میزند و به هلاکت میرساند.
به گونهای که، انسانها میپندارند در مسیر هدایت قرار دارند، از این رو استغفار نمیکنند.
📍بنابراین شیطان از راهِ هواهای نفسانی در انسان نفوذ میکند و کار و تلاش وی را تأیید میکند . کارهای زشت را در نظر انسان ، پسندیده جلو میدهد و وی را در انجام آن ثابت قدم میکند.
📍شیطان مستقل از هوای نفس نمیتواند کاری بر ضد انسان انجام دهد، بلکه هواها و خواستههای نفسانی ما را تأیید و تشویق و ترغیب میکند،یعنی در برابر هوای نفس استقلال وجودی دارد،ولی استقلال عملی ندارد.
👈 با توجه به توضیحات ذکر شده معلوم گشت هر یک از دو نیروی درونی و بیرونی، تأثیرات ویژهای دارند، بنابراین نمیتوان گفت اگر شیطان نبود، هوای نفس کار شیطان را انجام میداد، بلکه هوای نفس کار خودش را انجام میداد، نه کار شیطان را . در واقع اگر شیطان نبود، هوای نفس توسط شیطان تأیید وتقویت نمییافت.
👈 پس، دانسته شد که برای برداشتن گام هفتم و نزدیک شدن به نورِ الهی، بایستی دشمن داخلی خود مان، یعنی ﴿ نفس﴾ را مورد مطالعه قرار دهیم، آن را درست بشناسیم، و همیشه، قبل از اینکه برای ارتکاب گناهی تصمیم بگیریم، لحظه ای مکث کرده، سوالاتی را با او مطرح کنیم.
این مبحث، طولانی، خیلی جالب و در حین حال، بی نهایت مهم و باارزش است.
👈 پس کمر ها را ببندید، نفس های تان را مورد تحقیق قرار دهید، و مطالعه ی بخش بعدی را از این صفحه فراموش نکنید.