مسلمانِ راستین

reasteen18

آیا میدانستید؟

﴿مسلمانِ راستین﴾

( قدم به قدم بسوی نور)

(بخش هژدهم ):

سلام های شعبانی را قبل از رمضان المبارک خدمت تک تک شما عزیزان تقدیم میدارم.

در چهار بخش قبلی، مبحث ﴿شناختِ نفس ، تدارک و راه اندازی اسبابِ غلبه بر آن﴾، را مطالعه کردیم و در اخیر بخش قبلی در مورد مداخل هفتگانه و راه های نفوذ شیطان به قلب انسان، اشاره ای نمودم.

و حال به شرح مداخل هفتگانه ی نفوذ شیطان بر قلمرو وجود انسان یکایک میپردازیم تا آمادگی مان را برای قدم و گام بعدی بسوی آسمانِ بیکرانِ نور، بگیریم.

۱- مدخلِ اول نفوذ شیطان برانسانها ﴿حََسَد﴾:

بدانید عزیزان که قلب آدمی ، همانند قلعه و حصارى است كه دشمن ديرينه و قسم خورده ی انسان، شيطانِ لعین، تمام همّت خود را براى ورود در آن قرار داده و براى تصرّف اين حصار و حكومت بر آن شب و روز تلاش میکند، حتی وقتی انسانها بخواب میروند.

تنها كسى میتواند اين حصار و قلعه را از دستبرد شيطان حفظ كند كه با بيدارى كامل به پاسدارى و حراست ابواب، کلکین ها، دریچه ها، طرق و شكاف‏هاى نفوذى آن مشغول باشد .

هر انسانی که طرق و ابواب نفوذى اين دشمن و يران‏گر را نشناسد ، توان حفظ اين حصار را ندارد، و به سادگی این حصار و قلعه را بدست دشمن می سپارد.

پاسبانی، حفظ و نگهدارى قلب از برنامه‏ هاى فاسد شيطان ، بر هر مكلّفى واجب و فراهم كردن مقدمه ی آن نيز واجب است ، پس شناخت راه ‏هاى نفوذى شيطان كه باعث حفظ قلب از خطرات است واجب میباشد.

شيطان مطرود براى تسلط و حكومت خود بر قلب و چيره شدنش بر مخزن و منبع فيوضات الهى و تبديل آن به پرورشگاه انواع رذايل و خبائث ، از هيچ طريقى چشم پوشى نمیکند و با هر ريسمانى قلوب انسان‏ها را به بند میکشد و آن‏ها را هدف تيرهاى زهرآگين و مهلك خود قرار میدهد .

مدخلِ بسيار بزرگى كه شيطان از طریق آن به راحتى میتواند حكومتش را بر قلب انسان برقرار كند عبارت است از حسد.

زمانى كه انسان بر چیزی حريص باشد ، اين حرص، كه از اوصاف شيطانى است، انسان را از ديدن حقيقت ، كور و از شنيدن واقعيّت ، كر میكند.

محبت و تمایل به چیزی، انسان را از دیدنِ حقیقت کور میسازد، و از شنیدنِ حق کر.

در پرتوِ پرنورِ چراغِ بصيرت ، انسان راه ‏هاى نفوذى شيطان را میشناسد .

زمانى كه پرده ی حرص و حسد ، جلو نورافشانى اين چراغ معنوى را گرفت ، انسان از ديدنِ آنچه بايد ببيند محروم گشته و در همين حال شيطان، فرصت پيدا میكند و آنچه را عامل رساندن انسانِ حريص به شهوات حيوانى است براى انسان نيكو جلوه میدهد .

در اين صورت انسان با داشتن زمينه ی حرص و تحريكات شيطانى دست به هر گناهى میزند !

آرى عزیزان من!

وقتى نور بصيرت از كعبه ی دل بيرون رود و حرص، اين رذيلت شيطانى جايگزين آن گردد ، معلوم است كار اين خانه به كجا میكشد !

حسادت، بیماری مهلکی است که از افراد بدطینت و شرور، ناشی می شود، همان کسانی که تابِ تحمل دیدن خیر و خوبی را برای افراد ندارند و خیر را برای صاحب آن نمی خواهند، و فقط آن را برای خود می خواهند.

بنابراین چنین کسانی چشم دیدن نعمت و خوبی را برای دیگران ندارند و با دیدن آن ناراحت می شوند، این ها حسود هستند، هر چند که آرزوی زوال نعمت را نکرده باشند.

حسد، آرزوی زوال نعمت از برادر مسلمان و بندگانِ الله سبحانه و تعالی است، و حسود کسی است که آنچه را برای خود نمی خواهد، برای دیگری می خواهد و آنچه را برای خود می خواهد، برای او نمی خواهد.

کسی که آسیب، آزار و گرفتاری و کاستی را برای بنده ای می خواهد و نعمت، سلامت و سعادت را برای او نمی خواهد.

حسد رذیله ای است، زاییده دو قوه ی شهوت و غضب، زشت ترین و سخت ترین بیماری های روانی؛ پست ترین رذائل اخلاقی که صاحب خود را به عقوبت دنیا گرفتار می سازد؛

زیرا در دنیا لحظه ای از اندوه و درد جدا نیست و با هر نعمتی که در دست دیگران می بیند، رنج می برد و درد می کشد و چون نعمت های الله سبحانه و تعالی بی کران و نامتناهی است و هرگز از بندگان قطع نمی شود، حسود پیوسته در اندوه و رنج است.

حسد و رشک ورزی، طنابی است که فرد حسود بر گردن دارایی و توان مندی و هوش و عزّت و فضیلت دیگری افگنده باشد و آن را به طرفی که خود می خواهد و می پسندد، می کشاند.

در حقیقت حسادت، تکرار داستان رشک ورزی قابیل و برادران یوسف علیه السلام و بیماری روحی و ریشه ی کفر است.

انسانِ حسود که استعدادی در خیرخواهی ندارد و نصیحت نمی پذیرد، برای نشان دادن گران چشمی خود و رسیدن به هدف، هر ناروایی را روا می شمرد و به هر چه پیش آید، دست می برد و چنگ می زند.

هزاران حیله می کند با هوچی گری، فقط برای اینکه مورد حسادت به سود دیگری تحقق نیابد.

حسود، یک انسانِ گزند دیده، سطحی نگر و هول انگیز است، نه یک انسانِ بی گزندِ خودساخته و امنیت بخش.

چیزی که برای برخی از مردم هیچ مفهوم ندارد، خودسازی است؛ یعنی حاضرند زندگی را تنگ چشم و شتردل یا مانند علف هرز بگذرانند.

حسد، باور و ایمانِ زندگی بخش را از جان انسان می مکد و او را نه تنها مبتلا به بیمارهای روحی، که به بیماری های جسمی نیز مبتلا می کند؛ ه

حسد جز زیان و خشم چیزى در وجود انسان ایجاد نمى کند، حسد سبب مى شود که قلب انسان ناتوان و جسم او بیمار گردد.

حسد نه تنها با روح ایمان سازگار نیست؛ بلکه با نفاق هماهنگ است.

حسد، آتشی است که از صاحبش جز خاکستر باقی نمی گذارد؛ گِلی که بنای ایمان بر آن دوام ندارد؛ مَزبله و مرداب گَندآلودی که موزیان و گزندهای دیگری مانند:

﴿بی گذشت بودن، کینه توزی و ستیزه جویی، دروغ، دورویی، شیطنت و نیرنگ، کفر و ناباوری﴾ را نیز در درون خود می پروراند و ویژگی های خوبی همچون:

﴿خداباوری، آشتی و خیرخواهی، صداقت، یک رنگی، دیگرگرایی، حیا و انصاف﴾ را در خود به لجن می کشاند و استحاله می کند.

دوستی ها را از هم می گسلد؛ آدمی را از رسیدن به مقامات والا بازمى دارد؛ حجاب و مانعی می شود در برابر معرفت و شناخت حقایق؛ ریشه هاى ایمان را نابود مى کند و آدمی را نسبت به عدل و حکمت الهى بدبین مى سازد.

تا زمانی که یک مسلمان حسد، کینه و بغض را از قلمرو قلب و جانش بیرون نکند، مؤفق نخواهد شد به گامهای بعدی بشوی نور بشتابد.

شیطان به بسیار سادگی از طریق این مرض مهلک به قلب انسان نفوذ کرده، افکار درونی شخص را پوچ و بی معنی میسازد.

کسی که ذره ای حسادت در قلبش باشد، توانائی برداشتن گام های بعدی بسوی نور و عرفان را ندارد، و در حقیقت چنین اشخاصی را شیطان توانسته است، در همین محلی که است، متوقف، نابکار، خسارتمند و اعمالش را بی اثر بسازد.

حسادت یکی از دروازه های خیلی خطرناک در قلب و افکار انسان است که صاحبش بایستی این درب را محکم ببندد و آنقدر از آن به چابکی و زرنگی پاسبانی کند که یک لحظه از حفاظت آن غافل نشود، چون برای دخول شیطان از این باب بداخل قلمرو وجود انسان، همان، یک لحظه ی طلائی برای شیطان ضرورت است.

تمام مداخل هفتگانه ی نفوذ شیطان در قلب انسان آسیب پذیر و با اهمیت هستند، ولی این مدخل، بشکل عجیبی طعمه ی حملات شیاطین قرار میگیرد، که حتی صاحب قلب، خودش مات و متحیر میماند.

معمولاً افراد حسود با سؤالی مواجه هستند که دائم آن را با خود تکرار می کنند:

«من چه چیزی از او کمتر دارم؟»

بدین ترتیب اسیر احساس بی کفایتی و ترس از آن می شوند.

اگر شما هم به دیگران حسادت می کنید، تنها به این دلیل است که آنچه الله سبحانه و تعالی بشما اعطأ نموده شکر نمیکنید، و با خود نمی اندیشید که این همه فضل و مرحمت الله سبحانه و تعالی است .

برعکس، همیشه فکر می کنید چیزی کم دارید و دیگران بهتر از شما هستند و توانایی ها و قابلیت های بیشتری از شما دارند.

افراد حسود معمولاً طرف مقابل را مقصر می دانند و از آنها انتظار دارند تغییر کنند و اگر آنها این کار را نکنند، آن را دلیلی برای بی علاقگی و بی توجهی شان می دانند.

اگر شما هم اینگونه هستید و می خواهید از این رفتارتان رهایی پیدا کنید، نخستین گامی که لازم است بردارید بایستی به تمام نعمات و فضل الله تعالی قانع شود، و شکر او تعالی را بجا آورید.

ان شأ الله در بخش بعدی راه های تداوی و معالجه ی این مرض مهلک را خدمت شما عزیزان مفصلاً بحث خواهم کرد.

برادر و خواهر مسلمان!

لطفاً این مضامین خیلی مهم و حیاتی را با تمام خانواده، اقارب، دوستان، و همکاران تان شریک سازید، و در رشد فکری، عقیدتی، ایمانی و وجدانی همنوع تان اقلاً یک امر خیری را، مایه ی حصولِ صدقات جاریه ی تان سازید.

جزاکم الله خیراً!

ا.ج.ع

ادامـــه دارد….

دوشنبه، نهم شعبان ۱۴۳۶

شانزدهمِ می ۲۰۱۶

https://www.facebook.com/meydanestid

و از طریق گوشی های موبایل!

m.facebook.com/meydanestid

نوت:

بخش قبلی را از لینک زیر دریافت، مطالعه، چاپ و ترویج کنید:

https://www.facebook.com/meydanestid/photos/pb.582425941852445.-2207520000.1463346039./998210050274030/?type=3&theater

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *