گفتند (فلان شخص) مُرد. دوستم صدا زد، انا لله و انا الیه راجعون، باورم نمیشود، او که خیلی جوان بود! یکی از نزدیکانش خیلی سریع جواب داد:
﴿ برادر، چی میگی، او.. ایقه شراب میخورد که…﴾!
این پسر جوان را من خوب میشناختم و چند بار پای صحبت و نصیحتش نشسته بودم.
کثرت مرگ های ناگهانی و مرگ میان جوانان در جامعه ی امروزی قابل تعمق ، تدبر و مایه ی تشویش است.
از اینکه حضرت رسول کریم صلی الله علیه و سلم از مرگ ناگهانی به خالق یکتا پناه می بُرد، معلوم میشود که این مصیبتی است که بر افراد و جوامع خاصی مستولی میشود.
در جامعه ی امروزی جوانانی هستند که به صورت ناگهانی از دنیا میروند، بعضی ها، متأهل و اولاد یا اولاده هائی از خود بجا میگذارند، و بعضی های شان مجرد اند.
پیام اسلام عزیز به بندگانِ الله تعالی این است:
﴿با ایمان و با تقوا زندگی کنید چراکه در قلب شما آرامش می آید.﴾
ذات پاک الله سبحانه و تعالی زمانی پیامبران را برای دعوت قوم های شان می فرستاد که هر کدام، یک بیماری داشتند:
قومی خرافات و خرافه پرستی میکردند، از کتاب و قانون آسمانی دور شده، قانون زمینی خود شان را وضع کرده بودند، به گرد بت های ساخته ی دست خود میچرخیدند، مهتاب و زمین و آفتاب را پرستش میکردند.
گروه دیگری به امراض کثیف نفسانی مانند همجنس گرائی و لواطت، زنا، شراب و قمار دچار شده، غرق در رذایل اخلاقی و ارضای نفس سرکش خویش بودند،
عده ی دیگری بالای زنان شان ظلم کرده، دختران شان را زنده بگور میکردند. زنان را مایه ی ننگ و نجس میدانستند، حالانکه مادران خود شان زنانی بیش نبودند.
قوم دیگری در ترازو و معاملات کمی می کردند و مزد را کامل می گرفتند، در خرید و فروش دغل میکردند، مشتری را فریب میداند و از این کار شان توبه هم نمیکردند، تا که الله تعالی این گروه را عذاب بزرگی داد.
گروه دیگری ربأ و سود را عام کردند، دروغ، غیبت، بدزبانی، مسخره گی، استهزأ، اهانت، فسق، فساد، رشوت و دیگر منکرات را میان رعیت به فرهنگ تبدیل کرده بودند.
الله سبحانه و تعالی به قوم دگری پیغمبری را زمانی فرستاد که مردم با جادو کردن، سحر و خرافات مبتلا بودند، و الله تعالی برای آنان طبق این بیماری پیامبری فرستاد.
امروز در امت فعلی، از افغانستان گرفته تا ایران، پاکستان، جزایر عرب، و حتی دورِ دور ها، تمام این بیماری های فوق وجود دارد و به سرعت سرسام آوری رو به ساری شدن میان تمام ملت هاست.
با ختم رسالت و نبوت، چهارده قرن پیش دگر پیامبری برای بیدار کردن وجدان های مرده نازل نمیشود، و امت با نبود تقوای باید و شایدی که با آن مزین و مجهز باشند، مانند رمه های یاغی به هر طرف پاشان و سرگردانِ ارضای شهوات و نفس های گرسنه ی شان هستند.
﴿دروغ، غیبت، بدگوئی، بدزبانی، و دشنام دادن﴾، که از جمله ی گناهان خطرناکِ کبیره است، آنقدر میان مردم عام شده است که حتی میان عالمانِ نام نهادِ دین که خودشان را پیشوا و دعوتگر راه حق مینامند وبه زبان عربی هم بلد نیستند، یک امر خیلی عادی و معمولی محسوب میشود.
یک عالمِ دین در منبر بالا میشود و به یک عالمِ دیگر پای تیلفون فحش میدهد، و مأمومین، مانند انسانهای بیجان و بی روح به او گوش میدهند،
به همین منوال زنان و دختران آنقدر بد حجاب و بی سیرت شده اند که کسی حجابی بَسَر داشت، بالایش القاب و نام ها میگذارند و نکوهشش میکنند.
رسول الله صلی الله علیه و سلم فرمودند:
﴿لعنت خداوند بر کسی است که دروغ می گوید، الله تعالی لعنت کرده است آن زنانی که ظاهراً لباس بر تن دارند و اما لباس مناسب ندارند.﴾
پسران جوان که از صبحِ وقت مقابل آئینه ایستاده و مانند زنان به آرایش و پیرایش سرگرم اند، تا طلوع آفتاب یک بار سر بسجده نمیگذارند، و شکرانه ی نعمات الهی مانند چهره و صورت زیبای شان، صحت، نعمت، عافیت و هزاران نعمات دیگری را که الله تعالی بدانها عنایت فرموده است، ادأ نمیکنند.
در مساجد یک الی دوصف بسته میشود، و آن هم عده ی سالمند و پدرکلان هائی اند که بعد از ختم نماز پای صحبت، غیبتِ این و آن را غنیمت میشمرند، ولی پسران جوان شان در خوابِ ناز، پیچیده به لحاف، در بستر گرم، به خواب های افریقائی فرورفته اند،
در حالیکه، عبدالله بن أم مکتوم که خودش از چشم نابینا بود از رسول الله صلی الله علیه و سلم سوال می کند:
ای رسول الله (ص) آیا اجازه می دهید که در خانه ی شما نماز بخوانم؟
رسول الله صلی الله و علیه وسلم می فرمایند: آذان را می شنوید؟ عبدالله (رض) گفت: بله ،
رسول الله (ص) فرمودند:
ناجایز است نماز خواندن در خانه چراکه باید در مسجد نماز بخوانی و نمازتان در خانه قبول نمی شود.
نعمت جوانی، نعمت بزرگی است و از این نعمت آنچنانکه شایسته ی عبادت الله تعالی است، بایستی استفاده ی اعظمی شود، چراکه این نعمت خیلی زود می گذرد و بقائی ندارد، فقط ما می مانیم با چند تار موی سفید و افسوس و حسرت های بیشمار، آن هم اگر توفیق طول عمر برای مان داده شود.
رسول کریم صلی الله علیه و سلم نصف شبی از خواب بلند شدند که بسیار پریشان بودند و فرمایش کردند:
بروید زنان را از خواب بیدار کنید چراکه امشب از آسمان فتنه های فراوانی بر روی زمین می آید.
امروز فکر می کنیم دنیا آرام است اما اینطور نیست دهان شیطان باز است برای اینکه ایمان را از من و شما بگیرد.
برادر و خواهر مسلمان!
امروز، با تأسف زیاد، میبینیم که شیطان واردِ مساجد ، خانه ها و جیب های مان شده است،
بی حیایی به اوجش رسیده است، و نگاه کردن به نامحرم، چشم چرانی، حُبِّ شهوات، نفس پرستی، بذله گوئی، خندان جماعت وسیع مردم، و به موسیقی گوش دادن خیلی عادی شده است، و حتی مفتی هائی در بطن جامعه ی عرب و عجم داریم که شنیدن موسیقی و منکراتِ دگر را حلال میدانند.
عزیزان گرانقدر!
کجاست ایمان و تقوائی که از راد مردانِ دیروز بما رسیده بود؟
دنیا و دنیا داران خیلی عجیب مینماید، و این بیدار شدنِ نیمه شبِ بهترین آدم و عالم ( صلی الله و علیه وسلم )، و گفتار زیبای شان، همین فتنه هائی را بیان میکند که فعلاً سردچار آن هستیم!
به این مهم خیره شوید:
روز قیامت عکرمه (رض) داخل جنت میشود، و ابی جهل، (پدرش) در جهنم است!
مبادا این امر برعکس شود که ما (ان شأ الله) در بهشت باشیم و فرزندان مان در جهنم!؟
شما چگونه پدر و مادر خوب و مهربان هستید که اطفال تان در حال غرق شدن در این فتنه های شهرآشوب اند، ولی شما بی تفاوت، دست زیر الاشه نشسته اید و ماجرای را نظاره میکنید؟
امروز خطرناک ترین چیزی که از شهر های بزرگ گرفته، تا دور دورِ دورها، محلات، قصبات و روستاها وارد شده است، بی حیایی و فساد اخلاقی ناشی از برنامه های مبتذل کانالهای تلویزیونی است.
در حال حاضر شبکه های خبیثی در حال فعالیت استند که فرزندان مسلمان و خانواده ها را هدف قرار داده، برای زنان ، کودکان و مردان، و حتی برای تحریک شهوات سالخوردگان هر یک، برنامه های اختصاصی را شب ها وروز ها بدست نشر میسپارند.
در قریه جات و روستا ها قبلاً، کم از کم، بوی ایمان احساس می شد، اما امروز اگر جلوگیری از این مفاسد نشود روزی فرا می رسد که جلو این سیل را نمی توانید گرفت و حسرت خواهید خورد.
هارون یحیی در کتابی، از قومی سخن میراند که در حالت بدکاری، فساد و فتنه،به سنگ تبدیل شده اند که برای جهان عبرت قرار گرفته است.
پدر و مادر گرانقدر!
اطفال نازنین و خانواده ی خود را از هرگونه گناه و فساد دور نگه دارید و ایمان تان را حفظ کنید تا خدانکرده در همان حالتِ گناه از دنیا نروید.
تقوا را پیشه کنید و به درگاه الله سبحانه و تعالی توبه و تضرع کنید، و از زلزله های بعدی و تباه کن به او تعالی پناه ببرید.
خواهران مسلمان!
به هیچ عنوان به شوهران خود اجازه ندهید که بی نماز در خانه باشند ،
هزگاه دین را زنان به خانه های شان بیاورند این خانواده با حضور ایمان و تقوا در کاشانه می تواند آرامش داشته باشد.
در خانه های خود سوره ی بقره را تلاوت کنید تا از هر گونه سحر و جادو بدور باشید و شیطانک ها را از یر سقف های تان فرار دهید.
صدقه دهید و دیگران را نیز به دادن صدقه تشویق کنید، چون صدقه سرمایه ی عظیمی است که نیکی ها و حسناتِ بی پایانی را جذب می کند.
به فقیران، مسکینان و ناداران کمک کنید، و نگذارید همسایه ی تان شب ها، گرسنه بخوابد، درست همانطوری که رسول صلی الله علیه و سلم می فرمایند:
﴿مؤمن آن کسی نیست که سیر و همسایه اش در گرسنگی باشد.﴾
اینها صرف چند موارد کوچکی برای گذاشتن گام های استوار بسوی دریچه ی تقوا است.
مصائب زمین و آسمانی، بری و بحری، مشکلات، قتل، قتال، خون های ناحق، سربریدن ها، زلزله های پیهم، همه نتیجه ی نبودِ تقوا در جامعه است، چون سخن همان است که با آن اصلِ این مضمون را آغاز کردیم:
﴿ تقــوا نداریم که آرام نداریــم﴾!
بخش بعدی این مضمون بیدار کننده را از این صفحه از یاد نبرید!