ابيات وسخنان برگزيده (بخش هشتم)
ارسالی الحاج احمد شفيق شبنم
پل بر سر محیط قلزم بستن – راه گردش بچرخ انجم بستن
کام و دم مار و نیش گژدم بستن – بتوان نتوان زبان مردم بستن
(در کوزه را میتوان بست اما دهان آدمی را نمیتوان بست)
2- عیب تو خواهی نگوید خصم عیب او مگو – با خموش میتوان خاموش کردن کوه را
(قضاوت نکن . تا مورد قضاوت قرار نگیری)
3- انصاف نصف ایمان است
(برای روز بارانی(فرا رسیدن مشکلات)چیزی را نگهدار
4- دیده ز عیب دیگران کن فراز – صورت خود بین و در او عیب ساز
(قبل از اینکه دیگران را بخاطر خطا های شان ملامت کنی به عیوب خود بنگر
5- آدمی را نسبت به هنر باید نه پدر
(این شخصیت انسان است که مهم است نه اصالت نژادی او)
6- پولت را قرض بده تا دوستت را از دست بدهی.
( اگر میخواهی کسی را دشمن خود سازی . به او پول قرض بده و بعد از او بخواه)
8- مگزار دست چپت بداند آنچه دست راست انجام میدهد.
(مستور بدار کمکی که به فقرا میکنی)
9- اندک اندک بهم شود بسیار- دانه دانه است غله در انبار
(اغلب و اندک . کیسه پر شود بیشک)
10- اسپ تازی دو تک رود بشتاب – شتر آهسته میرود شب و روز
ای که مشتاق منزلی مشتاب – پند من کار بند و صبر آموز
(کم کم و تکه تکه)
11- گر چه منزل بس خطرناک است و مقصد بس بعید – هیچ راهی نیست کان را نیست پایان غم مخور
(طولانی ترین روز هم پایانی دارد)
12 – دریغ سود ندارد چو رفت کار از دست – علاج واقعه قبل از وقوع باید کرد
(قبل از آنکه اسپ دزدی شود . در اسپ خانه را قفل کن.
13- هر بیشه گمان مبر که خالیست – شاید که پلنگ خفته باشد
( قبل از آنکه قدم بگزاری نگاه کن . شاید ماری میان گلهای زیبا خزیده باشد.)
14- بگفت این و شد روزگاری به سر – زمان گزشته نیاید به بر
( زمان از دست رفته هر گز بدست نیاید باز)