درنگی بر سیر تاریخی انتخابات در جهان و افغانستان با یاد آوری تفاوت های حقوق آن (قمست چهارم)
لطیف نوری
دو دیگر آن که عمل انتخابات، منجر به انعقاد قراردادی بین انتخاب کننده و انتخاب شونده نمی شود تا بتوان نماینده را که پدیده ای از حقوق عمومی است، همانند وکیل حقوق خصوصی تلقی کرد. درست که در هنگام انتخابات، شهروند رای دهنده با علم و آگاهی از برنامه انتخابات، رضایت خود را به سوی وی اعلام می کند و نامزد نمایندگی نیز بنابه ملاحظات سیاسی و علاقه به انتخاب مجدد شدن با رغبت در صدد اجرای تعهدات خود بر خواهد آمد و بدین دلایل می توان نوعی پدیده قرار دادی را در این روابط ملاحظه کرد، لکن می دانیم که در حقوق، کلیه تظاهرات مربوط به رضایت، لزوماً منجر به انعقاد قرارداد نمی شود. مضافاً به این که در انتخابات، طرفین قرار داد مشخصاً معلوم نیستند. نامزدهای مختلف احزاب گوناگون، هر یک متاع سیاسی خود را عرضه می کنند و هر شهروندی یکی یا گروهی از آنان را می پسندد. آرا، قاعدتاً مخفی و تشخیص طرفین قرار داد، نا ممکن است.
محدوده این قرار داد معروض، چه از حیث موضوعی و چه از لحاظ برد و دامنه، نامشخص است زیرا امر فرمان روایی سیاسی یا کنترول اعمال حکومت گران، چیزی نیست که بتوان در زمان اجرای انتخابات، کاملاً پیش بینی کرد. به همین دلیل است که نماینده انتخاب شده، هنگام تصمیم گیری و اعمال نظر در سیاست عمومی کشور که مسایل، آزاد است، خود تصمیم می گیرد و خود، مشی نمایندگی خویش را بر می گزیند.
یکی از مشخصات انتخابات، خصلت گزینش آن است. یعنی هم نامزدی انتخابات، (البته در چارچوب قوانین) آزاد است و هم رای دهنده می تواند از میان نامزد های مختلف اعلام شده، آزادانه آنانی را که بیشتر با سلیقه او تطبیق می کنند، برگزیند. این گونه انتخابات را "ریمون آرون" «انتخابات متعارض» و "آندره هوریو" «انتخابات مبارزه ای» می نامند و انتخابات را تنها با این شرایط، واقعی و آزاد تلقی می کنند. در حالی که در برخی کشورهای اقتدارگرا، نوع دیگری از انتخابات رواج دارد فاقد خصلت های فوق است. در ممالک کمونیستی یا برخی از کشورهای دنیای سوم فقط یک حزب قانونی وجود دارد و فعالیت سایر احزاب و گرایش های سیاسی، ممنوع است و چون حزب موجود، در عین حال برنامه امور را نیز به دست دارد، در هنگام انتخابات، فهرست نامزدها را تعیین می کند و به اطلاع رای دهندگان می رساند که اینان باید لزوماً به همین نامزدها رای دهند. یعنی انتخابات، بیشتر جنبه تاییدی و خصیصه پله بیسیتی دارد تا گذینش از میان نامزدهای گوناگون.
در افغانستان: انتخابات سال 1331، در ختم سال 1330 شمسی، دوره سه ساله شورای گذشته به پایان رسید و روز 31 حمل سال 1331 روز انتخابات جدید اعلام شد. در این انتخابات در حالی برگزار یم گردید که حکومت شاه محمود خان از دموکراسی اعلام شده، دلسرد گردیده، آزادی نیم بندی را که در دوره انتخابات شورای قبلی به ارمغان آورده بود، دوباره در قفس انداخته بود. در سال 1950 یک عده اشخاص آزادیخواه از جمله سید اسماعیل بلخی از علمای متنفذ شیعه، خواجه محمد نعیم خان قوماندان امنیه سابق کابل، محمد ابراهیم خان معروف به بچه گاو سوار از بزرگان هزاره، میر علی گوهر خان از غوربند، قربان نظر خان صاحب منصب اندخوی، محمد اسماعیل خان، وکیل از سرخ پارسا و محمد اسلم خان به اتهام توطئه علیه حکومت به همدستی خارجی ها، دستگیر و بدون محاکمه زندانی گردیدند و به دنبال آن در سال 1951 جراید آزاد یکی بعد دیگری بازهم بدون محاکمه توقیف شدند.
به دنبال این سرکوب و اختناق، دولت شاه محمود خان تصمیم گرفت که در انتخابات نیز مداخله نموده، از انتخاب شدن روشنفکران دست چپی ممانعت به عمل آورد. میر غلام محمد غبار که یکی از کاندیدان نمایندگی شهر کابل بود، می نویسد که قضات و مامورین موظف حکومتی، بی پرده آرای رای دهندگان را در دفتر رای دهی بنام کاندیدان طرفدار آن حکومت ثبت می کردند، زیرا دیگر صندوقی برای انداختن ورقه رای انتخاب کننده گان وجود نداشت و اصول رای گیری کتبی و سری که در دوره گذشته تطبیق شد، مشروک گردیده بود. اعتراض کنندگان از طرف عبدالحکیم خان شاه عالمی والی کابل با چوب پلیس از حوزها بیرون رانده می شدند و مقاومت کنندگان به محبس سوق می گردیدند. این طرز برخورد، مردم را ناگزیر به عکس العمل ساخت. نخست مردم با انتخابات مقاطعه مرکب از هزاران نفر از دکانداران و پیشه وران، مامورین پایین رتبه، دانش آموزان دانشگاه و شاگردان مکاتب و طرفداران احزاب وطن و خلق، به شمول کاندیدان شان در شهر کابل، بوقوع پیوست، اینها با بیرقهای حرکت می کردند که در آنها شعارهای (( وکلای ملی ما غبار و محمودی )) نوشته شده بود و در سر هر چهاراهی، نطقهای شدید ضد مداخلات حکومت در امر انتخابات ایراد می گردید. مظاهره کنندگان جاده های بزرگ شهر را عبور کرده بعد از ظهر به استقامت ارگ شاهی به حرکت افتادند، در حالی که سواره نظام دولت آنها را قدم به قدم تعقیب می نمود.
ادامه دارد …
با احترام
لطیف نوری