اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
« من المومنین رجالٌ صدقوا ما عاهدوالله علیه فمنهـم من قضی نحبه ومنهــم من ینتظر وما بدلوا تبدیلا – قر آنکریم »
دادن دل نیست تنها شرط ، بر جانان خــــویش
دوستی آن باشدت تا بـُــــکذری از جان خویش
یاد آور آن زمان« قالوا بلی» گفتـــی نخُــسـت
شـرط باشد تا به آخر ،نشکنی پیمآن خــویش
(عزیزی)
به مناسبت شهادت کوه عظیم جهاد و معلم بزرگ انقلاب اسلامی افغانستان پروفیسور برهان الدین ربانی
شهـاد ت طلایه داربزرگ و ارجمنــد نهضت اسلامی و مرشد ومعلم بزرگ انقـــــلاب اسلامی افغانستان ، رئیس جمهور اسبق دولت اسلامی ورئیس شورای عالی صلح جناب پروفیسور برهان الدین ربانی را برای ملت قهرمان افغانستان , همسنگران جهاد ، خانوادۀ شریف آن بزرگوار ونهضت جهانی اسلام وامت مسلمه تعزیت وتسلیت عرض میدارم .
هر چنــد شهــادت این پیر بادرایت انقلاب اسلامی که از دوران صباوت ،بمدت بیش از پنجاه سال را در راه مبازه اسلامی وآزادی خواهی ودعوت سپری کرده وبه شیخوخیت رسیده بود ، برای خود آن بزرگوار آرمان نهــا ئی بود که به آن نایل شدند ، لیکن ملت افغانستان را از وجود شریف خویش که مایه خیر وبرکت ووسیله نیرومند وحدت ملی وپیوند اقوام وزبانها ومذاهب اسلامی افغانستان بودند محروم ساختند.
استاد شهید که آموزگار مجرب وجامعه شناس خبیری بودند بر اساس معتقدات اسلامی وتجربیات سیاسی به همۀ اقوام وملیتهای افغان پیوند برادری واخوت دینی داشته وحتی از همان آوان تا سیس تنظیم جمعیت اسلامی افغانستان ، که قریب دوثلث شورای اجرائیه وکمیتۀ مرکزی جمعیت اسلامی را از برادران پشتون انتخاب کرده وحتی مشاورینی نیز از اهل تشیع نیز داشتند ، به ملت افغانستان ثابت کردند که ایشان پدر معنوی همه ملت افغان بوده و از تبعیض ، تعصب ، تحجر ودگم اندیشی ، وانحصار طلبی بدور بوده واندیشۀ اسلامی را از افراط وتفریط وخرافه وتکفیر وتجریح ورفض بدور داشته وبحکم قرآن که میفرماید :
« وکذالک جعلناکم امةً وسطاً لتکونوا شهدا ءَ علی الناس ویکون الرسول علیکم شهیدا »
راه اعتدال ومیانه روی را در همه امور دعوت اسلامی واندیشۀ سیاسی شان رعایت نمودند .
استاد شهید که عمربا برکت و طولانی خویش را در راه نهضت اسلامی وآزادی کشور افغانستان به پیری رسانده وصورت نورانی وپردرخشش شان با برف شیخوخیت پوشانده شده بود ، نه تنها در جمع بزرگان واساتیذ ومجامع ملی وبین المللی از جایگاه خاص علمی وسیاسی وتاریخی بر خوردار بودند ، بلکه خود وزنــۀ نیرومندوسنگینی را در مسایل ملی ومنطقه ئی دارا بودند .
حالت متواضعانه وخاکی بودن شان همــه مردم را که مربوط به هر قوم وقبیله وزبان وسمت وسوئیکه بودند مجذوب اخلاق نیکو وتبسم شیرین خویش داشته وهمه اقوام وملیتها برایشان احترام داشتند وایشان را با خود صمیمی وحتی قوم وخویش وقبیلۀ خود می پنداشتند .
ایشان حاضر بودند تا ساعات زیاد برای شنیدن حرف جوانان کم سن وسال نیز سپری کرده وبحرفها ی جوانان ( برادران وخواهران وخاصتا دانشجوها ) گوش فرا دهند .
استاد شهید انسان صبور وشکیبا بوده ودر هیچ حالتی چه در زمان ضعف ونداشتن قدرت سیاسی واقتصادی احساس ضعف وزبونی نکرده ودر حالت اقتدار سیاسی وشهرت بین المللی نیز احساس غرور وتکبر پیدا نکرده وبا زهم همان انسان متبسم ومتواضع بودند ، وهیچ وقت از مواضع قدرت سیاسی برای حذف وتجریح وتجرید رقبای سیاسی خویش استفاده نکرده بلکه همیشه جوانهای احساساتی را به صبر وشکیبائی وپر هیز از اعمال خشونت آمیز دعوت وامر نمــوده و هر شخصیت ملی و سیاسی را در جای شان ضروری ومحترم می انگاشتند وهمۀ عناصر جهادی وملی راکه به هر حزب سیاسی و وملی تعلق داشت مهم می شمردند .
استاد شهید با اخلاق وفضیلت غیر قابل وصفی که داشتند ، وبا صبر وحوصله مندی شایستۀ بزرگ مردان تاریخ است ، هیچگاه از نا ملایمات وحوادث تلخ روزگار مایوس نشده وشکایت بر زبان نرانده اند وبلکه مجاهدت واستقامت را به همه توصیه میکردند وخود از همه بیشتر صابر وشکیبا بودند .
هیچ وقت فراموش نمی کنم که استاد شهید در سال 1360 زمانیکه ، دفاتر جمعیت اسلامی افغانستان بالاثر توطئۀ عناصر بد گهــر، در خراسان ایران بسته شد وکارکنان دفتر را بزندان انداخته بودند .و تلاش ما برای باز کردن دفاتر جمعیت اسلامی ورهائی برادران ما موثر واقع نشد واز ایشان خواستیم تا بایران تشریف بیاورند ویا اینکه به همه کارکنان دفاتر جمعیت اسلامی افغانستان در ایران اجازه دهند تا بسنگر های داخل بروند ، زیرا برادران اکثر نظر داشتند که حکومت ایران با جهاد همکاری نداشته واین حکومت با تفرعن وتفاخریکه خصلت تاریخی حکومت ساسانیان قدیم وصفویهاست افغانهارا توهین میکند وبرایشان هیچ بها نمیدهد. اما استاد شهید باز هم تلفنی همه برادران دفاتر را به صبر وشکیبائی واداشتند ووعده سپردند تا خودشان بایران سفر کــــنـند .
هیچ وقت از یادم نخواهد رفت که با جناب ایشان ، قرار ملاقاتی با آیت الله بهشتی که در آنوقت رئیس قوۀ قضائیۀ ایران بود گرفتــه ،وبا ایشان در وزارت عدلیۀ ایران رفتیم . آقای بهشتی به مدت قریب دوساعت استاد رهبر انقلاب اسلامی را در پشت دروازه منتظر نگه داشت ، تا اینکه من جدا خسته وناراحت شدم واز استاد شهید خواستم جناب استاد ، این مردم با خصلت تفرعن وخود بزرگ بینی وتکبری که دارند ملت ما وخاصتا جناب شما را توهین میکنند ، بیائید بر گردیم واز خیر این حکومت در کذریم وبهتر خواهد بود تا بما اجازه دهید به سنگر برویم ومارا از خیر این حکومت چشم داشتی نیست !
اما این اسطورۀ صبر وشکیبائی واین معلم اخلاق وفضیلت با خنده روئی وتبسم همیشگی خویش فرمود ند که : عزیز جان !
«ما در راه خدا به جهاد بر خواسته ایم وصبر یکی از اساسی ترین مسایل در جهاد است وما برای آزادی ملت خود میکوشیم وباید هر رنج وزحمت را بپذیریم. وانشاء الله با صبر مشکلات حل میشود »
همان بود که آیت الله بهشتی بعدا از دفتر خود بر آمد وبدون اینکه از استاد بزرگوار رهبر انقلاب اسلامی افغانستان پذیرائی کند در حالت حرکت ورفتار برای چند دقیقه سر پائی صحبت کرده و جناب استاد شهید از عملکرد پاسدا ران مشهد مبنی بر بسته کردن دفاتر جمعیت اسلامی افغانستان گله کردند ودر ضمن گله این آیۀ کریمــۀ قرآنکریم را که هیچ وقت از حافظه ام دور نخواهد شد قرائت کردند :
«لَتُبْلَوُنَّ فِي أَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ وَلَتَسْمَعُنَّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ مِن قَبْلِكُمْ وَمِنَ الَّذِينَ أَشْرَكُواْ أَذًى كَثِيرًا وَإِن تَصْبِرُواْ وَتَتَّقُوا فَإِنَّ ذَلِكَ مِنْ عَزْمِ الأُمُورِ آل عمران:186]».
وبرای آقای بهشتی فهماندند که:
این وعدۀ الهی است که خداوند مسلمانان را در موارد مختلف امتحان میکند واز دست کفار اهل کتاب ومشرکین و…. مورد آزار واذیت قرار می گیرند ، وامادر مقابل مسلمانان هم در برابر این توطئه ها فقط وفقط صبر واستقامت وتقوا را پیشــۀ خود می سازند ، همانطوریکه صاحبان بزرگ رسالت الهی در زمین عهده دار این امر مهـــم بوده اند .
وبا قرائت این آیه کریمه گلۀ وشکایت خویش را از دوستان زبانی بسیار رندانه بیان داشتند و به آیت الله بهشتی فهماندند ، که ما توطئه دربرابر خود را امر طبیعی میدانیم ولیکن برای رسیدن به هدف اسلامی خویش صبر واستقامت وتقوا ، پیشۀ اصلی ما است وهراسی نداریم .
من متوجه شدم که این آموزگار خبیر انقلاب حتی از سر وجان و همه چیز خویش برای اسلام وانقلاب اسلامی افغانستان مایه می گذارد .
استاد شهید همان روحیه وخواص متواضعانه وشریفانه دوران پوهنتون محصل بودن در پوهنتون کابل – دانشگاه بین المللی اظهر ودردوران استادی پوهنتون کابل ودوران مها جرت پیشاور – ودوران بقدرت رسیدن بعنوان رئیس جمهور دولت اسلامی افغانستان ودوران یکه بعنوان عضو پارلمان قرار داشتند وآقای قانونی که حیثیت فرزند کوچک استاد شهید را داشت رئیس پارلمان بود وبعدا که سال قبل بعنوان رئیس عالی شورای صلح تعیین شده بودند ، تا لحظات اخیر(روزسه شنبه 29 سنبله 1390سال مطلبق به 22 شعبان المعظم سال 1432 هجری قمری برابر 20 سپتامبر 2011 ) که تعهد خود را با خدای خود وفا کرده ومردانه شربت شهادت نوشیدند هیچ تغیری در وضعیت اخلاقی وروحی این اسطورۀ مقاومت بوجود نیامد . وهمان تبسم وهمان حالت متواضعانه وهمان اخلاق وفضیلتیکه از بزرگترین اسوۀ حسنه جناب رسول الله (ص) آموخته بودند در طول زندگی شریفانه ومحترمانــۀ شان در صورت وکرکتر وسیمای نورانی شان همیشه هویدا بود تا اینکه به لقاء الله پیوستند .
اگر چه دستان پلید دشمنان دین ووطن اسلامی وآزادی افغانستان جنایت نابخشودنی را نسبت بشهادت رساندن این کوه عظیم مجتمع اسلامی افغانستان ونهضت جهانی اسلام مرتکب شدند ، وامتی را بسوگ نشاندند ، اما باید بدانند که : خداوند خود حافظ دین خود است واین راه واین خط دعوت ومبارزه با رحلت پیامبر عظیم الشان اسلام ووفات سیدنا ابوبکر صدیق وشهادت سیدنا حضرت سیدنا حضرت عمر وشهادت سیدنا عثمان و شها دت سیدنا حضرت علی( رضوان الله تعالی علیهم اجمعین ) وارتحال امام ابو حنیفه – امام شافعی – امام مالک وامام احمد حنبل وامام جعفر صادق ،( رحمة الله علیهم اجمعین ) ازبین نرفته بلکه در هر عصر وزمان باز بحکم سنت الهی شخصیتهای را خداوند بر انگیخته است تا این سنت انبیاء کرام علیهم السلام را به پیش ببرند . وچنانچه تاریخ شاهد این مدعا است که در هر قرن متجددینی ظهور می کنند وجهان اسلام را تجدید بنا میکنند .
وهیچگاهی بادر گذشت وشهادت طلایه داران نهضت جهانی اسلام این حرکت باز نایستاده وبلکه همیشه مبارزه ادامه داشته است چنانچه بعد از در گذشت علامۀ بزرگ سید جما ل الدین افغانی ، وشهادت امام حسن البناء وسید قطب وشیخ عبدالرحمن کواکبی وشهید عبدالقادر عوده وحسن هضیبی ودر گذشت علامه رشید رضا وامیر عبدالقادر الجزایری – وشیخ شامل , وشهید استاد غلام محمد نیازی وشهید عبدالرحیم نیازی وشهید مهندس حبیب الرحمن شهید ، ونصرتیار شهید وقادر توانای شهید واستاد ربانی عطیش شهید واستاد مولوی حبیب الرحمن شهید واستاد خواجه محفوظ شهید ، وداکتر عمر شهید ، وهزاران هزار فرزند دیگر نهضت اسلامی وقافلۀ ملیونی شهدای عالیمقام انقلاب اسلامی افغانستان ودر راس قهرمان ملی کشور شهید احمد شاه مسعود وهزاران هزار هم سنگر دیگر جهاد که در لوگر – پکتیا – ننگرهار – لغمان و هرات وبلخ وغرنه ودایکندی وبا میان وقندهار وهلمند و 34 ولایت سر تاسر افغانستان که بدرجات رفیع شهادت نایل آمده اند ، این حرکت نخوابیده است وخون پاک شهدای انقلاب اسلامی افغانستان بیش از پیش نهالان وجوانه های مزرعـــۀ ســرسبز پیروان مکتب اسلام را آبیاری وپروش میــدهــد .
روح استاد شهید را خداوند در اعلی علیین مسرور ومحظوظ بدارد واورا در زمرۀ شهدا – صدیقین وصالحین واولیاء خود قرار دهــد
زنده باد مکتب آزادی بخش اسلام , وپیروان اسلام ومجاهدان را ه خدا در افغانستان وجهان اسلام
ننگ ونفرین بر دشمنان اسلام, دشمنان آزادی ودشمنان عزت وحرمت ملت مسلمان ومجـــا هــد افغانستان . ودشمنان ملتهای مسلمان در سراسر جهان .
در اخیر غزلی را از حافظ شیرازی بیاد بود استاد شهید بیادگار مینویسم :
نه هرکه چهره برافروخت دلبری داند
نـه هر که آینــه سازد سکندری داند
نه هر که طرف کله کج نهاد و تند نشست
کـــلاه داری و آیین سروری دانــــــد
تو بندگی چو گدایان به شرط مزد مکن
که دوست خود روش بنده پروری داند
غلام همت آن رند عافیت سـوزم
کـه در گـداصفتی کیمیاگری داند
وفا و عهد نکو باشد ار بیاموزی
وگرنه هر که تو بینی ستمگری داند
بباختم دل دیوانه و ندانســــتم
که آدمی بچهای شیوه پری داند
هزار نکته باریکتر، زمو این جاست
نه هر که سر بتراشد قلندری داند
مدار نقطه بینش ز خال توست مرا
که قدر گوهر یک دانه جوهری داند
به قد و چهره هر آن کس که شاه خوبان شد
جهـــــان بگیرد اگــــر دادگستری داند
ز شعر دلــــکش حافظ کسی بود آگــــــاه
که لطف طبع و سخن گفتن دری داند
والسلام وعلیکم ورحمة الله وبرکاته
پایان
———————
محمد عزیز ( عزیز)
30 سنبله سال 1390
مطابق به : 23 شوال سال 1432 هجری قمری
برابر به :2011-09-21 میلادی