خارج شدن I S I قبل از داخل شدن
اگر یک دید کزار را به پیدایش و اوج گیری سازمان استخباراتی I S I بیاندازیم وبعداً که چگونه این سازمان درخدمت تحقق امیال نظامیان پاکستان به مثابه سازمان تعرضی ( دهشتگر) مبدل گردید و کدام اهداف را درمنطقه تعقیب و با استفاده ازکدام راه کارها اعمال نفوذ مینماید مکس نمایم.
اولاً اینکه دولت پاکستان ینابر استراتیژی دراز مدت انگلیس از بدنه هند برتانیوی بخاطر جلوگیری و حراس از پیوستن بخش از مردم آن که با افغان ها فرهنگ و زبان مشترک دارند افغانها بوجود آمده بعداً پاکستان از حالت یک دولت مبتنی بر دموکراسی طرفدار به غرب به یک دولت توتالیتر در قلمرو نفوذ نظامیان عرض اندام نمود به همین اساس سازمان I S I که به همایت نظامیان پاکستان پایه گذاری گردیده بود در زمان جنرال ضیاالحق در اثر تطورو تحولات که در منطقه رونما گردید پاکستان اختیارات نا محدود و به یک سازمان مخوف مبدل گشت. در آن زمان که در راس آن جنرال اختر قرار داشت آنقدر عرصه را بالای مردم پاکستان حتی نظامیان پاکستان تنگ ساخته بودند که از نزدیک شدن به اعضای آن خوف داشتند نقطه عروج سازمان I S I با استفاده از نام جهاد در افغانستان آغازمیگردد که درست در همین وقت با استفاده از جو پیش آمده این سازمان I S I به آرزوهای دست نیافته خود در افغانستان رسید از کمک های ملیارد دالری ایالات متحده عربستان سعودی و سایر کشورهای غربی و تسلیحاتیکه به منظور جهاد به افغانستان در دست راس آن سازمان قرار میگرفت استفاده اعظمی نموده قسمت اعظم پول، سلاح و مهمات را نصیب خود گردانید حتی به جای سلاح های مدرن سلاح های از کاررفته را در اختیار مجاهدین قرارمیداد. هرچند این سرقت و منفعت برداری از دید تیزبین امریکا ئیان مستور نماند، ولی بنابر ناگزیری ها بخاطر مبدل ساختن افغانستان به ویتنام ثانی برای اتحاد شوروی سابق برای دنیا غرب حایز اهمیت بوده در چار ایالات متحده امریکا با پاکستان و بطور اخص به سازمان I S I از دارمدار سپس رفت سازمان I S I ظاهراً خود را شیفته جهاد معرفی میداشت مگر در خفا به دسته بندی مجاهدین به نفع آن کشور دست یازید و از سیاست تفرقه اندازی حمایت و به جهت گیری های قومی ،سمت و سئو داد از یک جریان ( تنظیم ) حمایت و بر علیه دیگری تحریک می نمودند. I S I که ابتکارتوزیع کمک های را به مجاهدین بدست داشت بیشتر برای عناصر که مورد نظر شان بودند آنها را با دادن امتیازات بیشتردر راستای بر آورده نمودن اهداف پاکستان تطمیع می نمودند.
سازمان استخباراتی پاکستان بخاطر تحقق اهداف برنامه ئی شان در منطقه دست به ایجاد هسته های فندامیتالیست و ارادیکال دسته های اسلامی زد و با آنها به آن اندازه داخل زد وبند شد که آن گروه ها تاثیر گزار بالای آن سازمان I S I گردیدند هر چند بعد از مرگ جنرال اختر در سال 1988 م در اثر سانحه هوائی آن سازمان با روی کارآمدن حمید گل دست خوش چند دسته گی گردید ولی از آنجائیکه نفوذ بیش از حد نظامیان در آن سازمان ملموس بود آن سازمان را از چند دسته گی نجات دادند ولی در استراتیژی اش در قبال افغانستان و منطقه دچار یک سلسله شکست ها گردید که از قول دگروال یوسف مسوول شعبه افغانی I S I اشاره به جنگ جلال آباد خود شکست طرح پلان جنگ منظم در آن زمان بود.
بدیهی است که بعد از روی کار آمدن حکومت غیرنظامی که خانم بوتو بخاطر توجیه افکارعامه در سطح منطقه و تدوین استراتیژی اقتصادی برای پاکستان در مشارکت با کشورهای منطقه یک سری اقدامات را بخاطر تسلط به این سازمان بی بندوبار که همواره بالاتر از قوانین نافذه پاکستان و فراتر از حیطه صلاحیت اش عمل نموده روی دست گرفت. تغیرات را رونما نمود، قاضی جاوید را به این سمت گماشت ولی این سازمان نه تنها زیر کنترول حکومت واقع نگردید که به بسط و توسعه گروهای متحجرپرداخت که در نتیجه دامنه نا امنی ها و بالاگیری میزان تروریزم در منطقه صعود نمود.
I S I از مسایل افغانستان پا فراتر گذاشت و از کانال های مخفی کشورهای آسیاه میانه را هدف فعالین های دهشت گرانه قرار دادند که دراین راستا اعترافات صریح یکی از افراد بلند پایه I SI دگروال یوسف وجود دارد. امروز گماشته شده گان I S I و سازمان تروریستی دیگر که از طرف آن سازمان حمایت میگردند در افغانستان وسایر نقاط از راه انتحار خود را به تهلکه میاندازند و نامش را جهاد میگذارند .
خواننده گرامی آن عمال تهوع آور پنجابی ها که فساد را در پاکستان بطور گسترده اشاعه می نماید، پخش فلم ها ی مبتزل در ملهء عام ، باعث فزونی فحشا وفساد میگردد . ایجاب جهاد را در پاکستان نمی کند ؟ آیا جهاد منوط به نقاط قبایل نشین آن سوی خط دیورند است؟ که گروهک ها را I S I هسته گذاری و اکنون نمو نموده، آنها هم مطابق نص صریح قرآن، شریعت اسلامی نه بلکه به اساس تعصب و عنعنه موجود قبیله گرائی آن محلات ( صوبه سرحد) عمل نموده. I S I در اثر نفوذ د رساحه عمل آن دسته های شبه نظامیان آنها را درنده خو در مقابل افغانها ببارآورده اند. آیا این سوال بر انگیز نیست در پاکستان که از طرف هیچ کشور مورد تهدید باالفعل قرار ندارد در قلمروش مردم گردن زده میشود و آن کشور کوچکترین واکنش از خود نشان نمی دهد گویی در آن کشور قانونی وجود ندارد و اگر است آن قانون جنگلی I S I میباشد وبس ، عنف قساوت سازماندهنده گان عمال I S I در افغانستان در زاویه دید جهانیان قرار داشته و آن سازمان نمی تواند از قضایای جنایت بار اش در منطقه خود را کنار بکشد ، جالب توجه اینست که چرا جهانیان پاکستان بلخصوص I S I را شامل لست سیاه نمی سازد تا اینکه اعمال وابسته آنها را شامل این فهرست نمایند. هم اکنون I S I به یک نهاد قلدرمعابانه برای جهانیان مبدل گشته است.
بنابر آن ممکن نیست تا آن سازمان که به بنیاد وبنیادگذاری تروریزم میباشد . و دنیا را به چلنج مواجه کرده به این ساده گی کنار برود و در چوکات وزارت امور داخله پاکستان با محدودیت مالی و حدود صلاحیت که از طرف حکومت آن کشور مورد کنترول قرار بگیرد. در حقیقت خود را تفاله شده میپندارد و تحقیر شده تصور می نماید بر مبنای آنست خارج شدن قبل از داخل شدن را در محرکه کار زار تبلیغاتی قرار داده و توسز حامیانش که د رسطوح مختلف دولت پاکستان قرار دارنداین تصمیم دولت پاکستان را به چالش مواجه نموده است.و حکم آقای رضا گیلانی نخست وزیر جدید آن کشور را بی باکانه پشت پا زده ارزش به آن قایل نمی باشد .
نویسنده هارون ( اکرمی )
ياد داشت: مطلب فوق را با اشتباهات املائی آن ، بدون تصرف و تصحيح با امانتداری کامل نشر نموديم. اميد است نويسندۀ محترم در نوشته های بعدی اش توجه نمايد.