دین اسلام بر نقل وعقل استوار است — محمد عزیز عزیزی

 

دین اسلام بر نقل وعقل استوار است

 


محمد عزیز( عزیزی)

2012-03-29

عقل واستد لال یکی از پایه های بزرگ شناخت ومعرفت انسانی در جهان هستی  ومعارف اسلامیست.

« گر به استد لال کار دین بُدی»

» فخر رازی راز دار دین بُدی» !

(مولانای بلخ)

 

برادران  ارجمند ، جناب  فقهای  کرام وادب دوستان ومریدان ومخلصانِ  پیش کسوتان  مسایل  عرفانی ومعنوی    !
 سلام ورحمت الهی بر شما باد

عقل واستد لال یکی از پایه های بزرگ شناخت ومعرفت انسانی  در جهان هستی  ومعارف اسلامیست . قرآنکریم  طی آیات متعدد خود وهم چنین ارشادات  رسول مقبول (ص)  همیشه  بر استفادۀ کابردی از عقل در زمینۀ شناخت معارف اسلامی وحقایق قرآنی تا کید داشته اند. وبر اساس همین اصول است که در مذاهب اسلامی  عقل وقیاس را رکن چهارم از پایه های دین بحساب میآورند.
قرآن – سنت – اجماع  وقیاس را فقهای کرام برای شناخت ومعرفت دینی  اساس گذاشتند  تا بر این بنا  پیروان دین  بتوانند از معارف دینی بهره مند شوند. 

برادران  ارجمند ! 
حضرت مولا نا جلا ل الدین  محمد بلخی را  کمتر کسی باشد  که در افغانستان وایران وتاجکستان  وخطۀ فارسی زبانان  وخاصتا مسلمانان وعرفای  جهان اسلام نشناخته  وحتی مستشرقین گذشته های چندین قرن و جهان امروزی  بآن معرفت نداشته ، و  یا به او احترام نگذارند .
من شخصا با اینکه بر این عارف  بزرگ  وادیب وسخنور حکیم  وعاشق  ذات رب العالمین وپای بند به شریعت  محمدی (ص)  سخت  مخلص بوده وارادت  دارم ، نکات چندی را در ارتباط  با این  ادعای حضرت ایشان:
« گر به استد لال کار دین بودی –  فخر رازی راز دار دین بودی »!
  بشکل مثنوی در آورده ام . والبته از  فقهای محترم علوم شرعی وهم چنین ادب دوستان  ومخلصین وارادتمندان  عرفای بزرگ  برادرانه  میخواهم تا درمورد ارائۀ مطالب من  اگر نظر خاصی دارند به ایمل من مکاتبه کرده ومرا ممنون سازند .
    البته بنظر بنده  هیچ مدان ، نه مولانای بلخ ونه دیگر عرفا ویا فقها ومجتهدین،  در طول تاریخ  نتوانستند  حرف اول وآخر را درهمــه  امور و مسایل دینی وشرعی   ارائه بدارند . وهر کدام بفرا خور دانش فقهی  وشرعی  وهم به اندازۀ درجۀ  معرفت خود در علوم اسلامی و شرعی  ( علوم عقلی وعلوم نقلی) با درنظر داشت شرایط زمان ومکان خویش   توانسته اند  از بحر بیکران  علوم اسلامی  قطراتی چند به اندازۀ ظرفیت خویش  بنوشند ، وهمانطوریکه خود مولا نا  نیز اشاره میکند :
« آب دریا را که نتواند کشید    هم بقدر تشنگی باید چشید»
چون دین اسلام ، آخرین دین وپیغمبر مـا حضرت ختمی مرتبت  نیز آخرین پیغمبر بوده وهستند  وبعد از ایشان دیگر پیغمبری بر انگیخته نشده ویا بکسی دیگر در زمان ایشان وبعد از ایشان  وحی نازل نشده ونمی شود ، وعلاوتا  به استثنای پیغمبران الهی هیچ کس از خطا واشتباه وحتی گناه معصوم نیست ، بناءً در طول تاریخ  مسلمانان دیده شده  که فقها ومجتهدین وحتی عرفا در مورد برداشتهای مختلفی که از  احکام اجتهادی دین داشته اند ، گاه وبیگاه دیدگاه ونظرات ایشان در مقابل هم  ویا متفاوت  وحتی مخالف همدیگر  نیز واقع شده است .
وخود این امر میرساند که دروازۀ اجتهاد دینی برای همیش باز بوده واین دین  می بایست پاسخگوی  مسایل مسلمانان و جهان بشری در همه عصر ها ونسل بوده باشد .ظهور وپیدایش ، مذاهب اسلامی  وفرق  مختلفۀ  آن وهم چنین وارد شدن بحثهای کلامی واستدلالی در مسایل دینی  واستفاده وکــاربرد  عقــل در  کنار نقل ( قرآن وسنت )  بیشتر  سبب شده است تا  آدم متوجه شود که در بین  دانشمندان علوم اسلامی  نظر بشرایط زمان ومکان  ودر عین حال باندازۀ قدرت برداشت شان  از احکام دینی وخاصتا در مسایل اجتهادی  تفاوتهای نظر بوجود آید .  
البته این امر نه تنها مردود نبوده بلکه وسیله پیشرفت وتکامل فقه اسلامی  در احکام اجتهادی  درمسایل اجتماعی  گردیده است .
  این مطلب را نیز بتاسی از حدیث مشهور رسول الله (ص) نیز  باید گفت که:
« کل ابن آدم خطاءٌ وخیر الخطائین التوابون»
«تمام اولاد آدم محل خطا واشتباه بوده وبهترین خطا کاران بر گشت کنند گان هستند »
آنچه درین مقدمه مختصر میخواهم عرض کنم این است که مسلمانان باید از دایرۀ تنگ تعصب وتحجر بر آمده  ومحبت وعشق  ، در برابر اشخاص وافراد ( فقهای  دینی – پیشوایان مذاهب اسلامی – علمای بزرگ وعرفا وادبا  و پیش کسوتان عرصه های دینی وفرهنگی  و….)   ایشان را  نباید ، چنان گرویده ساخته  تا چشم خود را بر خبط واشتباهی که بحکم بشر بودن از هر کس میتواند صادر  شود  بر آنها ندیده  و برایشان( افراد متذکــره) لباس معصومیت از خطا بپوشانند .
 هر مسلمان مکلف است تا به جایگاه فقهی وعلمی  وادبی وعرفانی بزرگان قبلی وسلف صالح   شرعا احترام گذاشته واز ایشان تقدیر بعمل آورد  وهیچ کس هم حق ندارد در برابر مجاهدت وریاضتهای این بزرگواران اسائۀ ادب  کرده ویا زحمات ایشان را به دست کم بگیرد ، لیکن این امر نیز ممدوح نیست تا  شخصیتهای متذگره را  عناصر معصوم وبدون خطا واشتباه قلمداد کرد .
بناءآً  من با حفظ احترام به جایگاه بلند ورفیع فقها ومجتهدین وعلمای بزرگوار  وهم چنین عرفا وادبای  جهان اسلام وجهان بشری ، بصراحت باید  اعلام بدارم که  همان طوریکه حضرت امام مالک (رح)  در برابر مرقد مطهر حضرت   پیغمبر عظیم الشان (ص) ایستاده شدند وگفتند که:
«  بغیر از گفتار صاحب این قبر ، گفتار هر کس دیگر میتواند مورد نقد قرار گیرد». دیگر  با حفظ احترام به جایگاه علما وفقها وعرفا ، میتوان دیدگاه فقهی ومذهبی وعرفانی وادبی هر کس را مورد ارزیابی ونقد  قرارداد.
من آرزو دارم تا خداوند بزرگ  بر پیروان مذاهب اسلامی  انشراح صدر وانکشاف ذهن  وقدرت تحمل پذیری نظرات متفاوت فقهی وکلامی وفلسفی وادبی وعرفانی را اعطا نموده واز دائرۀ تنگ تعصبات  آنهــارا برهــاند .

 

دین اسلام بر نقل وعقل استوار است


عقل ونقل هردو ستون دین ما
بر همین مبنی بـُــَود آئین مـــا

گر به آیات  الهــی بنـــــگری!

بر اساس عقل گردی مشتری

هر کجا  در این جهانِ بیکران

بر وبحروآسمان وکهکــــشان

آیه های حق به آفاقِ جهــان

هم به انفاس خلایق درنهـان

امر حق باشد ز راه عقل ودین

تو خدا را می شناس اندریقــین

از تعــقـــــل یا تـدبـّـُر کــار گـــیر

گر فقاهت داری ای روشن ضمیر؟

«عقـــل» واستدلال  جزء دین بُـَود
«نقــل» برآن اصل وپولادین بُــَود

معــرفت از عقل حاصـل میشود

هر که عقلش نیست جاهل  میشود

حکم  دین بر بالغــــان و عاقــلان

امر میباشد ، بدان  ای نکتـه دان!

فخر رازی  نیز دین را ، راز دار

همچو دیگر عالمــان ای هوشیــار!

مولوی هر گز خرد را بد نگفت

دُرّ معـنی را هـنرمنــدانه سُفت

عقل  چون محدود می باشد ورا

کن به ایمان تکیه بی چون وچرا!

عشق ، ایمان را جلا بخشد  همیش

در عمل وادارَدَت ،از پیش بیش

گر محبت  همــرۀ ایمان بـُـَود

قلب تو از نور حق تابان بـُـَود

عشق را منزل بلند، از عقل دان

نزدمــولا نا  چنین باشــد نشــان

گویمت این نکتــــۀ بس ارجمنـــد

عقل خود را هر زمان بر کاربنــد

تا که ایمـــانت بحق کامــل شود

عشق حق او زینت هـر دل شود

عقـل وایمان وعمل را پاس دار

جمله را با عشق رب الـّناس دار

اعتقاد وعقل  وعشقت در عمل

بس حلاوتها زَ،ایمان چون عسل

پایه های دین  بگــردد استوار

آنچه گفتم مرترا ای شهسوار!

گر   بیابی بهره از هر چهـار چیــز
  دردوعالم رستگاری ای « عزیز»!

پـایـــان

________________________

روز پنجشنبه  – ساعت 21:45

بیستم میزان سال هجری شمسی 1390

برابر با : 2011-10-13

مطابق به شانزدهم ذی القعده سال 1432 هجری قمری

hmaazizi@yahoo.co.uk

 

 

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *