لفظِ مقدسِ مسجد، بهمعنای سجدهگاه و ازریشه ی «سجد» مأخوذ است، و در اصطلاح به مکانی گفته میشود که در ملکیتِ شخصی کسی، گروهی، طبقه ای نباشد و تنها برای الله سبحانه و تعالی باشد و به نماز و عبادت مسلمانان اختصاص داده شود.
لفظِ مسجد، جمعاً ۲۸ بار در قرآن كريم ذكر شده است كه در ۲۲ مورد به صورت مفرد و در شش موردِ ديگر، به صورت جمع آمده است.
مسجد، مركزی است كه امروز قدرش مجهول و فردای قیامت برای آنانی كه حقش را ادا نكرده و به مساجد خیانت کرده اند، بزرگترین اندوه و حسرت و واسطه ی شرمساری و خجالت در پیشگاه حضرتِ دوست است.
كتابِ مقدس، قرآن کریم، برای مسجد فضیلتی بس بلند و مقامی بس ارجمند قائل است كه توجه به عمق آن آیات، انسان را به معنویت و روحانیت و ارزش مسجد آگاه می كند.
آنانی كه با مسجد دشمنی ورزند و دست به خرابی ظاهر و باطنِ مسجد بیالایند و سعی در تعطیلی بنای مسجد یا متوقف شدن مسایل الهی در آن كنند، بنا به فرموده ی قرآن کریم، از ستمگاررترین مردم روی زمین اند.
صاحبِ اصلى مساجد الله سبحانه و تعالی است که در آن جا میزبان، بندگانِ مومنى است که براى عبادت او تعالی به مسجد مى آیند و طبیعى است که چنین خانه هایى باید بزرگترین پایگاه توحید و یگانه پرستى باشند.
پایگاههایى که در آن هر روز تنیدن نوبت به یگانگى الله تعالی و اصل توحید به عنوان مبنایى ترین رکن دین اسلام شهادت داده مى شود تا تذکارى باشد دائمى براى مومنین و بدین وسیله همواره، مسلمانان از پلیدى شرک مصٔون بمانند.
امروزه می بینیم که عده ی از جوانان ما از مساجد تنفر داشته و به مجالس ویژه ی خودشان تمایل دارند و در آنجا ها رفت و آمد می نمایند، حتی که بعضی جوانان ما به مساجد نمی روند، مگر به مناسبت های مخصوصی که بایستی بروند.
مشکل کجاست؟
سؤالی که لازم است به صراحت جواب دهیم این است که مشکل در کجا پنهان شده؟
آیا مشکل در مساجد، جوانان یا دعوتگران است؟
چگونه عموم جوانان را دوباره به طرف مسجد بکشانیم تا مساجد را بر مجالس خویش ترجیح دهند؟
آیا عامل این دوری بعضی از امامان و مامورانِ مساجد اند؟
پیام مناسبی که جوانان را امروز در داخل و خارج مساجد مخاطب قرار می دهیم، چگونه است؟
جوانان به مساجد نمی آیند مگر این که در خارج از مسجد به آنان ارتباط داشته و به جلسات شان شرکت کنیم.
نقش جوانان دعوتگر و ائمه ی مساجد درین قضیه حساس چیست؟
حال، به تحلیل این سوالات، و دلایل عدم علاقه ی جوانان به مساجد، از قرآن کریم و سنت نبوی صلی الله و علیه وسلم کمک میگیریم تا راه حل این معضله را پیدا کنیم:
گاهی مشکل مربوط به مسؤولین در مسجد می شود و گاهی مربوط به نبود برنامه ی تربیتی در خانه و مراحل مختلف آموزشی و رسانه ها می گردد.
ساختن مسجد بدونِ ایمان و انگیزه ی الهی هیچ ارزشی نزد الله سبحانه و تعالی ندارد.
پیامبراکرم، صلّیاللهعلیهوسلّم، در روزهای نخست بعثت، اهل مکه وسردمداران قریش را به دین اسلام فراخواند، ولی آنها بهجای ایمان آوردن به عداوت برخاستند و گاهی اعمالی مانند خدمترسانی به حجاج، تعمیر کعبه و مسجدالحرام را مطرح میکردند و با این اعمال، خود را از همه برتر و از ایمان مستغنی میدانستند.
قرآن کریم در رابطه با این پندار، اینگونه آنها را مورد نکوهش قرار داد:
آیا سیراب کردن حجاج، و آباد ساختن مسجد الحرام را، همانند (عمل) کسی قرار دادید که به خدا و روز قیامت ایمان آورده، و در راه او جهاد کرده است؟! (این دو،) نزد خدا مساوی نیستند! و خداوند گروه ظالمان را هدایت نمیکند!
تصاحبِ مسجد توسط گروه خاصی از مردم، و ممانعت دیگران از تعلیم و تعلمِ دین، دست کم گرفتن احادیث نبوی صلی الله و علیه وسلم، پسندیدن برخی از احادیث و ایراد گرفتن بر بقیه احادیث صحیح ، منع ذکر و عبادت در مساجد از بزرگ ترین ظلم های بنی بشراست.
مساجد، صرف و صرف برای الله سبحانه و تعالی است و تنها عبادت الله تعالی و تعلیم و تعلم دین در آنها انجام میگیرد.
و مساجد از آنِ خداست، پس هیچ کس را با خدا نخوانید!
یکی از اعمال زشت و برنامههای ننگین و شرمآورِ کفار قریش این بود که پیامبر اکرم صلی الله وعلیه وسلم و اصحابش را از عبادت در مسجدالحرام بازمیداشتند، در آیه های متعددی این عمل آنها را نکوهش میکند.
مسجد اولین و آخرین مکتب برای مسلمانان بوده، در مراحل مختلف زندگی یک مسلمان، مؤثر ترین دانشگاه و مرکز فراگیری علم دین محسوب میشود.
اصحاب پیامبر صلی الله و علیه و سلم، ائمه و سلف صالح، علم و معرفت را از حلقههای درس و معارفِ دایر در مسجدالنبی و مسجدالحرام و دیگر مساجد کسب کردند.
این مسجد بود که حضرت ابوبکر رضی الله و عنه را صدیق دلها ساخت، و سیدنا عمر رضی الله و عنه را لقب فاروق بخشید، خلیفه ی سوم، سیدنا حضرت عثمان رضی الله و عنه نورِ درخشانِ قلب زیبایش را از جرعه های درس های روحانی مسجد کسب کرد، و سیدنا علی رضی الله وعنه آغاز زندگی معنوی و روحانی شان را در مسجد و ختم زندگی شان را نیز در همین مسجد با نوشیدنِ جامِ شهادت کسب کردند.
تاریخ، داستان های زیبای صحابه و حکایت های بیمانند و دلپذیری را از این مکتب مقدس و سجده گاه مسلمانان، بجا گذاشته است که با مطالعه ی این داستان ها، چشمانِ خشکِ قسی القلب ترینِ انسانها گریه سر میدهد، و دل ها را میلرزاند. مسجد در اسلام مکان مقدس، پاک و منزه ای است که ذاتِ پاکِ الله سبحانه و تعالی آن را رفیع گردانیده است، و کیست ستمگار تراز آن کسی که در ویرانی و تفرقِ نمازگذاران قدِ علم میکند و خودش را با در مقابلِ خالقش برای جنگ آماده میسازد.
مسجد محلِ پخشِ نور است، نه محل ترتیب پلان های شوم و فتنه انگیز در مقابل دیگران، نه انسانِ خاکی را سَزَد که در مقابل حق و کلمه ی وحدانیتِ حق سر بلند کند، و نه هم شیطان را توفیق پیروزی بر حق اعطأ شده است.
مساجدی که بر اساس تقوی، دینداری، رضای الله تعالی و برای رسانیدن خیر به مردم بنأشده باشد، مورد تأئید مالکِ مسجد که الله سبحانه و تعالی است قرار گرفته، رشد معنوی مسجد خیلی سریع و آسمانی خواهد بود.
پیامبراکرم، صلّیاللهعلیهوسلّم، در مسیر هجرت بهسوی مدینه، چند روزی را در منطقه ی قُبا در نزدیکی مدینه توقف کردند و به ساخت مسجد قبا مبادرت ورزیدند و این عمل را مهم برشمردند.
اساس این مسجد تاریخی بر بنیاد تقوا، پاکیزگی و انگیزه ی الهی نهاده شد و قرآن مجید تا قیامت مسجد قبا و نمازگزاران آن را میستاید.
بهراستى مسجدى که از روز نخست بر تقوا بنیان نهاده شده است سزاوارتر است که در آن بایستى. در آن مردانى هستند که دوست مىدارند که پاک شوند و خداوند پاکشوندگان را دوست مىدارد.
بلی، کسانی که میخواهند پاک شوند، فتنه ها و کدورت ها را از دل های شان بیرون کنند، بغض، کینه، عداوت و مذهب ستیزی، تکبر و خودستائی را بدور اندازند، و صرف رضای اوتعالی را در مساجد طلب کنند وبس.
در عهد پیامبراکرم، صلّیاللهعلیهوسلّم، و خلفای راشدین، رضیاللهعنهم، هرگاه سپاهیان اسلام، شهر یا منطقهای را فتح میکردند، بلافاصله برای تعلیم و تربیت تازهمسلمانان به ساختن مسجد مبادرت میورزیدند.
تمام امور سیاسی، عبادی، دنیوی و اخروی در مسجد مورد بحث و تصمیمگیری قرار میگرفت.
اگر زندگی و شرححال هر یک از صحابه و ائمه، اصلاحگران و داعیان را بررسی کنیم، عامل عمده ی رشد آنها را برنامه های سازنده ی مساجد مییابیم.
مسجدالنبی صلی الله و علیه وسلم و مسجدالحرام بیش از دانشگاههای بزرگ در عرصههای علمی و فکری و اصلاحی فعال بودند.
بعد از آن طی دههها و سدههای بعدی مساجد بزرگی در شهرهای مختلف جهان اسلام بهوجود آمد، که از آن جمله میتوان مسجد جامع دمشق، مسجد جامع کوفه، مسجد جامع بصره، مسجد جامع الحمراء اندلس، مسجد جامع دهلی و مانند اینها مساجد بسیار دیگری را نام برد که همه مرکز عبادت، پخش دین، اخوت، برادری، اتفاق بود، نه مرکز فتنه، شور، ساز و رقص و دغدغه های یک گروه منزوی که بنام مذهب بر ساز شیطان میرقصند.
علمای شکسته نفس و حلیم، انسان های نیک و موحد، دست به بارگاه خالق یکتا بلند میکنند و از صدق دل دعا میکنند:
﴿ بار الها، امید من این است تا در فلان مسجد به تدریس بپردازم﴾
انسانهای مغرور، متکبر، منزوی و خودپسند، از شیطان و دوستداران شیطان مدد و یاری خواسته، طرح های شیطان های انسی را در داخل مسجد در مقابل شاهدان پاک نفس ﴿فرشتگان و ملائک﴾،بدون ترس از الله تعالی روی هم گذاشته، برای کسب مقام، شهرت و مشت پول ناجایز و حرام، عزت برادران مسلمان خود را پامال میکنند.
یکی از مثال های بی نظیر در تاریخ اسلام مسجد منصور است که در سال ۱۴۹ هجری در بغداد بهدست خلیفه ابوجعفر منصور بنا شد.
سپس خلیفه هارونالرشید آن را توسعه داد. این مسجد یکی از مهمترین مراکز آموزشی در جهان اسلام محسوب میشد. در این مسجد چهل تا پنجاه حلقه ی علمی دایر بود و مرکز دانشمندان و دانشپژوهان بهشمار میآمد.
مؤرخ شهیر خطیب بغدادی، از یکی از طلاب قرن پنجم هجری نقل میکند که هنگام زیارت مکه ی مکرمه از الله تعالی سه چیز طلب کرد، که یکی از آنها این بود که او بتواند در مسجد منصور به تدریس بپردازد.
ابنبطوطه، سیّاح و جهانگرد مشهور مسلمان، در سفر خود به دمشق مینویسد:
پنجصد طلبه و دانشجو در حلقههای درس مسجد جامع اموی دمشق شرکت میکردند و از طرف مسجد برنامه غذایی آنها رایگان بود.
سیستم آموزشی مساجد بسیار ساده بود و هیچ گونه قیدوشرطی برای حضور در حلقههای درس وجود نداشت.
بیشتر دانشجویان، خودجوش و صرفاً برای کسب علم و معرفت به مراکز آموزشی مسجد میآمدند.
مجالس درس بعد از نماز صبح آغاز میشد و تا نماز ظهر ادامه داشت. و گاه برخی اساتید و مدرسین قبل از نماز صبح و بعد از نماز ظهر نیز جلسات درس تشکیل میدادند.
از مثال های انسانهای منافق و دورو که مسجدی را برای نفاق و شقاق میان مسلمانان بنا کردند، مسجد ضرار است که ان شأ الله در بخش بعدی در مورد بنای این مسجد بر اساس نفاق و بالاخره حکم الله تعالی در مورد آن را، خدمت شما عزیزان، در بخش بعدی تقدیم خواهم کرد.
با ما باشید و مطالعه ی بخش های بعدی این مضمون را از این صفحه از دست ندهید.