هزاران درود و تمنیات نیک بنده ی خاکی و کوچک را از اعماق قلبِ مالامال از محبت برای همنوعانش بپذیرید.
در سه بخش قبلی، تحت عنوان ﴿شناختِ نفس ، تدارک و راه اندازی اسبابِ غلبه بر آن﴾، بحث مفصلی داشتیم که انکار و نداشت معلومات کافی در این موردِ خیلی مهم، گامهای بنده بسوی نور را متزلزل ساخته، باعث ایجاد وساوس و فتنه های شیطان در مسیر راه میشود.
چون مبحث نفس خیلی وسیع و پر خم و پیچ است، سعی کرده ام، با برداشتن این گام جهت قرابت به انوار الهی، رهزنی های نفسِ خودی را با فریب و مکر شیطان، با استفاده از نفسِ آدمی یکایک خدمت شما عزیزان شرح دهم.
هر قدمی که یک مسلمان بسوی صلاح و فلاح برمیدارد، شیطانِ قرینش که بر وی گماشته شده، از مدخل های وجودی، نفسی، و فکری و فانتزی فرد، برای توقفِ حسنات، عبادات، خیرات، صدقات و اعمال صالحه ی وی، استفاده کرده، در نهایت، یا فرد را به بیراهه میکشاند، و یا او را از رسیدن به اهداف روحانی اش متوقف میسازد.
برهمین است که اکثریت انسانها، باوصف آنکه پنج وقت نماز شان را ادأ میکنند، و بر احکام دیگر سخت پایبند اند، ولی درجاتِ کمال و روحانی شان، صعود نمیکند.
در حقیقت، یا در همان حالت متوقف میماند، و یا هم نسبت به بعضی از تخلفاتِ دینی و عقیدوی، باعث نزولِ این درجاتِ روحانی در وی میشود.
به عباره ی دیگر، ادنی ترین مقام یک عابد، همان تنهی عن الفحشا والمنکر است. ولی لفظ منکر، در بر گیرنده ی لست خیلی طویلِ نهیات است که هم جنبه ی فزیکی دارد، و هم جنبه ی فکری و عقیدتی.
اعمالِ منکر، همان گناه های فعلی و انجام دادنی است که شاید یک عابد، از آنها خودش را حفظ کند، اما شیطان سعی میکند، راه های دیگری را برای اغوای این شخص سرشته کند، و آن از طریق شکل دادنِ افکارِ منکرِ عقیدتی، و ایجادِ حسِ برحق بودنِ او در این افکار است.
دلیلِ بوجود آمدنِ هفتاد و سه فرقه ای که رسول اکرم صلی الله و علیه وسلم، از شکل گیری آنها امت را هُشدار داده بودند، اغوای افکار و عقیدتی انسانها توسط شیطان است.
شیطانِ قرینِ هر شخص، با استفاده از هفت مدخل، و دروازه ی خیلی خطرناک، شیاطینِ دیگر را به قلمروِ وجود انسان دعوت کرده، نفس و فکر او را مورد تسخیر میکنند.
دانستن این هفت مدخلِ شیطان به قلمرو وجود انسان برای برداشتن موانع از راه، و برداشتنِ قدم بعدی بسوی نور، خیلی مهم است، و بر هر مسلمان واجب است تا این مداخلِ نفوذِ شیطان را در قلمرو وجود و افکارش، بداند، و راه های مسدود کردن آن را بسنجد.
بسا خواصان و غواصان دنیای معرفت، در گام هفتم که ﴿شناختِ نفس ، تدارک و راه اندازی اسبابِ غلبه بر آن﴾ است، جا مانده اند، و سست ترین شان اسیر نفس و افکار سؤ شده، نخبه ترین شان، با درکِ عمیقِ مبحثِ ﴿مداخلِ نفوذ شیطان در انسان﴾ چاره ی کار را سنجیده به گام هشتم خودشان را رسانیده اند.
برادر و خواهر مسلمان!
قبل از اینکه مبحث تدارک و راه اندازی اسباب غلبه برنفس را با شناخت مداخل نفوذ شیطان مورد بررسی قرار دهیم، از شما خواهش من این است تا این مباحث را با تدبر و تفکر، و بار بار مطالعه کنید، تا موضوع را بدرستی درک نموده، گام هشتمِ مسلمان راستین را از آن خود سازید.
خوشبختی از آن شماست که این موضوعات را در پنج دقیقه مطالعه میکنید، ولی درکِ این مباحث و ترجمه ی آن از عالمِ فکر در قالب نثر، نتیجه ی عرق ریزی سالیانِ متمادی، گذشتن از پستی ها و بلندی ها، و تحمیل هزاران بکن و نکن هائی است که توفیقِ رسانیدن آن بشما عزیزان را، از عالمِ بالا، مشکورم.
و حال برمیگردیم به موضوع نفس، و مداخلِ نفوذ شیطان در قلمرو وجود و قلب انسان، و راه های تدارک غلبه برآن، مسدود کردن این مداخل، و بالاخره باکردن راه برای گامِ هشتم بسوی نور!
﴿مداخلِ هفتگانه ی شیطان در قلمروِ وجود انسان﴾:
مدخلِ نفوذ شیطان به دروازه ای گفته میشود که شیطان از طریق ار درب، به وجود انسان داخل شده، باعث ایجادِ اضطرابات، وساوس، فتنه ها، تکالیف روانی، بی نمازی، بی دینی، خرافات، بدعات، تزلزلِ عقیدتی، تفریق، و بالاخره باعثِ تنزیل مقام روحانی شخص شده، مقام او را به اسفل ترینِ انسانهای جهنم، تنزیل میدهد.
شیطان موجودِ شرور و فریبکار است. و در برابر الله سبحانه و تعالی، متکبّر، ناسپاس، و عصیانگر بوده و نسبت به بندگان الهی حسود و بیوفاست.
از اینرو ملعون و مطرودِ درگاه الهی و در زمره ی کافران قرار دارد.
فراموشی یاد الله سبحانه و تعالی، و غفلت و آرزوهای طولانی انسانها، عنوان اسباب طمع شیطان در منحرف ساختن انسان است.
انسان، خودمختاربوده، محافظِ قلمرو وجود خودش است. هرکه، و هر چیزی را بخواهد به سرزمینِ وجود و قلبش راه میدهد، و دروازه ی سرزمین وجودش را در مقابل او باز میکند، و هر که و یا هر چیزی را خوش نداشته باشد، از ورد آن به قلمروش ابأ میورزد، و در را به رویش میبندد.
انسانها در حفاظت این دروازه ها، به چند نمونه عمل میکنند:
گروه مخلص به شدّت با شیطان مخالفت کرده، در خارج از قلمرو وجود شان، و در مقابل مدخل های ورودی شیطان، آنقدر با او مبارزه میکنند، که او او را قبل از دخول به سرزمین وجود شان، به زانو در می آورند.
این دسته ی بندگانِ او تعالی، همواره در میدان جنگ و مبارزه با شیطان بوده و با وجود زخم هایٔی که در این مبارزه بر میدارند، تسلیم او نمیشوند.
گروه دیگرِ انسانها، با دل سپردن به شیطان و رضایت دادن و عمل کردن به فرامین او خود را در اختیارش درآورده و تحت ولایتش در میآیند. و تمام مدخل های نفوذ شیطان را، به رویش باز میکنند.
ارزشِ اعمال انسان به آگاهی اوست. بالا بردن سطح معارف دینی و شناسایی دشمنان گام اصلی در این مبارزه به شمار می آید.
اگر چه سعی شیطان براین است که از طریق مداخل هفتگانه به انسان نفوذ کند، و او را به بالاترین مرتب هی گمراهی و گناه بکشاند، ولی، وسوسه های خود را از مرتبه ی پایین و به ظاهر کم اهمیت آغاز کرده و در صورت موفقیت به مراتب بالاتر اقدام میکند که به بیان آن میپردازیم:
۱- تشویق به مهم برای ترک اهم؛ اشتغال انسان به کار خیر و در نتیجه، بازماندن از اجرای کارهای مهمتر.
۲- افراط در مباحات؛ افراط در کارهایی که ثواب و عقاب ندارد، چون خواب زیاد، خوردن و آشامیدن مفرط و … که نتیجه ی آن تضییع عمر و بازماندن از کارهای مفیدتر که در نیل به تکامل مؤثر است.
۳- ارتکاب گناهان صغیره؛ وسوسه به انجام گناه کوچک، برای از بین بردن قبح گناه در نظر انسان.
۴- ارتکاب گناهان کبیره؛ آنگاه که قبح گناه از بین رفت، وسوسه به انجام گناهان کبیره شروع میشود. و چون گناه فاصله ای میان انسان و الله سبحانه و تعالی است، تلاش شیطان برآن است که این فاصله را بیشتر کند.
۵- بدعت در دین؛ این کار پیروی از شیطان است. و اگر او در این مرتبه موفق شود، در واقع انسان را به کفر و شرک سوق داده است.
۶- کفر و شرک؛ کفر و انکارِ الله تعالی یا شرک و دشمنی با ذات اقدسِ حق و پیامبرِ اکرم صلی الله و علیه وسلم بزرگترین پیروزی را نصیب شیطان کرده و برای رسیدن به این نتیجه ی نهایی تا آخرین لحظات عمر انسان، آرام نمینشیند و وقتی به این مرتبه رسید، کافران و مشرکان را از جمله لشکریان خود می شمارد.
دلیل نفوذ شیطان از طریق این مداخل به انسانها، حسادتِ وی است، بدین معنی که، شیطان از عبادتِ بندگان ناخشنود میشود و هدفش جلوگیری از یاد و ارتباط با الله تعالی است.
و چون نماز بهترین وسیله ی ارتباط مخلوق با خالق مهربان میباشد، او کسانی را که ایمان قوی نداشته و از این ارتباط معنوی لذت نبرده اند را به ترک نماز وسوسه میکند.
باز گذاشتنِ مداخل نفوذ شیطان در افراد با ایمان، باعث ایجاد وسوسه شده، آنها را نیز در نماز و مقدمات و شرایط آن به وسوسه میاندازد.
و یا آنقدر آنها را مشغول مقدمات و شرایط نماز، طهارت، نجاست، نیت، قرائت و … میکند که از درک و کسب فضیلت آن باز میدارد.
همچنین آنها را که عقیده ی شان قدری محکمتر است به تأخیر از اول وقت وسوسه میکند.
و زمانی نیز با عقاید مردم بازی میکند تا احکام الهی را در نظرشان ناچیز و بیهوده جلوه دهد و آنها را بر انجام گناه جرأت ببخشد و در عباداتشان بی میل سازد.
حال که معنی مدخل را دانستیم، ان شأ الله، در بخش بعدی مداخل هفتگانه ی نفوذ شیطان را به قلمرو وجود انسان، یکایک، خدمت شما عزیزان گرانقدر، شرح داده، راه های مسدود کردن این مداخل از نظر میگذارانیم.
با ماباشید، و این مضامین را با خانواده، اقارب، و دوستان تان شریک سازید.