گلریزی
سرودۀ: الحاج غلام حبیب "نوابی"
1969 میلادی، کابل – افغانستان
ارسالی: هاکان مسعود "نوابی"
بریزم صد گل ریحان و سنبل در قدمهایش
گزارم این سر آشفته را در زیر پاهایش
سر سودایم گردد نثار آن سر سرور
دل سر گشته ام گردد فدای آن کف پایش
بجایی میرسیم از طالع مسعود میمونی
که جبرییل امین از جان بود دربان درگاهش
چنان باشد مقام و منزل محبوب حق عالی
که باشد ماه و خور قندیل های مسکن و جایش
بلی هنگامۀ محشر دوبالا می شود آندم
که گردد جلوه فرما آن قد سرو دلارایش
شود غرق عرق شبنم چو بیند آن گل رویش
نسیم صبگاهی بو کند هر لحظه موهایش
"نوابی" در بیاض زنده گی دارم سیاهی ها
شود زایل همه سودا چو بینم روی بیفایش