ابيات و سخنان برگزيده(بخش نهم)
الحاج احمد شفيق شبنم
1- ایمن بود از شکنجه درویش – زر هر چه که بیشتر بلا بیش
( پول پرستی ریشۀ تمام تبهکاری هاست)
2- دوست داری مرا . دوست داشته باش سگم را
( اگر گوش عزیز است . گوشواره عزیز تر است)
3- از آنجا که بشر چیزی با خود به این دنیا نیاورده است. بی شک چیزی نیز نخواهد برد.
4- و با داشتن غذا و پوشاک. بیایيد خرسند و قانع باشیم.
( تمایل و شهوت ثروتمند شدن . علت اصلی ارتکاب به انواع و اقسام جرایم و شرارت هاست)
5- به یاد داشته باشید که این پرستش پول است که منشآ تمام گنهکاریهاست نه خود پول.
6- عشق از چنان قدرتی برخوردار است که بر همه مشکلات فائق میشود.
7- همسایه ات را دوست بدار. اما نگذار حجاب میان شما فروریزد.
8- از دیوار کوتاه به راحتی میتوان رد شد.
(تا گفتی غلام تو ام میفروشمت)
9- چه رفتن ز پیمان چه گشتن ز دین – که این هر دو بد ز آسمان و زمین
( وعده کم ده)
10- تا آفتاب میتابد خرمن کن(تا تنور گرم است نان را بچسپان)
در یک معامله بد و ناجور سعی کن بهترین و بیشترین نفع را نصیب خود کنی.( از ضرر هر چه بر گردد نفع است و از خانه سوخته هر چه بر آید سود است)
11- یک مرد به همان اندازه پیر است که احساس میکند. و یک زن به همان اندازه که ظاهرش نشان میدهد.
(یک مرد تا موقعی که روحیه خوبی دارد به سن و سالش اهمیت چندانی نمیدهد)
12- تواضع سر رفعت افرازدت – تکبر بسر اند ر اندازدت
( غرور هر کس بزرگترین دشمن وی است)
13- آدمی که چهره خندان ندارد نباید مغازه باز کند.
( خوشخوی همیشه خوش معاش است)
14- بی ادب را به زر مگو که نکوست – ادب مرد بهتر از زر اوست
(انسان . با ادب و رفتارش شناخته میشود)
15- ز دانش به اندر جهان هیچ نیست – تن مرده و جان نادان یکیست
( انسان بی دانش همچون مرده است)