1- ستونهای غير مرئی آسمان:
خداي بزرگ در آيهء دوم سورهء مباركهء رعد ميفرمايد:
]اللَّهُ الَّذِي رَفَعَ السَّمَاوَاتِ بِغَيْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَهَا[
«خداوند ذاتي است كه آسمانها را بدون ستونهايي كه شما آنها را ببينيد، برافراشت»
اين آيهء کریمه با نحوهء نگرش قدما به آسمانها مطابقت دارد؛ زيرا مردم قديم بالاي سر خود دنياي بزرگي را مشاهده ميكردند كه به خودي خود بر پاست و هيچگونه پايه و ستوني هم ندارد. امروز در عصر جديد نيز ملاحظه ميكنيم كه مردم زمان ما تفسير مشاهدات خود را در اين آيهء مباركه ميتوانند يافت؛ مشاهداتي كه از يكسو نشاندهندهء اين امر است كه اجرام آسماني ظاهراً بدون هيچ ستوني در فضاي بينهايت بر پا ميباشند، اما از سوي ديگر براي آنها ستونهاي غير مرئيي وجود دارد كه اين ستونها در قانون جاذبه تمثيل و تعريف ميشوند.
آري! در واقع اين نيروي عظيم جاذبه است كه به اجرام آسماني كمك ميكند تا در جغرافياي معين خود باقي مانده و در مدارهايي منظم سير نمايند.
اگر دقّت كنيم، تعبير قرآن از قانون جاذبه به «ستونهاي غيرمرئي» تعبير معجزانهيي است؛ چه اگر قرآن كريم كتاب پروردگار بزرگ نميبود، در آن صورت هزار و چهارصد سال قبل كه هيچ انساني در روي زمين به وجود ستوني براي اجرام آسماني معتقد نبود و حتي هيچ نظريّهيي هم در اين رابطه وجود نداشت، ديگر به ذكر جملهء «بِغَيرِ عَمَداٍ تَرَونَهَا» كه براي مخاطبان قرآن در عصر بعثت، معني و مفهوم خاصي را به همراه نداشت، هيچ لزومي احساس نميشد. اما از آنجا كه قرآن كريم تنها كتاب عصر بعثت نيست، بلكه كتاب معجز پروردگار تا يوم القيامه است بنابراين، تعابير علمي به كار گرفته شده در آن نيز تا روز قيامت كارآيي خود را محفوظ نگه ميدارند.