2- حرکت منظم اجرام آسمانی:
قرآن كريم در آيهء (40) سورهء مباركهء يس در بارهء خورشيد و ماه ميگويد:
]وَكُلٌّ فِي فَلَك يَسْبَحُونَ[
«هر كدام آنها در سپهري شناور اند»
انسان عصر قديم، حركت ستارگان را مشاهده ميكرد و ميديد كه اين موجودات آسماني، در زمان معيني از يكديگر فاصله گرفته يا به همديگر نزديك ميشوند. از اين روي، تعبير قرآني فوق الذكر براي خورشيد و ماه، هيچ تعجب يا استبعادي را در ميان مخاطبانش بر نميانگيخت.
اما رهآوردهاي علمي جديد، به اين تعبيرات جامهء نويني پوشانده و ابعاد و اعماق جديدي را بر آن افزود. چه آنگونه كه مشاهدات و مطالعات جديد علمي نشان دادند، قرآن نه فقط براي حركت اين اجرام آسماني تعبيرات دقيقي را به كار گرفته است، بلكه حتي با اين تعبيرات، كليدهاي اصلي بحثهاي نجومي و نجومي را نيز در اختياز دانش نوين بشري قرار داده است.
طوري كه همه ميدانيم، قرآن كريم در زماني نازل گرديد كه علم نجوم به حقايق مطرح شده در قرآن به اين ارتباط، دسترسي پيدا نكرده بود، بلكه بررسیهاي علماي نجوم چندين قرن پس از نزول قرآن ادامه يافت تا سرانجام با اختراع آلات و ابزاري چون رصدخانهها و تلسكوبها، بشر به يافتههاي جديدي از دانش نجومي دست پيدا كرد و آنگاه به همان جايي رسيد كه قرآن كريم قرنها قبل از آن مطرح كرده بود.
هنگامي كه گاليله در سال 1609م به اختراع تلسكوبي موفق گرديد كه ميتوانست اجسام واقع شده در فاصلههاي دور را سي بار و سطح آنها را هزار بار به ساحهء ديد انسان نزديكتر سازد، درست در اين زمان بود كه دانش نجوم امكان علمي آن را يافت كه به پارهيي از حقايق مهم در اين زمينه دست پيدا نمايد و از جمله به اين حقيقت كه خورشيد بر مدار خاص خود شناور است. چه با ترصد خورشيد به وسيلهء اين تلسكوب، وجود مناطق سياهي در كرهء فوق الذكر به مشاهده رسيد كه این مناطق از يك كنارهء قرص خورشيد به كنارهء ديگر آن در حال انتقال و حركت بوده، سپس به مدت دو هفته كاملاً ناپديد مي گرديدند و باز مجدداً ظاهر ميشدند. گاليله از طريق اين مشاهدات، به اين نتيجه دست يافت كه خورشيد بر مدار خود حركت دوراني دارد. با ترصد سيارات ديگر نيز ثابت شد كه زمين نيز داراي حركت دوراني است و آنگونه كه قبلاً پنداشته ميشد ساكن و بي حركت نميباشد. به همين ترتيب ديري نگذشت كه حركت دوراني هر يك از خورشيد و ماه در مدارهاي مخصوص آنها نيز ثابت گرديد و بر مبناي اين رهيافتها اين حقيقت که هرگز متصور نيست تا خورشيد بتواند مهتاب را دريافته و خود را به آن برساند، به اثبات رسيد.
پس چرا نبايد به اعجاز علمي قرآن كريم باور كنيم، در حالي كه حدود 1039 سال قبل از آنکه گاليله و همكارانش به اين نتايج نجومي دست پيدا كنند، قرآن كريم در آيهء 40 از سورهء مباركهء يس به صراحت بيان كرد كه:
]لا الشَّمْسُ يَنْبَغِي لَهَا أَنْ تُدْرِكَ الْقَمَرَ وَلا اللَّيْلُ سَابِقُ النَّهَارِ وَكُلٌّ فِي نجوم يَسْبَحُونَ[
«نه در گردش منظم عالم، خورشيد را شايد كه به ماه فرا رسد و نه شب بر روز سبقت ميگيرد و هر يك در مدار معيني در فضاي بيپايان شناورند»
چنانکه قرآن يكهزار و چهارصد سال قبل، نه فقط در يك آيه، بلكه در آيات عديدهاي كه بعداً روي آنها مروري خواهيم داشت، حركت دوراني منظم زمين را نيز به اثبات رساند.