چند نکته پراگنده ازدید عقیدوی برمطالب ارسالی تان
نویسنده : غلام مصطفی بیدار
جناب داکترصاحب هاشمیان وجناب داکتر سعیدی صاحب
انجاییکه حضرت بیدل علیه الرحمه شاعر چیره دست زبان والای دری بود وهست ، روحش شاد باشد وخدا مغفرتش کند ، جدبزرگوارم کلیات حضرت بیدل ومولانا را با کلیات جامی که الله تبارک وتعالی مغفرتشان کند برایم هدیه داده بود وامروز نیز درآرشیف کتب بنده موجود آن وقدامت حدود 50 تا شصت سال دارندوهمچنان کتب متذکره از دستبرد ایرانی ها و دزدی فرهنگی شان درامان اند. که انشا الله اگر زنده بودم ووقت یاری کرد بنشر وتکثیر آن بدون هیچگونه دستبرد پرداخته ، موضوع بسیارجالب ، بحث برانگیز وژرف را مطرح ساخته اید.
اگرچه درین روز ها کتابی تحت عنوان نظریات درباره صلح ذیردست دارم ووقت مان خیلی های کم وحساس است ولی نکات چندی که باجدم روی آن همیش بحث عقیدتی میکردم یادآورمیشود.
حضرت ابوالمعانی عبدالقادر بیدل شاعریست که شعرش تعمق فکری ونبوغ فوق العاده ضرورت دارد ، درشرایط که وی زندگی میگردو به هندوستان بود مفکوره های داریون نیز همانند امروز که دیموکراسی فراگیر شده و حتی بسیاری از عالمان دین ما آنرا جز اسلام میدانند ، مفکوره های داریون ونظریه تکامل تدریجی انسان ها وعقل دهم بسیار زیاد داغ بود وهر که از آن بشکل آگاه وناخود آگاه متاثر، اینکه حضرت بیدل به کدام اندازه از چنین مفکوره متاثر بود بحث علیعهده را ضرورت دارد، که رجوع شودبه کتاب بیدل شناسی منتشره اکادمی علوم افغانستان اگرموجودباشد ،که نتیجه مقالات مفید درباره ابعاد مختلف حضرت بیدل روی آن بحث شده ودر مطبعه ای دولتی وقت به چاپ رسیده بود. ولی آنچه مربوطبه شعر کنونی است لازم است چند نکته را ذکر کنم.
هیج شکلی بی هیولا قابل صورت نشد آدمی پیش از آن کادم شود بوزينه بود
بوزینه یا شادی که با تن برهنه و بشکل چهار پا میرود حیوانیست که اکثریت داروین پرستان نسل خود از زمره شادی، شامپانزی تلقی کرده وحتی امروزه نیز درهند بسیاری از اعلانات تلویزیونی بشکل کارتون از تبدیل شادی به انسان سخن میگوید، درکتب معارف اسلامی ما شاهد برعکس داستان مسخ انسان به شادی هستیم، همچنان وقتی قاره اروپادرتاریکی جهل بسرمیبرد مردم از همین مفکوره متاثر بودند وحتی امروز درافغانستان ماده پرست های وجود دارد که خود را هماننه گیاه فکر کرده واز وجود خالق جهان منکرند و از روسیه مفکوره را به کشور کشانیدند.
چنانچه مقوله مشهور عربی است که المعنی الشعر فی بطن شاعر (یعنی معنی شعر درشکم شاعراست) و پیامبر اسلام فرمودند، شاعران شاگردان پروردگار هستند وبعضا نیز میفرمودند که شاعرشاگرد شیطان است.
بعضاشاعر ها بخاطر هیاهوی زیاد دین ستیزی کرده وبا خالق جهان از ره ای جنگ برخورد کرده وبعضا ناخبر از علم کلام وتوحید فقط غلو نمود واستعارات، مشبهات را بکار میبرند که خودشان وافکارشان را خوشحال میسازد، بعضا به طرف صوفیزم و عرفانیت میروندهمانند شمس تبریز وحافظ ورحمان بابا وبعضا علیه پروسه خلقت قد علم کرده وشاعران دیموکراسی، کمونیزم ولادینی شده اشعار رامیسرایند که فقط مخالفت واضح بادین دارد درباطن هرچه باشد.
چنانچه شاعری میپراند. زنده گی چیست ؟…الی اخیر که به شراب نوشی، جام ، می ، شباب، وحتی فحاشی امرمیکند و وآن را وجد نامیده، بعضا صوفیزم که طریقه ای ها کشیده اند نیز حین شرابنوشی، مجالس غزل، رقص وسماع حتی به مرحله تکفیر میرسند.
موضوع شعر فوق بسیار تعمق زیاد میخواهد ومن همیش باجد بزرگوارم که شعر شناس بود وهمیشه برایم معانی شعر را بیان میکرد گهی بیدل میخواندیم وگهی رحمان بابا، گهی برایم از حافظ میسرایید وگهی برایم از مولانا وقران بزبان پهلوی اش ولی بحثم روی مسایل عقیدتی شعاعران همرایش بالا گرفته در اخیر همین کلمه المعنی شعر فی بطن شاعررایادکرده وخسته میشد، امروز نیز که حواشی بعضی کتبش را مطالعه میکنم برایم نوید بخش بوده و کتاب دستارنامه خوشحال خان را برای شاعرانی که نو میخواهند بشعرروی بیاورند توصیه میکنم.
پدرکلانم برایم دوتعریف از شعر فوق بیان کرده بود، یکی همان مفکوره ای داروینیزم که همه گی از آن متاثر بودند وهم بعضا پرخاش های بین ملا وشاعران وقت دردیارمسلمانان که شاعران که به رقص، سماع، می نوشی ، گمراهی دعوت کرده حرام میدانند وان ها را شاگردان شیطان میدانند ، که میتواند همین موضوع ذهن حضرت بیدل را متاثر ساخته باشدویا میتواند بطرف معنی باطنی شعر برویم وان اینکه پیش از اینکه انسان به مرحله ادمیت وعقل میرسد در آوان طفولیت همانند چهارپایان راه میرود ومرحله ای که ما آنرا درادبیات عامیانه چهارغوک میگویم. وهمین نقطه بیدل را نجات میدهد ورنه سند تکفیرش از جانب پرخاش گران ملا نما امضا شده بود.
چنانچه خواجه عبدالله انصاری شیخ هرات که پیرطریقت است وعارفان همیشه کشف الاسرارش را میخوانند ولی وی نیز گهی ازچوکات ملایی عدول کرده وبه شاعرها میپیوندد ، بیدل را اگر به همین یک بیت که در کلیاتش موجود است که سه احتمال را میرساند.
این بیت از طرف دشمنانش در ابیاتش جابجا شده وبعدازمرگش به اسم وی نشر شد، ویا میتواند معنی عقیدوی متاثری داشته باشد چنانچه اکثر دانشمندان وحتی علما دیموکراسی را بخش اسلام دانسته که فرق بسیارزیاددرآن وجود دارد، همچنان میتواند معنی باطنی اخیر ودوران طفولیت را ارایه نماید. والله اعلم بالصواب
جناب داکتر صیب هاشمیان، و همقطاران دیگر، با توجه به وضعیت کنونی کشور که بیش ازپیش مورد تهاجم فرهنگی ایران، امریکا وهند قراردارد ونصف ازخاک ما توسط انگلیس کنترول وحکومت میشود وبالای نصف دیگر ان بین امریکاوانگلیس وممالک منطقه کشتی گیری روان است، وهم بین خود افغان ها درغلامی به اشغالگران رقابت ادامه دارد، عدهای هم نقاب اسلام پوشیده وبه گروه اول کمک میکنند تا خط دیورند برای همیش رسمی شود، مملکت برای همیش به دست استحصال، استعمار واشغال درآورده شود ، باید به فکر صلح وراه بیرون رفت ازبحران وکنارآمدن با فرزندان خود که علیه وطن خود بکارمیروند وطرد کردن بیگانه گان بود،بحث بیدل شناسی، بحث روی مولانا، بحث روی خوشحال ختک، بحث روی رحمان بابا ، بحث روی سیدجمال الدین، حبیبی، غبار، ابوعلی سینا، ابوریحان البیرونی، وکیل الدین پوپلزایی؛ کمال الدین بهزاد، میرویس خان،احمدخان،وزیراکبرخان، داوودخان وملا مشک علم، نه هم از داستان های فردوسی وشاهنامه اش وامثالهم بیفایده وبیهوده ووقت بنظر میرسد ولی ما به آن ضرورت داریم،
خواستم درد دلی داشته باشم که ما افغان ها هنوز از تاریخ وهویت خود بیخبر نیستیم ونه هم به جعل تاریخ ما ، که حتی امروز ازطرف جناب کرزی صیب وتیم فاسد وجاسوسش ادامه دارد. ولی چنانچه میگویند ازماست که برماست.
بلاخره زمانی خواهد رسید تا مردم افغانستان دوستان واقعی ودشمنان واقعی خودبشناسند، تعریف مشخص ازمنافع ملی داشته باشند، وهم نگذارند تا بزرگان مارا بیگانگان تذکره های ایرانی، امریکایی، پاکستانی وامثالهم بدهند.
ماهمان گونه که درعلوم نوابغ خود داریم در میدان جنگ ودفاع شجاعان وقهرمانان واقعی خودداریم، دربخش اسلام ودین وعقیده مفکرین خود داریم که حتی بیش ازنصف مسلمانان جهان از بخاری شریف وفقه اکبر ومذهب نعمان ابن ثابت استفاده میکنند.
به امید روزی که افغانم دیگربفکر خودکشتن وبیگانه پروراندن نباشد، به امید روزی که افغانم درمقابل چند روز عیش دنیا از دین خود بخاطر قبولی اروپا وامریکا عیسوی نشود، به امید روزی که افغانم درمقابل عینیات معنویات را قربانی نکنید، وبه امید اینکه کرزی صاحب نیزبخودآیید وبرخط دیورند وخون ما معامله نکند وازخود شاه شجاع ثالث نسازد.
تشکر.
برادرکوچک تان
غلام مصطفی بیدار
طرح صلحم با تمامی موادآن عنقریب بنشر میرسد
آزاد او آباد افغانستان کی دخپل افغانی لویی خاوری دعزت دشملی داوچتیدو په هیله