از چه باید کرد گذشت، بهتر است بگوئیم چه میشود؟
میرعنایت الله آشفته
17/ 3 / 2013
خواهران و برادران محترم، سیاستمدارن حاکم در میدان سیاست و سیاسیون خارج از قدرت نتوانستند به گمان این نگارنده جواب چه باید کرد را ارائه نمایند. همیشه دنبال حوادث شتافته و عکس العملی برخورد نموده اند، حال این هیچ کاره میخواهد بگوید چه میشود! ما با حقیقت بینی، قضایای سیاسی وطن محبوب خود را تعقیب می نمائیم.
نیرو های مسلح طالب و سائر مخالفین مسلح سیاسی در کشور به یک واقعیت انکار نا پذیر مبدل گردیده اند. چه موافق باشیم و چه مخالف از حضور فعال شان انکار، خود فریبی است. روابط قوی، محکم و انکار ناپذیر شان، بر علاوۀ پاکستان، و کشورهای اسلامی، با کشور های آلمان، انگلستان، فرانسه، اخیراً هم از مطبوعات رسمی کشور و رئیس دفتر آقای کرزی، شنیده شد که: در سفر اخیر آقای کرزی در امریکا، به ایشان خاطر نشان ساخته شده است که گویا نیروهای طالبان افغان دُشمن ستراتیژیک امریکا و جامعۀ جهانی نیست یا به عبارۀ دیگر به منظور قـَلع وقَـمع نیروهای مقاومت مسلح مخالف دولت، قوای ائتلاف ناتو کمر نبسته است. ولی مبارزه علیه تروریزم و دهشت افگنی با القاعده و الفایده پا برجاست. که ای کاش این حقیقت مسلم در کنفرانس اول بُن در محاسبه گرفته میشد. تا مردم ما پس از عالمی مصائب به صلح واقعی و باز سازی نائل می گردیدند که عمداً خواسته نشد.
حالا پس از 11 سال اشغالگری، زورگويی و تلفات سنگین به مردم خسته از جنگ، بخصوص هموطنان اسیر مناطق جنوب و سرحدی کشور که متحمل بالا ترین مظالم قوای ائتلاف، قوت های تنظیمی بنام دولت، طالبان و نیرو های دُزد، قاچاق چی و . . . شده اند، و ادامۀ جنگ، برندۀ قاطع بجا گذاشته نمی تواند و ندارد. پس از این یگانه امکان، میز مذاکره و "صلح" به عنوان وسیلۀ باقی مانده بشکل صادقانه، منطقی، عملی، عادلانه و قابل قبول برای تأمین منافع اکثریت خاموش مردم افغانستان، همسایگان، منطقه و قدرت های بازیگر جهان باید استفادۀ کاملاً معقول به دور ازهیله و نیرنگ بکار گرفته شود.
صلح از طریق مذاکره و تفاهم یگانه راه معقول بوده، مشروط بر اینکه ازهیچ چهرۀ منفور افغانی، کشورهای خارجی و حلقات مافیايی بیرونی حمایت صورت نگیرد. مردم افغانستان نتایج تلاشهای ناکام صلح امتیاز طلبانۀ رژیم محکوم به سقوط دُکتور نجیب الله و زد و بند های حکومت نامتجانس و نیروهای دولتی اما وابسته به نیروهای تجزیه طلب درون نظام "جناح کارمل و ملیشۀ دوستم، کشتمند، ستمی ها و. . . با رقابت و تقابل علیه نجیب الله و همفکران باقی ماندۀ پرچمی و خلقی اش" خلاف ادعای کمونیستی و انترناسیونالیستی شان، در اثر منافع گروپی شان برای حفظ قدرت دُشمنانه و قاتلانه علیه رفقای دیروز خود؛ و عملی نمودن دساتیر ولی نعمتان و پلان های شوم استعماری روسی، در تبانی با ایران و هند، در خطوط زبانی و قومی تقسیم گردیده، و کانال هایی از قبل فعال نگهداشته شدۀ استخباراتی، پاکستان و . . . معاملات ننگین بین احزاب چپ و راست "کمونیستی و جهادی" آغاز گردید، که از نتایج و تأثیرات منفی و حدوث آن تا فعلاً در روند ائتلاف سازی های سیاسی کشور نقش داشته، تأثیر گذار باقی مانده است.
این معاملات ننگین و تحوع آور کُهنه به منظورِ در ذهن شما خوانندۀ آگاه و با حافظه، تداعی گردید که ما دقیق در تکرار همان مراحل باطل با تفاوت های ظاهری آن سرگردانیم. صلح امتیاز خواهانۀ آقای کرزی، در مرحلۀ نفس های اخیرش، "ختم دورۀ کاری اش" ، دولت نا متجانس شان و رعایت دساتیر ولی نعمتان شان، بی اتفاقی و عدم استقلال سیاسی اپوزیسیون، و مهمتر از همه بیانات میان تُهی و خرام متبختر با نبود طرح سیاسی معقول و قابل قبول برای ملت افغانستان، بازی های گُمرا کنندۀ قوت های خارجی و دها کمبود دیگر برای دولتمداری و آمادگی برای رسیدن به قدرت از جانب مدعیان آن با تأسف روشن و شفاف مطرح نگردیده است.
این اوضاع و احوال مبهم و غیر شفاف سیاسی کشور، جداً هر وطن دوستی که صاحب ذکاوت سیاسی و بلوغ فکری می باشد، و مسیر حوادث را، خارج از دایرۀ شیطانی قدرت می نگرد، نگران کننده بوده و میخواهم یک بار دیگر به همه فرزندان دلسوز، پاک و صادق کشور که به آیندۀ هموطنان و قطعه خاکی بنام افغانستان واحد و تجزیه ناپذیر می اندیشند، تا قبل ازرسیدن موعد تدویر انتخابات!؟ مکتوم با تحلیل از وضع امنیتی موجود کشور با مسؤولیت و اطمینان گفته میتوانم، انتخابات به مفهوم و معايیر قبول شدۀ آن دایر شده نمیتواند! مگراین که صندوق های حوزۀ انتخاباتی در داخل مقر ارگ ریاست جمهوری و محوطه های چند ولایات محدود، به منظور اغفال ذهنیت های جهانیان و نمایش مطبوعات جهان گذاشته شود، که این نمایش نامه را نمیتوان انتخابات نامید.
وقتی این دولت فاسد و بیکاره از عُهدۀ امتحانات کانکور پوهنتون برای چند هزار محصل جوان و تعلیم یافتۀ کشورعاجز بوده و به تظاهرات و مداخلۀ پارلمان کشانیده می شود، چگونه با تجارب دست داشته، انتظار انتخابات سراسری و شفاف را انتظار داشت!؟
این بدان معنی نیست که ما بدون داشتن اطمینان و داشتن بدیل قانونمند، عادلانه و بهتر از دولت فاسد و بخود گرفتار، خواستگار سقوط نظام موجود باشیم. تکرار اشتباهات گذشته نه امریکا و وزیر خارجۀ تازه تقرر یافته آن آقای جان کیری، نه آقای دوید کمرون، نه رئسای جمهور یا صدراعظمان کشورهای فرانسه، چین، روسیه، آلمان و . . . سازمان ملل متحد، کنفرانس کشور های اسلامی و همه نهاد های مدنی و حقوقی؛ که بشکلی از اشکال در اوضاع و احوال جاری کشورما دخیل و نقش جدی و تعیین کننده بازی می نمایند، اما به دلیل نبود تفاهم سترتیژی واحد شان، حق ندارند، اکثریت خاموش ملت افغانستان را که شامل هندو و مسلمان است، تنها گذاشته و یک بار دیگر کشور را به خواست و منافع کشور های همسایه، و نیروهای آزمون شده ای آله دست آنها و ضد منافع ملی کشورما تحویل دهند.
نتایج کمک های نقدی به دولت فاسد کابل از جانب امریکا یا جامعۀ جهانی و در عین زمان تجهیز، اکمالات و حمایت از مخالفین آن توسط همسایگان که اعضای سازمان ملل متحد و دوستان نزدیک همین قدرت های بزرگ جهان اند، جز جفا در حق 35 تا 40 ملیون انسان اسیر اکثریت خاموش افغانستان در چنگال غاصبین و مدعیان قدرت، و فرسایشی ساختن عمدی جنگ آنهم برای منافع دیگران ولی در میدان تطبیقات آن، افغانستان جرُمی است نا بخشودنی!
پایان