چرا در مصر کودتا شد ؟ — سرمقاله

 

چرا در مصر کودتا شد ؟

 

(03- 07 – 2013)

 

قیام مردم مصر بتاریخ 25 جنوری 2011  برعلیه یکی از رژیم های سفاک و دکتاتور در منطقه  که بلاخره منجر به سقوط ان رژیم گردید  برای خیلی از کشورها، سازمان های جهانی ! ، و افرادیکه خود را در حمایه ان رژیم ظالم پرورانیده بودند  صدای شؤمی را با خود همراه داشت. طرفداران این رژیم با رنگهای و قالب های متنوعی که داشتند هریک بنوبه خود از ناحیه یی که از انجا درد مند شده بودند  شکوه داشتند .

کشورهایی در سطح جهانی  یکی از بزرگترین و صادق ترین خدمتگارانش ( متمثل در حسنی مبارک و دار و دسته اش) را از دست دادند، سازمان هایی نیز یکی از نزدیک ترین همکارانش را سرنگون دیدند ، و افرادی هم در داخل کشور و یا خارج از ان  حمایت گروهی را از دست دادند که در سایه ان با دل بیغم مشغول مکیدن خون ملت مصر بودند.

این درد وقتی افزایش یافت که مردم مصر رأی اعتمادش را در چند مرحله جدا ازهم با اکثریت قاطع به افرادی دادند که انها با سیاست ظالمانه  زورگویان جهانی و افراد چپاولگر داخلی در سازش نمیتوانستند باشند، این چرخش کلی در وضعیت سیاسی مصر برای انان هرگز قابل هضم نبود، از همین جهت بمجرد اعلان پیروزی  محمد مرسی به ریاست جمهوری و قبل از ان پیروزی قاطع اخوان در انتخابات شورای ملی ، انها در صدد اسقاط این تجربه تازه بشگوفه نشستۀ دیموکراسی در مصر شدند.

غیر منطقی خواهد بود اگر فکر شود که حکومتی که دهها سال و با سر نیزه مردم را در قبضه گرفته بود، با یک عملیه انتخاباتی و تغیر در رأس رژیم  یا قوای مقننه، از پا بدر افتد، و این یکی از اشتباهات بزرگی بود که  قیام کنندگان درمصر انرا سطحی انگاشتند، بقایای رژیم که در تمام ارگانهای عمده دولتی ( بشمول رسانه های اطلاعاتی ) ریشه های عمیق داشتند با سرعت و با مشوره و تشویق  نیروهای ماورای حدود مصر و جهانی، شروع به تجمع قوتهای خود نموده و با امکانات وسیعی که در دست داشتند  از همان اول توانستند سنگ های بزرگی را در راه پیشرفت این دیموکراسی تازه تولد شده قرار دهند .

انها با احتکار سرمایه و موسسات اقتصادی که نتیجه سالها غارتگری مافیای دار و دسته حسنی مبارک بود، مردم را در مضیقه اقتصادی قرار دادند، و از انجایی که وسائل اطلاعات جمعی هم در اختیار بقایای رژیم بود  بمردم چنین وانمود کردند که  این مشکلات ناشی از نارسایی حکومت و دولت اقای مرسی است.

گروههای وابسته به این رژیم سفاک  در سلک قضا بنوبه خود شروع به کشیدن ریشه های تازه دویده این دیموکراسی نمودند، این قضات که یک اقلیت بوده ولی مناسب مهم را در انحصار داشتند با لغو اولین پارلمان حقیقی مردمی در طول تاریخ  چندین هزار ساله مصر ، لکه سیاهی بر جبین قضا  که باید همیشه پاک باشد گذاشتند.

قوتهای پولیس و اردو  که اکثر رؤسای شان از شریکان رژیم سابق بودند نیز با نشان دادن زور و قدرت  مشغول صحنه سازی برای سرکوب این دیموکراسی بودند. اما این نیروهای مسلح نمیتوانستند در مقابل اراده مردمی کاری را از پیش برند لذا در پی يافتن دستاويزی بودند تا با اتکاء بر ان پلان شان را عملی نمایند.

این دستآویز بزودی وارد میدان شد ، گروهک هایی زیر نام های براق : لیبرالیست ها!، چپ نمایان فرصت طلب! و در ماحول شان بقایای رژیم سابق  به بهانه های دروغين شروع به تظاهرات کردند ، این تظاهرات برعلیه مرسی و حکومت وی همراه بود با تمام انواع خشونت  و وحشت . وقتی اقای مرسی از وزیر داخله میخواهد تا جلو خشونت این افراد را که دست به قتل ،آتشسوزی تجاوز به زنان و انهم بشکل گروهی در میدان تحریر ، بگیرد ، وزیر داخله زیر نام حق افراد برای تظاهرات از هرنوع اقدام برعلیه ان خود داری میکند ، بلکه برعکس اوباشان وابسته به دستگاه امنیتی زمان  حسنی مبارک را که بنام " بلطجیه" معروف شدند در خدمت انان قرار داده تا هرنوع عمل غیر انسانی را در برابر طرفداران مرسی و حکومت جدید انجام دهند.

در یک بحث سیاسی در کانال الجزیره تقریبا یکماه قبل از کودتا میان یکی از طرافداران مرسی و یک مدعی چپگرایی، وقتی از قضایای تجاوز گروهی بر زنان در میدان تحریر یاد شد ، ان مدعی چپگرایی ( مگر اینکه مفهوم ان تضاد با حقائق باشد ) با وقاحت تمام گفت : " این تجاوزات بر زنان و در ملأ عام  توسط اخوانی هایی که در میدان تحریردر بین مظاهره چیان در امده بودند صورت میگرفت !!… "

این گروه که شکستهای ننگینی را در سر تاسر جهان و بدست مردم عامه نصیب شده اند و در جهان جز حکایات تلخ گذشته از انها چیزی نمانده است ، دست به هر زشتی میزنند تا رقبای سیاسی شان و حریفان فکری شان را از پا در اندازند ، و لو که بمزدوری ذلت بار در خدمت همانی که برایش " امپریالیزم خون اشام … " میگفتند  بینجامد.

رفعت السعید رهبر حزب تجمع که خود را ازجمله چپی ها و پیشرو ها و … و…  لقب میدهد در هنگام انتخابات دور دوم  مصر بصراحت اعلان کرد که ما از کاندید احمد شفیق  ( اخرین صدراعظم دوره مبارک )،حمایت میکنیم و به او رأی میدهیم !. و احمد شفیق یکی از مهره های نزدیک مافیای حاکم در دوره مبارک و کسی که در چپاول مال ملت دست بالایی داشت، میباشد.

اردو و پولیس در دوران ریاست  مرسی  همچو قضا و میدیای وابسته و متعهد به رژیم دکتاتور مبارک، در تحریک معارضین ( ولو که با رنگها واسمای حزبی متنوع شان یک اقلیت بودند )، رول عمده را بازی کردند بلکه انهارا حمایه و رهنمایی مینمودند.

کمتر کسی در این شک دارد که این کودتا بتأیید امریکا ، اسرائیل ، عربستان سعودی ، امارات عربی ، و بشکل نیمه رسمی از قدرتمندان در ایران وعده یی ازمراجع دینی ( قم ) ، صورت نگرفته باشد. در مورد این یکی اخیر  خطبه یکی از مراجع کذاب ( وی سازنده دروغ بر خامنه یی است که: خامنئی در هنگام تولد شدن  یا علی گفته بود .) کفایت میکند  که با چه  وجدی در خطبه نماز جمعه اش  از این کودتا و سقوط مرسی جانبداری نموده است .

اصل قضیه در این است که قوت های برتر جهانی ابدا اجازه نخواهند داد تا گروهی که خواستار استقلال همه جانبه شان اند، و هرگز سر تسلیم به بیگانگان پیش نمیکنند ، به قدرت برسند. این قدرت ها دیدند که در ترکیه  و قبلا در مالیزیا حکومت های مردمی چگونه ملت هایشان را بسوی تعالی ،  پیشرفت و خود ارادیت سوق نمودند، انها نمیخواهند که نمونه های دیگری از ان در میان ملت های عقب گذاشته شده زنده شود زیرا این بمعنی خودکشی برای تمام قدرت های استثمار گر و ستمگر خواهد بود.

وقتی تونی بلیر ( که تاریخش گویای حقیقت وی است ) علنا این مفهوم را بیان میکند : " در بعض جا ها دیموکراسی ضرورت نیست " معلوم میشود که انها دنبال چه هستند و چه میخواهند.

وقتی جان کیری وزیر خارجه امریکا  با تأیید کودتا درمصر میگوید: " اردوی مصر ، مصر را از خانه جنگی نجات داد !! "، واضح میگردد که ادعای امریکا مبنی بر اوردن دیموکراسی در کشورهای دیگر دروغی بیش نیست.

 

وقتی امریکا  سلفادور الیندی  رئیس جمهور منتخب  کشور چیلی را در سال 1973 توسط جنرال پنوشیه  ازبین میبرد ویا  الکساندر دوبچک رهبر چکسلواکیا در سال 1968  توسط روس ها سقوط داده میشود ، و یا هم محمد مرسی توسط ارتش مصر و به اشاره اسرائیل و امریکا و کف زدنهای سعودیها وآخوندان قم  سقوط داده میشود ، همه یک پیام را با خود  دارد، دنیای زورگوی  امروزه هرگز خواهان بقدرت رسیدن فرزندان اصیل کشور های زیر ستم نیستند.

اکنون که قوت های اردو و پولیس برعلیه مظاهره کنندگان وارد عمل شده اند و بعد از گذشت دو سه ساعتی  تعداد کشته ها در میان مظاهره چیان بیشتر از صدها نفر رسیده است.

 

روز نامه وول ستریت بتاریخ 15-07-2013   از پلانی که در ملاقات میان  عساکر و عده از معارضین مرسی از جمله  محمد البرادعي وعمرو موسى وحمدين صباحي صورت گرفته بود یاد مینماید که در ان عساکری که دست پروردۀ رژیم مبارک و وفادار به او بودند از این  معارضین میخواهند تا دست به گرد اوری مردم در میدانها بزنند تا در پرتو ان عساکر کار اسقاط مرسی را به پیش برند.

این پلان تطبیق شد، و از همین رو بود که معارضین مرسی که از سوی قوتهای امنیتی مصر و تأیید قدرتهای خارجی در منطقه و جهان همراهی میشدند هرنوع ندای حکومت و ریاست مصر را برای گفتگو پیرامون حل مطالبشان رد مینمودند و وعده وعید آینده را میدادند ، آینده را که پلان انرا قبلا طرح و مشخص کرده بودند.

بعد از کودتای 3 جولای ، دستگاه قضایی مصر که جزئی از نظام دکتاتور مبارک بود در تبانی با عساکر مصری بعد از حدود سه هفته اختطاف محمد مرسی  اتهام عجیبی را که نشان دهنده رسوایی کودتاچیان  است به وی نسبت دادند : ارتباط باحماس فلسطینی !.

در این اتهام بارز ترین مشخصه را که میتوان دید اینست که کودتا چیان کار شان را در همکاری و مشوره اسرائیل انجام داده اند، و روی تصادفی نیست که وزیر خارجه امریکا برای سرگرم ساختن عربها در همین اوان اعلان میدارد که تا 9 ماه اینده (  09 ماه !) قضیه فلسطینی بشکل مناسب حل و فصل میشود.

و ما هم میگویم  که ما خواهیم دید قضیه فلسطینی  تا  09 ماه اینده  نی بلکه تا  09 سال اینده هم حل نخواهد شد!  مگر ببلعیدن تمام فلسطین !. چون این ادعاءات فقط برای دلخوشی حکام عرب و پیشبرد اهدافشان است . از این وعده ها در هنگام هدف قرار دادن عراق نیز داده شده بود.

ما در اینده قریب شاهد سند سازی های دروغین و الحاق تهمت های زیادی بر طرفداران  مرسی  توسط دستگاه حاکمه کودتاگر و از طریق دستگاه قضایی که برخلاف انچه از قضا توقع میرود که پاک و بیطرف و مدد گار حق باشد ، خود را تا گلو الوده ساخته ، خواهیم بود، اتهاماتی که امثال انرا قبلا  در زمان حسنی مبارک بر ایشان میزدند و تعدادی از انها کشف گردید که همه عملکرد خود دستگاه حاکمه بوده و برای محکوم کردن مخالفین خود انها را به ایشان نسبت میدادند ، و در محاکم باطل خویش احکام خود را نیز صادر مینمودند.(  از جمله قضیه انفجار کلیسای قدیسین  و نسبت دادن ان به گروههای اسلامی  که بعدا کشف گردید ان جنایتکار حبیب العدلی وزیر داخله حسنی مبارک بود  تا وسیله یی برای سرکوب مخالفین برای خود داشته باشند .)

بعد از تجمع مخالفين کودتا که زیر نام " هواداران قانونیت " که برای خیلی ها حتی رهبران کودتاچی هم ناباور بود  شمعون پریز رئیس جمهور اسرائیل ترس از اینده را چنین بیان میکند : " دستهای خود را روی قلب خویش گذاشته ایم تامبادا بار دیگر مرسی در رهبری مصر قرار گیرد …"، اینها و دیگر اشارات و علائم همه گویای اینست که این کودتا به توافق و تحریک کشورهای منطقه و جهانی صاحب مصلحت صورت گرفته است . اعانه سالانه حدود یکنیم میلیارد دالری امریکا برای عساکر مصر بخاطر کسب رضای خدا و سیاهی چشمان مصری ها نه،بلکه برای چنین روزهایی داده میشد و میشود.

انچه نفاق جهان زورگو را نشان میدهد یکی هم اینست که وسائل اطلاعات جمعی تجمع افرادی را در پارک تقسیم ترکیه با اب و تاب ان نقل میکردند و پخش های زنده داشتند و از  تجاوزات !! حکومت ترکی با اه و درد سخن میگفتند ، اما در هنگام این کشتار جمعی و وحشی اکثر همین رسانه ها در جاهای دیگر و برای سرگرمی مردم مشغول بودند گویا در سلاخانه یی عادی  گوسفندانی را سر میبرند … !؟.

نماینده اروپا برای مصر( برناردو لیون) اظهار داشت که اخوان المسلمین و " هواداران قانونیت " با طرح صلح  پیشنهادی راضی بودند  ولی عساکر بدون مد نظر داشت ان حمله بر مظاهره چیان را اغاز نمود. دراین مورد دُر فشانی های سیسی رهبر کودتا  این بود : انها این صحبت هارا برای کسب وقت ! میکردند.

گفته های اقای لیون را صحبت هایی نقل شده از اقای برادعی ( که بعدا اعتراضا استعفاء داد ) و بتأیید معاون جریده شروق مصری ، همراهی میکند که از وثیقه مصالحه و قبول طرفداران مرسی از ان، یاد مینماید.

همزمان با حمله خونین عساکر و پولیس بر متظاهرین حمله بر کلیسا های مسیحیان مصر و دفاتر پولیس نیز صورت گرفت. کودتاچیان و میدیای وابسته به ان ( تنها به انها در مصر اجازه فعالیت داده شده است ) اعلان کردند که اخوانیها بر کلیسا ها تجاوز میکنند.

این اتهام بزودی از سوی طرفداران مرسی رد و حتی اکثریت صاحبنظران ازاده  تعجب شان را از این اعمال غیر انسانی اظهار کرده انرا منسوب به دست های مخفی کردند که میخواهند  افکار عامه را بجهت خاصی توجیه کنند. به گفته یکی از سیاسیون مستقل و ازاد اندیش مصر " بشیر عبدالفتاح " مسؤل مجله  دیموکراسی در قاهره ، دست های پشت پرده ولی به توجیه و رهبری افراد روی صحنه اقدام به چنین کارهایی میکنند که این افراد درمصربنام { بلطجی} ( در فارسی :اوباشان و بدمعاشان) یاد میگردد. بگفته بشیر عبدالفتاح  در حدود  سه صد هزار ( سه لک ) از این افراد در مصر موجود بوده که از زمان حسنی مبارک توسط پولیس بشکل غیر علنی برای اهداف خاصی اداره میشوند.

رهبران کودتا این پلان را از همان لحظات اول پیروزی محمد مرسی در سر داشتند، از همین  رو بود که عده زیادی از اختلاس گران و متهمین به قتل و شکنجه در زمان حسنی مبارک توسط قضای وابسته به مبارک برائت گرفتند، چنانچه ارشیف اسنادی که سبب اتهام دستگاه های امنیتی وحشتناک مبارک میشد از بین برده شد، پارلمان را به بهانه واهی منحل اعلان نمودند، شخص اقای مرسی را بنام اینکه از زندان سیاسی مبارک بعد از سقوط مبارک فرار کرد و بخانه خود امده در زمانی بمحاکمه میکشانیدند که وی بصفت رئیس جمهور منتخب مردم ایفای وظیفه میکرد، گویا زندانیان سیاسی دوره دکتاتور حسنی مبارک ، مجرمین جنایی بوده اند!!!.

الحاق تهمت های خیلی ابلهانه بر معارضین کودتا چیان یکی از برنامه های روزمره کودتا چیان ( شامل میدیا، قوتهای امنیتی وفادار به رژیم مبارک و قضای وابسته به مبارک ) شده بود. وزیر خارجه حکومت کودتایی به استناد شهادت سازمان عفو بین الملل ادعا میکند که مظاهره کنندگان با خود در وسط میدان مظاهره سلاحها ثقیله جابجا کرده اند!، چیزی که سازمان عفوبین الملل فورا انرا تکذیب نمود، همانگونه که قبلا شهودی را که جنرال  سیسی برای تایید گفته هایش نام برده بود ، تمام انها گفته های سیسی را علنا تکذیب نمودند.

 

کودتا چیان بنا بگفته عده زیادی از مصریان ازاد اندیش و غیر وابسته، بتأیید و مشوره  دستگاههای نظامی و استخباراتی امریکا و اسرائیل و سر جنباندن مزدوران امریکا در منطقه  همراه با ارسال میلیونها دلار در این پروژه  به پیش میروند، انها باکی ندارند اگر همه مصر تباه شود  ولی  ان فرزند ناحلال !! باید در منطقه برتر و برتر باشد.

 

ماشاهدیم که بخاطر چه مسائلی کمرنگ و غیر قابل مقایسه با انچه در مصر میگذرد، قدرت های جهانی و در رکاب ان سازمان ملل متحد و سازمان های مختلفه دیگر…  داد و واویلا براه مینداختند. اما در برابر این کودتای سیاه و قتل عام مردم ، با حرکات خیلی ساده مردم را میخواهند بفریبند.   

 

 

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *