بنام خداوند بزرگ
حاکمیت وحشتناک
بهاءالدین ضیائی
در این ایام که اوضاع سوریه و مصر به حالت غیرقابل تحملی برای جهانیان در آمده است ، ورسانه های صوتی و تصویری نشان می دهند که جوامع و ملت هایی درحال نابودی کامل اند و افراد و دسته جات وگروه ها و مراکز قدرت طاغی و سرکشی بخاطر مطامع شوم خود همه چیز را دارند ویران می کنند و اما همه آن سازمان ها و نهاد هایی ( بظاهر مدافع حقوق بشر ) ، که دم از دیموکراسی و آزادی و دم از حقوق بشر و دم ازحقوق زنان و اطفال میزنند و مدعیان پرو پا قرص حمایت از مدنیت و مدرنیزه و پیشرفت و مخالف ترور و تخریب و تدمیر اند ، همه و همه درسکوت کامل بسر برده و گوئی که هیچ چیزی اتفاق نیافته باشد و یا این که به اهداف خود نزدیک شده اند و یا هم مطابق طرح و برنامه ، جریان روند طبیعی خود را طی می کند .
این نظام های حاکم بر مصر و سوریه که هرکدام طی قریب به یک قرن ، همه مقدرات این سر زمین ها را دردست داشته ( بیش از شصت در صد بودجۀ کشور های فقیر را صرف هوا و هوس ، بنام امور نظامی نموده ، بهترین و قیمتی ترین زمین واملاک کشورها را به ادارات و دفاترو رهائش گاه ها و قصرهای جنرالهای خود اختصاص داده ) ، ازاعدام و زندان و شکنجه گرفته تا تبعید و آوارگی وفرار مردم ( بخصوص نخبگان ) این سرزمین ها به اقصاء نقاط جهان ، ابا نورزیده همه و همه بیانگر آن است که این نظام ها از هیچ عمل شنیعی دربرابر مردم مظلوم و بی دفاع ، دست بردارنشده و دراصل دشمنان دین و دیانت و دزدان ملت و دولت اند و تمام هم و غمَّ شانرا ، قدرت و سلطه و ثروت ونوکری به قدرتهای بیگانه تشکیل می دهد . وحوادث هولناک یکسال گذشته در این کشور ها ازجمله درمصر خیلی عجیب و باور نکردنی است زیرا رئیس جمهوری را که با رأی اکثریت و آنهم پس ازهشتاد سال اختناق وجنایت جنرال های خائن و احزاب وابسته ، به قدرت رسیده است حتی برای یک دورۀ قانونی هم فرصت نداده و از اولین لحظات تغییر نظام ، دست به دسیسه و توطئه زده و بصورت لشکرکشی ، کودتای خونینی را براه انداخته و قوای قضائیۀ مصر هم که ازهمین قماش کودتاچیان و از درباریان نا مبارک اند ، درتلاش آن اند تا نا مبارک جنایت کار را آزاد نموده و اما رئیس جمهوری قانونی و ده ها شخصیت طراز اول مصر را محاکمه و به اعدام روبرو کنند ، این یک حرکت حساب شدۀ دستگاه های نامبارک است که به انتقام انقلاب مصر طرح ریزی گردیده است ؛ و در سوریه همچنین نشان می دهد که پس از جنگ اول و دوم جهانی و پس از لشکر کشی قشون شوروی به افغانستان ، چنین وقایعی هولناکی در هیچ مقطعی از تاریخ مشاهده نشده است و گوئی که دراین سرزمین ها قانون جنگل حاکم است . این ها زنگ خطری است برای تمام امت اسلامی و فرزندان شان و فرزندان ، فرزندانشان که باید هوشیار گردیده و سرعقل بیایند و بیش ازاین …………
حاکمان این نظام ها که اکثر شان ازتربیه یافته گان و ازبقایای همان نظام شوروی سابق اند که برای اهداف خاصی تربیت و برای مقاصد معینی در این کشور ها جابجا شده و قدرت را قبضه کرده ، حاضربوده اند تا در طول زمامداری خود ، درمعاملات بین المللی ، کشور و مردم خود را به بهای اندک سودا نموده ( بخالی هندویش بخشم سمرقند و بخارا را ) ، و در امور داخلی هم ازهر پیامدی ( کشتار و ویرانی ) استقبال نمایند و برای لحظۀ هم فکر کنار رفتن را به خود راه ندهند . این نظام ها خشن ترین نظام های جهان اند که به هیچ اصل و اصول انسانی و اخلاقی پایبند نبوده و همه سرمایه های معنوی و مادی این سرزمین ها را نشانه گرفته اند و همه تلاش اینها بگونۀ فراعنه ، تضمین و تثبیت قدرت نه تنها برای یک نسل بلکه نسل بالنسل بوده است
چیزی که مایۀ تأثر و تأسف بیشتر است حمایت بلا دریغ و یا هم کنار آمدن با این نظام های ظالمانه وخونخوار و با این عناصر جبار و ستمگر توسط قدرتهای است که مدعیان رهبری جهان ( بگفتۀ ایشان مُدرن ) اند ، جهانی که بدست خود آن ها در حال ویرانی است . اینها به بهانۀ سلاح های کشتار جمعی درعراق ، دروغ گفتند و تهمت زدند ، به عراق لشکر کشی کردند درحالی که نه تنها درخارج از کشورهای خود با مخالفت روبرو گردیدند حتی در درون نظام خود هم به سطح وزرای خارجۀ شان نه تنها مخالفت نموده ، بلکه ازدولتهای شان استعفا کردند ، ولی این قلدرمآبان گوش ندادند و بر قدرت و قوت و شوکت ظاهری خود بنازیدند تا این که امروز می بینیم که هم عراق و هم افغانستان را چگونه به یک پرتگاه جنگ خونین و ویران گر تبدیل کرده اند .
اینها ازهرحرکت تخریبی حمایت نموده ولی مخالفت شان با آزادی خواهی و استقلال و مقابلۀ ایشان با انسان وارزشهای و الای انسانی است . نزد این ها ، فقط یک چیز خیلی مهم و حیاتی است و آن هم منافع شخص وگروه و دولت و نظامی است که به آن متعلق اند ، و در این راستا حاضر اند تا هرکس و هرجمع وهردولتی را که در برابر( منافع ) ایشان قرار بگیرد ازصحنه بردارند . و با هر رژیم و دولتی که منافع ایشان را تأمین کند متحد شده و از آن حمایت بلادریغ می کنند .
اینها شعار های شرق میانۀ جدید دادند با ارزشهای پذیرفته شدۀ خود شان ( دیموکراسی و آزادی ، رعایت حقوق بشر ، بها دادن به رأی و آرای مردم ، وقرار گرفتن دربرابر دیکتاتوری وخودکامگی وقُلدُری ) ، اینها دراوایل جنبش بهارعربی ، ظاهراً کمربه تشویق ملت ها بستند و با چنگ و دندان خود را حامی ملت ها نشان داده و با لحنی دلسوزانه و حرکاتی عوام فریبانه ، گوئی که فرشته های نجات اند . وزرای خارجۀ ایشان پیاپی حمایت خود را ازقیام ها و حرکت های ملی ومردمی اعلام نموده وخواهان جمع کردن بساط این دیکتاتور ها و این کانون های شیطانی شدند ، خط قرمزها و چراغ های سرخ وزرد گذاشتند و تا جائی به پیش رفتند که منافع ایشان ایجاب می کرد و همین که عناصر و افرادی را که می خواستند ، برداشتند . یکدم یکصد و هشتاد درجه تغیر جهت داده و با قدرتهای هم سو هم جهت و هم پیاله و هم پیمان خود کنارآمدند و گذاشتند که کشورهای درآتش جهنمی که خود تدارک آنرا دیده بودند ، بسوزند .
بهاءالدین ضیائی
ایمل آدرس : zbcd09@yahoo.com
آدرس وبلاک :
Ziaiebeha.blogspot.nl