نو جوانان قهرمان
و استثنائات
در هفته جاری نتایج امتحان کانکور برای سال 1388 اعلان گردید که از میان هشتاد هزار نو جوان شامل دختر و پسر، تقریبا نیمه ان در مؤسسات تعلیمی عالی انتخاب گردیدند که بهمه شان مبارک باشد.
ارزومندم تا امتحانات کانکور بدون هیچگونه تقلبی سپری شده باشد تا حق انانیکه مستحق اند پامال نگردیده باشد.
همزمان با اعلان این نتایج به چند برجستگی ویژه در رابطه با این دانش اموزان برخوردم که خواستم انرا با عده یی از هموطنان در میان بگذارم.
1- جوانان با استعداد و پرتلاشی را میبینیم که نمرات خیلی بلند رابدست اورده اند و در رأس آنها جوان پرکار و با استعداد اقای محمد امیر فرزند محمد حسین میباشد که توانست با گرفتن 246.5 نمره بیرقدار این لشکر علم و دانش گردیده و شامل رشته طب معالجوی پوهنتون کابل شود..
2- وجود یک فامیل جوان در لست این پیروز شدگان، چشمگیر و قابل توجه است.
این فامیل جوان که شامل دو خواهر و یک برادر بنام های : فرشته ، هدی و احمد مصطفی فرزندان اقای عبدالکریم فروتن میباشند، با گرفتن نمرات بلند شامل رشته های طب معالجوی و انجنیری ساختمانی گردیدند. این سه خواهر و برادر با وجود تفاوت سن میان شان، هرسه با درجه اول ازصنف 12 مکاتب خویش فارغ گردیدند که خورد ترین انها دوشیزه هدی در سن 14 سالگی توانست مکتب را تمام نموده و بعد از امتحان کانکور به رشته طب کامیاب گردد، چنانچه خواهرش دوشیزه فرشته هم بلند ترین نمره را در بین دوشیزگان شامل در کانکور، بخود اختصاص داده است.
این نوجوانان مایه افتخار پدر و مادر، که خودشان نیز اهل دانش و فضلند میباشند.
3- نکته مهمتر بنظرمن در رابطه به دانش اموزان برجسته ، این امید اینده کشور ما مسئله بورس ها و جذب شان به بعضی از پوهنتونهای خارج از کشور اند.
چنانچه میدانیم، مدتی قبل از شاگردان ممتاز فارغ شده از مکاتب دعوت بعمل امد تا جهت گرفتن بورسهای تحصیلی داخل یک مسابقه ازمون شده، تا چند صد جوان برجسته تر را از میان برجسته ها برای تعلیم به یکی از کشور ها بفرستند.
رشتهء این بورسها تاهنوز تعیین نشده و بعد از رفتن این جوانان برایشان از جانب کشورمیزبان تعیین میگردد!.
انچه قابل اندیشه میباشد این است که تعداد زیادی از جوانان با استعداد و امید اینده کشور ما بعد از انهمه تباهی و بربادیکه طبقه علمی و اندیشمند کشور ما از کودتای ثور ببعد داده اند، به یک اینده مبهم و مجهولی دعوت میشوند.
این چشم امید نسل علمی آینده کشور وقتی به کشور میزبان میروند غالبا در رشته هایکه مورد علاقه شان نبوده و اکثرا رشته های غیر اساسی برای ترقی و تعالی کشور میباشد معرفی میشوند که سبب دلسردی و یأس این فرزانه گان گردیده، شعله های استعدادشان بسرعت فروکش کرده و کشور ما بصورت دیگری ضربه دردناک و جبران ناپذیری را متحمل میگردد. این جوانان غالبا با از دست دادن چانس شان در تعقیب رشته های مورد علاقه شان درکشور وهمچنان وضعیت نا بسامان کشور، از عودت بوطن خود داری کرده بدین ترتیب یک قشر با استعداد خود را از دست میدهیم.، که اولیای امور در کشور اگاهانه و یا نا اگاهانه سبب کشتن استعدادهای برجسته و نو پای جوانان ما میگردند.
بنظر من اگر رشته های تحصیلی قبل از دخول در امتحان اینگونه بورسها ، تعیین گردد شاید بتوان تا اندازه زیادی جلو پاشیده شدن استعداد های جوانان خود شویم چون هر کاندید میتواند بین رشته های مورد علاقه اش یکی را انتخاب نماید و درصورتی که در رشته مورد علاقه اش در این بورسها بهدف نرسید چانسش را در مؤسسات تعلیمی داخل کشور از دست نمیدهد و میتواند در اینده به گونه مناسبتری در خدمت وطن و هموطنانش قرار گیرد. باید منکر این نباشیم که مؤسسات تعلیمی داخل کشور هم میتواند استعدادهای شگوفان اولاد وطن را پر بار نموده و از ان شخصیت های دانشمندی بار ارد . مسئولین کشور باید با تشکر از کشور های دعوت کننده بخواهد تا جوانان مارا در رشته هاییکه به ان ضرورت داریم بپذیرند، نه اینکه باعث به خاکستر کشیدن این استعداد ها باشند.
این جوانان و استعدادهایشان امانتی بردوش اولیای امور اند، که در رشد و نموی شان نباید بی توجهی شود.
حمید عطاء ا دم