روز جهانی زن، روز ظلم و اسارت زن در افغانستان — دكتور محمد حليم تنوير

 

روز جهانی زن، روز ظلم و اسارت زن در افغانستان

 

 

دكتور محمد حليم تنوير

 

شايد براي كساني كه شعار گونه واقعيت وجودي زن را در جامعه افغانستان ميخواهند تمثيل نمايند و داد و فرياد هاي حقوق زن را بلند كرده اند اين تلاش ها نه بدان معني است كه حقوق زن را ميخواهند در جامعه احيا و تثبيت نمايند بلكه همانا برآورده شدن حقوق اداري و يا سياسي گروه هاي فعال در اداره هاي افغانستان ميباشد كه گويا زير عنوان – حقوق زن و آزادي – خواسته هاي منحصر به فرد و گرايش هاي ذوقي خويش را مطرح نمايند.

 

واقعيت امر را ميتوان در تاريخ جامعه جستجو کرد.كه مرد سالاري چه توانمندي هاي روحي و جسماني زن را در حيطه تسلط خويش درآورده و زن چگونه براي بقاي حيات خويش زير سلطه گرايي هاي مرد دست و پا ميزنند.

 

صداي زنان هميشه در گلو ها خشكيده و تنشان جز كالبد بيروح و جسد بي جان و عاري از هرگونه حس انساني منجمد شده و زنده گي زن در جامعه نهايتا به مرگ رقت باري مي انجامد كه آزمون تولد او را صحه مرگ مي زند.

 

من روز جهاني زن را روز ظلم و اسارت زن در جامعه افغانستان ميدانم. زيرا زن اسير است.اراده انساني و حقوق خود را نمي تواند در جامعه باز يابد و خود را منحيث انسان واجد شرايط مدني دريابد. زن در جامعه منحيث يك شي و يا جنس ديده مي شود و بهره برداري از زن نيز در همين حدود است. غالبا زن را وسيله رضايتمندي مرد ميتوان دانست. زن نمي تواند در زنده گي شخصي و يا اجتماعي خود آنطوريكه دين مقدس اسلام به او شخصيت داده در جامعه تبارز نمايد.

 

زن در افغانستان بيشتر به برده گي و كنيز بودن كشانيده شده و تحجر و انجماد فكري فرهنگ منحط و خرافاتي كه در افغانستان به اوج خود رسيده و مردان را مرد سالار و ظالم و خودراي و بدون احساس انساني ساخته است موقعيت زن افغاني روز تا روز مرده و ميميرد.زن اسير است و نمي توان از موجودي كه خداوند تبارك و تعالي او را در پهلوي مرد و براي بقاي و توسعه رفاه در جامعه آفريده است تثبيت هويت نمايد.

 

اگر وقايع و حوادثي را كه اكنون به طور جسته گريخته از طريق رسانه و يا نهاد هاي حقوقي و مدني افغانستان مطالعه مي نماييم درك ميگردد كه زن گمنام زائيده شده و گمنام مي ميرد. مرگ زن ارزش پايين تر از حيوان را در جامعه دارد. در بعضي از محلات براي مردن يك حيوان خود گريه ميكنند و اظهار تسليت صورت ميگيرد. اما براي مرگ يك زن نه تنها نوحه و ناله نشده بلكه اظهار تآثري هم صورت نمي گيرد و جاي او را در اندك ترين زمان با زن ديگري پر كرده و همان مسير ظالمانه و تعدي بر وي روا ميگردد.

 

من از جمله 1600 دوسيه خود سوزي و خودكشي زنان را كه در ولايات هرات بادغيس كندهار و كابل وجود داشت مطالعه نمودم و نتايج بررسي هاي كميسيون هاي مدني را نيز بررسي نموده ، بدین نتیجه رسیدم كه : آيا در بين همين يك هزار و چند صد زن كه خود مرتكب خودكشي و يا خودسوزي شده اند از لحاظ جسماني عليل بودند و يا ناتواني ها فكري و عقلي داشته و ديوانه بودند تا به اين كار دست زدند ؟ و يا اجبار مرد سالاري و غصب حقوق حد اقل انساني آنان نيز برآورده نشده و برخورد و خشونت مردان باعث اينكار شده است ؟ و در نهايت آيا مرد آنها را سوختانده و يا كشته است و يا خود زنان به اين عمل دست زده اند؟.

 

دوسيه هاي اين زنان نه تنها رقت بار است و زنده گي و حيات آنان در بدل هيچ از بين رفته و خاموشي مجهولي دهن بلند گويان حقوق زن را بسته است بلكه در آينده اگر شرايط اجتماعي در محور مرد سالاري هاي غاصبانه مرد بچرخد به هزاران زن ديگر نيز در جامعه ما خاموشانه جان خواهند داد و كسي نميداند كه آنان چرا مردند و نيست شدند.

 

دراين حوادث نه تنها پس منظر حوادث و عملكرد هاي گذشته مردان به بررسي گرفته نشده بلكه موقعيت مرد جبار را در جامعه هنوز هم تآييد و تثبيت نمود ه است. در اين حوادث تا هنوز يك مرد هم زير سوال نرفته و همه ملامتي ها و گناه بدوش زن برباد رفته بوده و بس. مرد مجازات نشده و مرد در زير پوشش عنعنات پوسيده و خرافاتي سعي نموده بهره برداري هاي مردسالارانه خود راهنوز هم تحكيم ببخشد.

 

اگر نهاد هاي مدني روز زن را در افغانستان مي خواهند برگزار نمايند و مقام زن را در جامعه ما تمثيل و تجليل نمايند پس بهترست كه از نارسايي هاي زنان افغان از زنده گي رقت بار خانواده گي از عدم رشد اجتماعي از حقوق انساني و از داشته هاي فكري زنان در عقب ديوار ها و پرده ها حرف بايد زد. صداي ظلم و اسارت زنان را بايد انعكاس داد و حقوق برابري و عدالت اجتماعي زنان را كه اصل عدالت در دين مقدس اسلام است بايد از طريق رسانه به اذهان عامه رسانيد تا روز زن منحيث روز اسارت و ظلم در كشور ما تثبيت گردد و جامعه در جهت احياي حقوق انساني زن عملا تلاش نمايد.

 

به اميد روزي كه زنان افغان دوشادوش مردان بتوانند مصدر خدمت شايسته براي صلح رفاه و توسعه در افغانستان گردند.

 

 

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *