آزادی ودموکراسی بدون حاکمیت قانون مردود است!
دوکتور صلاح الدین سعیدی – سعید افغانی
۱۶/۳/۲۰۱۰
خوانندګان ګرامی و محترم توقع میرود که تحت عنوان بالا اولا برمعنی لغوی، اصطلاحی، تاریخی و معاصر نظام های سیاسی اقتصادی دیموکراتیک و خود کلیمه دیموکراسی متمرکز شویم. امادرمورد مطالب فوق آنقدر نوشته های وجود دارد که عمدا درین نوشته از آن دوری جسته و خواستم یک بخش دیګر بسیار کوچک از ین مبحث بزرګ راعوض عام ګویی ها با ذکر مثال های
مشخص و اندوخته های شخصی خویش پیشکش شما خوانندګان عالیقدر بدارم.
نظام و حاکمیت دموکراتیک و نظام مردمی در عصر امروزی همان نظام است که تحت نظر قوانین نافذ و مطابق به اصول و برنامه عام قبول شده دست آورد های بشری بوده. از مردم برخاسته و در خدمت همان ارزشهای باشد که مردم و جامعه آن کشور آنرا ارزش میدانند.
اقتصاد بازار آزاد که همه چیز را عرضه و تقاضا تعیین کند و تحت نظر و حمایه قانون نباشد و موجودیت ظرفیت های رقابت آزاد در آن وجود نداشته باشد – اصلا مردود است. ما نمونه آنرا در کشور خویش په ګوشت و پوست احساس کردیم و میبینم.
منظورمن ازین نوشته مثال مشخص و تمرکز مشخص به نوشته است که دربخش از سایت های افغانی به ملاحظه میرسد و نمونه های انحرافی آن درموارد زیاد از جانب عده از معذورین ویا هم مأمورین دنبال ګردیده و عده هم در تبانی به آن اند.
نوشته و عنوان زیبا محترم دکترنت….. تحت عنوان (ازاندیشه های هویت شناسی مبنی برتغیـیر نام افغانستان به خراسان – مارچ ۲۰۱۰ – قسمت چهارم) را مطالعه کردم. خود مفاهیم عنوان را به مفهوم هویت شناسی را کسی رد کرده نه خواهد توانست. اما در محتوی هویت اختلاف داریم. ما از هویت افغانی صحبت داریم و دکترنت!؟ مذکور از هویت غیر موجود و قرنها ګذشته غیر عملی همراه با تعصب و پیشداوری صحبت و نوشته دارند. نوشته جناب شان در موارد که ذیلا ذکر خواهم کرد – خلاف اصول و فهم دموکراتیک و دموکراسی ، خلاف قانون، خلاف ارزشهای افغانی، اسلامی و انسانی است.
لذا توجه شما خوانندګان محترم و عالیقدر را به نقاط مشخص این نوشته ذیلا جلب نموده از شما احترامانه خواهانم که خود قضاوت نموده و با موضع ګیری های انسانی و قانونی مانع شر و فساد شده و همچو اندیشه های ضد اخوت افغانی و اسلامی را مشترکا بیشتر تجرید وتقبیح نما ﺋیم.
حالا که بحث ما درین مورد هست ضرورت دیدیم جوانب از موضع را مورد بحث قرار دهم که در صورت عادی نمیخواستم به آن تماس بګیرم. اولتر ازهمه کلیمه و لغت دکترنت را من جدیدا میشنوم. از جانب دیګر درسال ۱۹۸۹ در چکوسلواکیا نظام سیاسی تغییر کرد و تمام مراجع که صرف و صرف مصروف تدریس مارکسیزم لینینزم بودند لغوه و القاب صادره توسط این مراجع (مکتب کمیته مرکزی حزب کمونست چکوسلواکیا) با سقوط نظام کمونیستی ۱۹۸۹ حتی مطابق به قوانین آنکشور لغو اعلان شد. دکترنت ما – آقای بصیر کامجو – بخاطریکه مکتب مذکور در سال ۱۹۸۹ لغو شد – حتی همان مکتب رانیز تکمیل نه کرده اند. (از جریانات چکوسلواکیا بخاطر نیز آګاه ام که تصادفا کار دوکتورا من در سال ۱۹۹۱ در آن کشورآغازو بخش از کارعلمی خویش در پوهنتون ازهرشریف مصر- تکمیل و دوکتورا من در سال ۱۹۹۴ تکمیل ګردید.).
نمی دانم به اساس کدام معیار ومطابق کدام نورم دکترنت!؟ ما که مضمون و نوشته بالا و نوشته های مشابه دارد و مصروف تفرقه قومی و لسانی و دامن زدن به افکار خلاف قانون و اخوت افغانی و اسلامی اند ازین لقب استفاده میکنند؟
اما آمدیم به محتوی بحث:
تشکیل دولت و کشور نقشه ورسم در هوا نیست. هر کشور از خود حدود وسرحدات دارد. نمی دانم که حدود و سرحدات این کشور تخیلی جناب دکترنت؟! فوق از کجا ِآغاز وبه کجا ختم خواهد شد؟ و این حدود و سرحدات تاریخی را کې با کی در مورد توافق خواهند کرد؟
بدست ګرفتن کتب تاریخ، کاپی کردن و روی نویسی آن و پر کردن سایت های انترنیتی و صفحات ضیاع وقت خود و دیګران است و این را من اصلا نوشته و مضمون مفید نمی دانم.
جناب شان باید تفاوت کرونولوژی (واقعه نګار و سنه نګاری) و هستوری (تاریخ به مفهوم واقعی کلیمه) را تمیز نموده ودرین راستا تعمق بدارند.
و اما آمدیم به بحث خویش روی محتوی عنوان ما:
آزادی مطبوعات و دیموکراسی با نوشته های غیر مسؤلانه، توهین و تحقیر دیګران، خود را ګستاخانه وفضولانه یګانه وارث این و یا آن قوم دانستن و در واقعیت دست به فساد و تفرقه زدن و بزرګی یکی را درتوهین به دیګری خلاصه کردن، و حتی در موارد نقش عبدالله ابن صباح یهودی را که با پیراهن به خون آغشته حضرت عثمان دست به شر وفتنه دیګر میزد و بلاخره به این ترتیب عمل و ګفتار خلاف قانون و اسلام و خلاف حتی اندیشه های انترناسیونالیزم پرولتاری !؟ کردن ، نوشتن مطالب خلاف تمام اصول و ضوابط قبول شده جوامع مدرن بشری – و قابل بازپرس و پیګرد قانونی است.
نوشته (ازاندیشه های هویت شناسی مبنی برتغییر نام افغانستان به خراسان مارچ ۲۰۱۰ قسمت چهارم) منتشره ویب سایت های افغانی مشخصات فوق ضد انسانی را دارد که من به صورت مشخص مثال های آنرا خدمت شما برای قضاوت و تصمیم پیشکش میکنم. من به این باورنیستم که این اولین و آخرین مطلب ازین قماش است. اما ضرورت میدانم که با موضع ګیری های صاف و پوست کنده همچو نظریات و افکار متعصب و پیشداورانه و تفرقه های قومی و لسانی را تجرید و افشاء کرد و جای پای برای شان درجامعه نه ګذاشت.
نام افغانستان و کلیمه افغان و افغانستان تاجاﺋیکه انسانهای امروزمعلومات دارند در نوشته سنګی داریوش کبیر که متعلق به قرن ۱۶ ق م است آمده واین کلیمه اطلاق به پکتوس ویا پښتون شده. کلیمه خراسان از زمان ظهور اسلام مروجتر ګردیده و این سرزمین به بخش از سرزمین های شمال افغانستان امروز اطلاق میګردید که شامل تاجیکستان و مناطق جوار دریا آمو و برخی ازمشهد واصفهان را نیز شامل بود. این نام شامل مناطق پکتيا و کندهار و بخش جنوبي افغانستان امروزی نیست.
زمانیکه به عمق اندیشه فوق توجه میداریم به صراحت درمیابیم که برای احیاء تاریخ چند هزار ساله اراده همچو افراد مانند دکترنت؟! بالا ضرورت است. به یقین ګفته میتوانم که عقل سلیم آنرا اقلا غیر عملی و بی معنا میداند.
زمانیکه به عمق این مسأله و علم برداران این افکار و کنه آن میاندیشم این افکار در چوکات استراتیژی های پالیسی میکران پاکستانی میګنجد که برای پاکستان بزرګ که دقیقا شامل همین برنامه های خراسانی؟! ها و قسما آریانایی ها؟! است. یعنی پاکستان امروز میخواهد که نه تنها مناطق پشتون و بلوچ را به طور دایم تصاحب کند بلکه میخواهد بخش از مناطق افغانستان امروز را نیز ضم خود ساخته و پاکستان بزرګ بسازد. دقیقا همان بخش های که در برنامه های این خراسانی ها نمی ګنجد.
این افراد خود از نام دیګران بدون مجوز صحبت دارند ونمایندګی میکنند. استعمال کلیمه فضول به ادرس ایشان تصادفی نبود بلکه محتوی خود را دارد. در فقه و حقوق اصطلاح است به نام فضول. تاجرفضول، تجارت فضولی و خرید و فروش فضولی. این کلیمه به کسی اطلاق میشود که بدون آګاهمی مالک مال در مال وی تصرف ملکیتی نموده و مال کسی را معامله و خرید فروش میدارند. این بیع و شری و این معاملا در اساس فسخ وباطل پنداشته میشود. این افراد به فهم من چنین حیثیت را دارند. بخاطریکه که مشروعیت پیدا کنند و از حالت فضولی خارج شوند باید در قرن ۲۱ صندوق های به اساس قومی ګذاشته شود تا این افراد با مشروعیت از نام قوم و طایفه مشخص صحبت و نمایندګی کرده بتوانند و از کتګوری فضول خارج ګردند. ګذاشتن صندوق به اساس قوم در قرن ۲۱ خطاء و غیر عملی و غیر قانونی است. لذا پروسه معیار اصلی را باید به اصل تابعیت و انسانیت جهت داد تا به اتکاء تا به اصل قومی و زبانی.
از جانب دیګر ملت افغان متشکل از اقوام مختلف است. استعمال نادرست مفهوم ملیت در پهلوی ملت یک غلط فهمی عام است که موجب افاده های غیر دقیق معین نیز میګردد.
زمانیکه به عمق این اندیشه متوجه میشویم دقیقا این اندیشه ها در چوکات استراتیژی های ایران بزرګ میګنجد. یعنی همان ستراتیژی که حاکمیت ایران امروزی برای تحقق آن تحت زعامت شان تلاش دارند. تمام شواهد نشان میدهد که ایجاد تلویزیون فارسی زبان در سطح منطقه به سردمداری حاکمیت ایران امروز هم دربرنامه های این ستراتیژی شامل است. بلی این ستراتیژی ها در برنامه های وسیع دیګر خط نور(اسکان …) و ….. هم جای خاص خویش را دارند.
غلط فهمی نه شود افتخارات خراسان و آریانا افتخارات تاریخی مشترک مردم این حوزه است و این افتخارات در خیطه ایران امروز هم خلاصه نمی شود و نیست.
یک مثال بد و به باب دندان همچو افراد که نام افغانستان را تغییر دادن میخواهند خدمت شما تقدیم کنم: استعمال نیکتایی به معنای همدردی و توافق به مفکوره وقبول مفکوره به دار آویخته شدن حضرت مسیح است. در حالیکه مطابق به اندیشه ها و فهم اسلامی وقرانی حضرت عیسی مسیح نه به دار اویخته شده و نه هم به آتش سوختانده شده. بلکه مطابق به قران کریم (و لاکن شبه به قومهم …) کسی دیګر را اشتباهی ګرفتن و ….. بحث ما دور نه رود. حالا نیکتایی یک فرهنګ و یک کلچر است. حالا کلیمه افغانستان و افغان یک هویت است. افغان به کسی اطلاق میګردد که تابعیت افغانستان را دارد. این کشور اولاد های دارند که از یک پدر و مادر (آدم و هوا) و انسان بدنیا آمده و در وجود شان یک رنګ خون است و در یک سرزمین مشترک مانند یک باغ دارای ګل های متفاوت که هر یک آزان ضرورت به پرورش و وارسی دارد بسر میبرند. عادات و رسوم کسبی اند. اندیشه هیتلر که خون اریایی برتر و امثال آن اندیشه های مردود است. تقسیمات قومی و قبیلوی از لحاظ اسلامی (و جعلناکم شعوبا و قبایلا لتعارفوا. ان اکرمک عندالله
اتقاکم – …. شما را به شعبات و قبایل تقسیم نمودیم که شناخته شوید . نزدیک ترین شما نزد پروردګار شما متقی ترین شما ست). این است فهم ما از مسأله . من به این باورم که به استثناء افراد انګشت شمار مأمور ویا هم معذور و یا هم دارای تجارب شخصی منفی بقیه مردم افغانستان به یک افغانستان واحد و زندګی در اخوت و برادری و صلح می اندیشند. به یقین واقعیت مسأله چنین است.
تجزيه افغانستان مطابق به خواست هیچ افغان خیراندیش و اولاد اصیل این کشور اعم از پشتون، تاجک ، ازبک ، هزاره و دیګراقوام این کشور نیست و به نفع آنها نمیباشد.
اینکه کسی و یا فرد میخواهد نام افغانستان را تغییر دهند. قانون اساسی کشور را تغییر دهند( من هم به این قانون اساسی موافق نیستم) سرود ملی را دیګر کند، بیرغ این کشور را تغییر دهند و برای آن در چوکات قانون کار میکند و خلاف اصول و رسوم قبول شده غیر قابل عبور خانه مشترک نیستد – کاملا حق انسان است و درین مورد مشکل وجود ندارد.
با دموکراسی کسی مشکل ندارد که آنرا تصنعی روی پوش اعمال غیر دیموکراتیک خود استفاده سوء مینماید. با دموکراسی کسی مشکل دارد که آنرا امر جدی تلقی میکند. دیموکراسی را در تمام زوایای زندګی سیاسی پیګیر عملی کردن میخواهند.
من به این باور نیستم که همه باید مطابق به خط کشی ها و معیار های که ما تعیین میکنیم باندیشند. این را حد اقل ګستاخی میپندارم.
یکی از مشکلات افغانستان و کشور های عقب افتاده هم همین بود و هست که هر حاکم و زور مند هر وزیر امنیت و داخله چنان عمل میکرد که برای دیګران تعیین میکرد که دیګران باید چه نوع باندیشد در غیرآن به زندان، سیاه چاه ها، پلیګون ها، و پیګرد های سیاسی مواجه خواهند شد.
چنانچه ما حق فکر کردن و نظر را برای خود میدهیم برما ست تا دیګران را نیز از چنین حق محروم نکنیم. اما برماست تا به آنچه باور درایم و برحق میپنداریم باید با تمام قوت و رساتر استدلال نموده و آنرا بیان و ارایه کنیم( اګر بینی که نابینا و چاه است
اګر خاموش بنشینی ګناه است).
بلی اګر ما بر برحق بودن راستی خود باور داریم باید برای اشاعه و تحقق آن کار کرد . اما مشکل زمانی آغازمیګردد که ما نظرو راستی خویش را به هر وسیله مشروع ونا مشروع بردیګران قبول کردن و تحمیل کردن میخواهیم.
ما حق داریم که در پست دولتی نیز مانند شخص انفرادی نظر خویش را در موارد مختلف با استدلال آن آرایه کرده میتوانیم و این حق ماست. مشکل زمانی آغاز میشود که ما با استفاده از پست دولتی مخالفـین نظریات خویش را مورد پیګرد قرار میدهیم.
بلی ما حق داریم اظهار نظر نموده و برای تحقق آن در چوکات اصول دموکراتیک و آزادی بیان کار کنیم. اما توهین، تحقیر و دشنام به دیګران آزادی بیان و دموکراسی نیست.
ګفتار و عمل ایشان در موارد که مشخص مثال خواهم آورد عمل چنانچه ګفته آمدیم ګفتار و عمل خلاف قانون و حد اقل ګستاخی بیش نیست.
اظهارات و نوشته ذیل اظهارا ت خلاف نورم های دیموکراتیک، خلاف اصول شناخته شده بشری و دیموکراسی امروز است. کشورها و جوامع مختلف بشری نیز مشکلات با افراد و ګروهک های فاشیستی، سکتاریستی ، متعصب قومی، لسانی، منطقوی و نژادی را داشتن و دارند. درکشور ها و جوامع پیشرفته همچو افراد، متخلفین و همچو مریضان روانی را به شاروالی های مربوطه احضارنموده با آنها صحبت های دراند، ایشان را به دوکتوران روانی و معالجه در موارد به مصرف خود شان اعزام میدارند. در موارد برای شان تذکرات، توصیه ها، جریمه های نقدی و در موارد معیین به پولیس و څارنوالی جهت تحقیق و ریشه یابی بیشتر میفرستند. مراکز همزیستی مدنی و مراجع عدلی و قضایی در مورد اقدامات متوازن و غیر مضر مینمایند. هر نوع افراط و تفریط در زمینه خطا و مضر است و خود عمل افراطی سبب ایجاد مشکل میګردد تا حل کننده باشد.
مثال های مشخص:
دکترنت؟! ما تحت عنوان (ازاندیشه های هویت شناسی مبنی برتغییر نام افغانستانبه خراسان مارچ ۲۰۱۰ قسمت چهارم)
مینوسد: :”…. جز مؤلفه های راهبرد سیاسی نهاد های جوامع سرمایداری می باشند “. این نظر نظر سیاسی، نادرست کمونیستی و چپی است که براساس طبقات و مبارزات طبقاتی و آشتی ناپذیری طبقاتی استوار است که درقرن امروزی از آشتی طبقاتی صحبت است و تعاریف انسان زحمتکش نیز فرق میکند. انسان یا ظالم است یا مظلوم ، انسان یا زحمت کش است ویا هم بیکاره، انسان یا دارای دانش است یا بی دانش و امثال آن معیار های دیګر تعیین کننده است تا معیار های طبقاتی این نظر نظر سیاسی است که خرکتز جزایی ندارد.
دکترنت !؟ مذکور در نوشته مذکور مینویسد: ”…. ــ در دا که آمریکا وانگلیس (نیروهای ائتلاف ) و دولت دست نشاندۀ حامد کرزی و استخبارات پاکستان و عربستان سعودی ودیگر حلقات سیاسی وابسته به آنها تاکنون از مجاری مختلف پنهانی وآشکارنقش سازنده خود را در تسلیح وتمویل قدرت نظامی وجنگی طالبان وتقویه تروریزم بین المللی ایفاء کرده اند . نه در نابودی آنها…. .
" از حضور سربازان ایالات متحده [ و انگلیس ] در افغانستان، تولید تریاک از 185 تن به 7700 تن افزایش یافته است.
بنا بر آمار های اخیر ، در سال 2001 در افغانستان 185 تن مواد مخدر…….براساس گزارش اخیر دفتر سازمان ملل در مسائل در ۹۲در صد تریاک جهان در افغانستان تولید میشود. "
“. این نظر در موارد معیین خرکتر جزایی و خلاف قانون را دارد.
دکترنت !؟ مذکور در نوشته مذکور مینویسد:”…. با تعقیب این هدف : انگلیس ، آمریکا واسرائیل براثرشناخت دقیق شان از اصل و نسب پشتون ها ومعاملات تاریخی ایکه آنها در گذشته با استعمار کهنه انگلیس داشته اند به این باور رسیده اند که مناسب ترین نیروی که میتواند در تأمین منافع سیاسی و اقتصادی جوامع صنعتی نقش سازندۀ بازی نماید ومنطقه را پیوسته درخون وآتش نگه داشته باشد همین قوم افغان پشتون تفنگ داراست.ˮ
این نظر از لحاظ قانونی قابل پیګرد و خلاف نورم های قبول شده بین المللی وانسانی است. با دیموکراسی و آزادی بیان هیچ ربط ندارد. این نظر خرکتر جزایی دارد.
دکترنت !؟ مذکور در نوشته مذکور مینویسد:”…. وبدانند زمانیکه پدران ما در قرن ششم پیش از میلاد ازسومالی ، و مصر شروع تا هندوستان وسرحد چین فرمانروایی داشتند، چنانکه در فوق آمد انگلستان امروزی اصلاً در روی نقشه جهانی وجود نداشت . اما چه شد که حالا ، صدراعظم این کشور با یک تلفن برای سرزمین آریایی ها وخراسانی ها رئیس جمهوری تعیین می کند.
نظرخلاف قانون و نورم های قبول شده و قابل پیګرد قانونی است. خلاف قانون و خلاف آزادی مطبوعات و دموکراسی است.
دکترنت !؟ مذکور در نوشته مذکور میافزاید: حضور چنین شرایط ناخرسند علتش دوری رهبران شؤونیزم قبیله اوغان از فرهنگ باستانی این سرزمین معارف پرور است . تازمانیکه روشنفکران ورهبران شؤونیزم قبیله پشتون در فرمانبرداری مطلق ازسیاست مجامع سرمایداری درپی نابودی زبان فارسی وفرهنگ باستانی این سرزمین باشند . کشور ما مانند ایران وتاجکستان وازبکستان وترکمنستان وآذربایجان وترکیه وسایر کشور های هم فرهنگ ما استقلال وآزادی نخواهد داشت . و به رشد مستقل ملی نخواهد گرائید ومشروعیت قانونی وحقوقی نخواهد یافت. وهمیشه در گروه شؤونیزم قبیلۀ مرکز گرا وابسته به انگلیس و آمریکا در شعله جنگ خواهد سوخت.ˮ
نظرخلاف قانون و نورم های قبول شده و قابل پیګرد قانونی است. خلاف قانون و خلاف آزادی مطبوعات و دموکراسی است.
تمام شواهد و قراین نشان میدهد که تلاشهای مشابه که از تجارب متعصبانه انفرادی، خشک سری، مأمور و معذور بودن آب میخورند به نفع و در خدمت کشور ما نبوده ونیست.
بر اثر همین افکار غلط ، مشاورین و ترجمان نادرست و بی کاره، متعصب ، معذور و مأمور اند که سبب اظهارات لغزش آمیز بزرګ سیاسی، سوء تفاهمات، تدابیر نادرست و اظهارات غیر موجه مانند اظهارات دیپلومات ارشد ایالات متحده امریکا در رابطه به افغانستان میګردد. پشتون را طالب و طالب را در پشتون خلاصه کردن و اظهارات مشابه غیر موجه و تلاش برای ترمیم و تصحیح بعدی اظهارات و شکوه و ناله به شیر ریخته شده مرمت و مرهم کافی به نیش و زهر ترزیق شده نه خواهد ګذاشت.
در سیاست همچو اشتباه بخشودنی نیست. برخورد دموکراتیک و نورمال حکم میکند که مسؤولین که مرتکب چنین اشتباه بزرګ سیاسی میشوند باید ثمره ونتایج اظهارات سیاسی غیر موجه خویش را ببینند.
اصول دیموکراتیک، توقع جامعه جهانی و مردم صلح دوست و مستضعف افغانستان همین است.
این حالت ، این فهم، این موضع ګیری و این تعصبات و پیش داوری های و حق تلفی ها یکی از عوامل عمده ادامه جنګ در افغانستان و منطقه است.
این فهم واین موضع ګیری های و نتایج آن سبب ریختن اشک و خون بیشتر انسان ګشته و مردم ما ازآن رنج ها و مشقات بزرګ را متحمل شده و خواهند شد.
این حالت و این فهم تیشه بر ریشه خود زدن و کمک به دیګران است.
این فهم و این موضع سبب و عامل عمده ضرورت به تابوت بیشتر خواهد خواهد شد.
برماست تادرین راستابا تمام صراحت موضع کیری متناسب داشته و از دشواری های فعال شدن دشمنان مردم افغانستان علیه خویش نه حراسیده با متانت و استواری دست به دست هم داده همچو اندیشه ها را افشاء و مستدل تجرید نماﺋیم.
ارګانهای عدلی و قضایی کشور و مجامع بین المللی نیز باید به نام انسان و انسانیت و حاکمیت قانون و دموکراسی که درآن قانون حاکمیت دراد این بلند ګویان شر و فساد را برخورد متناسب قانونی بدارند.
برګردانندګاه ویب سایت ها است تا عوض بی طرفی در طرف ملت و مردم و اندیشه های انسانی قرار ګرفته مطالب خیر و صدای افغان و انسانیت را بیشتر علم بردار ګردند.
امید وارم تمام افراد واشخاص خیر اندیش درین راستا با تمام قوت و رساتر، بدون ماست مالی برای خیر دست به دست هم داده و فضای اعتماد و صمیمیت افغانی و انسانی را بیشتر تقویت و مساعدت خیر عملی و فعال نمایند.
والسلام علی من اتبعی الهدی
—————————————————————————————————————————–
:اړیکی Email: drsalahuddinsayedi@yahoo.com