صوفی حقیقی کیست ؟
نوشته : برهان الدین « سعیدی »
مجموع ادیــان و بخصوص ادیان آسمانی به ایــن امــر متعقد هستند که تـوصل به « حقیـقت و سعا دت » از طــریق پرستش و عــبادت خــالصانه ذات لایـــزال ؛ حاصل میگـــرد .
بطور خاص « زهد ، عـباد ، مجاهــد ت ، ریا ضت و … » در ادیان باعـث آن شد تا طـرایق و سلاسل مختلف روحـانی تـوام با رسوم ، و روش جداگانه، پا به عرصه وجـود بگذارند و با سیر حرکت دنیا از نسل بـه نسل و از سینه بـه سینه انتــقال گردد ، که یقینآ سیر آن تا « زمین و بشریت » باقی است ، آدامه خواهـد داشت .
چنانچه عـلامه محمد سعید « سعید افغانی » در یکی از مناجات خویش بنام « الـهی » چنین نوشته است :
( الهـی ! سالها گذشت و قرنها به میان آمد و هنوزهـم سیرحرکت دنیا در رفتن است، کسی نمی تواند بگوید تا چند این دنیا باقی خواهند ماند . هنوز هـم انسان با این حقیقت غور نمی کند که زندگی برای چیست ؟ و تا کی و چند نسل بشر خواهند بود ؟ بلی ! این کشیده گیها لاینحل است .. )
دین مقدس اسلام ، دیـن عشق و محبت است ؛ که بمنظور حفظ منافع حیاتی و آخروی ، عـدالت و منافع عامه به میان آمـده و یگانه راه نجات و سعادت دایمی بشر در آن نهفته است و از جانب هـم چون تصوف و فلسفه زاده و مولـود فکر اگاهی جوینده به سوی یقین « علم الیقین، عین الیقین و حق الیقین » است و اساس و هـدف تصوف « اسلام » و « عشق و محبت » است .
بنآ صوفیان حقیقی بودند که با آرایش قلب ، تزکیه نفس و اراستن با طـن و ظاهـر به « زهـد و مجاهدت » در این راه پرداختند ، تا به کلید معرفت نفس که معرفت ذات مقدس است ، نائیل گردند .
اما ! به مرور زمان ، بخصوص بعد از تشیکل و به و جـود آمـدن سلاسل و طـرایق مختلف توام با « روش ، انتظام و تعلقات » باعث آن شد تا انحرافات زیادی در مسلک صـوفیه وارد گردد که در رابطه ، خواجه عبدالله انصاری چنین گفته است :
( انحرافاتی که در مسلک صوفی ها اسلامی اصیل وارد شد ، ناشی از عـوامل ذیـل است : ــ نزدیکی به آراء مسیحی ها .
ــ نزدیکی به آراء بودایی ها و زردشتی ها .
ــ در هم آمیختگی با آراء فلاسفه متافزیک .
ــ ترویج خرافات ازناحیه کسانی که با اهل الله( ؟ ) شهرت گرفته است.
ــ ضعف و کسالت و میل به راحتی .
ــ پیروی از تقالید و حکایات و روایات غیر مـوثق ، عـدم اعتمام به آنچه در کتاب و سنت آمده است . « ۱ » )
پس بر بنــیاد اصل فــوق ، صوفی حقیقی کسی است که :
۱ــ با خلوص نیت ومحبت ؛ پروردگارعالمیان را« مطابق کتاب الله و سنت حضـرت محمد صلی الله علیه و سلم » عبادت کند وفقـط از آن ذات حق و مقدس ( پناه ، رحمت ، رستگاری و رهنمائی ) طلب نماید ، تا هیچ حرکت و سکونش ، درمخالفت با شریعت وطریقت قرار نگیرد.
۲– با عــقاید اهـل سنت و جماعت متمسک بــوده ، دایمآ در اعمال و عـبادات عـزیمت را اختـیار کــند و با سلوک و تقـوای واقــعی ، به منفـعت ، سعادت و خیر و سلم جامعه بشری ، مجاهـد ت نماید . چنانچه شیخ فريدالدين محمد « عطار » در مورد چنین سروده است :
گــر تو بنشينی به بيكــاری مــدام ــ كارت ای غافــل كجا زيبا شود ؟
شاه نعمت الله ولی موسس طریقت نعمت اللهیه ، چنین گفته است :
( ای درويش ! صوفی بايد که از هر حيث زحمات برادران طريق و ديگر مردم را تحمل کند و به جان و دل پذيرا باشد ! اما به هيچ وجه نبايد مسايل و دشواری های خود را بر آنها تحميل کند ؛ به عبارت ديگر صوفی کسی است که بار ديگران را می برد و بارش را بر دوش کسی نميگذارد و به همه محبت ميکند و از کسی انتظار محبت ندارد . )
۳ــــ صوفی کسی است که از طریق علم و هنر و بخصوص کسب در جات « علــم ، وجـــد ، مقام و حــال » به « سعادت و معراج انسانی » متوسل گــردد . چنانچه علامه محمد سعید « سعید افغانی » در کتاب بنام « دنجات او کامیابی لیار د علـم او فلسفی له نګـاه » چنین نوشته است :
جای شک نیست که خـداوند تعالی ماشین حرکت اين دنـیا را بدست انسانها سپرده است ، تا از آن با استفاده ازعقل و فکر خویش استفاده مثمر نمایند ، البته این سعادت و معراج انسان وابسته به علم و هنر میباشد و …. ضمنآ در مورد بیت ذیل را نوشته است :
قلندران طـریقت به نیــم جو نخـرند ــ قبا اطلس انکس که از هنر عاریست
۴ــ صوفی کسی است که با « زهــد و تقوی » قوای ثلاثه « روح ، قلب و نفس » خود را از سلطه نفس اماره ( انجام اعمال که خـلاف احکام قـرآنی و سنت حضـرت محــمد صلی الله علیه و سلم باشد ) ، نجات و آزاد سازد و بخاطر رشد و تقویه نفس « لوامه و مطمینه » که در ذات خود تشنه حقیقت و سعادت است ، عباد ت و ریاضت کند . قـابل یاددهـانی است که : آن چه کـه انسان برای حقـیقت دل « معرفت الهی » به آن ضرورت مبرم دارد ؛ خود سازی و خود شناسی « معرفت نفس » است ، که آن را میتوان با مجاهـده و تهذیب نفس در راه شریعت و طـریقت ، حاصل کرد .
چنانچه خواجه عبدالله انصاری فـرموده است :
( شریعت است که به برکت طریقت ، سالک را به حقیقت وصل میکند . بر سالک لازم است به گونه ای جذبه و حرارت عشق داشته باشد که هیچ کس آن را نفهمد و درد و سوز عشق را با سکوت توام کند ، تا عوارض و موانع بر او عارض نشود .
ضمنآ خواجه بزرگ عبدالله انصاری می فرماید :
اگر نجات می خواهی ! بر گرفتاریها شکیبا باش .
اگر بقا را می خواهی ! خود را فـانی کـن .
هـرگاه از این مراتب ؛ دستگیرت شود! پس شادمـان باش .
و اگر بدان نرسیده ای ! در جست و جوی آن باش .
هـمدم باش ؛ نه دشمن !
یار فروشی شیوه اسلام است ؛ خود فروشی کفر خالص است. «۲» )
۵ ــ صوفی کسی است که در فکر بهره های دنیای فانی نبوده بلکه فــقر را بر غنا ترجیح داده و ذل را بر عـز و با عشق و شوق وافر ، وتـوام با روشنی آئینه قلب؛ درراه تحقق و اصـول ( تـوبه ، انابـت ، زهــد ، ورع ، قـناعت ، صبر، شکـر، تـوکل ، تسلیم ، رضا ، محاسبه ، خـوف و رجا ، فقر ، صـدق ، مراقبه ، احسان ، قــرب ، اخلاص ، فـنا ، بقــا ، تـوحـید ، تجــرید ، تفــرید ، تنـزیه و عبودیت ) بــپردازد .
برهان الدین « سعیدی » b-saidi@gmx.de
ماخذ و منابع :
ــ ۱و ۲ــ صفحات « ۳۷۲ و ۴۰۰ » کتاب بنام « شیخ الا سلام خواجه عبدالله انصاری هروی » مولف : علامه محمد سعید « سعید افغانی » ترجمه دری : عزیزالله علی زاده مالستانی . ــ کیمیای سعادت ــ نوشته : ابوحامد امام محمد غزالی
ــ احیا علوم الدین ــ نوشته : ابوحامد امام محمد غزالی
ــ معارف الحدیث ــ نوشته :علامه محقق منظور نعمانی
ــ الفتح الربانی ــ نوشته : امام شیخ عبدالقادر گیلانی
ــ الاشارات و التنبیهات ــ نوشته : علامه محمد سعید « سعید افغانی ».
ــ حقیقت و تصوف ــ نوشته : شیخ امین علاوالدین نقشبندی
ــ رهنمای طریق ــ نوشته : محمد صادق المجددی « آقایگل صاحب»
ــ تصوف و عرفان ــ نوشته : داکتر زرین کوب
ــ مختصر از ادبیات عرفانی ــ نوشته : داکتر محمد افضل بنوال
ــ عرفان نظری ــ نوشته : داکتر سید یحیی یثربی .
ــ حقیقت تصوف و دیدگاه صوفیه … ــ نوشته : صالح بن فوزان الفوزان
ــ گزیده های از تذکرهّ الاولیاء عطار ــ نوشته : ازتورجان اربری
ــ دنجات او کامیابی لیار د علـم او فلسفی له نګـاه ــ نوشته : علامه محمد سعید « سعید افغانی »