خلاصۀ آنچه امام مسجد درخطبۀ نماز جمعه بيان نمود — سليمان شاه صوفی زاده

 

خلاصۀ آنچه امام مسجد درخطبۀ نماز جمعه بيان نمود

(خطبۀ نماز جمعه، مؤرخ 24 اکتوبر 2008)

 

امام محمد العمراوی

 

ثناء وستايش خدايی راست که پروردگار عالميان بوده و کاميابی آخرت را برای متقيان اختصاص داده است. و درود وسلام  بر بهترين مخلوقات ( حضرت محمد صلی الله عليه وآله وسلم) و جمله آل واصحابش.

 

خواهران وبرادران مؤمن ومسلمان!

دنيا دار ابتلاء و آزمايش بوده، جای بقا وبود وباش دائمی نيست. چنانچه خالق مهربان (ج) در آيۀ 20 سورۀ الحديد ميفرمايد: {اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَزِينَةٌ وَتَفَاخُرٌ بَيْنَكُمْ وَتَكَاثُرٌ فِي الْأَمْوَالِ وَالْأَوْلَادِ كَمَثَلِ غَيْثٍ أَعْجَبَ الْكُفَّارَ نَبَاتُهُ ثُمَّ يَهِيجُ فَتَرَاهُ مُصْفَرًّا ثُمَّ يَكُونُ حُطَامًا وَفِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ شَدِيدٌ وَمَغْفِرَةٌ مِّنَ اللَّهِ وَرِضْوَانٌ وَمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلَّا مَتَاعُ الْغُرُورِ}.

ترجمه: بدانيد كه زندگى دنيا در حقيقت بازى و سرگرمى و آرايش و فخرفروشى شما به يكديگر و فزون‏جويى در اموال و فرزندان است (مثل آن)چون مثل بارانى است كه كشاورزان را رستنى آن (باران) به شگفتى اندازد سپس (آن كشت) خشك شود و آن را زرد بينى آنگاه خاشاك شود و در آخرت (دنيا پرستان را) عذابى است سخت و (مؤمنان را) از جانب خدا آمرزش و خشنودى است و زندگانى دنيا جز متاع فريبنده نيست.

 

از ابی کبشة رضی الله عنه روايت است که رسول الله صلی الله عليه وسلم فرمود: سه چيزاست که بر آن قسم ميخورم وآنرا به شما بيان ميکنم تا آنرا خوب به ذهن تان بسپاريد وآن اينکه: کم نميشود مال بنده  به صدقه دادن، وبر هيچ بندۀ ظلم کرده نميشود مگر اينکه وی در مقابل آن صبر را پيشه گيرد و خداوند برعزت وآبرويش بيافزايد، و هيچ کسی دروازۀ  سوال کردن وخيرات خوری را باز نميکند مگر اينکه خداوند (ج) دروازۀ فقر وتنگدستی را برويش باز ميکند.

همچنان شمارا از چيزی ديگری آگاه ميسازم تا آنرا نيز به ياد داشته باشيد وآن اينکه: دنيا برای چهار قسم انسانها است. اولی شخصی است که خداوند (ج) برايش مال وعلم عطا نموده  و وی  از خداوند (ج) ميترسد، صلۀ رحم دارد، و پروردگارش را به درستی وحقانيت ميشناسد. پس اين بهترين حالت و درجه است.

دومی شخصی است که برايش علم داده شده ولی مال نصيبش نگرديده است، ولی اين شخص دارای نيت پاک وصادقانه بوده، ميگويد: " اگرمن  صاحب مال ودارايی ميبودم، پس همانند فلان شخص من نيز کارهای نيکی انجام ميدادم واز مالم استفادۀ نيکو ميکردم. پس اجر اين شخص نيز برابر با شخص اولی ميباشد.

سومی کسی است که خداوند (ج) برايش مال نصيب نموده ولی از نعمت علم بهره ای ندارد، و وی بدون علم ومعرفت سرگرم مال ودارايی بوده بدون آنکه از خداوند (ج) بترسد، صلۀ رحم داشته باشد ودر مالش حق خداوند وبندگانش را در نظر داشته باشد، آنرا خرچ مينمايد. پس اين از پست ترين وبد ترين حالات ودرجات ميباشد.

چهارمی شخصی است که نه مال ونه علم نصيبش گرديده است ولی نيت بد دارد وميگويدکه:" اگر به من مال داده ميشد، همانند فلان شخص (شخص سومی)  عمل ميکردم. پس اينهم بدترين حالت ودرجه بوده درگناه همانند شخص سومی ميباشد.

 

بدون شک مال ومتاع دنيا مانند سايه ای است که بقا نداشته ومال حقيقی ودائمی نيست. مال اصلی وحقيقی مالی است که انسان قبل از مرگ به سرای ابدی آخرتش فرستاده است، مالی که انسان آنرا ذخيره نموده و باقی ميماند مال حقيقی نبوده ومال وارث ناميده ميشود. چنانچه در صحيح بخاری از ابوهريرة (رض) روايت است که رسول اکرم (ص) به اصحابش فرمود: کدام يک از شما مالِ وارثش را بيشتر از مال خودش دوست دارد؟ گفتند: يا رسول الله (ص)! هيچ يکی از ما چنين نيست مگر اينکه مال خودش را دوست داشته باشد. رسول الله (ص) فرمودند: پس آگاه باشيد که مال خود شخص مالی است که قبلاً (برای خود) فرستاده است، ومال وارثش مالی است که باقی مانده است.

 

روزی پيامبر اسلام (ص) به حضرت عائشه (رض) حکم فرمودند تا گوسفندش را در راه خداوند به صدقه دهد. هنگاميکه دوباره به نزد عائشه (رض) آمدند، پرسيدند که آيا چيزی از آن گوسفند باقی مانده؟ عائشه (رض) فرمودند: بجز قسمتی از شانۀ آن چيزی باقی نمانده است. حضرت (ص) فرمودند: پس همه باقی مانده بجز شانه اش.

 

بلی، خواهر وبرادر مسلمان!

مال خودت مالی است که قبل از مرگت در همين حيات دنيوی ات به دارالبقاء آخرت فرستاده يی، بناءً فراموش نبايد کرد که روزی در حضور خداوند متعال (ج) قرار گرفته از اعمال واموالت ذره ذره حسابدهی خواهی نمود. روزيکه از تو پرسيده ميشود، ای بنده ام مال ودارايی را از کجا وچگونه دريافت نمودی؟ و آنرا در چه وچگونه مصرف نمودی؟

پس جوابت چه خواهد بود؟

 

در حديثی رسول الله (ص) ميفرمايد: سه چيز مرده را تعقيب  وهمراهی ميکند که بعداً دو چيز برميگردد ويکی باقی ميماند.

آن سه چيز اهل ومال وعملش بوده که هرسه چيزمرده را تا قبرهمراهی ميکنند، ولی بعد از دفنش اهل ومالش برميگردند ويگانه چيزيکه باقی ميماند عملش ميباشد.

بلی، در آنزمان به لسان حال به مرده گفته ميشود که همه رفتند وترا به خاک گذاشتند، دفن نمودند وبرای حساب وکتاب ترا تنها گذاشتند. واگر ايشان با تو ميبودند، باز هم هيچ نفعی برايت رسانيده نميتوانستند بجز عملت که با تو باقی مانده وسبب نجات ويا عذابت ميگردد.

 

ازينرو است که اهل علم ومعرفت و کسانيکه حقيقت زندگانی دنيا را درک نموده اند، به اين دنيای فانی دل نه بسته  وبه اين نظر هستند که: دنيا با تمام عظمتش در برابر آخرت حقير است، ولو که هر قدر طولانی شود، باز هم کوتاه مدت است. چنانچه شب اگر هر قدر طولانی گردد، باز هم صبحی به دنبال دارد. ويا عمر هرچند طولانی گردد، باز هم روزی خاتمه مي يابد. پس ای مسلمانان بشتابيد و درين دنيای که به مثابه کشتزار آخرت است، هرچه توان داريد برای روز يکه نه مال ونه اولادتان برای تان نفع ميرساند بجز اعمال نيک و حاصل کشت دنيوی تان. پس هرچه بيشتر کشت نماييد.

 

 

روزی يکی از اصحاب پيامبر اسلام (ص) بنام فُضَيل ابن عياض با شخصی همصحبت شده پرسيد: چند سال عمر داری؟ گفت: شست سال. فُضَيل (رض) گفت: پس خودت از سن شست سالگی ميخواهی راه رسيدن به سوی خداوند را بپيمايی؟ گمان نميرود اگر برسی. آن شخص گفت: انا لله وانا اليه راجعون. فُضَيل (رض) گفت: آيا معنی اين جمله را دانسته ای؟ گفت: بلی، دانسته ام که من بندۀ خداوند (ج) و بسوی آن رجوع کننده هستم. فُضَيل (رض) گفت: کسی که دانسته باشد که وی از برای خداوند (ج) بوده و بسوی او رجوع کننده است، دانسته است که وی دربرابر رضای خداوند (ج) موقوف است. وکسی که دانسته است که وی موقوف است، اينرا هم دانسته است که وی مسؤل است. وکسی که دانسته است که وی مسؤل است، پس بدون شک آمادۀ جواب دادن به سوالات نيز ميباشد.

آن شخص به گريه شده پرسيد: چاره چيست وچه بايد بکنم تا کاملاً اداء مسؤليت نمايم؟ فُضَيل (رض) فرمود: خيلی آسان است. شخص گفت: خداوند بر تو رحم نمايد، بگو چه است؟ گفت: اينکه متباقی عمرت را ضايع ننموده، در تقوی و خداترسی سپری نمايی. درآنصورت خداوند تمام گناهان قبلی و بعدی ات را ميبخشد.

 

خواهر وبرادر عزيز!

واقعاً اگر دنيا بقا ميداشت و مال وثروت، عيش ونوش دنيا جاويدانی ميبود، پس خداوند (ج) شخص مستحقتر ومناسبتر ازمحبوبش (حضرت محمد مصطفی صلی الله علطه وسلم) را برای بقا وزندگی دردنيا نميدانست. پس چرا آنحضرت (ص) بعد از انجام رسالت ازين دنيای فانی وحقير رخت بسته به لقاء الله وزندگی ابدی اخروی پيوست.

 

وآخر دعوانا اَن الحمد لله رب العالمين.

 

به اميد دعاء خير شما عزيزان

 

سليمان شاه صوفی زاده

 

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *