بسم الله الرحمن الرحیم
پیشگفتار
} أَفَلا يَتدبّرونَ الْقُرْءَانَ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُواْ فِيهِ اخْتِلافًا كَثِيرًا{ «آيا در معاني قرآن نمي اندیشند؟ زيرا اگر از جانب غیر خدا می بود قطعا در آن اختلاف بسیاری می یافتند» [نساء/ 82].
بیگمان کتابی که هزار و چهارصد سال قبل در بیشتر از هزار آیه، از اموری سخن بگوید که به راز آفرینش انسان، چگونگی شکلگیری ابرها، نقش بادها در تعاملات هستی، ویژگیهای زمین، مأموریت کوه ها، ساختار هندسی آسمانها و بسی دیگر از پدیده های طبیعی می پردازند و سپس در هیچ یک از عبارات و اشارات خود پیرامون این امور، با حقایق علمی جدید تصادم هم نکند؛ سزاوار آن میباشد تا دانشوران منصف در پیشگاه آن با کمال احترام وخضوع بایستند.
آری! موضوع به یک یا چند آیة محدود از قرآن تعلق نمی گیرد تا مترددان و شک برانگیزان بتوانند حقايق و روشنگریهای علمی قرآن را به تصادف نسبت دهند بلکه قضیه به بخش بزرگی از آیات قرآن كريم که نزدیک به یک ششم آن را احتوا میکند مربوط می شود. اعجاز قرآن در اینجاست که علم جدید با تمام سلطه و شکوهی که دارد نتوانسته است چیزی از اشارات یا عبارات علمی آن را رد نماید.
مگر می توان کتابی را به چالش کشید که گوینده و فرودآورندهء آن آفریدگا ر کائنات بزرگ است و خود بر حقانیت آن گواه بوده و آن را به علم خویش نازل کرده است؟:
}لَكِنِ اللَّهُ يَشْهَدُ بِمَآ أَنزَلَ إِلَيْكَ أَنزَلَهُ بِعِلْمِهِ وَالْمَلآئِكَةُ يَشْهَدُونَ وَكَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا{ «ليكن خدا به حقانیت آنچه برتو نازل کرده است گواهی می دهد. او آن را به علم خویش نازل کرده است؛ و فرشتگان نیز گواهی می دهند. و کافی است كه خدا گواه باشد» [نساء/ 166].
در اینجا میخواهم به پنج نکتهء مهم که میتواند جایگاه مبحث اعجاز علمی قرآن کریم در عرصهء علوم تجربی را از منظر کاربردی آن بهتر روشن کند به طور مختصر اشاره کنم:
1- آشنایی با بعد علمی اعجاز قرآن، در دلهای مسلمانان اثر بلیغی برجاي می گذارد؛ زيرا وقتی این حقایق درخشان را در کتابی که به آن ایمان دارند ببینند، ابهت و عظمت اين كتاب، بیش از پیش در اعماق جان و روانشان رسوخ یافته و موجب تمسک بیشتر آنها به آموزههای این کتاب هدایت و نور خواهد گردید.
2- در عصر حاضر که با انکشاف ظرفیتها و تبلور ابزارهای معلوماتی، روند مبادلهء علوم و معارف از سیّالیتی ویژه برخوردار گردیده است، پخش اندیشههای تردید برانگیز پیرامون حقانیت رسالتهای آسمانی و از آن جمله رسالت محمدی (ص) نیز رواج و رونق روز افزون یافته است. طبیعی است که مقابله با این موج فقط با زبان علم میسر است. بنابراین ارائه حقایق علمی از سوی یک پیامبر امّی و کتاب نخوانده، آن هم در عصری که هیچ نشانه ای از انکشاف علوم تجربی در آن وجود نداشته است می تواند بستری مناسب برای اقناع منصفان قرار گرفته و گواه قاطع راستی و درستی رسالت اسلام باشد و هم از این روی به عنوان سدّی استوار در برابر این موج ستیزنده بایستد.
3- گشودن مبحث اعجاز علمی قرآن کریم، زمینهيی روشن برای معطوف ساختن نگاه ها به وجههء علمی کلیّت اسلا م است؛ زيرا وقتی قرآن به عنوان سند اصلی این دین با مقولهء علم تا بدانجا پیوند تنگاتنگ داشته باشد که بارزترین انکشافات علمی جدید را تفسیر نماید، بدیهی است که برآیند این امر، درخشش این حقیقت خواهد بود که: اساسا اسلام خود، دین علم است.
4- پرداختن قرآن به علوم تجربی و طبیعی می تواند بهترین مشوّق و انگیزه برای مسلمانان باشد تا مسیر پژوهشهای علمی را پی گرفته و به پیشرفت معرفتی و علمی دست یابند و بزرگترین چالش دنیای اسلام را که همانا عقب ماندگی در عرصهء علوم است درمان کنند. چنانكه این عامل نقش خود را در عصر اوّلیه طلايي اسلام که مسلمانان هم از نظر فهم و هم در عمل به قرآن نزدیکتر بودند به درستی ایفا کرد و جهان اسلام در دوران خلافتهای اموی و عباسی شاهد یک رستاخیز علمی فراگیر گشت؛ به طوری که رنسانس اسلامی پیش درآمدی برای رنسانس اروپا شد و تمدن اسلامی با دو ویژگی «معنویت» توأم با «مدنیت» پا به عرصهء وجود گذاشت.
5- اعجاز علمی قرآن کریم، ابزار مؤثر نوینی برای آشنا ساختن غیر مسلمانان به حقیقت اسلام است که می تواند پنجرهء جدیدی به سوی افقهای این دین به رویشان بگشاید. از آن روي که عصر، عصر علم است و زبان دعوت در عصر علم هم چیزی جز از سنخ علوم نتواند بود. به همین دلیل است که هر جا مسلمانان با زبان علم سخن گفته اند، گوشهای شنوای بیشتری برای این پیام روشنی بخش دل و جان یافته اند. پس پرداختن به بُعد علم در قرآن میتواند حقیقت فراموش شدهای را احیا نماید و آن این است که تعریف حقیقی اسلام آن چیزی نیست که غرض ورزان با قراردادن آن تحت تابلوی خشونت، از آن ارائه می کنند.
امیدوارم این کتاب بتواند در محیطی چون دانشگاه که اساسا بستر زایش و پردازش علوم است از این پنج نکته آیینه داری نموده و به محصلان ما فرصت تولید نگرهيي جدید به سوی قرآن را فراهم گرداند.
در اینجا لازم می دانم از استاد ارجمند جناب پوهنوال غلام یحیی فرهنگ که راهنمایی این رساله را تقبل نمودند، از جناب پوهندوي دكتور محمد نعيم اسد رئيس پوهنتون هرات كه مشوّقم براي تدوين اين رساله در اين موضوع خاص گرديده و با نوشتن تقریظي، ارزش طرح این مبحث را برجستهتر نمودند. از معاونت محترم علمي، آمریت محترم دیپارتمنت تعلیمات اسلامی و ریاست محترم پوهنخی شرعیات پوهنتون هرات به خاطر فراهم ساختن زمينهء طرح اين مبحث، تشکر و سپاسگزاری نمایم. پروردگار متعال به همه جزای خیر عنایت فرماید.
پوهنیار عبد الرؤوف مخلص