«كتاراكتا»
چشم انسان به بيماریهاي بسياري مصاب ميشود كه از آن جمله بعضي از آنها عارضههاي بسيط، اما بعضي ديگر عوارضي خطير و بس مهم هستند. اين امراض خطير در دو بيماري شايع كه عبارت از بيماري «گلوكاما» يا آب سياه و «كتاراكتا» يا آب سفيد است تمثيل ميشوند. اين بيماري مادهء شفاف عدسيهء چشم را به مادهء سفيد تيره يي مبدل ميسازد. درست همانند سفيدهء تخم مرغ قبل و بعد از پختهشدن آن؛ سفيدهء مايع تخم مرغ قبل از پختن آن شفاف و زلال است، اما همين كه در آب جوش افكنده شود، زلاليّت آن به رنگ سفيد تيرهء غليظي مبدل ميگردد.
عامل بيماري گلوكوما معمولاً پيري است. اما در بيماري آب سفيد يا كتراكتا، فقط پيري عامل آن نبوده بلكه علم طب در عصر حاضر اثبات كرده است كه در ضمن اسباب و علل اين بيماري؛ يكي هم بالارفتن فشار خون، بسياري گريه و اندوه و اضطرابات و تشوشات روحي و رواني است.
علايم اين بيماري در آغاز همان ضعف ديد است كه رفته رفته بيشتر شده و به تدريج سفيديي در عدسيهء چشم به ظهور ميرسد و چون اين سفيدي فراگير شد، ديد انسان ديگر تماماً از بين ميرود.
علم طب تا اواخر قرن نزدهم بر اين پندار بود كه علت اين بيماري نزول مادهء سيال سفيدي است كه از مغز انسان سرازير گرديده و در پشت عدسيهء چشم وي جاي ميگيرد و لذا مانع ديد وي گرديده و او را به كوري مبتلا ميگرداند. از اين جهت اين مرض را به نام «كتاراكتا» يا «آب مرواريد» ناميدهاند.
عجيب اين است كه قرآن كريم چهارده قرن قبل در سورهء «يوسف» اعراض اين مرض را توضيح داده و در آيهء 84 از اين سوره، در بارهء حضرت يعقوب(ع) ميگويد:
]وَتَوَلَّى عَنْهُمْ وَقَالَ يَا أَسَفَى عَلَى يُوسُفَ وَابْيَضَّتْ عَيْنَاهُ مِنَ الْحُزْنِ فَهُوَ كَظِيمٌ[
«و از آنان رويگردانيد و گفت: اي دريغ بر يوسف، و در حالي كه اندوه خود را فروميخورد، چشمانش از اندوه سپيد گرديد»
اما آيهء 93 از همين سوره توضيح ميدهد كه چگونه سيدنا يوسفu با افگندن پيراهنش بر رخسارهء پدر، در جهت درمان وي كوشيد:
]اذْهَبُوا بِقَمِيصِي هَذَا فَأَلْقُوهُ عَلَى وَجْهِ أَبِي يَأْتِ بَصِيراً[
«اين پيراهن مرا ببريد و آن را بر چهرهء پدرم بيفكنيد تا بيان شود»
آري؛ بعد از آنکه حضرت يعقوبu احساس كرد كه فرزندش يوسف زنده و سلامت است، غم و اندوه عميق وي برطرف گرديده فشارخون وي پايين آمد و حالتي از سعادت و شادماني بر وي مستولي گرديد. درست در اين هنگام بود كه بينايي وي مجدداً به وي باز گشت، چنانکه آيهء 96 اين سوره ميگويد:
]فَلَمَّا أَنْ جَاءَ الْبَشِيرُ أَلْقَاهُ عَلَى وَجْهِهِ فَارْتَدَّ بَصِيراً[
«و چون مژدهرسان آمد، آن پيراهن را بر چهرهء او انداخت، پس بينا گرديد»
و اين چنين است كه قرآن كريم قرنها قبل، اعراض اين بيماري را توصيف نموده، اسباب و عللش را روشن ميسازد و نهايتاً روش درمان آن را نيز بازگو مينمايد. بيماريي كه بالارفتن فشار خون به علت حزن و اندوه بسيار، سبب آن ميشود و پايينآمدن فشار خون بر اثر خوشحالي و سرور نيز آن را از بين ميبرد.