نظر شيخ محمد عبده و مناقشهء آن
مفسر تواناي قرآن كريم شيخ محمد عبده درتفسير آيهء 27 از سورهء «نازعات»:
]أَأَنْتُمْ أَشَدُّ خَلْقاً أَمْ السَّمَاءُ بَنَاهَا[
«آيا آفرينش شما دشوارتر است، يا آفرينش آسمان که خداوند آن را بنا كرد»؛
ميگويد:
«از مفهوم جملهء « بَنَاهَا ـ آن را بنا كرد»؛ چنين استنباط ميشود كه حقتعالي هر سياره يي از سيارگان كائنات را به مثابهء خشتي از بناي يك سقف يا يك گنبد قرار داده است. و آنگونه كه ما در تركيب مواد ساختماني با همديگر از مواد و مصالحي چون سيمان و غيره استفاده ميكنيم، حقتعالي در اتصال اين خشتهاي كوكبي به همديگر نيز نيروي جاذبهء زمين يا امثال آن از نيروهاي ديگر را به كار گمارده است.
شكي نيست كه رأي امام محمد عبده برخاسته از تخيلات و تصورات اندروني وي نيست، بلكه نظرش در اين رابطه، گزيده و عصارهء آن حقايق علميي ميباشد كه او با آگاهي ازتطوّرات جديد علمي و در روشنايي آنها، بدان پرداخته است.
شيخ محمد عبده درتوضيح رأيش ميگويد: بنا، عبارت است از چسبانيدن اجزاي متفرقه به همديگر به وسيلهء مواد كمكي ديگري كه بتواند آن اجزاء را با هم به گونه يي پيوند دهد كه با هم درهم آميخته و از يكديگر نگسلند تا در نتيجه از اين اجزاي متفرقه، يك بنيه و ساختمان واحد اعمار شود.
و از آنجا كه خداي عزّوجلّ در اعمار كائنات و آسمانها واژهء «بنا» را به كار گرفته است پس او مسلماً كواكب را با اين شيوه ساخته است. يعني اينکه او هر كدام از آنها را در فاصلهء معيني از يكديگر قرار داده است همراه با وسايل نگه دارنده يي كه آنها را در يك مجموعهء منظم در ارتباط با هم نگه دارد تا در همان مدار معينهء خود سير نمايند و نهايتاً همهء اين مجموعههاي هستي، در نماد يك عالم واحد درنظر آيند و به نام واحدي كه ما آن را آسمان ميناميم، ناميده شوند؛ همين آسمان پر نقش و نگاري كه بالاي سر ما قراردارد.
جلّ الخالق! آيا تعجب برانگيز نيست كه باز اين انسان ميآيد و از دشواري اعادهء آفرينش خود سخن ميگويد در حاليكه «آفرينش» فرمانبر امر الهي است؟ و مگر آفرينش انسان دشوارتر است يا آفرينش اين كائنات عظيم بي نهايت؟!