هدف چیست و چه باید کرد؟ — دکتور صلاح الدين سعيدی

 

هدف چیست و چه باید کرد؟

(مکثی بربعضی جوانب مصاحبه اخیر محترم عمرخطاب با دوکتور زلمی خلیلزاد – سپینې  خبری)

 

دوکتور صلاح الدین سعیدیسعید افغانی

09/03/2010   

 

مطبوعات و از جمله رادبو و تلویزیون جزلایتجزای زندګی امروزی جامعه انسانی ګردیده. دیموکراسی امروزی بدون مطبوعات تحت نظر قانون – ناقص میباشد. این وسیله خوب در عصر ما در قسمت تنویر و آکاهی مردم نقش بسیار مهم و ارزنده ای دارد. نقش آن در جامعه که تعداد زیادی از مردم ما در اثربیشتر از  سه دهه جنګ تحمیلی از برکت نوشتن و خواندن محروم ماندن اهمیت فوق العاده خاص خویش را دارد.  تلویزیون صدای افغان درین راستا با در نظر داشت امکانات عملی  توانسته و میتواند رسالت بس ارزنده و نیک را ادء کند. برنامه سپیني خبری  و بخش از برنامه دیګر تلویزون پیام افغان صدای ملت افغان و صدای صلح است و در تنویر مردم نقش ارزنده مثبت خویش را بازی کرده و انشاءالله که خواهد کرد.

درین سلسله میخواستم مکث کوتاه بر مصاحبه فوق داشته و نکات نظر خویش را  به قسم که درین مصاحبه آمده است خدمت شما خواننده ګان ګرام و عالیقدر تقدیم بدارم.

اولتر از همه میخواهم تأکید کنم که پیشبرد  پروګرام زنده تلویزیونی جدا مشکل بوده و قوی ترین برنامه ها سازان او انانسران دنیا از پیش برد برنامه زنده ترس دارند.  درین راستا محترم عمر خطاب استعداد و توانایی خاص خویش را تبازر نموده و رسالت خویش را اداء میدارد. یکی از عوامل موفقیت هم به فهم من همین است که جناب عمر خطاب به آن چیزی مصروف است و در مورد چیزی بالمواجه و بدون ریا صحبت دارند و اظهار نظر و ګردانندګی دارند که به آن معتقد اند. یعنی خدمت به انسان و انسانیت ، خدمت به علم ، به اسلام ، به اخوت ، برادری ، راه حق،  صلح و رفاه انسان. خدمت به راه علم و فرهنګ پسندیده افغانی.  از ایشان یکبار دیګر سپاسګزاریم و برای شان اجر عظیم از درګاه ایزد متعال خواهانیم.

آمدیم به موضوع بحث ما:

 

     در مورد تاکید براینکه “حل مسایل افغانسان را کسی نمی داند“ باید ګفت که به فهم من چنین نیست. دقیق این است که افغانستان و مردم آن توانایی ها و استعداد های  خوب دارند که نسخه های حل مسایل را پیکش و عملی کنند اما متأسفانه این افراد و شخصیت ها و نسخه های شان یاتا هنوز به جای نه رسیده  و یا هم این افراد به  هر قیمت نیمخواهند به هر در و دروازه  برای تحقق این برنامه ها خود را بزنند.  دقیق است که محترم داکتر خلیل زاد درین راستا منحیث شخصیت برازنده کشور نقش بسیار خوب را بازی کرده میتواند. اما شخصیت های زیادی دیګر افغانی وجود دارند که درین راستا مشترکا مؤثر کارکرده میتوانند. چنانچه محترم داکتر خلیلزاد نیز به آن تذکرات داشت. 

     دقیقا اداره امروزی قصر سفید خواهان تغییرات سیاسی در رهبری افغانستان بودند اما برای تحقق این تغییر برنامه عملی و وقت لازم نداشتند. اینکه این وضع چطور به میان آمد نیز قابل دقت است.   موضع ګیری های عدم مداخله فورمال  حکومت امریکا در جریانات انتخابات ریاست جمهوری افغانستان درواقعیت بی طرف نه بود. یعنی در عمل حکومت و کاندید حکومت  افغانستان تمام امکانات مالی و زمانی  را داشت و دیګران دست خالی بودند. این امکانات را جامعه جهانی و امریکا دراختیار کاندید دولتی ګذاشته بود. انتخاب کلیمه کاندید  دولتی من تصادفی نی بلکه عمدی است.

     علت ناکامی در افغانستان تفاوت در ستراتیژی ها و اهداف مردم افغانستان و جامعه جهانی است. مردم افغانستان صلح و رفاه و زندګی با سعادت در صلح میخواهند و جامعه جهانی (پالیسی میکران اصلی جامعه جهانی) میخواهند که افغانستان باید منحیث میدان جنک برای اهداف معیین جهانی و مبارزه علیه اکستریمیزم دینی (به نوع که آنها تعریف میکنند) و منازعات کشور های همسایه ما را باید مردم افغانستان قربانی بدهند. این جنګ باید مطابق  خواست و تعریف شان تا پایان از جانب مردم افغانستان دنبال شود. اګر درین راستا مردم افغانستان قربانی های زیاد هم بدهند در تحقق برنامه های کدام تغییر وارد نه خواهد کرد. افراد و شخصیت های خیر خواه افغانی که درین موضع ابر قدرت ها قرار ګرفته اند  چون افغان اند و ګوشت و پوست و مادران و وجدان شان حکم میکند توجه خواهند کرد تا قربانی مردم ما کمتر و کشور اما در سعادت نیز باشد. چیزی که زمامداران مثلا پاکستانی در طول بیشتر از سی سال نه کردند. کشور خویش را خون و آتش سوزی و خانه خرابی مردم افغانستان آباد نمودند و هنوز هم  از سر ما دست بردار نیستند. امکانات کافی کادری در رده های بالای دولت امروزی و در ساحه نیز دارند.

     درعزل و نصب و انتخاب افراد و اشخاص عوامل و فاکتور های مختلف تأثیر دارد. از پشت پرده ما آګاهی نداریم اما محاسبات من نشان میدهد که پاکستان در تبدیلی محترم داکتر خلیل زاد ازسمت سفیر و نماینده فوق العاده امریکا در افغانستان به جای دیګر و درآن وقت به جای غیر از افغانستان  نقش عمده و بارز داشت. ممکن هم است که پاکستان به دولت انګلیس شکایت کرده باشد و دولت انګلیس هم درین راستا به نفع پاکستان و خواست جانب پاکستانی در سبکدوشی محترم خلیل زاد که افغانی هم می اندیشید نقش داشته باشد.  

     حل مسأله مخالفین و تفاهم به مخالفین مسلح افغانی ، موفقیت و عدم موفقیت آن فکتور ها و عوامل مختلف دارد. اما افغانستان آرام، مستقل و قوی در ستراتیژی های پالیسی میکران پاکستان نمی ګنجد. تا زمانیکه روابط جامعه جهانی و امریکا با پاکستان تغییر نه کنند و مشکل در پاکستان حل نه شود مشکل افغانستان حل شدنی نیست. رول منفی پاکستان در عدم استقرار وضع در افغانستان  درین بخش تعیین کننده است. زمان ثابت ساخت که حتی دولتی ملکی پاکستان خود را از فشار سیاسی نیرو های رسمی ضد افغانی  در پاکستان رهانیده نمیتواند.  

پاکستان در چندین دهه اخیر در پهلوی سیاست رسمی سیاست دشمنانه موازی غیر رسمی خود را در قبال افغانستان داشته و خواهد داشت. پاکستان خواهان تأثیر تعیین کننده در افغانستان است.

ایران و حاکمان ایرانی چنانچه درین مصاحبه هم ذکر شد از یک جانب با طالب مخالفت دارند و از جانب میخواهند امریکا و انګلیسی و جامعه جهانی را در افغانستان  و منطقه مورد فشار قرار دهند. ایران با برنامه وسیع فرهنګی خویش نیز درین راستا در موارد زیاد افراد نموده و اندیشه های تفرقه قومی را نیز دامن میزنند. این عمل خلاف اسلام و انسانیت است.

کار برای زبان و فرهنګ های مختلف حق است. زندګی و کار برای همزیستی فرهنګ های مختلف کار انسانی و قابل قدر است. اما بزرګی و بهتر بودن خودرا در توهین و تحقیر دیران دیدن قابل دقت و حد اقل قابل تأسف است. شواهد زیاد نشان میدهد که حلقات معیین ایرانی درین راستا مصروف کار اند.  برای من ایجاد تلویزیون به اساس زبان، ایجاد تلویزیون به منظور خود را سردمدار و یګانه وارث فرهنګ و کلتور معیین دانستن خطا و نادرست. ایجاد تلویزیون  فارسی زبانان به سردمداری ایران امروز جدا قابل مکث و دقت است.   

بلی اګر ما افغانها فعالانه درین راستا رسالت خویش را ادا نه کنیم ، دست به دست هم ندهیم، اولویت های ملی و همګانی را براولویت های فردی خویش برتری نه دهیم – خطرات زیادی متوجه افغانستان و مردم آن خواهد بود.  این خطرات حتی در یک حالت قابل کنترول برای امریکا  – ممکن به شمول بلند بردن نقش جمهوری مردم چین و پاکستان در سرنوشت افغانستان خواهد انجامید.   

کشور های دیکر منطقه و جهان نیز در افغانستان ستراتیژی ها بخصوص خویش را دنبال میکنند. بر ما افغانهاست تا سیاسیت و استرایژی منافع علیا کشور و مردم خویش را در هر حالت پیګیران حتی با سیاست پراګمتیک و انتخاب کم بد از بدتر –  دنبال کنیم.

     چه باید کرد؟

     این پروسه است. باید سیستم سازبود و در بلند بردن سخن قانون به جای سخن فرد باید کوشید. سیاسیت کادری، اقتصادی را باید اصلاح کرد. دیموکراسی و انستیوت های آنرا را باید نهادینه ساخت.  مفاهیم درست و اصلی افغانی این واژه را باید برای افغانستان و کشور و سطح انکشاف جامعه ما به توافق رسید. درین راستا باید با آموختن متداوم بدون تعصب و پیش داوری برخورد کرد. نقش مطبوعات را باید بلند برد. در صدد و تلاش از بین موانع عوامل خارجی و داخلی  عدم رسیدن به صلح و وضع رقتبار افغانستان را باید جستجو کرد.  عملا باید  برای قطع دست های مغرضانه  همسایه ها  در افغانستان کار کرد. عمال داخلی انها را بابد به موقع افشاء و تجرید کرد.  تحقق این و دهها برنامه نیک افغانی  به اقدامات عملی هوشیارانه و مدبرانه و پیګیری ضرورت دارد.

     حرکت و فعالیت سیاسی بخش از کار است که در نهادینه ساختن دیموکراسی مساعدت میکند. احزاب و سازمان ها نسخه های برای حل مسایل مطروحه پیشنهاد و مطرح میدارند.  قوانین کشور باید ممد خیر و جهت دهنده مثبت باشند که در اکثر موارد افراط و تفریط  وجود دارد.  درین راستا کار به اهل کار سپرده نه شده.  متاسفانه که قوانین نافذ کشور و اراده سیاسی حاکم  در عمل چنین نیست. حتی در موارد بهتر و  زیادی به یادم همان ګفته مردمی( حق بګو به طرف ما ) می آید. متاسفانه توانایی های عملی حاکمیت  برای تحقق برنامه های خیر کم و محدود است. مردم در بیشتر از سی سال ناتوان شده و در موارد زیاد به هر دست دراز شده و لو به قصد خیر هم به دیده تردید و شک مینګرند. باید در بازګشت روحیه اعتماد کار کرد. درین مورد پروسه به جانب منفی در حرکت است. نیرو های اهریمنی، شر، فتنه و فساد قومی و نفاق فعالتر و کارا  تر کار میکنند.   

     حکومت آقای ح. کرزی از مرجع بیرون ازین حکومت یاد آوری کرد و مانع فعالیت های خارج ازین حکومت شد. یعین فعالیت های خارج ازحکومت شان را حکومت متوازی به حکومت خویش؟! دانست (قبل از کنفرانس لندن۲۰۱۰)و جدا آنرا رد کرد. درنتیجه  این حکومت توانایی اجرای کار ها را ندارد و کسی دیګر را  و مرجع دیګر را هم مانع میشود و آنرا حکومت متوازی حکومت خویش و مضر میداند.  درین صورت نظریات محترم داکتر خلیلزاد  که بخش از کار ها باید خارج از این اداره آقای ح. کرزی اجرا شود موانع دارد.  

     در مورد تقلیل تأثیر فرهنکی ایران در افغانستان قبلا اشارات داشتیم اما  تلاش های تحث فشارقراد دادن امریکا و جامعه جهانی توسط حکومت ایران در افغانستان یک محاسبه دقیق د وعینی است. درین راستا سیاسیت کادری افغانستان و سیاست کادری  وزارت امور خارجه افغانستان در آب ریختن به برنامه های حاکمیت ایرانی امروزی جدا مساعت میکند. پروسه برعکس آنچه توقع میرود جریان دارد و شواهد نشان میدهد که حکومت امروزی افغانستان درین راستا عملا ممد شان است. بلی تبانی های حاکمیت افغانی با استراتیژی های معیین حاکمیت ایرانی در افغانستان است.  چنانچه ګفته آمدیم  ستراتیژی  ایجاد تلویزیون فارسی زیان را که به رهبری ابران صورت میګیرد و درین راستا مطابق اظهارات سفیر ایران تأخیر درین امر را به دوش مقامات رسمی افغانی میاندازد نیز سوال وقت است. موضوع جدا قابل تعجب و دقت است.  باید ګفت که این غلط فهمی و نادرست است اګر کسی ایران امروز را وارث تمدن و فرهنګ اریانا میدانند. این حوزه فرهنګی و وارثان این تمدن کهن وسیعتر ازین تشکل سیاسی امروزی ایران است.

     اظهارات خیر خواهانه فارغ از تعصبات قومی و لسانی. سپارش های جمع و جور شدن و تفاهم نیک بین الافغانی مسایل است که جدا قابل قبول و ضرورت ما است. درین راستا نقش مثبت جناب شان درین راستا در پهلوی سایر حرکات مثبت در کشور ما قابل دقت و استفاده است. 

     در قسمت سوء تفاهمات و عدم توافقات درتعیین رهبری حرکت سیاسی کشور که جوابګو سطح انکشاف امروزی جامعه افغانی است از خود را های بیرون رفت دارد.  حتمی نیست که رهبر حرکت باید کاندید ریاست جمهوری  و پست وزارت باشد.  حتمی نیست رهبری دایمی وجود داشته باشد. و دهها مطالب دیګر است که میتوان درزمینه به تفاهمات رسید و از وسایل و طروق مدرن و تجارب جوامع دیګر که درعین سطح انکشاف قرار داشت با درنظ داشت دهها عامل دیګر نیز استفاده نیک بعمل آورد.  

     دیدن با تمام مردم، اقوام و قبایل و تشکیل احزاب و سازمانها و به هرسطح حرکات سیاسی مطلوب انعکاس دهنده صدای ملت و پر کرد ستیج سیاسی که جوابګو چهره واقعی سیاسی کشور باشد، کنفرانس ها و سیمینار ها در رابطه به افغانستان و مسأله صلح  مسایل مطلوب، خوب و دلخواه اند.  اما هیچ یکی ازین تلاش ها این توافقات نباید انستیتوت های قبول شده دیموکراسی را تعویض نمایند. درین راستا آسان سازی به تقلب خواهد انجامید و مشکل مارا حل نه خواهد کرد.

       بر ماست در تمام موارد در تقویت انستیتوت های دیموکراتیک و قانونی  کار کرد. هیچ مرجع و هیج کنفرانس و جرګه خارج از قوانین کشور نباید انستیتوتهای قبول شده و از جمله ګرفتن اتوریته سیاسی از طریق ملت و انتخابات را تعویض نماید.            بلی تدویر میز های مدور  و دعوت از دوسه تن ویا حضور تیلفونی و حضور فزیکی در یک بحث حتی در سطح تلویزیون در فهم خود ما و فهم دیګر و روشن شدن راکرد ها و یافتن راه های درست ما را مساعدت بهتر خواهد کرد.

     مطمین ایم که نقش تلویزیون های مردمی ورسالتمند درین راستا قایمقام ندارند. منزل طولانی است .

 

ما با اراده  متین، صداقت و پیګری این منزل دشوار اما قابل پیمودنی را انشاء الله که موفقانه خواهیم پیمود.

                                                                                                    پایان

 

 

:اړیکی Email: saidafghani@hotmail.com  or   drsalahuddinsayedi@yahoo.com,

 

 

 

 

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *