تأملی در انقلاب های شمال افریقا
از اوائل زمستان جاری ( ماه دسمبر 2010 ) به این طرف یک سلسله احتجاجات مردمی در کشور های مختلف عربی رخ داده است که نتیجه ان تا کنون سرنگونی دو رژیم و تزلزل چند کشور دیگر در شمال افریقا و شرق میانه میباشد.
غالبا در صحبت های تعدادی از سیاستمداران ناراض از سیاست های کشورهای عربی از توده های عرب زبان بصفت مردم نا اگاه ، فاقد اراده قوی ، تابع به رژیم های استبدادی حاکم و … ، یاد میشد. اما حوادث چند ماه گذشته تا کنون نشان داد که مردم در کشور های عربی مردمی اگاه ، صاحب اراده و آماده قربانی برای ارمان های ملی شان میباشند.
ابتدای این حرکت در کشورتونس توسط جوانی تحصیلکرده بنام " محمد البو عزیزی " که بعلت بیکاری مجبور به فروش ترکاری باب روی کراچی دستی شده بود، آغاز گردید. این جوان که پولیس رژیم مستبد حاکم وی را حتی در کار خرید وفروش ترکاری بر کراچی دستی اش هم آرام نگذاشته بود، بعد از ضرب و شتمی که توسط پولیس شد، در اعتراض به این اهانت و بعلت نبودن مرجعی که صدای مظلومی را بشنود، با افروختن آتش برخود، احساسات دوستان و دیگر مردم شهرک خودرا برانگیخت، که بزودی تمام کشور را در بر گرفت.
حاکم تونس زین العابدین بن علی که از 23 سال به این طرف بنام رئیس منتخب که بالاتر از 85% مردم وی را انتخاب کرده اند! دستور سرکوبی مظاهره کنندگان را داد، ولی مردم با دادن شهدا راهشان را طی کردند تا لحظه که"بن علی " مجبور بفرار گردید.
دوستان عرب و اروپایی بن علی که زمانی وی را دوست و همکار نزدیک خود در قضایای مختلف مربوط به کشورهای عرب میدانستند به وی حتی از دادن پناه در کشور شان اباء کردند تا اینکه با قبول شرایطی در سعودی رحل اقامت انداخت.
صدای محمد البو عزیزی بزودی کوچه های قاهره پایتخت کشور مصر را در برگرفت . مردم مصر که محکوم رژیم استبدادی زیر رهبری " حسنی مبارک " بودند ، در ابتدا در اعترض به رفتار غیر انسانی دستگاه امنیتی که نام آن لرزه براندام مردم مینداخت و بسا افراد را زیر شکنجه نابود کرده بودند بکوچه ها برآمدند و بزودی تبدیل به اعتراضات همگانی در تمام مصر گردید.
حسنی مبارک که از 30 سال بدینسو رهبری دولت را بعهده گرفته بود و در چند انتخاباتی که با تقلب آشکار همراه میبود برنده قاطع انتخابات میشد، در ابتدا چنانچه عادتش بود با تمسخر وبیباکی در برابر این اعتراضات ملیونی برخورد کرد. دستگاه های مخوف و جهنمی امنیتی اش با براه انداختن انواع شیوه های إرعاب و ترس درمیان مردم نتوانست از فرریختن این صنم که دوست اغیار و خائن برملتش بود خود داری کند و بلآخره از قله قدرت بزیر افگنده شد.
کشور های دیگری نیز شاهد چنین اعتراضات مردمی میباشد که عده یی آنرا به دومینویی شباهت داده اند که با سقوط یکی دیگران هم بنوبه خود سقوط خواهند کرد.
این انقلابها برای ما برجستگی هایی را نشان داد که تا قبل از آن نا شناخته باقی گذاشته شده بود مثلا فساد دستگاه حاکم مستبد که خود را همیشه خودرا بناحق نماینده مردم و در خدمت مردم نشان میداد. این انقلابها نشان داد که تا چه حد این رژیم ها و امثال آن به دور ازملت و فقط مشغول نوشیدن خون ملت خود بودند. اینها که دعوای حمایت اکثریت قاطع مردم را از خود داشتند، دیده شد که نزد اکثریت قاطع ملت منفور و مردود اند.
بعد از این انقلابها بود که حجم فساد طبقه حاکم و گروه مربوط آن که دور یک حزب باهم جمع شده بودند هویدا گردید. چنانچه اندازه حقیقی محبوبیت این حزب در بین مردم ظاهر گردید که به استثناء افراد سودجو و مفسد مربوط به حزب حاکم، کسی از آن طرفداری نمیکند.
رسوایی عده از تحصیلکرده هایی که دائما برای حاکم مستبد و رژیم خائن بر مصالح ملی مداحی کرده ، خود را روشنفکر دانسته و مخالفین رژیم را به نامهای مختلفی محکوم میکردند. این گروه که از هرنوع امتیاز برخوردار بوده، و ظیفه داشتند تا تمام زشتی ها و بدکاری های رژیم را در برابر ملت توجیه کرده انرا رنگ قانونی و حقانی دهند.
افشاکردن چهره حقیقی کشور های غربی که بخاطر منافع خود چگونه از زشت ترین رژیمها دفاع کرده و آنان را دوست خود میگرفتند. غرب که همیشه خود را حامی دیموکراسی و مخالف استبداد معرفی میکند در خارج از حدود خودش برای حفظ مصالح خود اصل دیموکراسی را زیر پا قرار میدهد و با زشت ترین رژیهما همکارو دوست میباشد.
در هردو انقلاب ( تونس ومصر) رژیم های در حال نابودی برای اینکه در آینده مردم را از خیانت و جنایات شان بطرف دیگری متوجه سازند ، مزدوران و مأموران امنیتی مخفی خود را دستور دادند تا در میان مردم داخل شده سپس دست به اعمالی بزنند که سبب بدنامی انقلابیون گردد. چون بحساب ایشان مردم ازاعمال زشتی که توسط افراد خود شان ولی در ظاهر همراه با انقلابیون بسر میرسد بستوه آمده بر رژیم گذشته افسوس خواهند خورد. این دسیسه رژیم توسط مردم کشف گردیده و برای خنثی سازی این توطئه بود که کمیته های دفاع مردمی را تشکیل کرده هر آنکسی را که برعلیه منافع عامه کاری میکرد دستگیر میکردند. در جمله این دستگیر شده گان افراد زیادی از قوای امنیتی و اجیر رژیم در تونس و مصر شناخته و دستگیر شدند.
این واقعه مارا بیاد افغانستان و شکست رژیم دست نشانده روس میندازد که در بذر اختلاف میان مردم تا چه حدی کار کرد، چنانچه وابستگان رژیم و عده یی از سست عنصرانیکه در میان مجاهدین بودند دست به اعمالی زد که ابهت جهاد و مجاهدین را خدشه دار کردند.
اگر این انقلاب عمق فساد و زشتی های این رژیمها را بصحنه کشاند، در کنار آن از برتری های ملتها هم یادگارهایی بجاماند.
از صبر مردم ، از خشم مردم وقتی کارد به استخوانشان میرسد درسهایی برای مردم بیادگار ماند. از نیروی جوانان که قلبشان بخاطر مردم و ملتشان میتپد، جوانانی که رژیمهای فاسد میکوشد همیشه توجه شان را خارج از خود به چیزهای عبث و مبتذل معطوف دارد.
در این انقلابها دیدیم که مردم از تمام طوائف و طیف های سیاسی و اجتماعی و حتی دینی بهم گره خورده بودند و دشمن اصلی خودرا درست تشخیص داده بودند. دشمنی که از بین خود شان برخاسته و حاکم بر بالایشان بود ولی بخاطر بقای خود دست به پلید ترین ابزارها زده حتی وحدت ملی خود را در این راه قربان میکردند، چنانچه وزیرداخله دستگاه امنیتی رژیم ازهم شکسته مصر در بهم اندازی میان مردم مسلمان و مسیحی در کشور متهم گردید.
همچنان میبینیم که رژیم های فاسد و خائن با وجود اینکه خود شان از شصت پا تا فرق سر در لجن بردگی به بیگانگان غرق اند، همیشه مخالفین خودرا بوابستگی بدیگران متهم کرده آنان را بعقب میله های زندان و یا به پای چوبه های اعدام میکشانند.
وقتی به این انقلاب ها مینگریم نمیتوانیم از شهامت و بیداری مردم برای حفاظت دارایی ها و املاک مردم سطحی عبور کنیم. در هنگام انقلاب مصر و تونس این مردم برخاسته برعلیه رژیم بودند که مانع تخریب و چپاول املاک و سرمایه های مردم توسط گرههای تربیه شده در دستگاههای استخباراتی علنی و مخفی رژیم شدند. گروههای مربوط به رژیم دست به احراق مؤسسات و حتی چپاول موزیم ها و بانکها زدند که مردم با تشکیل گروههای دفاع مردمی جلوشان راگرفتند.
وقتی ما به زوایای مختلف این انقلابها دقیق میشویم بیشتر برای ما چهره منحوس چنین رژیم های ضد مردمی و غیر ملی روشن گردیده وسائل و ابزاری که از آن برای حفاظت خود و سرکوب ملت خویش و گمراهی دیگران استفاده میکنند بیشتر نمایان میشود.