نتیجه گیری

 

نتیجه گیری

بلي؛ اين قرآن كريم است...

در روشني آنچه گذشت مي توانيم بگوييم كه به نتايج آتي دست يافته ايم:

1-         نقش علم در قضيهء اعجاز قرآن، ميسّر ساختن زمينه براي مشاهدهء اين اعجاز از طريق حقايق ملموسي است كه بشر با در پيش گرفتن راه علم، در كوران پژوهش و كاوش بدان دست يافته است. به عبارتي ديگر، علم شاه كليد دروازهء ام القراي اعجاز مي­باشد.

2-          از مشاهدهء تطابق حقايق علم با آيات قرآن، اين نتيجه به وضوح بر مي آيد كه قرآن حقيقتي سيّال و هميشه جاري است. و بنابراين در اين داعيه كه كتاب پروردگار متعال براي همهء زمان و هميشهء تاريخ است، برهاني به وسعت اوقيانوس علم را در اختيار دارد.

3-         ميان اينكه حقايق قطعي چندي را به علم نسبت داده و بناءً لباس مرجعيت بر آنها بپوشانيم و  بين اينكه آن حقايق را مانند غير آنها از محسوسات و موجودات با تجليل از نقشي كه علم در آرايش دهي به آنها بر عهده دارد بپذيريم، فرق وجود دارد.

 به تعبيري ديگر، معرفت علمي (اعم از آنكه نظري باشد يا حقيقي) تا آنگاه به علم منسوب خواهد ماند كه صحت آنها به اثبات رسد، اما پس از آنكه صحت آنها به اثبات رسيد، ديگر از محيط علم به محيطي فراتر از آن كه محيط حسّ است قدم خواهند گذاشت.

 بنابرآن، حقايق علمي قرآن نيز با آنكه از دريچهء علم عبور مي كنند، ولي در انحصار محيط علم باقي نمانده بلكه مطلقيت غير محدود خود را دارا مي باشند.

نقش علم در دستيابي به اين شهود را مي­توانيم به روزنامه­اي مثال بزنيم كه اخبار روز را به ما مي رساند. روشن است كه در اين روزنامه هم اخبار صحيح وجود دارد، هم اخبار نسبتاً صحيح و هم اخبار دروغ. پس اگر اين روزنامه ـ مثلا ـ از تصادم چند موتر در تونل سالنگ به ما خبر داد و سپس در نتيجهء معاينات حسي خود از صحت اين خبر آگاه شديم، در آن صورت اين خبر براي ما به يك حقيقت مشهود كه امكان ترديد در آن وجود ندارد، تبديل مي شود. وانگه ديگر براي ما تصور اين امر كه آن روزنامه فردا آن خبرش را تكذيب خواهد كرد، از اساس منتفي است. مسلما ريشهء اين اطمينان نزد ما، پايبندي روزنامه نگاران آن روزنامه به اصل راستي ودرستي، يا دقت آنها در انعكاس اخبار نيست بلكه منشأ اين اطمينان، مشاهدهء ملموس خود ما از جريان واقعه مي­باشد. حال مشاهدهء ما از صحت اين واقعه ما را در موقعيتي قرار نخواهد داد كه نظر خويش را در مورد اخبار آن روزنامه به شكل عام تغيير داده و چنين حكم نماييم كه  ديگر هرگز و براي هميشه اخبار آن قابل تكذيب نيست.

قضيهء علم بشر نيز چنين است. قطعا نقش آن در كشف بعضي از حقايق علمي قرآن ما را بر آن نمي دارد كه به مطلقيت معارف آن باور كنيم و در گام بعدي همهء مطلقيتهاي قرآن را به يافته هاي نسبي آن گره بزنيم.

بهترين گواه اين حقيقت، جريان غالب بر رويكرد كاوشهاي علمي در عصر ما است. اين رويكرد به علاوهء آنكه هميشه دستخوش تغيير بوده است، از جهتي گروگان مؤسسات، نهادها يا حكومتهايي نيز قرار گرفته است كه علم را نه براي قدسيت نتايج آن بلكه براي منافع خودشان مي خواهند. به همين جهت توجه علم در عصر  حاضر بيشتر توجهي پراگماتيستي است تا توجه انتولوژي فلسفي.

 از همين روي، علم ـ كه در واقع نمايندهء تكنولوژي است ـ در ميدان پاسخگويي به نيازها و جاذبه هاي مادي بشر كامياب ولي در ميدان پاسخگويي به بسياري از پرسشهاي موجود در ضمير انسان درمانده است؛ پرسشهايي كه بيشتر به وظيفهء انسان در دايرهء هستي و نقش وي در گاه عالَم ارتباط مي گيرند تا اين مقدمات كه بشر در تب و تاب روزمره­گي حيات چه مي خورد و چگونه از لذتهاي شكم و شهوت برخوردار مي شود.

با در نظرداشت همين واقعيت است كه اين كتاب ناگزير بوده است تا عناوين خود در قضيهء اعجاز قرآني را به حوزهء حقايق حسي ـ مادي وابسته نموده و اعجاز آن را فقط از همين دريچهء محدود بنگرد و هرچند در عناويني چند به قلمروهاي روحي غير محدود نيز سرك كشيده ولي غلبهء نيروي ماده بر پهناي ذهن بشر عصر حاضر، عمده و غالب مباحث آن را در اختيار خود گرفته است. 

4 –  آنچه در اين كتاب باز گفتيم، گذري سريع و بسيار شتابزده بر بخشي از آيات علمي قرآن كريم بود.

البته در هر آيهء قرآن معجزه و بلكه معجزاتي وجود دارد و براي هميشه نيز چنين خواهد بود. و آن روز كه علوم جديد در آن به اوجگاه پرواز خود دست يابند، در آن روز است كه ابعاد علمي قرآن به گونه­يي متجلي خواهد شد كه همهء مردم را با اختلاف اديان و باورهايشان، فوج فوج و دسته دسته به سوي دين خداوند(ج) راهنمون خواهد شد.

و در اينجاست كه با همهء ايمان و اذعان خويش در پيشگاه آيهء 93 از سورهء «نمل» قرار مي­گيريم و به شكوه و جلال و حقانيت قرآن كريم، اين كتاب جاويدان پروردگار حيّ سبحان تسليم مي‌شويم، آنجا كه مي‌فرمايد:

]وَقُلْ الْحَمْدُ لِلَّهِ سَيُرِيكُمْ آيَاتِهِ فَتَعْرِفُونَهَا[

« بگو: ستايش از آن خدا است. به زودي آياتش را به شما نشان خواهد داد، و آن را خواهيد شناخت»

و نيز آيهء 53 از سورهء «فصّلت» كه مي­گويد:

]سَنُرِيهِمْ آيَاتِنَا فِي الآفَاقِ وَفِي أَنْفُسِهِمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ أَوَلَمْ يَكْفِ بِرَبِّكَ أَنَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ[

«به زودي نشانه‌هاي خود را در آفاق و انفس بديشان خواهيم نمود تا برايشان روشن گردد كه او خود حق است، آيا كافي نيست كه پروردگارت شاهد هر چيزي است؟»

ستايش باد تو را پروردگارا! كه آيات خويش را به ما نمودي؛ و ما نيز آنها را شناختيم.

ستايش باد تو را كه آيات خود را به آيندگان مان نيز مي‌نمايي؛ و ايشان نيز آنها را مي‌شناسند.

ستايش بر تو را پروردگارا! كه تو خود حقي؛ و اين روشن ترين حقيقت زمان ما است.

پروردگارا! از ما بپذير و اعمالمان را به زيور اخلاص بياراي.

پروردگارا! ما را به راه حق، به راه ايمان و رضاي خويش هدايت بفرما.

پروردگارا! ما را از رحمت و مغفرت بي پايان خود برخوردار گردان

پروردگارا! دلهاي بندگانت را به نور ايمان منور ساز تا ديگر ميان آنها و ميان حقيقت هيچ حجابي حایل نگردد.

انك قريب سميع مجيب، يا رب العالمين

پايان

 

 

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *