افغانستان در میان کشورهای منطقه و جهان درعمق فاجعه…

افغانستان در میان کشورهای منطقه و جهان درعمق فاجعه  وهمواره محل بروز بحران،اه ودردوآلم…… آشوب های پیاپی بوده است،

مولوی عبدالصمد “منیب”

تاریخ پراضطراب یا غمنامه که شامل اندوه،دردهای مادران داغدیده وپدران قامت خمیده  وخواهران به ماتم نشسته  وایتام اشک آلوده است .

بازتاب روزگارچهار دهه غم انگیزترازگذشته ،تراژیدی خونبارباتعفن دود وباروت،بازی باخون واسخوانها انسانهای معصوم وبازی باآبرو وعزت وخوردکردن ملت سرفراز یکه روح هرانسان آزادوبیداردل رامی آزاردواثرات ناگهوارمشابه برآی نسل آینده نیزخواهدداشت ؛

بلی !

افغانستان درهیچ زمانی رهبردلسوز وقدرشناسی نداشته است .

منظورم این است که ساکنان یک سرزمین بمثابه فرزندبه مادر(میهن)شان خدمت میکنند وبعدازخدمتگذاری وگرفتن سند برائت ازخیانت ازطرف ملت درادائ مسئولیت  ایماناووجدانا خودراراحت احساس مینماید.

امامتاسفانه درافغانستان برخی یااکثراشخاص سیاسی و….  طوری است که خاک ومیهن را بخاطری بهره گیری شخصی،سیاسی،قومی،مذهبی باانواع گوناگون معامله کرده وحسب دل خواه خود،میدان رقابتهای بلاک غرب،آمریکا،روسیه بفروش می رسانند.

یک بخشی آنرامیفروشدوازاعتبار وارزش

برخی دیگر آن سئو استفاده میکند.

موقعیت سوق الجیشی و استراتیژیک این جغرافیا از یکسو درنهایت مهم وفوق العاده وازطرف دیگر مدیریت ضعیف جامعه و کشور باعث شده که سرنوشت این کشور به شکلی رقم خورد تا ما امروز میراث دار ویرانی ها و نا بسامانی های آن باشیم.

 افغانستان به دلیل موقعیت استراتیژیک و حساس خود همواره درخور  توجه کشورهای استعمارزمان بوده است.

آمریکا،غرب،روسیه ،حتی کشورهای منطقه  همواره تلاش نموده اند تا تسلط و استبدادشیطانی خود را براین کشور حفظ نموده و در یک رابطه نا عادلانه و نا برابر با ملت مظلوم  افغانستان،  برای دست یابی به اهداف شوم شان ،منافع وارزشهای این ملت را به بازی بگیرند.

 منازعات داخلی و کشمکش های قومی، مذهبی و زبانی  در طول تاریخ این  باعث   دست اندازی کشورهای منطقه و جهان برای تحقق خواست ها و اهداف شان در افغانستان گردیده است،و از سوی دیگرکشور را به سمت و سویی کشاند که نفاق و تعارضات نژادی و مذهبی به جای وفاق ملی شکل گرفته و همه شالوده های وحدت بخش در جامعه به مثابه ابزارهای نفاق افگن مبدل شدند.

 تعارضات و کشمکش های داخلی همراه با دست اندازی کشورهای منطقه و قدرتهای استعماری جهان از عمده ترین عواملی هستند که افغانستان را به عمق بحران ها و نابسامانی هاوخونریزیهای پیاپی که اکنون اکثرا ریشه در تاریخ این جغرافیا دوانده، مبدل کرده است.

ساختارهای ضعیف، فقدان زیربناها، بی سوادی، نا امنی، فقر و صدها چالش دیگر زائیده و برآیند چنین کشمکش هایی در افغانستان می باشند که هرکدام همواره به عنوان یک بحران جدی دامنگیر ساکنین این کشور بوده و شاید مردم طی چندین قرن گذشته خواب یک زندگی آرام و مطمئنی را که در پناه امنیت جانی و شغلی به وجود می آید، ندیده باشند.

این همه بی گمان ناشی از یک امر اساسی است و آن اینکه در فراز و فرود تحولات کشور زمامداران ما است که هیچگاهی خواسته و یا نا خواسته کار موثری را برای بیرون کشیدن افغانستان از بطن حوادث و نا ملایمات روزگار انجام نداده اند. با نگاهی به گذشته تاریخی به این واقعیت می رسیم که همه تلاش های گذشته ما حول منافع شخصی و گروهی چرخیده و اگر راه برای تجاوز و هجوم بیگانگان و کشورهای منطقه و جهان باز شده، با دست خود ما صورت گرفته و اگر تعارضات و تنش های داخلی مجال بروز پیدا کرده است، همه در راستای تحقق منافع قومی، گروهی و خصوصی می باشند.

این نکته آشکار و روشنی است که هیچ گاهی ما نتوانسته ایم یک اجماعی را به وجود آوریم که در سایه آن به زندگی مرفه و آبرومندانه ای دست یابیم و یا حداقل در عصر حاضر شاهد چنین چالش ها و نابسامانی ها در کشور خود نمی بودیم.

این همه ناشی از نوع مواجهه ما با بروز و مهار چالش ها است که هر روز ما را زمین گیر تر نموده و به سوی نابسامانی و تیره روزی های بیشتر سوق می دهد. اگر ما برای مهار چالش ها و مشکلات راهکار های مناسب سنجیده و اقدامات جدی انجام می دادیم، بی گمان ما امروز شاهد چنین مشکلات و معضلات در کشور خود نمی بودیم.

امروزه با نگاه به هر کشوری که توانسته در ابعاد مختلف خود را بجایی برساند و دولت وملتش از گزند دخالت دیگران در امور داخلی اش مصؤن مانده است و گاها حتی خودش به این و آن کشور دست درازی می کند، یکی از علل مهم و خدشه ناپذیر آن چیزی نیست جز نهادینه شدن وحدت و همدلی و همپذیری معقول در میان فرد فرد مردمان آن سامان و دیار.

کشورهای بزرگ و از جمله همین کشورهای قدرتمند استکباری- استعماری، روی گزینه وحدت میان ملتهای خویش کار کرده اند و برای همین هم هست که چند سر و گردن بالاتر از سایر ملل و در بسیاری از زمینه ها و بسترها، پیش و بالاتر ایستاده اند.

بد نیست این نکته را همینجا یادآور شد که مردم مان اگر قصد و اراده تقلید از امریکا و غرب و سایر کشورهای پیشرفته را دارند، بدل از تقلیدهای منفی و کورکورانه، لااقل درس اتحاد و همبستگی را از آنها بیاموزند و همانطور که به تعبیر قرآن مجید، کفر ملت واحده است، سعی کنند تا مردم  نیز با کنار زدن موارد اختلاف ها، همه با هم متحد و یکپارچه باشند.

امروزه پدیده شوم تفرقه واختلاف ها چون سوس ماربرای گزندبر  پیکره کشور لانه کرده و چون موریانه زیربناهای وحدت و یکدلی  را در حال ویران کردن است. با تاسف در  حادثه وانفجارها تباه کننده و وخیم تعدادی  دولتهای خون آشام که بقا و ادامه حیات ننگین و خیانتبار خویش را در دامن زدن تفرقه و نفاق میان ملت ما می بینند،  وآتش جنگ و برادرکشی را دامن زده و شعله ور می سازند.

به جرئت می توان گفت که عامل عدم وحدت مسلمانان کشورمان و نیز عامل بسیاری از نابسامانی های مانند جنگ،  انتحار،انفجار،فقروبیکاری وبدرشدن جوانان ازکشور و تسلط وجود همین قدرتهای استکباری درکشور است

این واقعیت تلخ و دردناک را نمی توان انکار کرد که تا دولتهای خائن و نفاق افکنی  و امثال آنها از همدستان استکبار و استعمار جهانی ورهبران خودفروخته شده داخلی که  زمام امور را بدست دارند و جفاکارانه بر سرزمین مان حکم می رانند، ووحدت ویکپارچگی مارا یک چیزی شبه محال می نماید که  اقوام ساکن کشوربتوانند به آن اتحاد و اتفاقی که مورد نظر اسلام و قرآن است، برسند.

وجود همین دولت مردان خائن است که  کشور را، بر دور خویش یک خط قرمز کشیده و با این مرزبندی های اهریمنی میخواهند، سرنوشت ملت افغان را از یکدیگربرهم زنندوایشانراازهم جدا نمایند و روز تا روز دلهای شان از یکدیگر دور و دور تر بسازدو این به گونه دقیق همان چیزی است که استکبار و استعمار و در راس آنها امریکا و شرکای آن به دنبال آنند و از ملتها و دولتهای مسلمان انتظار دارند.

تفرقه و پراکندگی موجود میان ملت مسلمان کشور گزینه ای است که دشمنان مان وافغانستان دوست دارند،درحالیکه  کتاب الهی وسنت پیغمبر ص همواره آن را مردود دانسته و امت اسلامی را شدیدا از آن برحذر داشته است. شاید بتوان گفت که قرآن مجید در سوره ای نیست که مسلمانان را ازاختلاف و تفرقه بر حذر داشته و به اتحاد و برادری تشویق و ترغیب نکرده باشد..

به  هر حال، نتیجه اینکه ملت مان باید بخود بیایند و تاحالی  دیر نشده نگذارند که خائنین ونفاق افگنان تفرقه و نفاق اندازند، شیرازه حیات مردم عزیزکشور را بپای خودکامگی های خود و نیز منافع  دشمنان اسلام، از هم

 بپاشند.

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *