گلوله های هیچ!!

گلوله های هیچ!!

د. فضل الهادی وزین

آه چه درد آور است
کشته شدن فرزندان میهن
و درد آور تر ازان
کشتن نخبگان این مرز و بوم
به دست فرزندان بی خبرِ وطن
که دست به ماشه می برند
و قلب سرور
و چشم سرداری ازین وطن را
نشانه می روند
و در چشمی به هم زدن
عمری را به باد فنا می دهند
و کوهی از تجربه و خرد را
با مرمی ی ارزان می درند
و انبوهی از آرمان را
به کام یغمای مرگ می نهند
و تنومند درخت دانش و علم را
با تبر جهل و سادگی
از بن و ریشه می بُرند
و حامی ادب
و بانی وطن را
با قطعه آهن هرزه ی
پارچه پارچه می کنند
*
هان
ای هموطن
ای بی خبر
هان
ای پسر
جان پدر
چرا تیشه بر ریشه ی خود می زنی؟
چرا من را به دست برادر می کُشی؟
چرا گنج های ناب و نایاب وطن را
ستارگان تابناک این دشت و دمن را
به تاراج مرگ می بری؟
و گلی از علم و ادب و هنر را
با یک گلوله آتشینِ هیچ
پرپر می کنی
*

هان
ای هموطن
ای بی خبر
هان
ای پسر
جان پدر
چرا تیشه بر ریشه ی خود می زنی؟
و ستارگان تابناک این وطن را
گل های قشنگ این دمن را
با گلوله های هیچ
چون لاله های سرخ
پر پر می کنی؟

فضل الهادی وزین
کابل ٣ حمل ١٣٩٨

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *