ابيات و سخنان برگزيده(بخش دهم)
ارسالی الحاج احمد شفيق شبنم
1- جواب است ای برادر این نه جنگ است – کلوخ انداز را پاداش سنگ است
(جواب های، هوی است)
2- تو اول بگو با کیان دوستی – من آنگه بگویم که تو کیستی
(انسانها با روابطی که با یکدیگر بر قرار میکنند شناخته میشوند)
3 – بعضی ها به پشه وسواس نشان میدهند و شتر میبلعند.
( کسانی است که بر علیه خطا هائ کوچک سر و صدا راه میاندازند و در همان زمان خود مرتکب گناهان بسیار بزرگ میشوند)
4- این یک دو سه روزه نوبت عمر گذشت – چون آب به جویبار و چون باد به دشت
هر گز غم دو روز مرا یاد نگشت – روزی که نیامده است و روزی که گذشت
( آسیاب نمیتواند با آبی که از آن گذشته و رفته گندم آرد کند)
5- آسیاب خدا ج به آهستگی آرد میکند.
( چوب خدا صدا نداره . اگر بزنه دوا نداره)
6- صوفی از باده به اندازه خورد نوشش باد – ور نه اندیشه این کار فراموشش باد
( بیش از کفایت . خیلی زیاد است)
7- نه قرض بده . نه قرض بگیر
( پول دارم و قرض نمیدهم و ممنون هم باش)( قرض گرفتن و قرض دادن دوستی را خدشه دار میسازد)
8- ما برون را ننگریم و قال را – ما درون را بنگریم و حال را
( هر گز از روی ظاهر قضاوت نکن)
9- تهد یدی را که هر گز قادر به عملی کردن آن نیستی به زبان نیاور
( سنگ بزرگ علامت نزدن است)
10- اگر چک زده نمیتوانی هر گز دندان هایت را نشان مده
11- پولی را که هنوز به دست نیاورده ای هر گز خرچ نکن.
12- اسپ نجیب را یک تازیانه بس است.
( ادم خوب و فعال را وادار به کار بیشتر . نکن چرا که ممکن است نتیجه ای عکس بدهد)
13- پیش از مرگ واویلا
( تا مشکلی برایت بوجود نیامده هر گز خودت را به خاطر آن عذاب مده)
14- بیخبری . خبر خوبی است .
( اگر از کسی که دور از ماست خبری نداشته باشیم میتوانیم دلخوش باشیم که همه چیز روبراه است)
15- بزرگی بایدت بخشندگی کن – که تا دانه نیفشانی نروید
(بزرگواران سخاوتمندند)