پاسخـی برای رفع شبهات جناب عبدالحی پیرزاده — محمد عزیزعزیزی

 

پاسخـی برای رفع شبهات  جناب عبدالحی پیرزاده

که درارتباط  به موضوع  اهل بیت پیغمبر (ص) ارائــه داشته بودند .

 

محمد عزیز (عزیزی)

2012-12-30

 

قسمت اول :

نحمد ه ونصلی علی رسوله الکریم  ونعوذ بالله  من شرورانفسنا ومن سیئات اعمالنا ، من یهدهِ الله فلا مضل لهُ ومن یضلل فلن تجد له ولیا مرشداً
برادران وخواهران عزیزم:
السلام وعلیکم ورحمة الله وبرکاته
همانطوریکه  برادران وخواهران و دوستان عزیزم از طریق سایتهای  انترنتی و فیس بوک در جریان هستند  ، بنده  از مدت زمانیست که وقتا فوقتا مطالبی را در ارتباط بمسایل  اسلامی [(  عقاید اسلامی  و موضوعات  اجتماعی وتاریخی اسلام وبحثهای  مربوط  به سیرت  پیامبر (ص)  و یاران واصحاب واهل بیت رسول الله (ص)] ویا مسایل اخلاقی وتربیتی و عرفانی   و بعضا مسایل سیاسی وادبی  را بشکل منظوم  ویا  بر شیوۀ نثر نوشته وبه نشر می سپارم .
اما از آنجائیکه   بر اساس اصول اعتقادی  مسلمانان وخاصتا اهل سنت وجماعت ، هیچ کس ( به جُز پیامبران )معصوم نبوده و  نیستند واز ارتکاب خطا واشتباه مبرا نمی  باشند وبنا به بقول پیامبر(ص) که فرمودند :
« کل ابن آدم خطاءٌ وخیر الخطائین التوابــُون   »
یعنی :« تمام اولاد آدم ( بلا استثنا) محل ارتکاب خطا واشتباه هستند وبهترین خطاکاران  توبه کنند گان وبر گشت کنند کان از اشتباه وخطا هستند »
 بناءً بندۀ خاکی نیز هیچ کس را ( منهــــای همــه پیامبران الهی  که به  منبع وحی الهی  وابسته اند) از خطا واشتباه وحتی کناه  معصوم ندانسته  ودر راس آن  خودم و هر کس دیگر  را نیز  از اشتباه وخطا  مصئون  فکر نکرده و  مثتثنی نمیدانم . 
بنده خیلی خوشحال میشوم تا همه مسلمانان  ، مانند آئینه های  همدیگر ، گرد وغبار یکه بر صورت ویا فکر  برادران وخواهران مسلمان خود  می بینند، بدقت بنگرند و در جهت  پاکی آن گرد وغبارها دست بکار شوند . ودرین مورد به حدیث معروف پیامبر اسلام ( ص) اشاره میکنم که میفرمایند :
«َالمـومـِـُن مــِـرءاتُ المومن » یعنی : «مسلمان آئینــۀ مسلمان است   »
 چون   انسانها خود را وخصوصاً عیوب ونقصانات  واشتباهات خویش را  کمتر متوجه شده ویا حتی نمی بینند   و درک نمیکنند ، پس لازم است تا دیگر   مسلمانان آنهارا بر اشتباهات ولغزشها وخطاهای ایشان  ملتفت ساخته وصادقانه از ایشان آئینه داری کنند .

البته  این آئینه داری نیز باید جنبۀ اصلاح طلبانه داشته و برای رفع نقیصه    باشد نه اینکه طرف خود را با کلمات وعبارات موهن ویا با لهجه ای  خطاب کنند که دعوت شاان از جنبۀ نصیحتگرانه واصلاح طلبانه بر آمده وجنبۀ   فضیحت گونه را بخود گرفته وبا عث هتک حرمت  برادران وخواهران  شان بگردد، ویا اینکه  خدای نا خواسته  بر کسانیکه اشتباه کرده اند ،فخر وتکبر بفروشند , وانهارا تحقیر ویا استهزا کنند.

 البته یاد آوری وتذکار اشتباهات  عمل پسندیده است وجای دارد تا هر کس نصیحت برادر ویا خواهر خویش را نیز بدیدۀ قدر ببیند .
درین جا لازم می بینم تا  نقل قولی را  از زبان  سیدنا حضرت عمر (رض) دومین یار  ودومین خلیفۀ بر حق مسلمین وخسر جناب  پیامبر (ص)  کـــه در هنــگام خـــــلافت  خویش دربالای منــبر اعــــلام داشتند ، باز گـــو کنم  که فرموده بود :
« َرحِــَم اللهُ اِمــَرءً  اِهدی اِلــّــَی عـُیــُوبِی   »
یعنی :« خداوند آن کسی را مورد رحمت خویش قرار بدهد که عیوب مرا برای من  هدیه می کند  »
این کمال تواضع وفروتنی   خلیفۀ بزرگ  مسلمانان  است  . هما ن خلیفه ایکه  کاخ قیصر وگسرا را در هم کوبیده است وقلمرو اسلامی را تا به  امپراطوری فارس قدیم  وبیت المقدس انکشاف داده   ودر قلمرو خلافت خویش ، امنیت و عدالت  اسلامی را قایم ساخته است  ،   و از منبرخلافت  اسلامی  خویش ، چنین متواضعانه ، به مردم  خطاب میکند تا عیوب اورا  برایش باز گو کنند  و باز گو کردن عیوب خویش را نوعی هدیه وتحفه برای خود میداند ، وبر هدیه کنندۀ این تحفه ، نیز  رحمت وبخشش خداوند را  طلب مینماید.
با این مقدمه  به اصل موضوع می پردازم  .

  چنــــدی قبل من یک دوبیتی  سروده  بودم که در آن , بر اساس مطالعــات اولیه ای که از قرآن وحدیث وروایات دینی وتاریخی و کتب سیرت برداشت کرده بودم  شخصیت های که منسوب به اهل بیت پیامبر (ص) بودند  بطور زیر در یک دو بیتی چنین باز گو کرده بودم :
 اهل بیت پاک پیغــمبربه اول همــــسران 
 هم علی و فاطمه ،سبطین و باقی دختران        

حمزه و عباس و ابن زید و اولاد عقیـــــل  
 نیز سلمان را چنین گفت آن شه آخر زمان

همسران = ( امهات المومنین )
علی  پسر کا کای پیامبر (ص) وهمسر بی بی فاطمه دخت رسو الله(ص)
سبطین = ( نواسه ها)  مراد از امام حسن وامام حسین(رض)
حمزه وعباس = کا کا های پیامبر (ص) که مسلمان بودند
ابن زید ( مراد اسامه ابن زید  است که فرزند گفتۀ رسوا لله بود ودر نزد پیامبر (ص) بزرگ شده بود
سلمان  فارسی نیز یکی از اصحاب جلیل القدر بود.
مــــدت زمانی  ازین نوشتــــه ام گذشتــــه بــود  که متـــوجه شدم که  دوست دیرینه ام ( جناب آقای عبد الحی پیرزاده) نوشتۀ تحت عنوان:
« نقد شعر آقای عزیزی  »  درفیس بوک  بدست نشر سپرده بودند :
اگر چه من  نقد ایشان را خواندم  وچون  اکثر محتوای  نوشتۀ منظوم من با نوشتۀ  شان همخوانی داشت ، والبته توضیحات اضافی را می طلبید ، من نخواستم ، تا با پاسخ خو یش ، کدورت خاطر  آقای پیر زاده را فراهم سازم
تا اینکه  برای مرتبۀ دوم ؛ نوشتۀ دیگری از ایشان با لحن درشت وغیر دوستانه  در صفحه فیس بوک نشر شد .

هر چند بعضی از قسمتها و محتوای  نوشته بعدی ایشان ربطی به موضوع اصلی اهل بیت  نداشت ، و طوریکه معلوم می شد  از نوشته های دیگرمن  که در تقبیح ونکوهــــش  اعمال جنایتــــکارانۀ رژیم سفاک ودرنده خــــوی سوریــــه ( (بشار اسد غالی)، صورت گرفته بود دلخور شده بودند ،و……. وهم چنین در مورد  ذوق وسلیقۀ شخصی ام  نیز  برای ایشان سوالهای  خلق شده بود؟ و…..
ومن نمی خواهم تا  درین نوشته از آن موضوعاتیکه برشخص من ویا مطالب سیاسی من  ایراد گرفته اند ،  یاد آوری کنم  بلکه  موضوع  اصلی من روشن شدن بهترمشمولین اهل  بیت پیامبر (ص)  که  یکی از موضوعات  داغ وجنجال برانگیز بین محبان همه اهل بیت (کسانیکه  همه اهل بیت پیامبر (ص) دوست دارند) وکسانیکه بنام محبت بعضی ازاعضای  اهل بیت بر سایر اهل بیت ویاران واصحاب رسو ل الله   هتک حرمت کرده  وفحاشی وبد زبانی  میکنند ، خواهم پرداخت .  

  بنابر اهمیت موضوع وهم چنین  رفع ابهام وسوء تفاهم  ویا  نکات غیر روشنی که در نزد آقای پیرزاده موجود  است ، مرا وادار کرد تا وارد  بحث اهل بیت پیامبر (ص) شده  وانشاء الله تا حد امکان  وبصورت نسبتا مفصل تری این موضوع را بازگو خواهم کرد  .
 اینکه  اهل بیت  پیامبر  شامل چه کسانی اند، مستلزم آنست تا کمی بیشتر به قرآن وکتب احادیث  ونظر علما ومفسرین و…..  مراجعه نموده وانشاء الله   این موضوع را بیشتر موشگافانه بر رسی خواهیم کرد .
 اما از آنجائیکه بنده مصروفیتهای  نوشتاری  دیگر ی هم داشتم ومتاسفانه  که در دوهفته قبل مصاب به  ریزش  سخت بودم فرصت نیافتم تا درین مورد مطالبی را بنویسم ، وحال انشاء الله وعده میسپارم تا ، به این موضوع که دانستن آن  برای تمام برادران وخواهران  مسلمان  ما ضروریست مطالبی را کمی مشرح تر بنویسم وامید وارم ، تا از اطالــۀ موضوع برادران وخواهران من احساس خستگی نکنند .
 وبرای این امر من موضوع را شامل چند قسمت خواهم نمود  وامید وارم  تا دوستان آنهارا یکی پی دیگر مرور کنند تا حق مطلب اداشده بتواند .
قبل از اینکه وارد بحث بشوم  لازم است تا کاپی نوشتــۀ نقد  آقای پیر زاده را نیز با کمال امانت داری درین نوشته  درج کنم  تا پاس  حرمت ایشان را رعایت کرده باشم .
  —————————————————————–  

نقد  شعر آقای عزیزی  :

————————-

۷۸۶ / «نحمده و نصلی علی ر سوله الکریم و اما بعد  

<< اهل بیت پاک پیغمبر اول همسران = هم علی و فاطمه سبطین و باقی دختران حمزه و عباس و ابن زید و اولاد عقیل = همچنان سلمان را گفت آن رسول انس وجان >>

شعر بالا از جناب آقای عزیز << عزیزی >> شاعر چیره دست و با استعداد است که با یک عالم احترام میخواهم نقدی به ارتباط آن داشته باشم ،امید وارم ،این نظر بنده ،بی ادبی شمرده نشده

و از آنچه نمیدانم به بزرگواری خود برایم جواب قانع کننده اعطا بفرمایند .

آقای عزیز ی ،عزیز ، مرحوم ملاحسین کاشفی در تفسیر بنام << حسینی >> در ذیل آیه ۳۳ سوره احزاب چنین مینگارد

<< صاحب کشاف آورده که این آیت دلیل است بر آنکه ازواج نبی اهل بیت وی اند و در وسیط از عکرمه نقل میکند که

مراد از اهل بیت ازواج وی اند به دلیل خطاب گذشته و آینده و ضمیر مذکر در یطهرکم به جهت تغلیب است ،چه پیغمبر در میان

ایشان بوده و در زادالمسیر قولی آورده که عام است مر ازواج و اولاد را و در احقاف از امام منصور ماتریدی همین را نقل میکند و صاحب

عین المعانی فرموده که ظاهر تفسیر دلالت بر آن دارد که اهل بیت ازواج باشند ،اما از عایشه و ام سلمه رض و ابوسعید خدری و انس ابن مالک رض

نقل کرده اند که اهل بیت فاطمه وعلی و حسن و حسین و در اسباب نزول آورده که ام سلمه فرمود که پیغمبر در خانه من گلیمی که بر فراش وی افگنده بودم نشسته بود ،فاطمه رض در آمده و جهت حضرت سنبوسات با گوشت پخته آورده بود ،حضرت فرمود که ای فاطمه ،علی و فرزندان را بخوان ،تا در این خوان با ما همسایه شوند و چون طعام خورد ،مصطفی فضله آن گلم بر ایشان پوشید و گفت خدایا اینها اهل بیت من اند ،رجس را از ایشان ببر وایشان را پاکیزه گردان

. این آیت نازل شد ،ومن سر خود را در زیر گلم کردم و گفتم یا رسول الله من از اهل بیت تو ام ،فرمود که ،انک علی خیر ،از این جهت است که آل عبا بر این پنج

تن اطلاق میکنند << آل العباء رسول الله وابنته = والمرتضی ثم سب طا ه اذ ا جمعو ا >> در تیسیر و بعضی دیگر اذ تفاسیر از انس ابن مالک نقل میکند که چون وقت نماز بر در خانه فاطمه بگذشتی و گفتی الصلات ،انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهر کم تطهیرا >> و همچنان ا ز عایشه ام المومنین در صحیح مسلم

نقل شده که پیغمبر ص روزی با عبای از موی سیاه خارج شد و آنگاه به ترتیب حسن و حسین و علی و فاطمه س داخل کساء شدند و آنگاه آیه << انما یرید الله …>> نازل شد

و فخر رازی هم در تفسیر کبیر در ذیل آیه ۶۱ سوره آل عمران << فمن حاجک فیه من بعد …ترجمه : پس هر کس پس از دانشی که به تو آمد با تو در باره عیسی باتو محاجه

کند بگو بیایید تا بسران ما و پسران تان و زنان مان و زنان تان و خود مان و خود تان را فرا خوانیم سپس مباهله کنیم ( یکدیگر را نفرین کنیم ) و نفرین خدا را بر دروغگویان قرار دهیم >>

و ادامه میدهد … و عاقب که سر دسته شان بود گفتند : ای بنده مسییح چه بینی ؟ و او گفت : به خدا سوگند ای گروه ترسایان شما میدانید که محمد پیامبر مرسل است و در باره صاحب تان یعنی عیسی

کلام حق آورده است و سوگند به خدا که هیچ قومی با پیامبری مباهله نکرده است مگر اینکه نه بزرگشان زنده مانده و نه کوچک شان بر جای مانده و رشد کرده …ولیکن رسول الله بر آنان بیرون آمد

در حالی که مرطین ( جامه پشمین ) از موی سیاه بر تن او بود و حسین را در بغل گرفته بود و دست حسن را بر دست داشت و فاطمه س پشت او می آمد و علی به دنبال او بود و آنحضرت میگفت

چون من دعا کنم شما امین بگویید پس اسقف نجران گفت : ای گروه ترسایان من چهره های را میبینم که اگر از خدا بخواهند کوهی را از جای خود بکند ،این کار را برای خاطر ایشان میکند ،پس مباهله مکنید

و باز هم به ادامه خاطر نشان ساخته که << و روایت شده که چون آن حضرت در جامه سیاه بیرون آمد آنگاه حسن و حسین آمدند ،پس از آن فاطمه و علی آمدند آنحضرت فرمود << انما یرید الله …>>

و باید دانست که این روایت از حیث سند وصحت مورد اتفاق میان مفسران و اهل حد یث است >>/

و باید خاطر نشان نمود که در مورد آیه << ند عوابناا ………….همه مفسرین و اهل حد یث اتفاق نظر داشته و دلیلی به جز از آل عبا نیاورده اند و اما در رابطه به آیه ..۲۳ .سوره شوری

<< … قل لا اسالکم … >> … بگو در تبلیغ رسالت از شما مزد نمیخواهم مگر اهل بیت مرا دوست داشته باشید باز هم در تفسیر حسینی از ابن عباس منقول است که …صحابه بعد از نزول این آیت گفتند یا رسول الله

خویشان شما که مودت شان باید کرد که ها هستند ؟ فرمود که << علی و فاطمه و حسن و حسین و در تفسیر شلبی آورده که خویشان خضرت رسول بنوهاشم و بنوالمطلب اند که خمس بر ایشان قسمت باید کرد >>

و احمد ابن حنبل در کتاب << فضایل الصحابه >> با سند خود از سعید ابن جبیر از عمرو چنین نقل میکند هنگامیکه آیه << قل لا … نازل شد اصحاب گفتند یا رسول الله خویشان تو که مودت آنها بر ما لازم است

که ها هستند ؟ فرمودند << علی و فاطمه و دو فرزند شان و این سخن را سه بار تکرار فرمود>> و در تفسیر در المنثور هم اهل بیت را آل عبا بیان نموده است / و اینکه نبی کریم ص چرا سلمان و بلال حبشی را

منصوب به اهل بیت خود فرمودند ،نزد ارباب خرد معلوم است که در هین حفر خندق ،رسول خدا دستور دادند هرکس با اعضای قبیله خود خندق حفر نماید و ساحه را میان شان تقسیم نمودند ،چون عده از صحابه به

سلمان و بلال به شکل مزاح صدا کردند که سلمان و بلال را ببینید که چطور با قبیله خود در کندن کاری خندق مصروف هستند ،و سلمان و بلال حبشی با شنیدن این سخن احساس حقارت نمود ند و نبی کریم و صاحب خلق عظیم فرمودند

<< ان سلمان من اهل بیتی >> و سلمان فارس با استماع این سخن رسول الله خوشحال شده و با اهل بیت رسول خدا در حفر خندق ملحق شدند و همچنین با بلال حبشی هم همانطور ،

جناب آقای عزیزی : حالا شما لطف بفرمایید که من نادان سخن شما را قبول کنم یا از خدا و پیغمبر و سایر آن بزرگوارهای دین را ؟؟؟

 

و شما حتما آگاهی کامل دارید که پیغمبر جلیل القدر اسلام میفرماید << بلغو عنی و لو …و من کذب …متعمدا فلیتبو ا مقعده من النار >>…>> << رواه بخاری >> احکام دین و شریعت مرا به مردم برسانید و لو یک

آیت باشد ،روایت و حکایت کردن از بنی اسراییل باکی ندارد و کسیکه نسبت حد یث دروغین را به من بدهد پس جای نشستن خود را در دوزخ آماده کند >> اللهم صلی علی محمد و علی آل محمد کما صلیت علی ابراهیم و علی آل ابراهیم انک حمید مجید ،الهم بارک علی محمد و علی آل محمد کما بارکت علی ابراهیم و علی آل ابراهیم انک حمید مجید >>والسلام »
——————————

من  قبل از اینکه  به تشریح مفصل  مشمولین  اهل بیت پیامبر  (ص) بر طبق آیات واحادیث معتبرونظر علمای اعلام و مفسرین بپردازم باید یاد آورشوم که:
  مواردی را که آقای پیرزاده از تفسیر حسینی – تفسیر کشاف و… بارتباط اینکه ازواج رسو ل الله (ص) بدرجۀ اول  مشمول اهل بیت پیامبر(ص)  میباشند ،  اختلاف نظری  بین علمای اهل تسنن وجود ندارد  وتنها اهل تشیع وخاصتا غلات ، روافض که
 
بر خلاف نصوص متعدد قرآن کریم، یاران گـــرامی  واصحاب بزرگوار  رســـــو ل الله (ص) وخــاصتا ازواج مطهــرات  ( امهات المومنین)  مورد بی ادبی وهتاکی   وسب ولعن قرار میدهند، ازواج رسول الله یعنی امهات المومنین (رض) را از اهل بیت خارج میدانند . که متاسفانه اقای پیر زاده  ازین موضوع  نیز طفره رفته وهیچ اشارۀ  به آن  نکرده  بودند ،  و جناب اقای پیر زاده  با طرح حدیث کسا که از ام سلمه (رض) روایت شده است  ، نیز طوری مسئله را  تشریح کردند , که گویا  اهل بیت تنها مشمول  سیدنا علی – فاطمه – حسن وحسین  (رضوان الله تعالی علیهم اجمعین ) میباشند  ولا غیر . در حالیکه آیات متعد قر آنی واحادیث کثیـــر  رسو ل الله(ص) براین امر صراحت دارد که  مشمولین اهل بیت پیامبر در قدم اول همسران ایشان میباشند وبعدا  جناب پیامبر (ص)  دیگراقوام واعضای خانواده  وحتی بعضی اصحاب را نیز جنین افتخار بزرگ بخشیده اند
 قرآنکریم  برطبق آیات متعدد  ازواج مطهرات  افراد درجه اول اهل بیت  معرفی کرده است ، وبازخود جناب ایشان  بر طبق  حدیث کسا سیدنا  حضرت علی (رض) وحضرت فاطمه وسیدنا امام حسن وامام حسین  ( رضوا ن الله تعالی علیهم اجمعین) نیز افتخار  شمولیت در اهل بیت  داده اند.
  وهم چنین بر طبق احادیث معتبرو متعدد دیگر  جمعی دیگر از ا عضای فامیل و کا کا های مسلمان پیامبر (ص)، اقوام بنی عبدالمطلب – بنی هاشم وآل علی آل جعفر وآل عقیل  وهم چنین بر طبق دیگر روایات دیگر ، اسامه ابن زید وسلمان فارسی را   نیز  آنحضرت (ص)مشمول اهل بیت گردانیدند ، که  انشاء الله به ترتیب با استناد  آیات بینات واحادیث معتبر  رسول الله  به تشریح کامل آنها خواهم پرداخت.
1-هــمــسران جناب پیامبر ( امهـــــات المومنین)  اولین اعضای اهــــل بیت آن حضرت (ص) میباشند:
_________________________

اهل سنت و جماعت ،  تمام كسانیكه با رسول الله (صلى الله علیه وآله وسلم) ارتباط خویشاوندی دارند همچون همسران و فرزندان و عموها و فرزندان آنها را از اهل بیت رسول الله (صلى الله علیه وآله وسلم) می دانند  

آیا همسران رسول الله (صلى الله علیه وآله وسلم) از اهل بیت ایشان هستند؟

ما اگر بر ای یافتن جواب این سؤال به زبان عربی مراجعه كنیم و به آن آیاتی از قرآن مجید كه در آنها كلمه «اهل» بكار برده شده نظری بیافكنیم، می توانیم پی ببریم همسران رسول الله (صلى الله علیه وسلم) نخستین كسانی هستند كه از اهل بیت ایشان محسوب می گردند  

در فرهنگهای زبان عربی در مورد معنی كلمه «اهل» اینگونه گفته شده است

«اهل امر یعنی مسئولین امر. اهل خانه یعنی ساكنین خانه. اهل مذهب یعنی پیروان آن. اهل مرد یعنی همسر او»[1].

زمخشری در این رابطه می گوید: «تاهل یعنی (آن مرد) ازدواج كرد»[ 2] ]

خلیل بن احمد نیز در مورد معنی كلمه «اهل» می گوید: «اهل مرد، همسر او است. و تاهل بمعنی ازدواج می باشد»[3] ].

در فرهنگهای زبان فارسی همچون فرهنگ معین نیز در مورد معنی «تاهل» گفته شده: «زناشویی كردن، زن گرفتن، دارای عیال و اولاد شدن»

پس از دانستن این مطلب كه در زبان عربی اساسی ترین معنی كلمه «اهل» همسر می باشد، بیایید نظری بر آیات قرآن مجید بیافكنیم و ببینیم این كلمه در قرآن مجید به چه معنایی بكار برده شده است.

خداوند متعال در سوره هود در مورد قصه ابراهیم -علیه السلام- می فرماید :

﴿وَامْرَأَتُهُ قَائِمَةٌ فَضَحِكَتْ فَبَشَّرْنَاهَا بِإِسْحَاقَ وَمِنْ وَرَاءِ إِسْحَاقَ یَعْقُوبَ * قَالَتْ یَا وَیْلَتَى أَأَلِدُ وَأَنَا عَجُوزٌ وَهَذَا بَعْلِی شَیْخاً إِنَّ هَذَا لَشَیْءٌ عَجِیبٌ * قَالُوا أَتَعْجَبِینَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ رَحْمَتُ اللَّهِ وَبَرَكَاتُهُ عَلَیْكُمْ أَهْلَ الْبَیْتِ إِنَّهُ حَمِیدٌ مَجِیدٌ﴾.
 [هود / 71، 72، 73] 

 

 («در آن حال) همسر ابراهیم ایستاده بود. او (از شنیدن خبر فرا رسیدن عذاب قوم لوط) لبخندی بر لب زد. ما او را به فرزندی بنام اسحق و از اسحق به نوه ای بنام یعقوب بشارت دادیم. همسر ابراهیم گفت: وای بر من، آیا ممكن است من كه زنی سالخورده و دارای شوهـــــری پیر هستم، فرزندی به دنیا آورم؟ براســــــتی این مســـــأله بسیار شگفت انگیز است. فرشـــــتگان به او گفتنــــد: آیا از كـــار و اراده خــــداوند تعجب می كنی؟ رحمت و بركات خداونــــد بر شما باد ای اهل بیت»   

در این آیه بوضوح می بینیم كه چگونه همسر ابراهیم -علیه السلام- بعنوان اهل بیت ایشان معرفی شده و در مورد ایشان ضمیر جمع مذكر «علیكم» بكار برده شده است.

همچنین خداوند متعال در مورد قسمتی از داستان زندگی موسی -علیه السلام-فرموده است .

﴿فَلَمَّا قَضَى مُوسَى الْأَجَلَ وَسَارَ بِأَهْلِهِ آنَسَ مِنْ جَانِبِ الطُّورِ نَاراً قَالَ لِأَهْلِهِ امْكُثُوا إِنِّی آنَسْتُ نَاراً﴾ [القصص /29 ] ].

«هنگامیكه موسی مدت مورد اتفاق را (در خدمت شعیب) به پایان رساند، با همسر خود (بسوی مصر) براه افتاد. او در راه، آتشی را از جهت كوه طور مشاهده كرد. او به اهل خود گفت: من آتشی مشاهده كرده ام. شما اینجا منتظر باشید (تا من خبری كسب كنم».

در این آیه نیز می بینیم خداوند متعال به هنگام سخن در مورد همسر موسی -علیه السلام- از او بعنوان اهل موسی یاد می كند. چون بنابر اقوال تمام مفسرین مراد از اهل موسی، همسر ایشان می باشد. زیرا هیچكس دیگری در این سفر به همراه ایشان نبوده است.

طبرسی یكی از مفسرین شیعه در مورد تفسیر قول خداوند در سوره نمل:
 
﴿إِذْ قَالَ مُوسَى لِأَهْلِهِ﴾. (النمل: 7). می گوید: «موسی به همسر خود، یعنی دختر شعیب گفت…»[4].

و در سوره احزاب نیز می بینیم خداوند متعال از همسران رسول الله (صلى الله علیه وسلم) بعنوان اهل بیت ایشان نام برده است
برای روشن شدن بهتر موضوع  در سورۀ احزاب  از آیه 28 تا آیۀ 34
که همه آیات در مورد  زنان پیامبر (ص) بدین شرح نازل شده است  چنین
میخوانیم :
  

﴿یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْوَاجِكَ إِنْ كُنْتُنَّ تُرِدْنَ الْحَیَاةَ الدُّنْیَا وَزِینَتَهَا فَتَعَالَیْنَ أُمَتِّعْكُنَّ وَأُسَرِّحْكُنَّ سَرَاحاً جَمِیلاً * وَإِنْ كُنْتُنَّ تُرِدْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَالدَّارَ الْآخِرَةَ فَإِنَّ اللَّهَ أَعَدَّ لِلْمُحْسِنَاتِ مِنْكُنَّ أَجْراً عَظِیماً * یَا نِسَاءَ النَّبِیِّ مَنْ یَأْتِ مِنْكُنَّ بِفَاحِشَةٍ مُبَیِّنَةٍ یُضَاعَفْ لَهَا الْعَذَابُ ضِعْفَیْنِ وَكَانَ ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ یَسِیراً * وَمَنْ یَقْنُتْ مِنْكُنَّ لِلَّهِ وَرَسُولِهِ وَتَعْمَلْ صَالِحاً نُؤْتِهَا أَجْرَهَا مَرَّتَیْنِ وَأَعْتَدْنَا لَهَا رِزْقاً كَرِیماً * یَا نِسَاءَ النَّبِیِّ لَسْتُنَّ كَأَحَدٍ مِنَ النِّسَاءِ إِنِ اتَّقَیْتُنَّ فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذِی فِی قَلْبِهِ مَرَضٌ وَقُلْنَ قَوْلاً مَعْرُوفاً * وَقَرْنَ فِی بُیُوتِكُنَّ وَلا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِیَّةِ الْأُولَى وَأَقِمْنَ الصَّلاةَ وَآتِینَ الزَّكَاةَ وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَكُمْ تَطْهِیراً * وَاذْكُرْنَ مَا یُتْلَى فِی بُیُوتِكُنَّ مِنْ آیَاتِ اللَّهِ وَالْحِكْمَةِ إِنَّ اللَّهَ كَانَ لَطِیفاً خَبِیراً﴾. (الأحزاب: – 34-28- ) )

««ای پیامبر، به همسران خود بگو: اگر به دنبال زندگی دنیوی و خوشیهای آن هستید، بیایید تا شما را متاعی داده و به نیكی طلاقتان دهم. و اگر خداوند و پیامبر و آخرت را خواهانید، بدانید خداوند برای آن عده از شما كه راه احسان و نیكو كاری پیش گیرند اجر و پاداش عظیمی مهیا ساخته است. ای همسران پیامبر، هر آنكس از شما مرتكب گناه و معصیتی گردد، عذاب و عقاب او، دو برابر عقاب دیگران خواهد بود و این كار برای خداوند بسیار سهل و میسور است.

ای همسران پیامبر، هر آنكس از شما فرمانبردار او امر خداوند و پیامبر گردد و عمل صالح و نیكو انجام دهد، پاداش او را دو برابر خواهیم داد و برای او (در بهشت) رزق و روزی نیكو یی مهیا ساخته ایم.

ای همسران پیامبر، اگر شما راه تقوی و پرهیزكاری پیش گیرید هرگز همانند سایر زنان صالحه نخواهید بود (بلكه مقام و منزلتی رفیع تر خواهید داشت). شما هرگز با لطافت و ناز سخن مرانید، تا مبادا آنكس كه دلش بیمار (هوی و هوس) است به طمع افتد. بلكه بر شما است كه با متانت و شایستگی سخن گویید. و در خانه هایتان بنشینید و هرگز بدن خود را همانند تبرجی كه در زمان جاهلیت صورت می گرفت مكشوف مسازید. نماز بپا دارید و زكات دهید و از خداوند و پیامبر او فرمانبرداری كنید. ای اهل بیت پیامبر، همانا خداوند می خواهد گناه و معصیت را از شما دور سازد و پاك و منزه تان گرداند. بر شما است آنچه از آیات و احادیث كه در خانه هایتان تلاوت می شود را خوانده و بیاد بسپارید. براستی كه خداوند بر همه چیز آگاه بوده و به تمام امور دانا است»
در تفسیر مولا نا شبیر احمد دیوبندی( معروف به تفسیر کابلی ) در ذیل آیۀ 
 [« ….  إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَكُمْ تَطْهِیراً…. »
چنین میخوانیم :

« کسانیکه در نظم قرآن تدبر  وتفکر میکنند قطعا درین شک وشبهه ندارند که مدلول آیه  اهل بیت ازواج مطهرات یقیناً شامل اند  زیرا که در رکوع کذشته  وآینده روی سخن  خاص بطرف  آنهـ ـا است  ونیز نسبت« بیـــــوت»  اول در «  وقرن  فی بیوتکن » بعد ازآن در «وَذکـُرنَ  ما یتلی فی بیو تکن » بسوی ایشان کرده شده  – علاوتا این کلمه  در قرآن عموماً بهمین سیاق استعمال گردیده است .
در حین خطاب برای حضرت ساره خانم حضرت ابراهیم(ع) ملائکه فرمودند:
«اتعــــــجــبین من امر الله، رحمة الله  وبرکاتـــــــه علیکــــم اهل البیت……  هود رکوع 7    »
با وجودیکه زن مطلقه از نکاح خارج میشود ، مگر پیش ار انقضای عدت  نسبت  بیت بطرف او کرده شده  چنانچه فرمود: « ولا تخرجوهن من بیتهن …..ســـورۀ طلاق رکوع – 1   » وهم چنین در قصۀ حضـــرت یوسف (ع) بیت را بسـوی زلیخا منســوب نمود : « وراودتـــه التی هـــــو فی بیتها ………..یوسف رکوع—3  »
بهرحال داخل بودن ازواج مطهرات در اهل بیت  درین موقع یقینی است  وخطاب مستقیم آیه فوق به ایشان است .
البته اولاد وداماد  هم در اهل بیت شامل اند .
چنانچه در یک روایت  از مسند احمد  از کلمۀ «احق» ظاهر میگردد  ، در حینیکه  آنحضرت (ص) فاطمه – علی  -حسن وحسین را در یک چادر گرفت  وگفت « اللهم هولاء اهل بیتی …..» فرمود و هم چنین در  اثنا ئیکه از قریب خانۀ فاطمه (رض) گذشتند به «الصلوة اهل البیت  یریدا لله لیذهب عنکم الرجس …الخ»    خطاب نمودند ، اظهار این کلمات  برای این حقیقت بود که   اگر چه آیت  خلص در مورد ازواج مطهرات نازل شده است  ومخاطبه فقط به آنها است  ، مگر این حضرات هم  بطریق اولی مستحق  این لقب  واهل فضیلت تطهیر اند وچون ازواج مطهرات  اولین مخاطب  خطاب قرآنی بودند , لهذا برای آنها ضرورت اینگونه  اظهار وتصریح باقی نمی ماند. والله اعلم بالصواب  – تفسیر کابلی]
 با این بیان دانسته میشود که نه تنها  ازواج مطهرات بلکه  اولاد حضرت رسول (ص) مشمول اهل بیت هستند  وچون اولاد پسر ایشان در خرد سالی وفات کردند ، پس همانطوریکه  فاطمه (رض) مشمول اهل بیت بوده است سه دختران دیگر پیامبر (ص) که عبارت اند از زینب ورقیه وام گلثوم(رقیه وام گلثوم  زوجه های حضرت عثمان ابن عفان بودند ) نیز مشمول اهل بیت میباشند .
در تفسیر ابن کثیر وسایر تفاسیر   نیزبه این موضوع اشاره شده که نسبت تمام آیه های  28 تا 32 سورۀ احزاب به خانوادۀ  پیامبر خطاب شده است ، بناءً همه متفق الرای هستند بر اینکه ازواج مطهرات  اولین  افراد اهل بیت پیامبر (ص )هستند
علامه ابن کثیر در توضیح نهائی این آیات میفرماید که :
«  هـــذه آداب أمر الله تعالى بها نساء النبي صلى الله عليه وسلم، ونساء الأمة تبع لهن في ذلك، فقال مخاطبا لنساء النبي [صلى الله عليه وسلم] (6) بأنهن إذا اتقين الله كما أمرهن، فإنه لا يشبههن أحد من النساء، ولا يلحقهن في الفضيلة  »
«   این آدابیست   که الله سبحانه وتعالی امر کرده است   ؛ برای زنان پیامبر وزنان امت را که از ایشان  پیروی میکنند . ولیکن مخاطب  زنان پیامبر (ص) هستند ، زیرا   زنان مسلمانان   بازاگر هم تقوا پیشه کنند ، هیچ یک از زنان مومنین  نمیتوانند مانند زنان پیامبر باشند ویا از نظر فضیلت  به آن درجه برسند »     
ادامــه دارد ……
( پا یان قسمت اول )

—————————-

منابع وریفرنسها :
 تفسیر  ابن کثیر
تفسیر کابلی  
القاموس للفیروز آبادی ص 432 ج 3 فصل الهمزه و الباء باب اللام ط البابی الحلبی مصر 1952 م
.

[2] – اساس البلاغه للزمخشری ص 11 ط مصر 1935 م

[3] – مقاییس اللغه لابی الحسین احمد بن فارس زكریا ج 1 ص 150 ط بیروت.

[4] – تفسیر مجمع البیان ج 4 ص 211 سوره نمل.
ادامــه دارد ……
پایان قسمت اول

 

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *