آیا میدانیستید؟ / بینمازی، ترک عبادت، بی بندوباری و لهو و لعب(بخش سوم) —استاد احمد جاوید عارفی

 


 

 

استاد احمد جاوید عارفی

 

 

 

وانندهٔ عزیز، در بخش های قبلی اهمیت نماز و احکام مربوط به تارک نماز را خواندیم و دانستیم ترک عمدی نماز منجر به کفر میگردد.

 

منحیث یک مسلمان و بندهٔ خداوند، برتمام افرادی که نماز میخوانند واجب است تا با تارکین نماز، اهم از نزدیکان و دوستان، نشسته احکام مربوط را برای شان شرح نمایند و آن ها را نصیحت کنند و پند دهند تا به درگاهٔ خداوند توبه نموده، نماز را که بهترین عبادات است ادا نمایند.

 

تاثیر کردار، رفتار و گفتار هیچ کسی مؤثر تر بر یک شخص از دوست نمیباشد،

 

بر مسئولین امر واجب است که فرد بی نماز را وادار به توبه نمایند،

 

تارک نماز، چون مرتکب گناه بسیار بزرگی شده  لذا او استحقاق آتش جهنم را دارد پس باید توبه کند و به نماز خواندن ادامه دهد،

 

و اگر توبه کرد امید است خداوند متعال توبه اش را بپذیرد و از جهنم رهایی یابد،

 

اگرالله تعالی توبه اش را نپذیرد، وی را به اندازهٔ گناهش در جهنم مجازات می کند، اما اینکه چقدر در جهنم می ماند – کسی جز خدا به آن علم ندارد و ما نیز نمی دانیم والله تعالی اعلم..

 

پس اگر کسی یک روز نماز را عمداً ترک کند، و سپس توبه کند، امید است که خداوند متعال توبه اش را بپذیرد و از گناهش درگذرد و از جهنم رهایی یابد،

 

اما اگر خداوند متعال اراده کند که او را به سبب ترک نماز به جهنم بیاندازد، مدت زمان عذاب او مشخص نیست و فقط خدا می داند که تا چه مدت باید عذاب بکشد تا از آن گناه پاک گردد.

 

فقط بنا به رأی آندسته از علما که تارک نماز راچنانچه توبه نکند و شروع به خواندن نماز نکند و بر این منوال بمیرد- کافر می دانند و چون چنین شخصی (از نظر آنها) کافر است پس تا ابد در آتش جهنم باقی می ماند و هرگز خارج نخواهد شد،

 

مگر آنکه قبل از مرگش توبه کند و نماز بخواند که در اینصورت حسابش با خداست. (و این بر طبق رأی این دسته از علما بود که تارک نماز را کافر می دانند). 

 

نصیحت و دعوت دادنش به سوی حق و ترسانیدن وی از عقوبتهای أخروی واجب است، شاید که توبه کند

 

لذا بسیار مهم است که یک شخص چه کسی را بدوستی بگیرد زیرا بیشتر اوقات مسیر زندگی دنیوی و اخروی او بر آن اساس بنا میشود.

 

در واقع اساس دوستی در اسلام بایست بر آن اساس باشد که آن دوست بتواند دیگری را در امور آخرت کمک کند و از اهل فسق و فجور و بدعت نباشد،

 

زیرا خداوند در قرآن و سنت از دوست بد ما را بر حذر کرده است. خداوند در قرآن کریم میفرماید:

 

" وَیَوْمَ یَعَضُّ الظَّالِمُ عَلَی یَدَیْهِ یَقُولُ یَا لَیْتَنِی اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِیلًا (27) یَا وَیْلَتَی لَیْتَنِی لَمْ أَتَّخِذْ فُلَانًا خَلِیلًا (28) لَقَدْ أَضَلَّنِی عَنِ الذِّکْرِ بَعْدَ إِذْ جَاءَنِی وَکَانَ الشَّیْطَانُ لِلْإِنْسَانِ خَذُولًا (الفرقان : 29-27)یعنی:

 

"و روزی که‌ ظالم‌ دستهای‌ خود را می‌گزد می‌گوید: ای‌ کاش‌ من‌ هم‌ همراهٔ‌ رسول‌ خدا راهی‌ در پیش‌ می‌گرفتم، وای‌ بر من‌!

 

ای‌ کاش‌ فلانی‌ را دوست‌ نگرفته‌ بودم که‌ مرا در دنیا به‌ گمراهی ‌کشاند، ای‌ خاک‌ هلاک‌ بر سرم‌ باد، به ‌راستی‌ او مرا از ذکر پس‌ از آن‌که ‌به‌سوی‌ من‌ آمد به‌ گمراهی‌ کشاند و شیطان‌ همواره‌ خوارسازنده‌ انسان‌ است‌‌".

 

الله تعالی می فرماید:

 

« یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللّهَ وَکُونُواْ مَعَ الصَّادِقِینَ»(توبه 119)یعنی

 

ای کسانی که ایمان آورده‏اید! از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید، و با صادقان باشید.و پیامبر صلی الله علیه و سلم فرموده است:

 

"مثل الجلیس الصالح والجلیس السوء کحامل المسک ونافخ الکیر فحامل المسک إما أن یحذیک، وإما أن تبتاع منه وإما أن تجد منه ریحا طیبة ونافخ الکیر إما أن یحرق ثیابک وإما أن تجد منه ریحا خبیثة" (متفق علیه)یعنی:

 

"مثال همنشین نیکوکار و همنشین بد، همانند حامل عطر مسک و دمنده‌ در کوره‌ٔ آهنگری‌ میماند، پس حامل عطر مسک یا به تو میدهد و یا از آو میخری و یا از ان بویی خوش میبابی،

 

اما دمنده‌ در کوره‌، یا لباست‌ را می‌سوزاند، یا این‌که‌ بوی‌ پلید آن‌ مشامت‌ را آزار می‌دهد".

 

پس فرد مسلمان و مقید به احکام دینی باید سعی کند با افراد موحد و صادق رفاقت نماید و مطمئناً از این رفاقت هر دو بهره خواهند برد،

 

ولی دوستی با افراد بی بندو بار و یا فاسق مضر است و ممکن است باعث سرایت به شخص شود،

 

البته لازمست که گاهی جهت دعوت و امربه معروف با آنها همنشین بود و با اخلاق نیکو با آنها رفتار کرد و حتی این امر واجب است.

 

ولی نبایستی همیشه و همه جا با او همنشین و همصحبت بود و بعبارتی بایستی گاهاً با همنشین شد و او را به سوی خدا دعوت نمود.

 

عزیزان، موضوع نماز آنقدر موضوع ساده و پیش پا افتاده نیست که اکثراً چنین فکر میکنند.

 

بر والدین فرض است تا تمام اعضای فامیل را به نماز دعوت کنند، سحر خیز باشند، اطفال خود را ازطفلی به سحر خیزی و نماز عادت دهند،

 

این روند نه تنها سبب خوشنودی خداوند میشود، بلکه سبب طراوت و خوشحالی تن و روح فرد نیز میگردد.

 

تحقیقی که توسط پژوهشگران صورت گرفته حاکی از آن است که سحر خیزی و ادای نماز فجر بصورت منظم، دماغ را تقویت نموده، مقدمهٔ امراض قلبی را برطرف میسازد،

 

روحانیت را تقویت میبخشد، شریان های اطراف قلب و گردش خون را در جسم نظم میدهد.

 

غرور را میشکند، و اعصاب مرکزی را به تحرک می آورد،

 

ملائک را به کلبهٔ تان دعوت میکند، شیطان، آفات و بلیات را بدور میراند،در روزی شما برکت می افگند، و دعای شما مستجاب میگردد،

 

اگر پدر و مادر خود شان تنبل و سست بنیاد باشند، از تمام فیوض فوق هم خود را و هم اطفال معصوم شان را محروم کرده،

 

عاقبت این اطفال همان میشود که امروز ما شاهد آن هستیم، 

 

جوانان ما از دین و اسلام فاصله گرفته، غرق لهو لعب و فتنه های سمعی و بصری شده اند، به ارضاع خواهشات نفسانی خود الویت میدهند و نماز را به باد فراموشی سپرده اند.

 

 

ادامـــــه دارد……

 

 

۵ شنبه ۸ می ۲۰۱۴ 

 

 

https://www.facebook.com/meydanestid

 

 

 

 

 

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *