چوپان دروغگو

 

چوپان دروغگو

 

روزگاري پسرك چوپاني در يک ده زندگي مي كرد. او هر روز صبح گوسفندانش را از ده به تپه هاي سبز و خرم نزديك ده مي برد تا گوسفندها علف هاي تازه بخورند.او تقريبا تمام روز را در کنار گوسفندان سپری ميکرد و مجبور بود تا پايان روزدر كنار گوسفندان باشد.

يكی از روزها که حوصله او تمام شده بود و از بردن هر روز گوسفندها به چراگاه خسته شده بود، از بالاي تپه ، چشمش به مردم ده افتاد كه در كنار هم در وسط ده جمع شده اند. يكدفعه فكري به ذهنش رسيد و تصميم گرفت كاري جالبی بكند تا كمي تفريح كرده باشد.

ناگهان فرياد كشيد: گرگ، گرگ، گرگ آمد.

مردم ده با شنيدن صداي پسرك چوپان ، فوراً براي كمك به پسرك و گوسفندهايش به طرف تپه دويدند ولي وقتي بالاي تپه رسيدند ، پسرك را خندان ديدند، او مي خنديد و مي گفت : من با شما مزاح و شوخی کردم.

مردم که تمام کارها و امور زندگی خويش را برای نجات پسرک و گوسفندانش متوقف ساخته بودند و با عجله و مشکلات زيادی به آنجا آمده بودند، از اين كار او ناراحت شدند و با عصبانيت به ده برگشتند.

روزی ديگری که از آن ماجرا مدتها گذشته بود، آن پسرك به ياد آن خاطره خنده دار خود افتاد و تصميم گرفت دوباره مردم را سرگردان کند.او بلند فرياد كشيد: گرگ آمد ، گرگ آمد ، كمك کنيد ، کمک

مردم هراسان از خانه ها و مزرعه هايشان به سمت تپه دويدند ولي باز هم وقتي به تپه رسيدند پسرك را در حال خنديدن ديدند. مردم از كار او خيلي ناراحت بودند و او را ملامت و سرزنش كردند. هر كسي چيزي مي گفت و از اينكه چوپان به آنها دروغ گفته بود خيلي عصباني بودند. آنها از تپه پايين آمدند و به مزرعه هايشان برگشتند.

از آن روز چند ماهي گذشت . يكي از روزها گرگ های خطرناكي به نزديكي آن ده آمد و وقتي پسرك را با گوسفندان تنها ديد ، بطرف گله آمدند و گوسفندان زيادی را شکارنموده، با خود بردند.

پسرك هر چه فرياد زد: گرگ، گرگ آمد، گرگ، كمك كنيد….

ولي هيچ كسي براي كمك نيامد . مردم فكر كردند كه اين بار هم چوپان دروغ مي گويد و مي خواهد آنها را اذيت كند.

آن روز چوپان نتيجه مهمي در زندگيش گرفت. او فهميد که دروغ گفتن کار خوبی نيست و اگر زمانی نياز به كمك پيدا کند، مردم به او به شرط آنكه بدانند او راستگو است كمك خواهند كرد.

بناءً شاگردان عزيز!

ما نيز نبايد هيچگاه دروغ بگوييم. چون با گفتن دروغ با آنکه مرتکب گناه ميشويم، اعتبار و اعتماد خويش را در نزد مردم نيز از دست ميدهيم.

 

 

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *