زندگي و زندگان در آسمان
استاد عبدالرزاق نوفل در كتاب «الله و العلم الحديث» تحت عنوان «ساكنان كواكب» اين حقيقت را روشن ساخته است كه قرآن كريم اولين كتابي است كه از وجود موجودات زنده درآسمانها خبر داده است.
و بعد از انتشار اين كتاب،اخبار و اطلاعات علمي در اين عرصه به حدي از تواتر رسيد كه هيچ مجالي را براي شك در اين حقيقت باقي نميگذاشت.
قرآن كريم به روشني و به تكرار بر اين حقيقت تأكيد ميگذارد كه در كواكب آسمانها زندگان و موجودات آگاهي وجود دارند كه حمد و تسبيح خداوند(ج) را ميگويند و از او آمرزش ميطلبند.
روايات و مشاهدات شبه علمي در بارهء وجود موجودات زنده در كواكب ديگر و از جمله داستان «بشقاب پرندهها» كه احياناً نقل محفل مجلات داستاني و علمي ميشود، موضوعي نيست كه ما بتوانيم در مساحت اندك اين كتاب براي آن جايي بيابيم، پس ناگزير به اشاراتي گذرا در اين باره اكتفا ميكنيم:
دانشمند بزرگ روسي «پروفيسر ليابانوف» بعد از پژوهش و بررسي ممتد چهل و پنج سالهء خويش، اثبات كرد كه انفجار هولناك حاصله از سقوط شهاب آسماني در سيبريا به تاريخ 30 جنوري 1908 در نتيجهء برخورد سفينه يي بوده است كه از سيارهء ديگري راهي زمين گرديده بود.
بعد از گذشت مدت نسبتاً اندكي، يعني دقيقاً در مارچ سال 1959 كتابي در روسيه متشر گرديد كه به طور قاطع ميگفت: انفجار مهيب فوق الذكر در اثر برخورد سفينه يي بوده است كه از سيارهء زهره وارد زمين شده بود و قربانيان اين حادثه، با اعراض بيماري مبهمي كه از نظر وصفي با مرگ در اثر اشعاع اتمي «Atimic Reduation» منطبق است، از بين رفته اند و آهن باقي مانده از آن سفينه نيز هيچگونه شباهتي با آهن زمين يا آهنگ نيازكهاي شهاب ندارد.
نظير چنين حادثهيي در ايالات متحدهء امريكا دقيقاً در سال 1956 آنگاه رونما گرديد كه كرهء معدنيي به قطر يك متر در ايالت كنتاكي به دست آمد. در داخل آن كره استوانه يي قرار داشت كه آن استوانه با سرعت بسيار زيادي در حال چرخش بود. دانشمندان علوم طبيعي و شيمي پس از آزمايش دقيق آن به نتيجه يي رسيدند كه چون صاعقه يي بر سرشان فرود آمد و همه را وحشتزده ساخت؛ اين نتيجه گيري ميگفت كه: كرهء فوق الذكر از مادهء كوبالت خالص و طبيعي ساخته شده و اين معدن در اين حالت طبيعي و خالص اصلاً در كرهء زمين وجود ندارد. پس هيچ تفسير و تعليلي براي اين پديده غير از اين فرضيّه نميتوان داشت كه اين كره، از سيارهء ديگري به زمين سقوط كرده باشد.
اخيراً دانشمندان علم نجوم به اين باور قطعي رسيدهاند كه در اين كائنات بزرگ، ميليونها سيارهء ديگر وجود دارند كه محل سكونت مخلوقات عاقل و داراي فهم و ادراكي هستند. چنانکه دانشمند نجومي مشهور ژاپني «چوينوساهيكي» به اين عقيده است كه دلايلي قاطع بر وجود مخلوقاتي كه به درجهء عاليي از ذكاوت قرار دارند، در سيارات ديگر موجود است.
همچنان دانشمندان اتفاق نظر دارند بر اينکه دو سيارهء مريخ و زهره، از نظر سازگاري با شرايط حيات بيشترين شرايط و ظروف واقعي را دارا هستند. از جملهء دلائلي كه بر اين باورمندي ارائه مينمايند، يكي هم وجود كربن، نيتروژن و سلكونها در اين سيارات است. جيولوجيستها ميگويند كه اتم كربن و مشتقات آن در حقيقت اصل و جوهرهء حيات ميباشد؛ زيرا كربن داراي مركبات متعدد و حلقات و زنجيرههاي طولاني و پيچيده يي است «Compgex Chains» كه به پايان نميرسند و در سوائل ديگري غير از آب نيز به سهولت ذوب ميشوند.
ساختمان سلولي جسم بشر يا هر موجود زندهء ديگري، از نيتروژن نيز بينياز نتوان بود. چنانکه سليكونها «Silicons» مركبات پايان ناپذيري اند كه درجات بالايي از حرارت را تحمل ميكنند. و از آنجايي كه اين سليكونها در آن سيارات وجود دارند، پس اين خود از قرائن نيرومند وجود موجودات حيه در آن سيارات است.
واقعيت ديگر، دريافت رمزهاي صوتيي است كه دانشمندان آنهارا از فضاي خارجي اخذ كردهاند.
دكتور عبدالرزاق نوفل در كتاب «القرآن و العلم الحديث» ميگويد:
به تاريخ 31 جنوري سال 1971 جريدهء «الأهرام» مصر پژوهش علميي را تحت عنوان «جستجوگران حيات در سيارات ديگر» منتشر كرد كه در آن آمده است: «دانشمند امريكايي پروفيسر «روبرت گنگاك» استاد دانشگاه پنسلوانيا در اين هفته مقدمات خبري را با خود به قاهره آورد كه شايد از هبوط انسان بر كرهء ماه تكاندهندهتر باشد.
او ميگويد: قبل از آنکه به قاهره بيايد، در رصدخانهء «گودريك» با دانشنمدان انگليسي، رمز صوتيي را از فضاي خارجي دريافت كرده است. تصور قطعي بر آن است كه اين رمز از موجودات عاقلي صادر گرديده باشد كه در يكي از سيارات دوردست خورشيدي به سر ميبرند. اين رمز صراحتاً ميگويد: «ما در اينجاييم. پس شما كيستيد؟».
چنانکه اين دانشمند امريكايي ميگويد: تاكنون هيچ كسي نميداند كه اين رمز صوتي از كجا آمده و كدام نوع از موجودات زندهء عاقل آن را فرستادهاند؟ البته اين نخستين تماس از جانب آنهاست و نه از جانب ما. يعني تماس يك جانبه از موجودات عاقلي كه ما از آنها شناختي نداريم و آنها در يكي از سيارات مجموعهء شمسي بسيار دور از ما زندگي ميكنند. و شايد هم اين رمز صوتي، در پاسخ رمزهاي صوتيي باشد كه از پانزده سال قبل دانشمندان در طول 24 ساعت به طور پيوسته آن را به فضاي خارجي ميفرستند.
پس بايد ديد كه عقل الكترونيكي اين رمز صوتي را چگونه تفسير ميكند؟
پروفيسر نامبرده ميگويد: من خود به كمك عقل الكترونيكي اين صدا را شنيدهام؛ اين صدا از نوع «بيب. بيب. بيب» بود كه دانشمندان آن را به خوبي ميفهمند و لي نكتهء بديع در اينجا اين است كه اين آهنگ صوتي به گوش آنان كاملاً جديد بود.
از پروفيسر سؤال شد: آيا ممكن نيست اين رمز از يكي از صدها قمر مصنوعيي كه در فضاي دورادور زمين شناور اند، و يا از يكي از موشكهاي فضايي فرستاده شده باشد؟ او در پاسخ گفت: مؤكداً نه! زيرا اقمار و سفينههاي فضايي رمزهاي معيني را كه داراي طول موجهاي به خصوصي اند، صادر مينمايند. پس از آنجا كه دانشمندان هر رمزي از اين قبيل را با دقّت تمام ميشناسند، بناءً در قبال دريافت رموز غير عادي كه از فضاي خارجي ارسال ميشود حساسيت ويژه يي دارند. شايان ذكر است كه اين پروفيسر در نهايت ميگويد: از آنجا كه سيارات مجموعهء شمسي ميليونها سال نوري با زمين فاصله دارند، بناءً دانشمندان بر اين باور اند كه رمزهاي صوتيي از اين قبيل كه از سيارات ديگر به سوي زمين ميآيد، بر اساس سنجشهاي عقل الكترونيكي، ممكن است كم يا بيش هزار سال قبل از آن ارسال شده باشند. عين اين وضعيت نسبت به دانشمندان زمين نيز كه رموزي را ارسال ميكنند مصداق دارد. يعني ممكن است رمزي را كه ما اكنون ميفرستيم، بعد از هزار سال بيش يا كم به موجودات عاقل در فضاي خارجي برسد و باز پاسخ آن نيز در يك هزار سال آينده دريافت شود. بناءً دانشمندان انتظار دارند كه چنانچه بر فراز اين سيارات موجودات عاقلي همچون انسان وجود داشته باشند، ما بايد پاسخ رموز ارسالشدهء خود در پانزده سال قبل را در حوالي سال 3972م دريافت نماييم؛ و اين مقوله يي است 100% علمي.
اما ما هرگز نميگوييم كه ارزيابیها و دستاوردهاي مطالعات دانش نوين بشري با تمام طول و عرض خود صد در صد صحيح اند و باحقايق انطباق دارند، ولي اگر پاي علم در اين ميدان ميلنگد و بالهاي آن از پرواز تا دوردستهاي اين افق ناتوان است، ما را باكي نيست؛ چراكه قرآن كريم هر گونه ابهامي را در اين عرصه از جلو ما به كنار زده و در آيات متعددي وجود زندگي و زندگان در آسمانها را اعلام نموده است. و از آنجا كه اين آيات بسيار اند، ما از باب نمونه فقط چند آيهء كريمه از اين باب را در اينجا نقل مينماييم.
آيهء 15 از سوره مباركهء «رعد» ميگويد:
]وَلِلَّهِ يَسْجُدُ مَنْ فِي السَّمَوَاتِ وَالأَرْضِ طَوْعاً وَكَرْهاً[
«و هر كه در آسمآنها و زمين است، خواه و ناخواه براي خدا سجده ميكنند»
آيهء 49 از سورهء «نحل» ميگويد:
]وَلِلَّهِ يَسْجُدُ مَا فِي السَّمَوَاتِ وَمَا فِي الأَرْضِ مِنْ دَابَّةٍ وَالْمَلائِكَةُ وَهُمْ لا يَسْتَكْبِرُونَ[
«و آنچه در آسمانها و آنچه در زمين از جنبندگان و فرشتگان است، براي خدا سجده ميكنند و تكبر نميورزند»
آيهء 44 از سورهء «إسراء» ميگويد:
]تُسَبِّحُ لَهُ السَّمَوَاتُ السَّبْعُ وَالأَرْضُ وَمَنْ فِيهِنَّ[
«آسمانهاي هفتگانه و زمين و هر كس كه در آنهاست او را تسبيح ميگويند»
آيهء 55 از همين سوره ميگويد:
]وَرَبُّكَ أَعْلَمُ بِمَنْ فِي السَّمَوَاتِ وَالأَرْضِ[
«و پروردگار تو به هركه (و هر چه) در آسمانها و زمين است، داناتر است»
آيهء 93 از سورهء «مريم» ميگويد:
]إِنْ كُلُّ مَنْ فِي السَّمَوَاتِ وَالأَرْضِ إِلاَّ آتِي الرَّحْمَنِ عَبْداً[
«هر كه در آسمانها و زمين است، جز بندهوار به سوي (خداي) رحمان نميآيد»
آيهء 4 از سورهء «نبأ» ميگويد:
]قَالَ رَبِّي يَعْلَمُ الْقَوْلَ فِي السَّمَاءِ وَالأَرْضِ[
«پيامبر گفت: پروردگارم هر گفتاري را در آسمان و زمين ميداند»
آيهء 9 از همين سوره ميگويد:
]وَلَهُ مَنْ فِي السَّمَوَاتِ وَالأَرْضِ[
«و هر چه (و هر كه) در آسمانها و زمين است، از آن اوست»
آيهء 29 از سورهء «رحمن» ميگويد:
]يَسْأَلُهُ مَنْ فِي السَّمَوَاتِ وَالأَرْضِ كُلَّ يَوْمٍ هُوَ فِي شَأْنٍ[
«هر كه در آسمانها و زمين است از او سؤال ميكند. هر زمان او در كاري است»
يعني اينکه در آسمانها زندگاني اند كه در آن حركت ميكنند، سخن ميگويند، خدا(ج) را بندگي ميكنند، ثنا و ستايش وي را ميگويند، از او در شئون مختلفهء حيات خويش ياري ميطلبند و در اين امر همانند زندگان روي زمين اند.
اما آيا اهالي آسمانها و اهالي زمين گرد هم نيز ميآيند؟
بلي؛ خداي سبحان براين امر نيز تواناست و هر گاه كه اراده كند اين گردهمايي را داير ميكند. اين حقيقت در نص آيهء 29 از سورهء «شوري» چنين بيان شده است:
]وَمِنْ آيَاتِهِ خَلْقُ السَّمَوَاتِ وَالأَرْضِ وَمَا بَثَّ فِيهِمَا مِنْ دَابَّهء وَهُوَ عَلَى جَمْعِهِمْ إِذَا يَشَاءُ قَدِيرٌ[
«و از نشانههاي (قدرت) اوست، آفرينش آسمانها و زمين و آنچه از (انواع) جنبنده در ميان آن دو پراكنده است و او هر گاه بخواهد، بر گردآوردن آنان توانا است»
البته آيات مباركهء فوق به حدي از صراحت و روشني برخوردار اند كه از هر گونه تبصره و تعليقي بي نياز ميباشند.
فسبح