متن کامل مصاحبۀ کابل نيوز با برادر حکمتيار امير حزب اسلامي افغانستان — محمد طاهر قیام

 

متن کامل مصاحبۀ کابل نيوز با برادر حکمتيار امير حزب اسلامي افغانستان

 

ارسالی: محمد طاهر قیام

 

سوال : آيا در انتخابات اشتراک ميکنيد، اگر ميکنيد خودتان کانديد خواهيد بود يا پشتيبانى کسى را خواهيد کرد ويا حزب تان کدام کانديد ديگرى را پيش خواهد کرد؟

جواب: در حاليکه به انتخابات باور داريم، اينرا حق ملت ميدانيم که زعامت دلخواه خويش را انتخاب کند، و امانت اقتدار را به آن کسى بسپارد که صالح و امين باشد و ملت بالايش اعتماد مينمايد، براى انتخابات دو شرط اساسى داريم :  ١- آزادى کشور و خروج کامل افواج خارجى و ٢ –  انتخابات عادلانه و شفاف مبنى بر تمثيل متناسب، نه آن طريقۀ غلط انتخابات قابل قبول است که اشغالگران بر افغانها تحميل کردند و نه در موجوديت افواج خارجى انتخابات عادلانه و شفاف انجام يافته ميتواند، اگر اين دو شرط تأمين شود پس حزب اسلامى  در انتخابات سهم ميگيرد.

اين به حزب اسلامى مربوط است که کى را بحيث کانديد پيش ميکند، من با کانديد شدن کدام علاقه اى ندارم، به اين ترجيح ميدهم که از جانب حزب اسلامى کس ديگرى پيش شود، ولى چنان کسى که به اسلام متعهد باشد، با ملت و وطن خويش محبت داشته باشد، افغانستان مستقل، آزاد و سربلند را ميخواهد، قابليت هاى زعامت را داشته باشد و وحدت ملى افغانها را تأمين کرده بتواند.

 

سوال : شما به قول اخبار ديلى تيليگراف حملات بر مکاتب دختران در پاکستان را نکوهش نموده ايد، چرا در افغانستان عين کار را تا حال نکرده ايد؟

جواب: از سوال تو معلوم ميشود که هم از چگونگى مصاحبۀ من با ديلى تيليگراف بطور دقيق واقف نيستى  وهم از موقف و خط مشى حزب اسلامى در مورد چنين انفجارات، خوب خواهد بود تا من همين بخش آن مصاحبه را جلو رويت بگذارم، من در جواب يک سوال خبرنگار چنين گفته ام: ما با تحريک طالبان پاکستان هيچ روابط‌ نداريم، با تخريب مکاتب وديگر تأسيسات عام المنفعه هم در افغانستان مخالفيم و هم در پاکستان و هر کشور ديگرى، گمان نمى کنيم مجاهد متعهد به اسلام چنين کار غلط بکند، معلومات ما اينست که تخريب مکاتب، تمام انفجارات در بازارها، مساجد، زيارتگاهها، عروسى ها، و ديگر گردهمائى هاى غم و شادى از جانب حلقات استخباراتى خارجى و بدست امنيت ملى کابل انجام مييابد، در افغانستان هم و در پاکستان هم .

 

سوال: آيا حزب اسلامى پشتيبانى تعليم دختران را مينمايد؟

جواب: بلى ؛ ما تعليم دختران را از هر نگاه چنان ضرورى ميشماريم طوريکه از پسران را، درين رابطه به هيچ فرقى باور نداريم، البته يا تعليم مختلط موافق نيستيم و آنرا نه تنها مفيد نمى شماريم بلکه از هر جهت مضر ميدانيم .

اين را هم بايد برايت بگويم که اين مصاحبۀ من بطور خوب منعکس گشته و خبرنگار در کنار مطالب ديگر اين حرف مرا خيلى دلچسپ دانسته که تعليم دختران را از هر جهت مانند تعليم پسران ضرورى شمرده ام!!

تبصرۀ خبرنگار در مورد مصاحبۀ من خيلى جالب بود و جوابات من و خط مشى و موقف حزب اسلامى را ستايش ميکرد.

 

سوال : شما چندى قبل به تعدادى از شخصيت هاى افغانستان نامه فرستاديد، جوابات و عکس العمل هاى آنان چه بود؟

جواب: بعضى ها به اين و آن شکل به اين نامه وطرح حزب اسلامى جواب گفته اند، ولى عدۀ ديگرى چنان روش غلط را بر گزيده اند که نه  ما انتظار کدام جواب مثبت را از آنان داريم و نه ايشان با چنان طرح بحران توافق ميکنند که خروج کامل نيروهاى خارجى بند اساسى و محورى آن باشد، آنها بقاء خويش را در تداوم جنگ و موجوديت اشغالگران جستجو ميکنند، اينک مى بينيد که يک سخنگوى قصر سفيد ميگويد : ممکن است قبل از ٢٠١٤ تمام نيروهاى آمريکائى از افغانستان خارج شوند… ولى شما ديديد که گروههاى وطن فروش و بيگانه پرور با خيلى بى شرمى گفتند: خروج کامل نيروهاى آمريکائى تمام دست آوردهاى يازده سال گذشته را با آب خواهد برد، از آمريکائيها خواستند تا در بر آمدن عجله نکنند ورنه افغانستان بار ديگر به قرارگاه مصئون بنيادگراها تبديل خواهد شد!!

 

سوال : ميگويند نمايندۀ شما داکتر غيرت بهير درين اواخر به روسيه چند سفر نموده، اگر درست باشد پس بر چه چيزى حرف زده شده و نتيجه اش چه بود؟

جواب: کى ميگويد که چنين سفرى صورت گرفته و آن هم چند بار؟ اين سوال را هنگامى بکنيد که حزب اسلامى يا کدام مقام رسمى روسيه حرف چنين سفرى را بزند، ما با هر آن طرفى آمادۀ مذاکره هستيم که مجال و ارادۀ انجام دادن چيزى را در مورد حل بحران افغانستان دارد. مسکو ميتواند سهم مؤثر در خاتمه بخشيدن به بحران داشته باشد، اگر مسکو از طريق روسيه با ناتو کمک اکمال نيروهاى جنگى اش را در افغانستان نکند پس يقيناً که براى ناتو باقى ماندن مزيد در افغانستان و دوام جنگ ناممکن خواهد شد، مخصوصاً  هنگاميکه از طريق پاکستان هم سلسلۀ اکمالات مسدود باشد، انتظار افغانها از مسکو اينست که نه با آمريکائيها کمک کند و نه آن چهره هاى وطنفروش و ذليل را قابل اعتماد واعتبار بداند که ديروز اتحاد شوروى را در يک جنگ ناکام خونين درگير ساخت و امروز تحت قومندۀ آمريکائيها با ملت خويش ميجنگند و بر باقى ماندن مزيد اشغالگران تأکيد مينمايند.

 

سوال :  با تقاضاى حامدکرزى تلاش دور کردن قيودات بر بزرگان طالبان جريان دارد، ميگويند شورى عالى صلح از ملل متحد در خواست دور کردن قيودات بر سر شما را هم کرده، درينمورد تبصرۀ شماچيست ؟

جواب: من ازين خبر نيستم که شورى صلح در مورد من تقاضاى دور کردن قيودات را کرده باشد، براى من اين موضوع در مقابل قضاياى مهم ديگر يک موضوع  خورد و بى اهميت معلوم ميشود، به طالبان هم مشوره ام اينست که به رفع ساختن قيودات بديدۀ قضيۀ مهم ننگرند، نه به خارج سفرها مى کنيم و نه در بانکها پول داريم که موجوديت ورفع شدن قيودات بر فعاليت هاى ما کدام تأثيرى داشته باشد. اين گمان را هم نمى کنم که در رفع قيودات حکومت کابل يا شورى صلح کدام سهم و تأثيرى خواهند داشت، اين فيصله از جانب، سى آى اى خواهد شد نه از سوى حکومت کابل.

 

سوال : از طرف حامدکرزى زندانيان زيادى از زندان بگرام رها شدند و او ميخواهد خارجى ها ديگر درينجا زندان نداشته باشند، آيا کارهاى مشابه به اين در نظر شما در مورد حکومت کابل کدام تبديلى اى ميآورد؟

جواب: ارزش سپردن زاندانها به حکومت کابل درسال اخير حضور نيروهاى خارجى چه خواهد بود؟ در حاليکه آمريکائيها قرارگاه هاى خود را تخليه ميکنند و بخاطر بر آمدن بار و بسترۀ خويش را جمع مينمايند پس زندانها را که بايد به حکومت کابل بسپارند، اين يک درامۀ خنده آور است که گويا حکومت کابل اين جسارت را نموده که از آمريکائيها مطالبۀ رها ساختن اسراء و سپردن زندانها را بکند!!

بمن بگوئيد: اسراء طالب از زندانهاى پاکستان به حرف وتقاضاى چه کسى آزاد شده اند؟ و چرا اين کار امروز، پس از يازده سال صورت ميگيرد؟! آمريکائيها وقتى بخواهند کدام زندانى را بسيار و بطور بيرحمانه تعذيب کنند پس اورا به امنيت ملى کابل مى سپارند، قصه هاى دردآور زندان پنجشير حتما به شما معلوم خواهد بود، آمريکائيها در سالهاى نخستين خيلى اسراء را درين زندان نگهدارى ميکردند ، از سپردن زندانها به حکومت کابل کى و چرا طمع خير خواهد نمود؟

 

سوال : همين حالا ميان شما و حکومت کابل حرف  و مذاکرات و تماس ها موجود است ؟

جواب: مذاکرات و تماسهاى قابل اعتناء موجود نيست و اين به آن سبب که ما به فيصلۀ نهائى قصر سفيد در مورد پيمان ستراتيژيک منتظر هستيم، اگر زمامداران آمريکائى ادارۀ دست نشاندۀ کابل را به اين واداشتند که سند باقى ماندن يک تعداد نيروهاى آمريکائى پس از ٢٠١٤ را هم امضاء نمايد، آنهم در حاليکه ا ز مصئونيت قضائى بر خوردار باشند پس نه مجالى براى مذاکرات با حکومت کابل باقى ميماند و نه با حاميان خارجى حکومت، درينصورت ما جز ادامۀ مقاومت بديل و ا نتخابات ديگرى نداريم وهر گونه مذاکرات را بيهوده ميدانيم، آمريکائيها بايد به اين بفهمند که کذاشتن تعداد محدود نظاميان پس از ٢٠١٤ هم از لحاظ نظامى يک تصميم احمقانه است و هم از لحاظ سياسى، نيروهاى نظامى ايرا که آنان تربيه ميکنند و معاش و وسائل ميدهند اينها نه امنيت اين نيروهاى باقيماندۀ آمريکائى را حفظ کرده ميتوانند ونه بقاء حکومت از هم پاشيدۀ مفسد کابل را تأمين نموده ميتوانند، هم اين نيروهاى امنيتى با مخالفين آنان خواهند پيوست و هم سلاحهائى بر ضد آنان بکار برده خواهد شد که ايشان به اين نيروها ميدهند.

 

سوال : گفته ميشود ( از قول يک نشريۀ ترکى) ايران و آمريکا مصروف اند مانند عراق در افغانستان هم باهم معامله ميکنند، عکس العمل و موقف شما درينمورد چيست؟

جواب: اين معامله ميان تهران  و واشنگتن از آن تاريخ به اينسو شروع شده که آمريکائيها بر افغانستان حمله کردند، زمامداران ايرانى در اشغال کابل و بغداد همراهى  و معاونت آمريکائيها را کردند، به گروههاى شيعه در افغانستان وعراق گفتند، منحيث نيروهاى زمينى آمريکائيها وتحت قومندۀ آنان بر ضد سنى هاى افغانى و عراقى بجنگند، اين همان چيزيست که زمامداران ايرانى خود و با خيلى بى شرمى به آن اعتراف نموده اند، خاتمى و رفسنجانى با کام باز و بار بار گفته اند که اگر کمک ايران نميبود پس امريکائيها کابل و بغداد را اينقدر زود و با اينقدر آسانى اشغال کرده نميتوانستند!!

اينرا هم ميگفتند که ايران به چنين همکارى اى درهر جاى ديگر هم آماده است!! آمريکائيها در مقابل آن در حکومت هاى آمريکائى کابل و بغداد به گروههاى شيعه سهم دلخواه دادند، حکومت بغداد را بطور کامل به آنان سپردند و در نيروهاى امنيتى و ادارات ملکى حکومت کابل به پيمانۀ وسيع استخدام شان کردند، گروه مخالف مسلح نيرومند رژيم ايرانى (مجاهدين خلق ايران) را درليست سياه گرفتند، حقيقت اينست  که زمامداران ايرانى بر سر افغانستان، آمادۀ هر معاملۀ شرم آور با آمريکائيها هستند، تهران با واشنگتن بر اين هم معامله اى نموده بود که آمريکا گروه مجاهدين خلق را درليست سياه خواهد گرفت و در مقابل آن ايران حزب اسلامى را درليست سياه خواهد گرفت، وحتى مرا دست بسته به آمريکائيها خواهند سپرد، ولى موفق نشدند و من در حالى از ايران خارج شدم و به وطن آمدم که ايرانيها تا چند روز مرا در تهران جستجو ميکردند و خانه ها را مى پاليدند ، ولى زمانيکه آمريکا خواست موقف خويش در مورد مجاهدين خلق را تغيير دهد ونامش را از لست سياه حذف نمايد زمامداران ايرانى سعى کردند چنان وانمود سازند که اگر آمريکا آن کار را بکند پس تهران موقف قبلى خويش در مورد حزب اسلامى را عوض خواهد کرد، به اين خاطر با حزب اسلامى تماس گرفتند و خواستند تا يک هيئت حزب به تهران برود، هيئت رفت، با مسئولين مربوط ملاقات کرد، آنان ميگفتند، که ميخواهيم باب جديد علائق خوب باز کنيم، بخاطر اعادۀ اعتماد گامهاى مؤثر برداريم، هيئت برايشان گفت: با بازگشائى اين باب موافقيم ، ولى اين مربوط به تصميم واقدامات شماست ، شما بطور يکجانبه و بدون موجب راه مخالفت با حزب اسلامى را بر گزيده ايد، خوب خواهد بود اشتباهات گذشته را جبران نمائيد، چند روز بعد معلوم گرديد که ايرانيها اين کار راتنها به اين غرض کرده بودند که آنجا در آمريکا بحث ها بر سر اين آغاز شده بود که گروه مجاهدين خلق ايران را از ليست سياه بکشند، ايرانيها ميخواستند به آمريکائيها نشان بدهند که اگر شما گروه مجاهدين خلق را از ليست سياه بکشيد ما در عکس العمل آن حزب اسلامى را از ليست سياه خواهيم کشيد، ولى زمانيکه آمريکائيها فيصلۀ خود را کردند و نام مجاهدين خلق را از ليست سياه حذف نمودند، ايرانيها از تمام معاهدات و قسم هاى انجام داډۀ خويش با هيئت ما به عقب بر گشتند، والسلام عليکم ورحمة الله وبرکاته.

 

 

 

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *