دست آورد ملاقات اوباما و کرزی چه بود.— انجنیر فضل احمد افغان

 

دست آورد ملاقات اوباما و کرزی چه بود.

 

انجنیر فضل احمد افغان

کانادا: ۱۸ جنوری ۲۰۱۳م.

 

بلی جلالتماب حامد کرزی برای رسیدن هدف خود به آقای اوباما اطمینان داد که مصونیت قضائی سربازان امریکائی را از به اصطلاح لویه جرګه حاصل و ملت را دستپاک خود و ذلیل میسازد و جلالتماب بارک اوباما با ګذاشتن ارج به ملت و عساکر خود اطمینان مصونیت قضائی را از آقای حامد کرزی حاصل کرد.

 

قبل از اینکه به اصل مطلب بپردازم با عرض احترام نکات مهم دو پرګراف از متن کامل کنفرانس مشترک مطبوعاتی  مؤرخ ۱۳ جنوری ۲۰۱۳م رئیس جمهور حامد کرزی و رئیس جمهور باراک اوباما را برجسته نموده به توجه شما میرسانم.

 

آقای اوباما فرودند که:

اول- به باور من، نگرانی اساسی رئیس جمهور کرزی که واضح است که شما این نگرانی را مسقیمآ از زبان خود وی نیز خواهید شنید این است که مطمئن شویم که حاکمیت افغانستان مورد احترام قرار گیرد و اگر قرار باشد شماری از نیروهای ما پس از سال ۲۰۱۴م در افغانستان باقی بمانند، باید به دعوت حکومت افغانستان صورت گیرد و حکومت افغانستان باید با آن احساس راحتی و آرامش کند.

 

( تبصره نویسنده :فرمایش فوق الذکر آقای اوباما خود اعتراف مبنی بر این است که  از ۷ آکتوبر ۲۰۰۱م الی حال دخول عساکر امریکا به دعوت افغانستان صورت نګرفته و افغانستان کمافی السابق الی امروز در اشغال است و حاکمیت ملی ندارد,لهذا ملاقات آقای اوباما با رهبر غیر ملی بوده و معاهدات که در طول سیزده سال ګذشته صورت ګرفته مدار اعتبار نیست و نیز مؤفقتنامه امنیتی آینده در دوره آقای حامد کرزی مدار اعتبار نخواهد بود).

دوام صحبت آقای اوباما:"من به رئیس جمهور کرزی میگویم و قبلاً نیز گفته ام که اینگونه تدابیر را در برخی از کشورها در سراسر جهان اتخاذ کرده ایم و درهیچ جای از جهان ما موافقتنامه امنیتی را بدون مصونیت قضایی برای سربازان خود عقد ننموده ایم. اینگونه من منحیث سرقوماندان اعلی نیروهای مسلح میخواهم مطمئن شوم که افراد ما در جهت اجرای ماموریت های دشوار محفوظ خواهند بود.

به باورم، رئیس جمهور کرزی این مسئله را درک میکند. نمیخواهم که قبل از انجام مذاکراتی که هنوز هم در رابطه به موافقتنامه امنیتی باقی است، پیش دستی کنم اما منصفانه است که بگویم که حد اقل از دیدگاه من، امکان نخواهد داشت که پس از سال ۲۰۱۴م سربازان امریکایی بدون اطمینان در افغانستان حضور داشته و به نوعی تابع قوانین کشور دیگری باشند."

(تبصره: واقعآ آقای اوباما بحیث یک رهبر ملی موقف خود را بسیار واضح اعلان و حمایه قاطعانه خود را از نظامیان امریکائی ابراز داشت.سوال این استکه:

 آیا منصفانه و عادلانه است که مجرمین امریکائی که در  جولای  سال ۲۰۱۱م بالای اجساد طالبان مرده ادرار و ویدیویی شانرا ترتیب و نشانمیدادند در امریکا محاکمه و هیچکس از واقعیت تطبیق فیصله محاکمه اطلاع نداشته باشد.؟و مجرم و یا مظنون افغان بدون محاکمه در زندان بګرامی سالها را سپری نماید.؟

آیا منصفانه و عادلانه است که آقای Sergeant Robert Bales با حمله وحشیانه خود در دل شب مارچ ۲۰۱۲م  ۱۷ نفر مرد،زن و طفل را در یک قریه ولسوالی پنجوایی به شهادت برساند،و برای فریب ملت افغان  در امریکا سرو صدای محاکمه اش بلند و از تطبیق و سرنوشت مجرم خبری مؤثق به ګوش افغانان نرسد.؟و مجرم ویا مظنون افغان سالها را در زندان ګوانتانامو سپری نماید.؟ 

همچنان خانمNita Palmer  یکی از خبرنګاران  کانادایی به اطلاع از منابع خبری افغانستان مینویسد که قوای امریکایی در دل شب در ولسوالی چهار بولک بلخ چندین زن را بسیار ظالمانه  بی عفت نموده و مردم قریه تهدید شدند که نام قریه را افشاء نکنند. آیا منصفانه و عادلانه است که برای دوام اشغال خود ملت افغان حتی حق افشای چنین واقعه و یا وقایع را نداشته باشد.؟

آقای کرزی با خوشخدمتی به امریکا به نفع امریکا پا را فراتر از آقای اوبا ګذاشتند یعنی فرمدند که:

"موافقتنامه دوجانبه امنیتی بخاطر منافع هردو کشور مدنظر گرفته میشود. ما درک میکنیم که مسئله مصونیت قضایی از اهمیت بسیار خاصی برای ایالات متحده امریکا برخوردار است،چنانچه مسئله حاکمیت ملی و انتقال توقیفگاه ها به حکومت افغانستان و حضور دوامدار نیروهای بین المللی در قریه های افغانستان و چگونگی پیشبرد جنگ علیه تروریزم برای ما حایز اهمیت است."

تبصره:اګر توجه به تذکرات فوق الذکر آقای کرزی که به نمایندګی ملت افغان حرف میزد شود، دیده میشود که متأسفانه جناب شان بسیار ماهرانه با استفاده از کلمات و الفاظ فریبنده چون "حاکمیت ملی"و "جنګ علیه تروریزم"به آقای اوباما اطمینان داد که برای براورده شدن آرزوی امریکا آنچه جلالتماب اوباما میفرمایند با فریب و خدع در به اصطلاح لویه جرګه ساخته خودش که متشکل از عده ای از جهادیان جنایتکار خونخور و وطنفروشان دهن پرآب زوردار و زردار خریده شده امریکا و بریتانیا خواد هند بود موضوع را حسب دلخواهء امریکا و بریتانیا حل و ملت مظلوم و بیدفاع افغان را دستپاک دستان خود میسازد. آیا همین حاکمیت ملی و جنګ علیه تروریزم است که جلالتماب کرزی از آن یاد کردند و یا دوام  نبود حاکمیت ملی افغانها و زمینه سازی برای جنګ طولانی در افغانستان و منطقه تحت نام پدیدهء سیاهی تروریزم خود ساخته امریکا و بریتانیا خواهد بود که بعد از شکست کامونیزم برای جهان کشایی شان ایجاد ګردیده.؟  

وقتی حرف از جنګ علیه تروریزم و القاعده زده میشود به سوالی برمیخورم،یعنی این پدیدی سیاهء تروریزم که با العاعده پیوند خورده و زاده امریکا و بریتانیا است آیا کوتاه مدت است و یا دراز مدت.؟ برای هدف مشخصی در یک مقطع زمانی خاص بوده و یا هدف از توسعه طلبی دوامدار غرب خاصتآ امریکا و بریتانیا در منطقه و جهان میباشد.؟

برای اینکه موضوع روشنتر ګردد میخواهم بیانات دو شخصیت برجسته امریکائی را به توجه خوانندګان ګرانقدر برسانم و آن این است که:

جمیز بیکرJames Baker وزیر خارجه وقت امریکا بتاریخ ۲۵ اکتوبر۲۰۰۱م در چنل سی .ان.ان      CNN اعتراف کرد که:" اوسامه بن لادن را آنها (امریکا) در افغانستان به مقابل روسها مؤظف نموده بودیم".

 

چند ماه قبل هیلاری کلینتن، وزیر امور خارجه آمریکا نیز در یکی از جلسات کنگره به صراحت به نقش آمریکا در ایجاد سازمان تروریستی القاعده اعتراف کرد، و گفت که: "ما گذشته مشترکی با سازمان القاعده داریم.کسانی را که امروز با آنها در افغانستان و پاکستان می جنگیم ۲۰ سال پیش خود ما به  وجود آوردیم زیرا در جنگ علیه شوروی سابق از آنها استفاده می کردیم،وی افزود، ما القاعده را به وجود آوردیم زیرا نمی خواستیم شوروی سابق بر آسیای مرکزی چیره شود و ریگان رئیس جمهور وقت آمریکا با مشارکت کنگره به زعامت دیموکراتها از طرح ایجاد القاعده جهت مقابله با اتحاد جماهیر شوروی استقبال کرد". (سایت وزین دعوت تاریخ ۲۹دسمبر۲۰۱۱م.)

حال توجه فرماید که یک جنرال پاکستانی چه میفرماید:

جنرال اسلم بیګ رئیس سابق قوای نظامی پاکستان بعد از ترک طالبان پاکستانی بصوب افغانستان بتاریخ ۲۵فبروری ۱۹۹۵م نیز قبل از اشغال کابل توسط طالبان ګفت که:

" هدف طالبان حفظ منافع غرب در آسیایی مرکزی است. طالبان از افغانهایی تشکیل شده اند که در جنګ افغانستان یتیم شده اند،با کمکهای مالی امریکا در مدارس و هابی تحصیل کرده اند." ( افغانستان و ظهور طالبان، حسام الدین امامی)                                                                                                                              

حال سوالی وارد میشود که آیا با شکست اتحاد جماهیر شوری وقت و اشغال ۱۳ سال اخیر افغانستان توسط امریکا و بریتانیا اهدافشان در افغانستان،منطقه و جهان براورده شده که لزوم به اخراج  کلی قوای اشغالګر در سال ۲۰۱۴م دیده شود و یاخیر.؟ و آیا واقعآ هدف از از اشغال افغانستان آزادی افغانستان و مبارزه علیه تروریزم و محوه القاعده بود یا چیزی دیګری.؟

برای جواب سوالات فوق بیائید ببینیم که آقای اوباما رئیس جمهور امریکا،آقای ولیام فاکس وزیر دفاع بریتانیا و آقای هوست کهلر رئیس جمهور المان در ارتباط موجودیت عساکرشان در افغانستان چه نظری داشته اند سپس در روشنی آن قضاوت عادلانه خواهد بود.

آقای اوباما در سفرش به افغانستان در خطاب به سربازانش فرمودند،"اګر منافع امریکا در افغانستان نباشد برای یکروزهم سربازان امریکائی درافغانستان نخواهند ماند."(روزنامه ویسا ۱۷جوزای ۱۳۸۹یا ۷جون ۲۰۱۰م)

آقای ولیام فاکس وزیر دفاع بریتانیا قبل از سفرش به افغانستان بتاریخ ۲۲می در مقاله تایمز نوشت که:

" حضور نیروهای بریتانیا در افغانستان برای کمک به امنیت جهان و بریتانیا در آنجا است، آقای فاکس در این مقاله اش ګفته بود که:"ما برای این در افغانستان نیستیم که به کشور شکست خورده قرن سیزدهم کمک کنیم بلکه بخاطر مردم بریتانیا و امنیت جهان در آنجاه حضور داریم"

وزیر دفاع بریتانیا ولیام فاکس نیز فرمودند که:

"ما در افغانستان به این خاطر حضور نداریم که جامعه قرون وسطایی را کمک نمایم و یا دختر افغان را به مکتب برسانیم ما در اینجاه بخاطر منافع خود آمده ایم."

همچنان آقای هوست کهلر رئیس جمهور المان در حاشیه سفرش به افغانستان ګفت که:

"اګر لازم باشد المان به عنوان یک کشور صادراتی در جهان باشد باید از خشونت نظامی برای باز نګه داشتن راه های حیاتی تجارت استفاده کند" اظهارات وی باعث شد از ریاست جمهوری المان استفاء دهد.

فرمایشات فوق الذکر سیاستمداران امریکا،بریتانیا و المان چیزی نوی نیست اګر اوراق تاریخ ګشتانده شود ملاحظ میشود که سیاستمداران قبلی بریتانیا نیز اهداف و نیات شوم خود را چنین اظهار داشته اند.

 

 

لارد لیتن Lord Lyton  در زمان امارت امیر شیر علیخان چنین ګفت که:

"رهبرانی چون خانان قلات و امیر کابل بیش از ګدیها و مهره هایی نیستند اګر ما مسابقه مهم امپراتوری بریتانیا را با روسها بازی نمیکردیم( The road to Kabul  Brian Robson 1986) 

(تبصره: بلی شکست روس است که آقای اوباما در ختم کانفرانس مطبوعاتی مؤرخ ۱۳ جنوری ۲۰۱۳م با بی اعتنائی تام به حاکمیت ملی افغانستان مغائیر پروتوکول قبل از امیر کابل صالون را ترک و امیر کابل آقای حامد کرزی  چون ګدیګک  در عقب آقای اوباما میدوید.)

با تذکرات مطالب فوق به نتیجه میرسم که:

امریکا و بریتانیا چنانکه خودشان میفرمایند هنوز به هدف نهایی خود نرسیده اند یعنی آغاز بازی بزرګ که خواب آنرا دو قرن قبل برای رسیدن منافع سیاسی،اقتصادی و نظامی شان درافغانستان،منطقه و جهان میدیدند میباشد. خدا کند که من در اشتباه باشم باید عرض شد که من از آغاز مسلح کردن تروریستان و ګسیل نمودنشان به چچنیا بر ضد اتحاد جماهیر شوروی وقت یعنی بین سنوات ۱۹۸۱م الی ۲۰۰۳م ، ایجاد بیش از ۲۵۰۰۰ مدرسه برای تربیه جنګجویان و تروریستها در پاکستان، آوردن ده ها هزار عرب تحت رهبری اسامه بن لادن به پاکستان و افغانستان و بالاخره شکست اتحاد جاهیر شوروی به این باور بودم که با شکست کمونیزم پدیده سیاهء تروریزم بین المللی و پیوند دادن آنرا با القاعده جاګزین مبارزه علیه کمونیزم که از آکتوبر ۱۹۱۷م آغاز ګردیده بود میسازند.به این معنی که در هر کشوری که منافع خود را ببینند در انجاه با استفاده از نام پدیده سیاهء القاعده و تروریزم نظامها و رژیمها را سقوط داده برای رسیدن منافعشان دولتهای دست نشانده خود را نصب و بنام مبارزه علیه تروریزم و القاعده استمرار قدرت میکنند،روی همین عقیده من باور داشتم و دارم که با خروج قوای اشغالگر اتحاد جماهیر شوروی وقت از افغانستان دولتمردان امریکا و بریتانیا با تبانی پاکستان , ایران , روسیه بعدی و نوکرانشان  در مرحله اول توسط جنایتکارانی بنام رهبران جهادی و تنظیمی تمام قوایی نظامی افغانستان را که با پیشرفته ترین سلاح در منطقه مجهز بود تارومار کرده و با وارد نمودن طالبان تربیه شده خودشان چنان شرایط زشت و خشن را بر ملت افغان مستولی سازند که جهان را تکان داده و ذهنیت جهان را برای اشغال افغانستان آماده سازند و ملت افغانستان را که در مقابل یک ابرقدرت سربلند برامده بود بکلی مضمحل و شرایطی را بالای ملت افغانستان بیاورند که دست و پا بسته به پای امریکا و بریتانیا برای نجات وطنشان بی افتند.همان بود که امریکا و بریتانیا بعد از حادثه المناک ۱۱ سپتمبر ۲۰۰۱م در نیویارک که توسط تروریستان عربی الاصل تربیه شده خود امریکا در امریکا و طیارات امریکائی صورت ګرفت.بدون اثبات پیوند دادن آن به القاعده و طالبان، بلادرنگ افغانستان را بتاریخ ۷ آکتوبر ۲۰۰۱م اشغال و سپس با صحنه سازی در کانفرانس (بن) که آغاز بدبختیهای ۱۳ سال اخیر میباشد یک تعداد جنایکاران خونخوار وحشی را به رهبری آقای حامد کرزی بقدرت رسانیدند و یک تعداد دیګری را که پشتون و افراطیتر بودند حق اشتراک در دولت آینده افغانستان ندادند و زمینه تدوام جنګ درافغانستان مخصوصآ مناطق پشتون نشین که در مجاورت تربیه ګاهای شان در پاکستان میباشد مساعد ساختند که الی امروز ګاهی نام از ګروهء ملا عمر،ګاهی از ګلب الدین حکمتیار و ګاهی از حقانی بنام طالبانکه جنرال اسلم بیګ در فوق نام برده از اینجاه و انجاه صدا را بلند و بنامهای این کانفرانس وآن کانفرانس، لویه جرګه عنعنوی، لویه جرګه مشورتی ولویه جرګه ملت مظلوم و ستمدیده را در فریبکاریها و خدع ګیچ و در حالت سراسیمګی قرار داده و افغانستان را بطرف بدبختیها و آینده نهایت تاریک در زیر سلط خود نګهمیدارند.

در نتیجه باید عرض شد که دست آورد ملاقات آخیر جلالتماب حامد کرزی رئیس جمهور افغانستان با آقای بارک اوباما رئیس جمهور امریکا یکی دیګری از حیله ها و فریبکاریهای دولت امریکا با تبانی دولت بریتانیا برای اشغال دائیمی افغانستان و رسیدن به اهداف طویل المدتشان در افغانستان،منطقه و جهان چیزی دیګری نبود و ملت افغان به استثنای جنایتکاران زردار و زودار وطنفروش قربانی امیال شوم امریکا و بریتانیا خواهد بود.و برای دوام اقامتشان صدای طبل مبارزه علیه تروریزم(القاعده)،مواد مخدره و فساد اداری هر روز از روز قبل بلندتر شده و ګلو از آوردن آزادی،بازار آزاد و دیموکراسی برای ملت افغان و جهانیان پاره خواهند کرد تا بهر طریق دلخواه خود شان باشد بخون ملت افغان به اهدافشان در منطقه برسند، مګر اینکه حادثه مهم و حیاتی دیګری برای امریکا و بریتانیا در کشورهای خودشان و یا منطقه و جهان اتفاق افتد که مجبور به  ترک افغانستان شده و افغانستان عزیز ما به یک آینده نامعلوم سوق داده شود. 

خداوند مددګارملت افغان و افغانستان عزیز باشد،دشمنان افغان و مادروطن عزیز ما روی سیاه باشند.

                                                                                                       با عرض حرمت.

                                                                                                              پایان

 

 

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *